رفتار مسئولانه در فضاي مجازي
نويد رجاييپور- كارشناس فضاي مجازي
حدود دو دهه پيش در دولت اصلاحات با تفکر حرکت در مسير توسعه کشور، سرمايهگذاري حسابشدهاي در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات انجام شد. در آن مقطع سراسر ايران به شبکه ارتباطي متصل شد و شرکتهاي کوچک و بزرگي براي حضور در زيستبوم فاوا با حمايت دولت وقت شکل گرفت؛ چراكه تعداد محدودي از مديران و كارشناسان، نيازهاي عصر کنوني را پيشبيني ميکردند. اکنون دسترسي هموطنان در دورترين نقاط کشور به اينترنت پرسرعت و تجهيزات ارتباطي مهيا شده است و هر روز بهصورت لحظهاي بر مصارف کاربران فضاي مجازي افزوده ميشود. از طرفي برخي دستگاهها که رضايتي از در دسترسبودن اين امکانات براي مردم نداشته و ندارند و آن را خطر جدي ميدانند، در اين سالها از هيچ کارشکنياي براي مانعتراشي بر سر استفاده از خدمات فاوا فروگذار نکردند. يک جستوجوي ساده نشان ميدهد آنان که تا چندي قبل رسانههاي مستقل را برنميتابيدند، اکنون بيشترين هجمه را به فضاي مجازي وارد ميکنند. جالب اينجاست که اين نهادها، گروهها يا اشخاص خود بيشترين سرمايهگذاري يا درآمد را در فضاي مجازي داشتهاند؛ از خريد اپراتورهاي ارتباطي تا مشارکت در استارتاپهايي که رشدی شایانتوجه
داشتهاند تا دريافت مبالغ سنگين از کسبوکارهاي اين حوزه براي تبليغات در صداوسيما و ديگر کانالهاي ارتباطي! اما موضوع اين يادداشت بحث بر سر چالش تحتفشاربودن فضاي مجازي نيست؛ چراکه موضوعاتي از قبيل فيلترينگ، تبليغات عليه اين فضا در رسانههاي عمومي بهويژه صداوسيما، برخورد با فعالان فضاي مجازي، فشار برخي تريبونها، اعلام انزجار از اين فضا و... هر کدام ميتواند در جاي خود واكاوي شود. در اين ياداشت بيشتر بر تأثير اين فضا در شرايط کنوني کشور براي بهثمررسيدن دو هدف اصلاح و توسعه تمرکز دارم.فضاي مجازي ميتواند به اصلاح رفتار تکتک افراد جامعه کمک شاياني کند. البته فرهنگسازي نقشی اساسي دارد تا بتوان از اين فضا بهعنوان يك کانال ارتباطي مناسب بهره برد. مشخص است كه نهادها و سازمانهاي متولي فرهنگ در اين حوزه ضعيف عمل کردهاند و هرکدام نيز ديگري را مقصر ميدانند.فضاي مجازي با كمك به ايجاد اتاقهاي شيشهاي براي تمامي ايرانيان اعم از مسئولان، چهرهها و تأثيرگذاران، صنوف، فعالان سياسي و... ميتواند شرايطي را مهيا کند که هر شهروند پيش از اينکه به اقدامي دست بزند، خود را در اين اتاق شيشهاي و در پيشگاه افکار عمومي
قرار دهد و سپس آن اقدام را انجام دهد. به نظر ميرسد براي افرادي که ميخواهند در جامعه خود با آرامش و با سربلندي زندگي کنند، «اعتبار» صفت بسيار مهمي است. هر چقدر افراد سياستمدار قدرتمند يا چهره تأثيرگذار و پرمخاطبی باشند، اگر دست به اقدامي بزنند که در برابر خواست عمومي قرار بگيرد، آنها آن اقدام را تحمل نکرده و اعتبار جمعشده براي آن فرد در نزد آنها به صفر نزديک ميشود.
باز هم يک رصد و جستوجوي خيلي ساده نشان ميدهد کسانی که فضاي مجازي را برنميتابند، همانهايي هستند که شفافيت در عملکرد را مناسب نميدانند و به ناچار، فقط موارد حسابشده و از پيش تعيينشده را در معرض عموم قرار ميدهند. آنان بايد بدانند اقدام منفي عليه افکار عمومي، دير يا زود آنان را در معرض واكنشهاي اجتماعي قرار داده و اعتبارشان دچار آسيب جدي ميشود. بايد تلاش کرد تکتک اعضاي حاضر در فضا مجازي مانند روزنامهنگاري جستوجوگر، آگاه و منصف به فعاليت ادامه دهند. نبايد اجازه داد همانها كه نگران بياعتبارشدن در فضاي شفاف و قانونمند مجازي هستند، با اخبار دروغين و ايجاد کمپينهاي منفي اجتماعي، منحرفكردن ذهن كاربران و متوقفکردن روند شفافيت را دنبال كنند. اين اطمينان وجود دارد كه از وراي توسعه کسبوکارهاي مبتني بر فاوا و نقش آن در توسعه اشتغال و بهبود كسبوكار، اين ابزار بخش بزرگي از اصلاحات فردي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي را به دنبال خواهد داشت و هر يك از ما بهعنوان شهروندي مسئول، بايد از آن نگهداري کنيم. در پايان اين نکته قابلملاحظه است که سعي کنيم اصلاحات رفتاري در فضاي مجازي را هم در نظر داشته باشيم. اصلاحات
به مفهوم تغيير در رويکردها و رفتارها هميشه زنده است و موقعيت، زمان و مکان نميشناسد.
حدود دو دهه پيش در دولت اصلاحات با تفکر حرکت در مسير توسعه کشور، سرمايهگذاري حسابشدهاي در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات انجام شد. در آن مقطع سراسر ايران به شبکه ارتباطي متصل شد و شرکتهاي کوچک و بزرگي براي حضور در زيستبوم فاوا با حمايت دولت وقت شکل گرفت؛ چراكه تعداد محدودي از مديران و كارشناسان، نيازهاي عصر کنوني را پيشبيني ميکردند. اکنون دسترسي هموطنان در دورترين نقاط کشور به اينترنت پرسرعت و تجهيزات ارتباطي مهيا شده است و هر روز بهصورت لحظهاي بر مصارف کاربران فضاي مجازي افزوده ميشود. از طرفي برخي دستگاهها که رضايتي از در دسترسبودن اين امکانات براي مردم نداشته و ندارند و آن را خطر جدي ميدانند، در اين سالها از هيچ کارشکنياي براي مانعتراشي بر سر استفاده از خدمات فاوا فروگذار نکردند. يک جستوجوي ساده نشان ميدهد آنان که تا چندي قبل رسانههاي مستقل را برنميتابيدند، اکنون بيشترين هجمه را به فضاي مجازي وارد ميکنند. جالب اينجاست که اين نهادها، گروهها يا اشخاص خود بيشترين سرمايهگذاري يا درآمد را در فضاي مجازي داشتهاند؛ از خريد اپراتورهاي ارتباطي تا مشارکت در استارتاپهايي که رشدی شایانتوجه
داشتهاند تا دريافت مبالغ سنگين از کسبوکارهاي اين حوزه براي تبليغات در صداوسيما و ديگر کانالهاي ارتباطي! اما موضوع اين يادداشت بحث بر سر چالش تحتفشاربودن فضاي مجازي نيست؛ چراکه موضوعاتي از قبيل فيلترينگ، تبليغات عليه اين فضا در رسانههاي عمومي بهويژه صداوسيما، برخورد با فعالان فضاي مجازي، فشار برخي تريبونها، اعلام انزجار از اين فضا و... هر کدام ميتواند در جاي خود واكاوي شود. در اين ياداشت بيشتر بر تأثير اين فضا در شرايط کنوني کشور براي بهثمررسيدن دو هدف اصلاح و توسعه تمرکز دارم.فضاي مجازي ميتواند به اصلاح رفتار تکتک افراد جامعه کمک شاياني کند. البته فرهنگسازي نقشی اساسي دارد تا بتوان از اين فضا بهعنوان يك کانال ارتباطي مناسب بهره برد. مشخص است كه نهادها و سازمانهاي متولي فرهنگ در اين حوزه ضعيف عمل کردهاند و هرکدام نيز ديگري را مقصر ميدانند.فضاي مجازي با كمك به ايجاد اتاقهاي شيشهاي براي تمامي ايرانيان اعم از مسئولان، چهرهها و تأثيرگذاران، صنوف، فعالان سياسي و... ميتواند شرايطي را مهيا کند که هر شهروند پيش از اينکه به اقدامي دست بزند، خود را در اين اتاق شيشهاي و در پيشگاه افکار عمومي
قرار دهد و سپس آن اقدام را انجام دهد. به نظر ميرسد براي افرادي که ميخواهند در جامعه خود با آرامش و با سربلندي زندگي کنند، «اعتبار» صفت بسيار مهمي است. هر چقدر افراد سياستمدار قدرتمند يا چهره تأثيرگذار و پرمخاطبی باشند، اگر دست به اقدامي بزنند که در برابر خواست عمومي قرار بگيرد، آنها آن اقدام را تحمل نکرده و اعتبار جمعشده براي آن فرد در نزد آنها به صفر نزديک ميشود.
باز هم يک رصد و جستوجوي خيلي ساده نشان ميدهد کسانی که فضاي مجازي را برنميتابند، همانهايي هستند که شفافيت در عملکرد را مناسب نميدانند و به ناچار، فقط موارد حسابشده و از پيش تعيينشده را در معرض عموم قرار ميدهند. آنان بايد بدانند اقدام منفي عليه افکار عمومي، دير يا زود آنان را در معرض واكنشهاي اجتماعي قرار داده و اعتبارشان دچار آسيب جدي ميشود. بايد تلاش کرد تکتک اعضاي حاضر در فضا مجازي مانند روزنامهنگاري جستوجوگر، آگاه و منصف به فعاليت ادامه دهند. نبايد اجازه داد همانها كه نگران بياعتبارشدن در فضاي شفاف و قانونمند مجازي هستند، با اخبار دروغين و ايجاد کمپينهاي منفي اجتماعي، منحرفكردن ذهن كاربران و متوقفکردن روند شفافيت را دنبال كنند. اين اطمينان وجود دارد كه از وراي توسعه کسبوکارهاي مبتني بر فاوا و نقش آن در توسعه اشتغال و بهبود كسبوكار، اين ابزار بخش بزرگي از اصلاحات فردي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي را به دنبال خواهد داشت و هر يك از ما بهعنوان شهروندي مسئول، بايد از آن نگهداري کنيم. در پايان اين نکته قابلملاحظه است که سعي کنيم اصلاحات رفتاري در فضاي مجازي را هم در نظر داشته باشيم. اصلاحات
به مفهوم تغيير در رويکردها و رفتارها هميشه زنده است و موقعيت، زمان و مکان نميشناسد.