|

نمکدوست، استاد دانشگاه:

جامعه از فیلترینگ به‌اندازه نبود آزادی اندیشه ضرر می‌بیند

«جامعه از فیلترینگ به ‌اندازه نبود آزادی اندیشه ضرر می‌بیند، زیرا فضای مجازی موجب می‌شود مردم در چارچوب ارتباطی حکومت‌ها را نقد کنند که فضای بسته این امکان را از بین می‌برد و مانع گفت‌وگوی متقابل می‌شود»؛ این عقیده استاد دانشگاهی است که سال‌ها در حوزه ارتباطات درس‌ خوانده، مو سفید کرده و شاگردان زیادی را تحویل جامعه داده است. گاهی در کشور از گوشه‌ای علم مخالفت با فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها بلند می‌شود. راهکار منادیان این مخالفت هم چیزی نیست جز فیلترینگ. درحالی‌که بسیاری از موافقان فیلترینگ و محدودسازی شبکه‌های اجتماعی خودشان از کاربران فعال این شبکه‌ هستند و از آنها آزادانه استفاده می‌کنند تا از این طریق صدای خود را به گوش مخاطبانشان برسانند. در همین زمینه با «حسن نمکدوست»، استاد علوم ارتباطات، به گفت‌وگو نشستیم؛ کسی که خود از مخالفان جدی فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی است.

‌ آیا طرح حذف یا فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام و محدودیت در دسترسی به این شبکه‌ها را برای پاک‌شدن فضای اینترنت و ایجاد مصونیت برای خانواده‌ها مفید می‌دانید؟
ازنظر بنده، طرح فیلتر‌کردن فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی جز طرح‌های معلوم‌الحال است و انطباقی با موضوعات امروزی ندارد. حذف این شبکه‌ها مبنای علمی و عملیاتی ندارد. طرح‌هایی از این دست که در مجلس هم در دست بررسی است یا تصویب نمی‌شود، اگر هم تصویب شود قابل‌اجرا نیست. قبلا هم تجربه چنین برخوردهایی را داشته‌ایم، برای مثال بعد از جنگ تحمیلی دستگاه «فکس» وارد کشور شد که همان زمان ممنوعیت‌هایی اعمال‌شده بود. استفاده ‌نکردن از تجهیزات ماهواره‌ای در دهه 70 یکی دیگر از تجارب محدودیت‌هاست. باید توجه داشت افرادی که اصرار به اعمال فیلترینگ دارند، خودشان می‌دانند که این ‌یک بازی است اما می‌خواهند بگویند ما متفاوت هستیم. خوب است بدانید که اغلب طراحان فیلتر‌کردن شبکه‌های اجتماعی کاربر فضای مجازی هستند و حتی هزینه‌هایی پرداخت می‌کنند تا افرادی اکانت‌های آنها را مدیریت کنند. همین افراد با مطرح‌کردن چنین موضوعات بی‌اهمیتی وقت متخصصان را می‌گیرند و موجب می‌شوند تا سازمان‌های مسئول درگیر مباحث بی‌نتیجه ‌شوند. در‌حال‌حاضر که بیماری کرونا جولان می‌دهد، باید به‌جای طرح این موضوعات بی‌نتیجه همه امکانات فنی و اختصاصی حوزه فضای مجازی بسیج شوند تا مردم بتوانند از ارتباطات بهتر در حوزه مجازی برخوردار شوند. از سوی دیگر با توجه به پیش‌بینی‌هایی که سازمان بهداشت جهانی درباره بیماری کرونا دارد، باید آموزش از راه دور برای دانشگاه‌ها و مدارس تقویت شود؛ چون این شرایط به‌زودی تمام نمی‌شود. فیلتر‌کردن فضای مجازی مانع توسعه است و جز زیان عوایدی برای جامعه ندارد. دستوردهندگان فیلترینگ سوراخ دعا را گم ‌کرده‌اند. به‌جای ایجاد محدودیت، به فکر ایجاد عدالت آموزشی به‌خصوص برای مناطق دورافتاده باشیم که از داشتن اینترنت محروم هستند.
‌ به نظر شما رواج راه‌های دور‌زدن فیلترینگ یا فراوانی فیلترشکن‌ها از کجا ناشی می‌شود و چه تبعاتی دارد؟
تاریخ رسانه‌ها با قدمت 500‌ساله نشان می‌دهد هر جامعه‌ای که دولتمردانش سراغ سانسور می‌روند، این پیام را به مردم می‌دهند که موضوعاتی وجود دارد که نمی‌خواهیم شما در جریان باشید. باید توجه داشت که جامعه از فیلترینگ به‌اندازه نبود آزادی اندیشه ضرر می‌بیند، زیرا فضای مجازی موجب می‌شود مردم در چارچوب ارتباطی حکومت‌ها را نقد کنند که فضای بسته این امکان را از بین می‌برد و مانع گفت‌وگوی متقابل می‌شود. با فیلتر‌کردن فضای مجازی مردم مجبور می‌شوند از فیلترشکن استفاده کنند؛ بنابراین این امکان ایجاد می‌شود تا اطلاعات مردم در دسترس جریان‌های پشت‌صحنه‌ای قرار گیرد که در ظاهر با اعمال محدودیت دسترسی مردم را به امکانات آنها محدود کرده‌ایم. البته یک‌سری فیلترشکن داخلی وجود دارد و در ازای دریافت پول فیلترشکن فعال می‌شود. از طرفی می‌توانیم مطمئن باشیم که اطلاعات سرقت نمی‌شود اما این چه منطقی است که اطلاعات به روی مردم مسدود شود و از سوی دیگر با پرداخت وجه بازگشایی می‌شود؛ مردم عقل دارند و برای دسترسی به اطلاعات بیشتر، گوشی بهتر می‌خرند.
‌ به نظر شما چگونه می‌توانیم نهضت تولید محتوا را در ایران به جریان بیندازیم تا کفه ترازوی محتوای داخلی به محتوای خارجی بچربد؟
نیازی به تولید محتوا در فضای مجازی نیست. در فضای بیرونی ‌مثلا برای چاپ روزنامه با تیراژ هزار عدد یا کتاب با تیراژ 300 عدد باید مجوز گرفت که گاهی چندین مجوز برای انتشار دریافت می‌شود؛ بنابراین با وجود این محدودیت‌ها فضای وب فضای مناسبی برای انتشار محتواست. از آنجایی که تولیدکنندگان حرفه‌ای محتوا مانند روزنامه‌نگاران و نویسندگان در تنگنای انتشار هستند، بنابراین رشد فیک‌نیوزها با سرعت بیشتری صورت می‌گیرد؛ زیرا امکان تولید محتوا را از حرفه‌ای‌ها گرفته‌ایم. مهم‌ترین محدودیت در این زمینه انحصار رادیو و تلویزیون در ایران است و انسداد در فضای ارتباطی جمعی بخش مهم چالش است. متأسفانه در کشور ما فراگیرترین رسانه جمعی انحصاری است که نگاه محدود‌گرا، جانبدارانه و سیاسی دارد. همین موضوع سبب می‌شود تا تولید محتواها حتی اگر درست هم نباشد، در فضای مجازی گسترش ‌یابد و افراد بدون دانستن منبع انتشار آن را باور می‌کنند.
‌ نهادهایی مثل صداوسیما، وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی چه نقشی در تولید محتوای مناسب برای فضای مجازی دارند؟
نهادهای این‌چنینی باید نقش رگولاتوری و نظارتی و درعین‌حال آزادی‌گرا داشته باشند؛ اما در‌حال‌حاضر محدودیت‌های زیادی از سوی آنها اعمال می‌شود. این نهادها باید با تحول تکنولوژی و نیازهای جامعه قانون‌گذاری‌ و قانون‌زدایی کنند و نقش دولت نیز تسهیلگر باشد. هر چیزی که توسط حکومت اداره شود و به‌طورکلی دولتی باشد، فسادزاست؛ برای مثال صنعت خودرو که دولتی است، فساد به دنبال داشته و پیشرفتی هم ندارد. درباره موضوعات فرهنگی نیز این‌چنین است؛ وقتی حکومت خودش انحصار فرهنگی دارد، مانع از هر مشارکت فرهنگی در حیات اجتماعی می‌شود.
‌ آیا بخش غیردولتی می‌تواند با صداوسیما در این حوزه رقابت داشته باشد؟
باید بخش غیردولتی بیشتر فعال شود. اگر جامعه و حکومت هم‌راستا و همسو باشد، هم‌افزایی صورت می‌گیرد و مردم، حکومت و بخش خصوصی اگر با هم مشارکت داشته باشند، حتی اگر انتقادی صورت گیرد، به‌صورت زنده و پویا است. بخش خصوصی همیشه در ایران محدود‌ شده و نمایندگان اصناف هم از سوی حکومت تعیین می‌شوند؛ بنابراین زمینه اعتراض بسته است.
‌ به نظر شما چرا با وجود آنکه وظیفه وزارت ارتباطات ایجاد زیرساخت‌های فنی است و در این مسیر موفق بوده، بااین‌حال منتقدان تولید و پخش محتوا را هم از این وزارتخانه انتظار دارند و کمتر به نهادهای فرهنگی که در این زمینه کوتاهی کرده‌اند نقد وارد می‌کنند؟
پیش از برنامه ششم توسعه نگاه‌ها به وزارت ارتباطات سخت‌افزاری بود که محدود به توسعه ارتباطات، افزایش کانال‎ها و... می‌شد؛ اما در برنامه ششم توسعه مفهوم ارتباطات تغییر کرد. ارتباطات یکی از موتورهای محرک توسعه است. ارتباطات بدون توسعه و توسعه بدون ارتباطات بی‌معنی است. مسئولیت اصلی وزارت ارتباطات این است که درکی را معادل توسعه به لحاظ سخت‌افزار و نرم‌افزار و محتوا ایجاد کند. وزارت ارتباطات نقش مهمی در تولید محتوا دارد و باید به آن نظم ببخشد. در این میان نقش بخش خصوصی، نهادهای مدنی و اندیشه دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی بسیار مهم است. وزارت ارتباطات باید به‌روشنی بیان کند که در جهان امروز توسعه بدون ارتباطات وجود خارجی ندارد و یک نظام ارتباطی بسامان بدون نظام توسعه‌یافته وجود خارجی ندارد. جامعه توسعه‌یافته جامعه‌ای است که ارتباطات در آن به بهترین کیفیت در حال رواج است و رسانه‌ها در روان‌ترین شکل ممکن تولید محتوا می‌کنند و مردم با بخش خصوصی باید روابط بسامان داشته باشند. کسانی که دستور فیلترینگ می‌دهند، توسعه در همه بخش‌های دیگر مانند پزشکی، خدمات و... را معیوب و ناقص می‌کنند.

«جامعه از فیلترینگ به ‌اندازه نبود آزادی اندیشه ضرر می‌بیند، زیرا فضای مجازی موجب می‌شود مردم در چارچوب ارتباطی حکومت‌ها را نقد کنند که فضای بسته این امکان را از بین می‌برد و مانع گفت‌وگوی متقابل می‌شود»؛ این عقیده استاد دانشگاهی است که سال‌ها در حوزه ارتباطات درس‌ خوانده، مو سفید کرده و شاگردان زیادی را تحویل جامعه داده است. گاهی در کشور از گوشه‌ای علم مخالفت با فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها بلند می‌شود. راهکار منادیان این مخالفت هم چیزی نیست جز فیلترینگ. درحالی‌که بسیاری از موافقان فیلترینگ و محدودسازی شبکه‌های اجتماعی خودشان از کاربران فعال این شبکه‌ هستند و از آنها آزادانه استفاده می‌کنند تا از این طریق صدای خود را به گوش مخاطبانشان برسانند. در همین زمینه با «حسن نمکدوست»، استاد علوم ارتباطات، به گفت‌وگو نشستیم؛ کسی که خود از مخالفان جدی فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی است.

‌ آیا طرح حذف یا فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام و محدودیت در دسترسی به این شبکه‌ها را برای پاک‌شدن فضای اینترنت و ایجاد مصونیت برای خانواده‌ها مفید می‌دانید؟
ازنظر بنده، طرح فیلتر‌کردن فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی جز طرح‌های معلوم‌الحال است و انطباقی با موضوعات امروزی ندارد. حذف این شبکه‌ها مبنای علمی و عملیاتی ندارد. طرح‌هایی از این دست که در مجلس هم در دست بررسی است یا تصویب نمی‌شود، اگر هم تصویب شود قابل‌اجرا نیست. قبلا هم تجربه چنین برخوردهایی را داشته‌ایم، برای مثال بعد از جنگ تحمیلی دستگاه «فکس» وارد کشور شد که همان زمان ممنوعیت‌هایی اعمال‌شده بود. استفاده ‌نکردن از تجهیزات ماهواره‌ای در دهه 70 یکی دیگر از تجارب محدودیت‌هاست. باید توجه داشت افرادی که اصرار به اعمال فیلترینگ دارند، خودشان می‌دانند که این ‌یک بازی است اما می‌خواهند بگویند ما متفاوت هستیم. خوب است بدانید که اغلب طراحان فیلتر‌کردن شبکه‌های اجتماعی کاربر فضای مجازی هستند و حتی هزینه‌هایی پرداخت می‌کنند تا افرادی اکانت‌های آنها را مدیریت کنند. همین افراد با مطرح‌کردن چنین موضوعات بی‌اهمیتی وقت متخصصان را می‌گیرند و موجب می‌شوند تا سازمان‌های مسئول درگیر مباحث بی‌نتیجه ‌شوند. در‌حال‌حاضر که بیماری کرونا جولان می‌دهد، باید به‌جای طرح این موضوعات بی‌نتیجه همه امکانات فنی و اختصاصی حوزه فضای مجازی بسیج شوند تا مردم بتوانند از ارتباطات بهتر در حوزه مجازی برخوردار شوند. از سوی دیگر با توجه به پیش‌بینی‌هایی که سازمان بهداشت جهانی درباره بیماری کرونا دارد، باید آموزش از راه دور برای دانشگاه‌ها و مدارس تقویت شود؛ چون این شرایط به‌زودی تمام نمی‌شود. فیلتر‌کردن فضای مجازی مانع توسعه است و جز زیان عوایدی برای جامعه ندارد. دستوردهندگان فیلترینگ سوراخ دعا را گم ‌کرده‌اند. به‌جای ایجاد محدودیت، به فکر ایجاد عدالت آموزشی به‌خصوص برای مناطق دورافتاده باشیم که از داشتن اینترنت محروم هستند.
‌ به نظر شما رواج راه‌های دور‌زدن فیلترینگ یا فراوانی فیلترشکن‌ها از کجا ناشی می‌شود و چه تبعاتی دارد؟
تاریخ رسانه‌ها با قدمت 500‌ساله نشان می‌دهد هر جامعه‌ای که دولتمردانش سراغ سانسور می‌روند، این پیام را به مردم می‌دهند که موضوعاتی وجود دارد که نمی‌خواهیم شما در جریان باشید. باید توجه داشت که جامعه از فیلترینگ به‌اندازه نبود آزادی اندیشه ضرر می‌بیند، زیرا فضای مجازی موجب می‌شود مردم در چارچوب ارتباطی حکومت‌ها را نقد کنند که فضای بسته این امکان را از بین می‌برد و مانع گفت‌وگوی متقابل می‌شود. با فیلتر‌کردن فضای مجازی مردم مجبور می‌شوند از فیلترشکن استفاده کنند؛ بنابراین این امکان ایجاد می‌شود تا اطلاعات مردم در دسترس جریان‌های پشت‌صحنه‌ای قرار گیرد که در ظاهر با اعمال محدودیت دسترسی مردم را به امکانات آنها محدود کرده‌ایم. البته یک‌سری فیلترشکن داخلی وجود دارد و در ازای دریافت پول فیلترشکن فعال می‌شود. از طرفی می‌توانیم مطمئن باشیم که اطلاعات سرقت نمی‌شود اما این چه منطقی است که اطلاعات به روی مردم مسدود شود و از سوی دیگر با پرداخت وجه بازگشایی می‌شود؛ مردم عقل دارند و برای دسترسی به اطلاعات بیشتر، گوشی بهتر می‌خرند.
‌ به نظر شما چگونه می‌توانیم نهضت تولید محتوا را در ایران به جریان بیندازیم تا کفه ترازوی محتوای داخلی به محتوای خارجی بچربد؟
نیازی به تولید محتوا در فضای مجازی نیست. در فضای بیرونی ‌مثلا برای چاپ روزنامه با تیراژ هزار عدد یا کتاب با تیراژ 300 عدد باید مجوز گرفت که گاهی چندین مجوز برای انتشار دریافت می‌شود؛ بنابراین با وجود این محدودیت‌ها فضای وب فضای مناسبی برای انتشار محتواست. از آنجایی که تولیدکنندگان حرفه‌ای محتوا مانند روزنامه‌نگاران و نویسندگان در تنگنای انتشار هستند، بنابراین رشد فیک‌نیوزها با سرعت بیشتری صورت می‌گیرد؛ زیرا امکان تولید محتوا را از حرفه‌ای‌ها گرفته‌ایم. مهم‌ترین محدودیت در این زمینه انحصار رادیو و تلویزیون در ایران است و انسداد در فضای ارتباطی جمعی بخش مهم چالش است. متأسفانه در کشور ما فراگیرترین رسانه جمعی انحصاری است که نگاه محدود‌گرا، جانبدارانه و سیاسی دارد. همین موضوع سبب می‌شود تا تولید محتواها حتی اگر درست هم نباشد، در فضای مجازی گسترش ‌یابد و افراد بدون دانستن منبع انتشار آن را باور می‌کنند.
‌ نهادهایی مثل صداوسیما، وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی چه نقشی در تولید محتوای مناسب برای فضای مجازی دارند؟
نهادهای این‌چنینی باید نقش رگولاتوری و نظارتی و درعین‌حال آزادی‌گرا داشته باشند؛ اما در‌حال‌حاضر محدودیت‌های زیادی از سوی آنها اعمال می‌شود. این نهادها باید با تحول تکنولوژی و نیازهای جامعه قانون‌گذاری‌ و قانون‌زدایی کنند و نقش دولت نیز تسهیلگر باشد. هر چیزی که توسط حکومت اداره شود و به‌طورکلی دولتی باشد، فسادزاست؛ برای مثال صنعت خودرو که دولتی است، فساد به دنبال داشته و پیشرفتی هم ندارد. درباره موضوعات فرهنگی نیز این‌چنین است؛ وقتی حکومت خودش انحصار فرهنگی دارد، مانع از هر مشارکت فرهنگی در حیات اجتماعی می‌شود.
‌ آیا بخش غیردولتی می‌تواند با صداوسیما در این حوزه رقابت داشته باشد؟
باید بخش غیردولتی بیشتر فعال شود. اگر جامعه و حکومت هم‌راستا و همسو باشد، هم‌افزایی صورت می‌گیرد و مردم، حکومت و بخش خصوصی اگر با هم مشارکت داشته باشند، حتی اگر انتقادی صورت گیرد، به‌صورت زنده و پویا است. بخش خصوصی همیشه در ایران محدود‌ شده و نمایندگان اصناف هم از سوی حکومت تعیین می‌شوند؛ بنابراین زمینه اعتراض بسته است.
‌ به نظر شما چرا با وجود آنکه وظیفه وزارت ارتباطات ایجاد زیرساخت‌های فنی است و در این مسیر موفق بوده، بااین‌حال منتقدان تولید و پخش محتوا را هم از این وزارتخانه انتظار دارند و کمتر به نهادهای فرهنگی که در این زمینه کوتاهی کرده‌اند نقد وارد می‌کنند؟
پیش از برنامه ششم توسعه نگاه‌ها به وزارت ارتباطات سخت‌افزاری بود که محدود به توسعه ارتباطات، افزایش کانال‎ها و... می‌شد؛ اما در برنامه ششم توسعه مفهوم ارتباطات تغییر کرد. ارتباطات یکی از موتورهای محرک توسعه است. ارتباطات بدون توسعه و توسعه بدون ارتباطات بی‌معنی است. مسئولیت اصلی وزارت ارتباطات این است که درکی را معادل توسعه به لحاظ سخت‌افزار و نرم‌افزار و محتوا ایجاد کند. وزارت ارتباطات نقش مهمی در تولید محتوا دارد و باید به آن نظم ببخشد. در این میان نقش بخش خصوصی، نهادهای مدنی و اندیشه دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی بسیار مهم است. وزارت ارتباطات باید به‌روشنی بیان کند که در جهان امروز توسعه بدون ارتباطات وجود خارجی ندارد و یک نظام ارتباطی بسامان بدون نظام توسعه‌یافته وجود خارجی ندارد. جامعه توسعه‌یافته جامعه‌ای است که ارتباطات در آن به بهترین کیفیت در حال رواج است و رسانه‌ها در روان‌ترین شکل ممکن تولید محتوا می‌کنند و مردم با بخش خصوصی باید روابط بسامان داشته باشند. کسانی که دستور فیلترینگ می‌دهند، توسعه در همه بخش‌های دیگر مانند پزشکی، خدمات و... را معیوب و ناقص می‌کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها