|

تغییرات اقلیمی و بینش حکمرانی

صالح نقره‌کار- وکیل دادگستری

چشم جهان نگران است. نشانه‌ها نزدیک‌اند. گرم‌شدن زمین و خشک‌شدن تالاب و دریاچه و سیلاب‌های مخرب با ما صریح و گزنده حرف می‌زنند. تغییرات اقلیمی، این بار موضوع گردهمایی رهبران ادیان اصلی جهان در واتیکان بوده و هر‌یک از خاستگاه اعتقادی خود انذار و هشدار داده‌اند. همه می‌خواهند قدرت‌ها را بیدار کنند که تا دیر نشده نشانه‌های مخربی را که طومار حیات بشریت را با تهدید جدی مواجه ساخته است، درک کنند. درنگ در سیاست‌ها و چرخش در بینش نسبت به طبیعت، شاه‌بیت این دغدغه‌هاست. لازم است به شرح ذیل تأمل کنیم:

1- دنیا با طبیعت تجارت محض می‌کند و به فکر تبعات این تجارت ویرانگر نیست. پشت پرده هشدارهای رهبران دینی این است که محیط زیست اولویت سیاست‌مداران جهان نیست. سخنان نغز آیت‌الله مصطفی محقق‌داماد در این اجلاس، بیانگر نگرانی‌های عمیقی بود که بی‌توجهی به آن تاراج میراث مشترک بشریت و یغمای محیط زیست جهانی را برای آحاد ساکنان این کره خاکی رقم می‌زند. اولویت‌نداشتن محیط زیست برای رهبران سیاسی دنیا و رویکردهای پرشتاب سوداگرانه دهه‌های گذشته باعث شده تا در مواجهه با مشکلات اقلیمی با فاجعه‌ای برگشت‌ناپذیر مواجه شویم.
2- باید به اجماع برسیم که حفظ محیط زیست یک ارزش والاست. امروز ما با یک بحران هویت و نارسایی بینشی مواجهیم. مسئله‌ای که تبیین آن باعث می‌شود گرایش و انگیزش جامعه بشری برای توجه به محیط زیست بازسازی و ترمیم شود و حداقل جلوی خسارت‌های هولناک‌تر گرفته شود. پنج مؤلفه را باید تغییر دهیم. بینش، ارزش، گرایش، انگیزش، روش. برای هر‌یک باید تدبیر جهانی کنیم.
3- اول بینش‌ها باید تغییر کند. نگاه تسخیر و تصاحب طبیعت به‌مثابه اکل مال به باطل است. امانت را با بقای عین باید منتفع شد، نه اینکه غاصبانه به دست تاراج سپرد. جهان باید تغییر بینش دهد. دوم ارزش‌شمردن حفظ محیط زیست و ضد ارزش پنداشتن تخریب محیط زیست باید فراگیر شود. سوم گرایش ما به حفظ منابع زیست محیطی باید نمود و بروز عینی یابد. چهارم انگیزش همه سیاست‌های عمومی و جهانی باید چرخش به سمت حفظ محیط زیست داشته باشد و پنجم روش‌ها باید تغییر کند. گسترش گازهای گلخانه‌ای، رشد بالای جمعیت، هرز‌دادن منابع آبی و استفاده غلط از انرژی و آلوده‌سازی آب‌و‌هوا و شلختگی و افراط‌گری در استفاده از منابع زیر‌زمینی و آزمایش‌های میکروبی و هسته‌ای و تغییر کاربری جنگل‌ها و مراتع به اراضی زراعی برای پرکردن شکم جمعیت رو به تزاید در عین وجود منابع آبی محدود همگی اسناد تاراج طبیعت است.
4- توجه‌دادن افکار عمومی به گستره این بحران اخلاقی و فکری و به صدا درآوردن همه زنگ خطرهای پیشگیرانه برای تغییر رویکرد به طبیعت یک ضرورت جدی است. بسیج نهادهای مدنی و مطالبه‌گری فراگیر در مقیاس جهانی یک جریان فرامرزی پایدار باید شکل دهد که صدای رسای آن برگشت به تنظیم مناسبات امانت‌دارانه بین انسان و طبیعت باشد. حق همبستگی به‌مثابه نسل سوم حقوق بشر دایر بر این مدار است که همگان باید با هم‌صدایی و وحدت صدای بازگشت به طبیعت باشند و معاشرت با طبیعت توسط قدرت‌ها و صاحبان اراده اثربخش باید مراعات‌کننده و حمایتگر باشد، نه استثمار‌کننده و ویرانگر.
5- تفکیک آیت‌الله محقق‌داماد در دو انگاره مادی و الهی نسبت به جهان، رونمایی از دو بینش با دو خاستگاه متفاوت است که اولی طبیعت را می‌دوشد تا آنجا که امکان دوشیدن چندین‌باره و سوداگرانه از او سلب نشود؛ چرا‌که خود را جدای از طبیعت می‌بیند و طبیعت را برای خود و در تسخیر خود می‌داند؛ اما دومی نگاه آیه‌ای به آفرینش دارد و محیط زیست را حریم خدا قلمداد و محامی و مدافع مظاهر الهی در زمین و پاسدار و امانت‌دار هستی است. بدیهی است که این نگرش خود را با مقتضای عدالت و اخلاق و حقوق بشر همساز دانسته و حقوق حیوان و درخت و کوهسار و آب را چون تجلی حق هستند، پاس می‌دارد. آن نظام حقوقی که از دل این بینش الهی تراوش می‌کند، گرفتن ران ملخ از دهان مورچه‌ای را معصیت بزرگ دانسته و با طبیعت بر سر سلم و صلح و رفق بر‌می‌خیزد.
6- آنچه امروز محتاج آن هستیم، یک سیاست‌گذاری عمومی محیط‌زیست‌باور است. شرط حیات شایسته اهل زمین، تصحیح و ترمیم ارتباط با طبیعت است. ما باید فکر کنیم. عمیقا فکر کنیم و باید انتخاب کنیم.

این سیاق بهره‌برداری بی‌ضابطه و غیر‌علمی از منابع مانند آب و خاک عایدی جز خزان مرگ‌بار تنوع زیستی و محاق اکوسیستم‌ها ندارد. 7- فشار ما بر اکوسیستم ما‌لایطاق شده است. باور کنیم باید با عصای علم و احتیاط حرکت کنیم و در خدمت محیط زیست و برای بقای آن بیش از همیشه همت گماریم. اگر مقدس فکر می‌کنیم و دینی هستیم، کاری نکنیم که چیزی از منابع طبیعی برای نسل‌های آینده نماند. چقدر کشور ما در حوزه سیاست‌گذاری به محیط زیست اولویت می‌دهد؟ ایران باید سرآمد همگان در این عرصه باشد؛ چون هم بینش الهی دارد و هم در شرایط فوق‌العاده حساسی از حیث اقلیمی قرار دارد و یک غفلت برای همیشه برگشت‌ناپذیر است.

چشم جهان نگران است. نشانه‌ها نزدیک‌اند. گرم‌شدن زمین و خشک‌شدن تالاب و دریاچه و سیلاب‌های مخرب با ما صریح و گزنده حرف می‌زنند. تغییرات اقلیمی، این بار موضوع گردهمایی رهبران ادیان اصلی جهان در واتیکان بوده و هر‌یک از خاستگاه اعتقادی خود انذار و هشدار داده‌اند. همه می‌خواهند قدرت‌ها را بیدار کنند که تا دیر نشده نشانه‌های مخربی را که طومار حیات بشریت را با تهدید جدی مواجه ساخته است، درک کنند. درنگ در سیاست‌ها و چرخش در بینش نسبت به طبیعت، شاه‌بیت این دغدغه‌هاست. لازم است به شرح ذیل تأمل کنیم:

1- دنیا با طبیعت تجارت محض می‌کند و به فکر تبعات این تجارت ویرانگر نیست. پشت پرده هشدارهای رهبران دینی این است که محیط زیست اولویت سیاست‌مداران جهان نیست. سخنان نغز آیت‌الله مصطفی محقق‌داماد در این اجلاس، بیانگر نگرانی‌های عمیقی بود که بی‌توجهی به آن تاراج میراث مشترک بشریت و یغمای محیط زیست جهانی را برای آحاد ساکنان این کره خاکی رقم می‌زند. اولویت‌نداشتن محیط زیست برای رهبران سیاسی دنیا و رویکردهای پرشتاب سوداگرانه دهه‌های گذشته باعث شده تا در مواجهه با مشکلات اقلیمی با فاجعه‌ای برگشت‌ناپذیر مواجه شویم.
2- باید به اجماع برسیم که حفظ محیط زیست یک ارزش والاست. امروز ما با یک بحران هویت و نارسایی بینشی مواجهیم. مسئله‌ای که تبیین آن باعث می‌شود گرایش و انگیزش جامعه بشری برای توجه به محیط زیست بازسازی و ترمیم شود و حداقل جلوی خسارت‌های هولناک‌تر گرفته شود. پنج مؤلفه را باید تغییر دهیم. بینش، ارزش، گرایش، انگیزش، روش. برای هر‌یک باید تدبیر جهانی کنیم.
3- اول بینش‌ها باید تغییر کند. نگاه تسخیر و تصاحب طبیعت به‌مثابه اکل مال به باطل است. امانت را با بقای عین باید منتفع شد، نه اینکه غاصبانه به دست تاراج سپرد. جهان باید تغییر بینش دهد. دوم ارزش‌شمردن حفظ محیط زیست و ضد ارزش پنداشتن تخریب محیط زیست باید فراگیر شود. سوم گرایش ما به حفظ منابع زیست محیطی باید نمود و بروز عینی یابد. چهارم انگیزش همه سیاست‌های عمومی و جهانی باید چرخش به سمت حفظ محیط زیست داشته باشد و پنجم روش‌ها باید تغییر کند. گسترش گازهای گلخانه‌ای، رشد بالای جمعیت، هرز‌دادن منابع آبی و استفاده غلط از انرژی و آلوده‌سازی آب‌و‌هوا و شلختگی و افراط‌گری در استفاده از منابع زیر‌زمینی و آزمایش‌های میکروبی و هسته‌ای و تغییر کاربری جنگل‌ها و مراتع به اراضی زراعی برای پرکردن شکم جمعیت رو به تزاید در عین وجود منابع آبی محدود همگی اسناد تاراج طبیعت است.
4- توجه‌دادن افکار عمومی به گستره این بحران اخلاقی و فکری و به صدا درآوردن همه زنگ خطرهای پیشگیرانه برای تغییر رویکرد به طبیعت یک ضرورت جدی است. بسیج نهادهای مدنی و مطالبه‌گری فراگیر در مقیاس جهانی یک جریان فرامرزی پایدار باید شکل دهد که صدای رسای آن برگشت به تنظیم مناسبات امانت‌دارانه بین انسان و طبیعت باشد. حق همبستگی به‌مثابه نسل سوم حقوق بشر دایر بر این مدار است که همگان باید با هم‌صدایی و وحدت صدای بازگشت به طبیعت باشند و معاشرت با طبیعت توسط قدرت‌ها و صاحبان اراده اثربخش باید مراعات‌کننده و حمایتگر باشد، نه استثمار‌کننده و ویرانگر.
5- تفکیک آیت‌الله محقق‌داماد در دو انگاره مادی و الهی نسبت به جهان، رونمایی از دو بینش با دو خاستگاه متفاوت است که اولی طبیعت را می‌دوشد تا آنجا که امکان دوشیدن چندین‌باره و سوداگرانه از او سلب نشود؛ چرا‌که خود را جدای از طبیعت می‌بیند و طبیعت را برای خود و در تسخیر خود می‌داند؛ اما دومی نگاه آیه‌ای به آفرینش دارد و محیط زیست را حریم خدا قلمداد و محامی و مدافع مظاهر الهی در زمین و پاسدار و امانت‌دار هستی است. بدیهی است که این نگرش خود را با مقتضای عدالت و اخلاق و حقوق بشر همساز دانسته و حقوق حیوان و درخت و کوهسار و آب را چون تجلی حق هستند، پاس می‌دارد. آن نظام حقوقی که از دل این بینش الهی تراوش می‌کند، گرفتن ران ملخ از دهان مورچه‌ای را معصیت بزرگ دانسته و با طبیعت بر سر سلم و صلح و رفق بر‌می‌خیزد.
6- آنچه امروز محتاج آن هستیم، یک سیاست‌گذاری عمومی محیط‌زیست‌باور است. شرط حیات شایسته اهل زمین، تصحیح و ترمیم ارتباط با طبیعت است. ما باید فکر کنیم. عمیقا فکر کنیم و باید انتخاب کنیم.

این سیاق بهره‌برداری بی‌ضابطه و غیر‌علمی از منابع مانند آب و خاک عایدی جز خزان مرگ‌بار تنوع زیستی و محاق اکوسیستم‌ها ندارد. 7- فشار ما بر اکوسیستم ما‌لایطاق شده است. باور کنیم باید با عصای علم و احتیاط حرکت کنیم و در خدمت محیط زیست و برای بقای آن بیش از همیشه همت گماریم. اگر مقدس فکر می‌کنیم و دینی هستیم، کاری نکنیم که چیزی از منابع طبیعی برای نسل‌های آینده نماند. چقدر کشور ما در حوزه سیاست‌گذاری به محیط زیست اولویت می‌دهد؟ ایران باید سرآمد همگان در این عرصه باشد؛ چون هم بینش الهی دارد و هم در شرایط فوق‌العاده حساسی از حیث اقلیمی قرار دارد و یک غفلت برای همیشه برگشت‌ناپذیر است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها