|

گفت‌وگو با زهرا نژادبهرام

آسیب‌های سیاسی‌کاری در انتخابات شوراها

امیرحسین جعفری: شوراهای شهر و روستا پنجمین دوره خود را نیز پشت سر گذاشته و زمان زیادی تا پایان آن نمانده است. شوراها به علت ذات انتخاباتی خود در پیوند مستقیمی با سیاست و سیاست‌ورزی جناح‌ها قرار دارند. این مسئله موجب می‌شود تحولات سیاسی كشور نیز بر عملكرد شهرداری‌ها تأثیر مستقیم داشته باشد. شورای شهر تهران به‌عنوان یكی از حساس‌ترین اركان شهرداری‌ها در كشور عمیقا مورد توجه است و به‌نوعی شهرداری تهران صرفا زیر نظر و انتقاد مردم پایتخت نیست و اخبار‌ آن به كل كشور مخابره می‌شود. بحث درخور‌توجهی كه در ماه‌های آینده پیش‌روی شورای شهر قرار دارد، بحث تأیید صلاحیت كاندیداهای آن است كه این مسئله به مجلس سپرده شده و به علت تضاد جناحی مجلس با اصلاح‌طلبان، این احتمال وجود دارد كه این طیف در این تضاد سیاسی رد صلاحیت شود. برای بررسی بیشتر ابعاد سیاسی شورای شهر تهران گفت‌وگو كردیم با زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر پنجم تهران كه مشروح آن را می‌خوانید.
عملكرد اصلاح‌طلبان در شوراهای شهر را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ اصلاح‌طلبان در مدیریت چه پتانسیل بخصوصی دارند؟
درباره شوراها باید حقایق جهان سیاست را باور كنیم؛ هر چیزی كه مفهوم انتخابات دارد؛ مانند شورا‌ها در امر سیاسی قرار می‌گیرد؛ اما اینكه لبه تخصصی آنها یا لبه سیاسی‌شان قوی‌تر است، با نظرات مردم و كارشناسان همراه است؛ اما اینكه شورا یك امر سیاسی است، شكی نیست. به نظر من جداسازی شوراها از سیاست درست نیست و در چنین شرایطی واقعیت‌ها دیده نمی‌شود.
نظارت بر صلاحیت كاندیداهای شورای شهر بر ‌عهده مجلس است. به ‌نظر شما با وجود تضاد جناحی مجلس با اصلاح‌طلبان در انتخابات ١٤٠٠ شاهد ردصلاحیت اصلاح‌طلبان خواهیم بود؟
تفاوت رویكردهای سیاسی بین نمایندگان شورا و مجلس وجود دارد؛ اما من فكر می‌كنم كه باید به دو اصل تعیین‌كننده توجه کرد؛ نخست آنکه به دنبال چه نوع انتخاباتی هستیم؟ انتخاباتی که از جنس منافع ملی، پاسخ‌گویی به نیاز‌های مردم و انتخابات پر‌شور باشد، یك رویكرد انتخاب می‌شود؛ اما اگر بدون آینده‌نگری باشد، طبیعتا ناظران در شرایط دیگری تأیید صلاحیت می‌کنند تا صحنه سیاسی خالی باشد تا بتوانند رأی بیاورند؛ اما اگر انتخابات از جنسی باشد كه رویكرد تنوع آراست، به‌ نظر می‌رسد نمایندگان مجلس درگیر این نیستند كه رقبا را از انتخابات بیرون كنند؛ بلكه دنبال انتخابات منصفانه خواهند بود و نظارت‌ها باید اصولی باشد تا فرصت‌های انتخاباتی برای همه به صورت یكسان ایجاد شود. در این شرایط نمایندگان به وظایف ملی‌شان عمل كرده‌اند و رویكردشان در راستای سیاست‌های كلان كشور است و از همه مهم‌تر شهروندان امكان مشاركت بیشتری خواهند داشت؛ زیرا احساس می‌كنند نمایندگانی برای افكارشان در صحنه انتخابات حضور دارند. نمایندگی مجلس، نمایندگی ملی است و تشخیص آنها در منافع ملی باید بالا باشد؛ چون می‌خواهند خطوط كلان كشور را مشخص كنند. نمایندگان مجلس اگر این انتظار را نتوانند برآورده كنند، درباره جایگاه‌شان تردید وجود دارد.
چه موانع مشخص سیاسی‌ سد راه شما در چهار سال شورا بود؟
برایند نیروهایی كه در چهار سال گذشته روی شورا تأثیر گذاشتند، قابل شناسایی‌اند. یكی از برجسته‌ترین موانع سیاسی در این مسئله از دو بخش شورای پنجم تحت فشار بود. نخست از سوی اصلاح‌طلبانی كه لیست نهایی و رهبران شورای هماهنگی را نپذیرفتند و ضد‌عملكرد داشتند، گروه دیگر نیز رقبا بودند كه نتوانسته بودند آرای مردم را به خود جلب كنند و این گروه جزء كسانی بودند كه از هر لحاظ شورای پنجم را تحت فشار قرار می‌دادند. در كنار این دو بخش گروه دیگر نیز درون دولت بود كه می‌توانست بر عملكرد شورا برای پیوستگی طرح‌ها میان دولت و شورا تأثیرگذار باشد؛ از‌جمله مترو، اتوبوس، نوسازی بافت ناوگان حمل‌ونقل عمومی، گروهی بودند كه با ترجیح‌دادن منافع سازمانی، مانع همكاری مشترك بین مدیریت شهری و دولت می‌شدند. روز‌های اول شورا به‌ویژه با حضور شهردار در جلسات هیئت دولت، همكاری بیشتری با دولت داشتیم؛ اما به‌مرور شهردار تهران دیگر به هیئت دولت دعوت نشد كه آغاز شكافی شد كه جریان سیاست‌ورزانه‌ای را به درون شورای شهر منتقل كرد كه منجر به تحت تأثیر قرارگرفتن شورا شد. مانع دیگر نیز فشار تحریم‌ها بود، تحریم‌ها برای هر اقدامی كه در دست اجرا داشتیم، ارتباطات و... منجر به این شده بود كه سرمایه‌گذارها با توقف رو‌به‌رو شوند. در میان همه این جریانات سیاسی اتفاقاتی نیز افتاد كه برایند آن سیاسی بود؛ سقوط هواپیما نیز فضای مدیریت شهری را تحت تأثیر قرار داد. اتفاقات دیگری نیز موجب شد تأثیرات سیاسی بیشتر در شورا دیده شود؛ جریاناتی كه مدیریت شهری در دوره پنجم فقط در حوزه شهرداری كار نمی‌كرد و مقوله آن، مقوله عموم شهر بود؛ مثلا در بحث آلودگی هوا، كل كشور از وزارت نفت تا سازمان محیط زیست و پالایشگاه‌ها و تولیدكنندگان انرژی وادار به پاسخ‌گویی و اظهار‌نظر شدند. ما در امر شهری فارغ از وظایف شهرداری، به مسائل شهر حساس هستیم؛ یا درباره موضوع كرونا مدیریت شهری خیلی صریح و سریع وارد موضوع شد؛ به خاطر اینكه موضوع كل شهر بود. یا درباره دست‌فروش‌ها نیز به‌عنوان اینكه یك مسئله شهری است، شهرداری‌ها ورود كردند؛ فارغ از اینكه این مسئله مربوط به شهر است یا خیر و از تمام ظرفیت‌های موجود شهر برای حل مشكلات‌شان كمك گرفت یا مثلا تلاش شد مدیریت شهری برای رسیدگی به خانواده‌های مربوط به وقایع آبان 98 كه مقام معظم رهبری فرمودند آنهایی كه آسیب‌دیده هستند، از خانواده شهدا محسوب می‌شوند، باعث شد مدیریت شهری در این زمینه نیز فعال باشد یا بحث ارسال پیام مدیریت شهری به شوراهای شهر كشورهای مختلف درباره اینكه از دولتمردان خود بخواهند از تحریم‌های ناجوانمردانه صرف‌نظر كنند،‌زیرا ما با دست‌های بسته در حال مقابله با آن هستیم. هرچند با این نامه‌ها اتفاقی نمی‌افتد؛ اما این بخشی از اقداماتی است كه از طرف مدیریت شهری صورت می‌گیرد و فضا را متفاوت از فضای موجود می‌بینید. این موارد نشان‌دهنده این است كه شورا در حال ایجاد افق جدیدی است كه افق شهر‌دیدن است، نه شهرداری‌دیدن و بیشترین میزان تذكر نیز در این دوره به شورا داده شده است و بیشترین اقدامات شهرداری‌ها در این دوره دیده می‌شود و همكاران شورای شهر در تلاش هستند باری از دوش مردم بردارند. شورا وارد فاز جدیدی شده است كه این فاز نمایندگی مردم و مطالبه‌گری از مدیریت شهری بخشی از برنامه‌های شوراست.
به نظر شما جناحی‌كردن شوراها به این معنا كه اكثریت مطلق در اختیار اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان باشد، به مدیریت شهر آسیب می‌زند یا باعث پیشبرد بدون مانع برنامه‌ها می‌شود؟
درباره این مسئله نمی‌شود قضاوت كرد. همان‌طور‌كه ابتدای صحبت گفتم، طبیعتا ما درباره امر سیاسی نمی‌توانیم توقف كنیم و ممكن است در یك زمان سه جناح اصلاح‌طلبان، اصولگراها و مستقلین یا یك جناح در شورا مستقر باشند؛ اما به ‌نظر من می‌توانند كنار هم كار كنند.
امیرحسین جعفری: شوراهای شهر و روستا پنجمین دوره خود را نیز پشت سر گذاشته و زمان زیادی تا پایان آن نمانده است. شوراها به علت ذات انتخاباتی خود در پیوند مستقیمی با سیاست و سیاست‌ورزی جناح‌ها قرار دارند. این مسئله موجب می‌شود تحولات سیاسی كشور نیز بر عملكرد شهرداری‌ها تأثیر مستقیم داشته باشد. شورای شهر تهران به‌عنوان یكی از حساس‌ترین اركان شهرداری‌ها در كشور عمیقا مورد توجه است و به‌نوعی شهرداری تهران صرفا زیر نظر و انتقاد مردم پایتخت نیست و اخبار‌ آن به كل كشور مخابره می‌شود. بحث درخور‌توجهی كه در ماه‌های آینده پیش‌روی شورای شهر قرار دارد، بحث تأیید صلاحیت كاندیداهای آن است كه این مسئله به مجلس سپرده شده و به علت تضاد جناحی مجلس با اصلاح‌طلبان، این احتمال وجود دارد كه این طیف در این تضاد سیاسی رد صلاحیت شود. برای بررسی بیشتر ابعاد سیاسی شورای شهر تهران گفت‌وگو كردیم با زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر پنجم تهران كه مشروح آن را می‌خوانید.
عملكرد اصلاح‌طلبان در شوراهای شهر را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ اصلاح‌طلبان در مدیریت چه پتانسیل بخصوصی دارند؟
درباره شوراها باید حقایق جهان سیاست را باور كنیم؛ هر چیزی كه مفهوم انتخابات دارد؛ مانند شورا‌ها در امر سیاسی قرار می‌گیرد؛ اما اینكه لبه تخصصی آنها یا لبه سیاسی‌شان قوی‌تر است، با نظرات مردم و كارشناسان همراه است؛ اما اینكه شورا یك امر سیاسی است، شكی نیست. به نظر من جداسازی شوراها از سیاست درست نیست و در چنین شرایطی واقعیت‌ها دیده نمی‌شود.
نظارت بر صلاحیت كاندیداهای شورای شهر بر ‌عهده مجلس است. به ‌نظر شما با وجود تضاد جناحی مجلس با اصلاح‌طلبان در انتخابات ١٤٠٠ شاهد ردصلاحیت اصلاح‌طلبان خواهیم بود؟
تفاوت رویكردهای سیاسی بین نمایندگان شورا و مجلس وجود دارد؛ اما من فكر می‌كنم كه باید به دو اصل تعیین‌كننده توجه کرد؛ نخست آنکه به دنبال چه نوع انتخاباتی هستیم؟ انتخاباتی که از جنس منافع ملی، پاسخ‌گویی به نیاز‌های مردم و انتخابات پر‌شور باشد، یك رویكرد انتخاب می‌شود؛ اما اگر بدون آینده‌نگری باشد، طبیعتا ناظران در شرایط دیگری تأیید صلاحیت می‌کنند تا صحنه سیاسی خالی باشد تا بتوانند رأی بیاورند؛ اما اگر انتخابات از جنسی باشد كه رویكرد تنوع آراست، به‌ نظر می‌رسد نمایندگان مجلس درگیر این نیستند كه رقبا را از انتخابات بیرون كنند؛ بلكه دنبال انتخابات منصفانه خواهند بود و نظارت‌ها باید اصولی باشد تا فرصت‌های انتخاباتی برای همه به صورت یكسان ایجاد شود. در این شرایط نمایندگان به وظایف ملی‌شان عمل كرده‌اند و رویكردشان در راستای سیاست‌های كلان كشور است و از همه مهم‌تر شهروندان امكان مشاركت بیشتری خواهند داشت؛ زیرا احساس می‌كنند نمایندگانی برای افكارشان در صحنه انتخابات حضور دارند. نمایندگی مجلس، نمایندگی ملی است و تشخیص آنها در منافع ملی باید بالا باشد؛ چون می‌خواهند خطوط كلان كشور را مشخص كنند. نمایندگان مجلس اگر این انتظار را نتوانند برآورده كنند، درباره جایگاه‌شان تردید وجود دارد.
چه موانع مشخص سیاسی‌ سد راه شما در چهار سال شورا بود؟
برایند نیروهایی كه در چهار سال گذشته روی شورا تأثیر گذاشتند، قابل شناسایی‌اند. یكی از برجسته‌ترین موانع سیاسی در این مسئله از دو بخش شورای پنجم تحت فشار بود. نخست از سوی اصلاح‌طلبانی كه لیست نهایی و رهبران شورای هماهنگی را نپذیرفتند و ضد‌عملكرد داشتند، گروه دیگر نیز رقبا بودند كه نتوانسته بودند آرای مردم را به خود جلب كنند و این گروه جزء كسانی بودند كه از هر لحاظ شورای پنجم را تحت فشار قرار می‌دادند. در كنار این دو بخش گروه دیگر نیز درون دولت بود كه می‌توانست بر عملكرد شورا برای پیوستگی طرح‌ها میان دولت و شورا تأثیرگذار باشد؛ از‌جمله مترو، اتوبوس، نوسازی بافت ناوگان حمل‌ونقل عمومی، گروهی بودند كه با ترجیح‌دادن منافع سازمانی، مانع همكاری مشترك بین مدیریت شهری و دولت می‌شدند. روز‌های اول شورا به‌ویژه با حضور شهردار در جلسات هیئت دولت، همكاری بیشتری با دولت داشتیم؛ اما به‌مرور شهردار تهران دیگر به هیئت دولت دعوت نشد كه آغاز شكافی شد كه جریان سیاست‌ورزانه‌ای را به درون شورای شهر منتقل كرد كه منجر به تحت تأثیر قرارگرفتن شورا شد. مانع دیگر نیز فشار تحریم‌ها بود، تحریم‌ها برای هر اقدامی كه در دست اجرا داشتیم، ارتباطات و... منجر به این شده بود كه سرمایه‌گذارها با توقف رو‌به‌رو شوند. در میان همه این جریانات سیاسی اتفاقاتی نیز افتاد كه برایند آن سیاسی بود؛ سقوط هواپیما نیز فضای مدیریت شهری را تحت تأثیر قرار داد. اتفاقات دیگری نیز موجب شد تأثیرات سیاسی بیشتر در شورا دیده شود؛ جریاناتی كه مدیریت شهری در دوره پنجم فقط در حوزه شهرداری كار نمی‌كرد و مقوله آن، مقوله عموم شهر بود؛ مثلا در بحث آلودگی هوا، كل كشور از وزارت نفت تا سازمان محیط زیست و پالایشگاه‌ها و تولیدكنندگان انرژی وادار به پاسخ‌گویی و اظهار‌نظر شدند. ما در امر شهری فارغ از وظایف شهرداری، به مسائل شهر حساس هستیم؛ یا درباره موضوع كرونا مدیریت شهری خیلی صریح و سریع وارد موضوع شد؛ به خاطر اینكه موضوع كل شهر بود. یا درباره دست‌فروش‌ها نیز به‌عنوان اینكه یك مسئله شهری است، شهرداری‌ها ورود كردند؛ فارغ از اینكه این مسئله مربوط به شهر است یا خیر و از تمام ظرفیت‌های موجود شهر برای حل مشكلات‌شان كمك گرفت یا مثلا تلاش شد مدیریت شهری برای رسیدگی به خانواده‌های مربوط به وقایع آبان 98 كه مقام معظم رهبری فرمودند آنهایی كه آسیب‌دیده هستند، از خانواده شهدا محسوب می‌شوند، باعث شد مدیریت شهری در این زمینه نیز فعال باشد یا بحث ارسال پیام مدیریت شهری به شوراهای شهر كشورهای مختلف درباره اینكه از دولتمردان خود بخواهند از تحریم‌های ناجوانمردانه صرف‌نظر كنند،‌زیرا ما با دست‌های بسته در حال مقابله با آن هستیم. هرچند با این نامه‌ها اتفاقی نمی‌افتد؛ اما این بخشی از اقداماتی است كه از طرف مدیریت شهری صورت می‌گیرد و فضا را متفاوت از فضای موجود می‌بینید. این موارد نشان‌دهنده این است كه شورا در حال ایجاد افق جدیدی است كه افق شهر‌دیدن است، نه شهرداری‌دیدن و بیشترین میزان تذكر نیز در این دوره به شورا داده شده است و بیشترین اقدامات شهرداری‌ها در این دوره دیده می‌شود و همكاران شورای شهر در تلاش هستند باری از دوش مردم بردارند. شورا وارد فاز جدیدی شده است كه این فاز نمایندگی مردم و مطالبه‌گری از مدیریت شهری بخشی از برنامه‌های شوراست.
به نظر شما جناحی‌كردن شوراها به این معنا كه اكثریت مطلق در اختیار اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان باشد، به مدیریت شهر آسیب می‌زند یا باعث پیشبرد بدون مانع برنامه‌ها می‌شود؟
درباره این مسئله نمی‌شود قضاوت كرد. همان‌طور‌كه ابتدای صحبت گفتم، طبیعتا ما درباره امر سیاسی نمی‌توانیم توقف كنیم و ممكن است در یك زمان سه جناح اصلاح‌طلبان، اصولگراها و مستقلین یا یك جناح در شورا مستقر باشند؛ اما به ‌نظر من می‌توانند كنار هم كار كنند.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها