|

آماده‌باش بازارهای مالی با آمدن ترامپ

شكوفه حبيب‌زاده: نتيجه انتخابات آمريكا بر اقتصاد آمريكا به‌عنوان بزرگ‌ترين و اثرگذارترين اقتصاد جهان تأثير بالايي خواهد گذاشت و به‌ تبع آن بايد در انتظار تغييراتي عمده در بازارهاي جهاني باشيم. هرچند به گفته مرتضي ايماني‌راد، اقتصاددان، اين تغيير را بايد در كوتاه‌مدت در بازارهاي مالي جهان و متغيرهاي وابسته به بورس‌هاي جهاني مشاهده كرد و اثر آن در ميان‌مدت و بلندمدت پيش‌بيني‌پذیر نيست. بازارهاي مالي چندان به روي‌کار‌‌آمدن ترامپ، خوش‌بين نيستند. آن‌گونه كه ايماني‌راد به «شرق» مي‌گويد: به‌عنوان نمونه «بازار سرمايه نسبت به سياست‌هاي ترامپ بسيار بي‌اعتقاد است، بنابراين حضور ترامپ را علامتي منفي براي اقتصاد آمريكا تلقي مي‌كند». به گفته اين اقتصاددان، شاخص دلار اگر ترامپ برگزيده شود، در پي فروش گسترده آن در بازارهاي جهاني به‌شدت فرو خواهد ريخت و در مقابل طلا، روندي صعودي به خود مي‌بيند. اين در حالي است كه اگر كلينتون انتخاب شود، هرچند بازارهاي مالي چندان به عملكرد اقتصادي او پس از انتخاب‌شدن هم خوش‌بين نيستند، اما با اين حال رويكرد به‌مراتب بهتري را در مقابل آن در پيش خواهند گرفت و عملا اين روند معكوس خواهد شد. در واقع شاخص دلار تقويت می‌شود و طلا روند نزولي در پيش مي‌گيرد. به گفته ايماني‌راد: «روي‌كارآمدن ترامپ مي‌تواند بحران اقتصاد جهاني را كه اكنون شرايط نامساعدي دارد، جلو بيندازد و مي‌تواند شكنندگي درخورتوجهي را براي اقتصاد جهاني به وجود آورد. بنابراين اقتصاد وارد يك دوره منفي خواهد شد و چون اقتصاد آمريكا سرريزي درخورتوجهي به اقتصاد جهاني در حوزه سياسي و اقتصادي دارد، روي‌كارآمدن ترامپ مي‌تواند براي اقتصاد كشورهاي ديگر هم تا اندازه‌اي مشكل ايجاد كند».

انتخاب هر يك از كانديداهاي دو حزب دموكرات و جمهوري‌خواه چه تاثيري روي اقتصاد جهان خواهد داشت؟
انتخابات هشتم نوامبر در آمريكا از دو جهت بسيار اهميت دارد و اين انتخابات را از حساسيت بالايي برخوردار كرده است. مورد نخست به اين بازمي‌گردد كه اقتصاد جهان در شرايط بسيار ويژه‌اي قرار دارد. اقتصاد جهان در شرايط ايستايي قابل‌توجهي قرار دارد. نرخ رشد بسياري از كشورها كاهش يافته و نرخ بهره در برخي از كشورها مانند ژاپن يا سوئيس حتي به زير صفر رسيده است. همچنين نرخ بهره در برخي از كشورها نزديك به صفر شده و نشان مي‌دهد كاهش نرخ بهره تلاشي است براي اينكه تحركي در اقتصاد جهاني ایجاد کنند. همين مسئله موجب شده از چهار، پنج سال گذشته، حجم بسيار بالايي از نقدينگي را در كشورهاي مختلف به بازارهاي جهاني تزريق كنند براي اينكه بتوانند اقتصاد خود و درمجموع جهان را به تحرك وادارند. انگلستان، اروپا، ژاپن، آمريكا و بسياري از كشورهاي ديگر دست به توسعه نقدينگي بسيار زيادي زدند و همين مسئله موجب شد نرخ بهره در اكثر كشورهاي جهان در سطح بسيار پاييني قرار گيرد. نكته جالب آنكه در نقطه مقابل آن، بازار سهام حبابي شده و در سطحي قرار گرفته كه از نظر تاريخي، يك ركورد تاريخي به حساب مي‌آيد. مواد اوليه در سطح بسيار پاييني قرار گرفته و از همه مهم‌تر، حجم بدهي شركت‌ها، خانوارها و مهم‌تر از اين دو، حجم بدهي دولت‌ها در كشورهاي توسعه‌يافته (چين، اروپا و به‌ويژه آمريكا به‌عنوان بدهكارترين دولت جهان) افزايش درخور‌توجهي داشته كه چشم‌انداز روشني را از اقتصاد جهان روبه‌روي ما نمي‌گذارد. مهم‌تر از همه آن است كه در نرخ رشد تجارت جهاني براي اولين‌بار بعد از 17 سال از نرخ رشد توليد ناخالص جهاني، كمتر شده و اين خود يك سيگنال مهمي است كه نشان مي‌دهد اقتصاد جهاني در شرايط حساسي قرار دارد. اين مسائل موجب مي‌شود انتخاب رياست‌جمهوري در آمريكا به‌عنوان قدرتمند‌ترين و اثرگذارترين اقتصاد جهان، از حساسيت بالايي برخوردار باشد. بنابراين وضعيت نظام جهاني نسبت به چهار سال قبل به‌مراتب بدتر شده است. متغيرهاي اقتصادي اكنون سر جاي خود نيستند. واگرايي در بسياري از متغيرهاي اقتصادي افزايش پيدا كرده است. بيش از 9هزار ميليارد دلار نقدينگي به بازارهاي جهاني تزريق شده است. كل اين مسائل حساسيت و شكنندگي اقتصاد جهاني را بالا برده است. نكته دوم، وضعيت خود كانديداهاست. از طرفي با يك اقتصاد جهاني شكننده روبه‌رو هستيد و از طرف ديگر، با دو كانديداي نه‌چندان قابل براي رويارويي با شرايط اقتصاد جهاني. از يك طرف كلينتون قدرت رويارويي با چنين شكنندگي در سطح اقتصاد جهاني و اثرگذاري در آن را ندارد و از طرف ديگر، ترامپ هم با مواضع كاملا متفاوت وارد شده و اين مواضع آن‌قدر متفاوت است كه بخشي از جمهوري‌خواهان اعلام كرده‌اند به ترامپ رأي نمي‌دهند. بنابراين از طرفي با ضعف در انتخابات رياست‌جمهوري و كانديداهاي آن روبه‌رو هستيم و از طرف ديگر، شكنندگي در اقتصاد جهان. آمدن ترامپ شكنندگي اقتصاد جهاني را به‌مراتب بالاتر مي‌برد و آمدن كلينتون بهبودي در اقتصاد جهاني ايجاد نخواهد كرد. به نظر مي‌رسد سراشيبي اقتصاد جهاني و شكنندگي آن در دوره چهارساله كلينتون بدتر خواهد شد.
اولين بازارهايي كه نسبت به نتايج اين انتخابات واكنش نشان خواهند داد، كدام هستند؟
اگر بازارها را به بازارهاي واقعي و مالي طبقه‌بندي كنيم، بسيار طبيعي است سريع‌ترين واكنش را پس از انتخابات و حتي قبل از انتخابات، بازارهاي مالي دارند كه اساسا اين بازارهاي بسيار فراگير و جهاني و عمده آنها مكانيزه و الكترونيك هستند كه شامل بازارهاي ارز، سهام و اوراق بهادار، كالاها و پول (بدهي) در سطح جهان است. به طور طبيعي طلا و دلار آمريكا بيشترين اثر را در مراحل اوليه مي‌پذيرند و حتي گمانه‌زني‌هايي كه منتشر مي‌شود از هم‌اكنون روي اين دو كالا اثر مي‌گذارد. طبيعي است با انتخاب ترامپ، فروش گسترده دلار در بازارهاي جهاني آغاز خواهد شد و شاخص دلار كه اكنون در حدود 96.8 است، به يكباره كاهش پيدا مي‌كند و اين كاهش بسيار درخور‌توجه خواهد بود. دليل آن است كه بازار سرمايه نسبت به سياست‌هاي ترامپ بسيار بي‌اعتقاد است. بنابراين حضور ترامپ را علامتي براي اقتصاد آمريكا تلقي مي‌كند. از طرف ديگر، با توجه به اينكه شاخص دلار آغاز به كاهش مي‌‌كند، طلا افزايش پيدا مي‌كند و بالارفتن آن نيز درخور توجه خواهد بود و ممكن است بالاي صد دلار با انتخاب ترامپ، طلا افزايش قيمت پيدا كند و شايد هم بيشتر. در صورتي كه كلينتون انتخاب شود، وضعيت كاملا معكوس خواهد بود. به نظر مي‌رسد بازار طلا، بازار سردي خواهد شد و بازار دلار، بازار گرمي خواهد شد. هرچند بازار سرمايه نسبت به كلينتون هم چندان اميدوار نيست. دليل آن است كه بخش درخور توجهي از كاهش دلار در چند روز اخير به دليل بالارفتن احتمال انتخاب ترامپ بوده است. وقتي اين احتمال به صفر نزديك شود، به‌طور طبيعي، دلار آغاز به افزايش پيدا مي‌كند تا ميزاني را كه قبل از انتخابات كاهش داشته، جبران كند و كمي هم آغاز به بالارفتن مي‌كند. واكنش‌هاي بازار سهام نيز در چند روز گذشته از ترامپ استقبال نكرد، اما از كلينتون استقبال كرد. با انتخاب هر يك از اين كانديداها، بازار بورس هم واكنش‌هاي خود را خواهد داشت. در صورتي كه ترامپ انتخاب شود، بازار سهام يكباره ريزش خواهد كرد. ميزان اين ريزش را كسي نمي‌تواند پيش‌بيني كند، اما درخورتوجه خواهد بود. به‌همين‌دليل است كه همه بروكرهاي بزرگ جهاني كه مشتريان گسترده‌اي را زير پوشش دارند، به همه مشتريان خود هشدار دادند مراقب حساب‌هاي خود باشند و پوزيشن‌هاي زيادي در اين حوزه‌ها باز نكنند. درواقع نوعي آماده‌باش در بازارهاي مالي براي جلوگيري از اتفاقات ناخواسته شكل گرفته است.
نسبت به پیروزی ترامپ در این انتخابات، بارها از سوی کارشناسان در سطح جهان هشدار داده شده است. انتخاب او علاوه بر بازارهای مالی که تنش‌زا خواهد شد، بر بازارهای واقعی هم تأثیرگذار خواهد بود؟
در فرایند تبلیغات انتخاباتی در آمریکا بحث‌ها طوری مطرح می‌شود که آرای بیشتری جذب شود، نه ادعاهایی که لزوما بعدها تحقق پیدا کند. بنابراین بخش درخورتوجهی از بحث‌هایی که ترامپ مطرح می‌کند، عمدتا برای جذب آرای بیشتر است و وقتی کرسی ریاست‌جمهوری را در اختیار گرفت، قاعدتا بخش درخور توجهی از آن شعارها حذف خواهد شد. بنابراین در مقایسه با کارشناسانی که در این زمینه هشدار می‌دهند، ماجرا را آن‌قدر رادیکال نمی‌دانم و حتی بر این باورم که ترامپ تا حد قابل ملاحظه‌ای عملیاتی‌تر و واقع‌بینانه‌تر اما با پوزیشن رادیکال، به سیاست‌گذاری اقتصادی ادامه خواهد داد. بنابراین این هشداری را که عمدتا درباره ترامپ داده می‌شود کمی تعدیل می‌کنم. هرچند به اعتقاد من، ترامپ از یک پارادایم و از یک فضای کاملا متفاوت برای سیاست‌گذاری اقتصادی استفاده خواهد کرد، اما این تفاوت فضا، تفاوت در سیاست‌گذاری است نه اینکه این فضا موجب شود کسی مانند ترامپ کل سیستم را به هم بریزد. ترامپ برخلاف کشورهای دیگر در سیستمی کار می‌کند که این سیستم می‌تواند ریاست‌جمهوری را کاملا کنترل کند و رأی ریاست‌جمهوری را بشکند. بنابراین به شیوه‌ای که در کشورهای دیگر رؤسای‌جمهور قدرت دارند، این قدرت در آمریکا به‌ آن شکل وجود ندارد. بنابراین این نگرانی‌ها درباره کاندیداها بیش از حد بزرگ شده است. اما درهرحال بله، انتخاب ترامپ تنش در بازارهای مالی ایجاد خواهد کرد. طبیعی است که بازارهای مالی در حوزه برخی متغیرها به‌شدت ریزش خواهد کرد و طلا به‌شدت افزایش می‌یابد. اما اینکه در بازارهای واقعی چه اثری خواهد گذاشت، با کمی تأخیر این مسئله به بازارهای واقعی اقتصادی و کشورهای دیگر سرریز خواهد شد.
ترامپ در بازار مستغلات، خود را به اثبات رسانیده. آیا به این سبب امکان دارد بازار مستغلات هم تحت‌تأثیر قرار گیرد؟
بحث زیاد مطرح می‌شود که چون ترامپ در بازار مستغلات بوده، در دوره چهارساله ریاست‌جمهوری ترامپ به‌طور احتمالی این بخش تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت و رونق پیدا خواهد کرد. این مسئله به نظر من درست نیست. ممکن است به شکل روانی روی بازار مستغلات اثر بگذارد، اما اساسا یک رئیس‌جمهور نمی‌تواند تا این اندازه برش داشته باشد که حضور تخصص خود را تقویت کند.
شما پیش‌تر نسبت به وقوع بحران اقتصادی دوباره هشدار داده بودید، آیا روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند به بحران بینجامد یا بحران را به جلو بیاورد؟
پیش‌تر گفته بودم واگرایی درخورتوجهی در نظام جهانی وجود دارد و احتمال اینکه در سال 2017 شکنندگی اقتصاد جهانی افزایش داشته باشد و اینکه واگرایی بیشتر شود، افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین در مقابل بحثی که مطرح می‌کنید به نظرم روی‌کارآمدن ترامپ این بحران را به واقعیت نزدیک می‌کند، واگرایی را شدید کرده و شکنندگی اقتصاد جهانی را بالا می‌برد. هرچند ممکن است در یک‌سری حوزه‌ها قوی‌تر عمل کند و با تغییر پارادایم بتواند کارهایی را انجام دهد اما به‌دلیل اینکه حساسیت‌های مالی و پولی در حوزه تخصصی ترامپ نیست و به آن هم خیلی علاقه و اعتقاد ندارد، پیش‌بینی اینکه کل سیستمی که اقتصاد جهانی را نگه می‌دارد به هم بریزد، بسیار بالاست. بنابراین همان‌طور که قبلا درباره وقوع بحران اقتصادی احتمال بالایی را پیش‌بینی می‌کردم، احساسم این است روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند این بحران را جلو بیندازد و می‌تواند شکنندگی قابل توجهی را برای اقتصاد جهانی به وجود بیاورد. بنابراین به نظرم اقتصاد وارد یک ‌دوره منفی خواهد شد و چون اقتصاد آمریکا سرریزی قابل توجهی به اقتصاد جهانی از حوزه سیاسی و اقتصادی دارد، روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند برای اقتصاد کشورهای دیگر هم تا اندازه‌ای مشکل ایجاد کند.
تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد خود آمریکا به‌عنوان قدرت اول اقتصاد جهان چیست؟
انتخابات آمریکا بر حوزه‌های مختلفی در اقتصاد آمریکا و جهان اثر می‌گذارد. اگر بخواهم به نکته‌ای بسیار مهم اشاره کنم، این است که تفاوت سیاست‌گذاری اقتصادی این دو کاندیدا عمدتا در نگاهشان به عملکرد فدرال رزرو آمریکاست. فدرال رزرو آمریکا در دسامبر سال 2015، 0.25 درصد نرخ بهره را در آمریکا بالا برد و به 0.5 درصد رساند و همه پیش‌بینی می‌کردند که در سال 2016، دو و حتی سه بار و هر بار 0.25 درصد افزایش پیدا می‌کند؛ درحالی‌که اکنون که در ماه نوامبر هستیم، هیچ‌گونه افزایشی در نرخ بهره داده نشده و پیش‌بینی می‌شود تنها در ماه دسامبر مشروط بر اینکه آمارهای اشتغال و تولید مناسب باشد، نرخ بهره یک بار دیگر افزایش پیدا کند. درباره دیدگاه‌های این دو کاندیدا می‌توان این نکته را مطرح کرد که کلینتون همین روال فدرال رزرو آمریکا را تأیید خواهد کرد. بنابراین با افزایش بیش‌ازحد نرخ بهره، کاملا مخالف است و احتمال اینکه نرخ بهره را با فرض انتخاب کلینتون در دسامبر به اندازه 0.25 درصد افزایش دهند، بسیار بالاست. این سناریوی انتخاب کلینتون است. درباره سناریوی انتخاب ترامپ می‌‌توان به این نکته اشاره کرد که در تبلیغاتش چندین‌بار به فدرال رزرو آمریکا حمله کرده و گفته بعد از بحران اقتصادی سال 2008، سیاست‌های پولی درستی انتخاب نشده و نتوانسته بحران و رکود اقتصادی را در اقتصاد آمریکا از بین ببرد و مهم‌تر از همه اینکه، پایین‌بودن نرخ بهره را به‌شدت مورد نقد قرار داده است. بنابراین خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کنند با حضور ترامپ در اقتصاد آمریکا، احتمال اینکه فشار بر فدرال رزرو بالا رود و فدرال رزرو سیاست‌هایش را به این سمت ببرد که نرخ بهره را در چند مرحله بالا ببرند، این احتمال وجود دارد. بنابراین این تفاوت چشمگیر است. نگاه این دو کاندیدا به عملکرد فدرال رزرو درخورتوجه است. انتخاب ترامپ موجب خواهد شد دلار آمریکا به‌شدت سقوط کند و ممکن است منحنی u شکلی ایجاد کند که به‌تدریج دلار آمریکا آغاز به قدرت‌گرفتن کند اما این مسئله مشروط بر این است که ثبات اقتصادی را حفظ کند و تغییرات رادیکال در اقتصاد آمریکا ایجاد نکند.

با تغییر رئیس فدرال رزرو ممکن است این پدیده به وجود آید که نرخ بهره در سال 2017، دو یا سه بار نرخ بهره را افزایش دهند. آن زمان است که پس از یک سقوط، ممکن است دلار آمریکا افزایش پیدا کند، اما چون این امر قابل پیش‌بینی نیست یا حداقل احتمال تحقق آن محدود است، بهتر است روی همان حوزه اول که ریزش شاخص دلار آمریکاست، تمرکز کنیم.
ارزهای مقابل دلار چه تغییری خواهند کرد؟
در این شرایط که عملا بعد از انتخابات خواهد بود، ارزی که از سایر ارزها بسیار قوی‌تر خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود یورو باشد، پیش‌بینی می‌شود نرخ برابری آن در برابر دلار افزایش درخورتوجهی داشته باشد و پوند انگلستان به اندازه یورو افزایش پیدا نکند. پیش‌بینی می‌شود ین به‌شدت قوی شود و فرانک سوئیس و طلا هم افزایش یابد. اینها مواردی است که با احتمال بسیار بالا (بالای 90 درصد) پیش‌بینی می‌شود، نکته‌ای که وجود دارد آن است که همه اینها مشروط به انتخاب‌شدن ترامپ است، زیرا اگر کلینتون انتخاب شود، کل بازی تغییر می‌کند. با انتخاب ترامپ در خود آمریکا اتفاقات بسیار زیادی خواهد افتاد. پایین‌آمدن قیمت دلار آمریکا یک فرصت ایجاد خواهد کرد برای کشورهایی که تولیدکننده مواد اولیه هستند و فضایی ایجاد خواهد کرد که قیمت مواد اولیه را بالا ببرند. از طرف دیگر درون آمریکا این احتمال بسیار بالاست که نرخ رشد اقتصادی برای مدتی‌ که از قبل پیش‌بینی‌پذیر نیست، کاهش داشته باشد و بقیه متغیرها در آمریکا از قبیل صادرات و واردات و محصولات بخش خصوصی تحت‌تأثیر قرار بگیرند. از اکنون نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه اتفاقاتی در اقتصاد آمریکا در میان‌‌مدت و بلندمدت رخ خواهد داد، اما در کوتاه‌مدت به‌راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد چه رخ خواهد داد. آنچه از صحبت‌های ترامپ می‌توان پیش‌بینی کرد این است که نظم حاکم بر قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری و نظم حاکم بر سیاست‌های فدرال رزرو دچار اختلال خواهد شد و به نظر این برای اقتصاد آمریکا از اساس خطرناک است. درصورتی‌که ترامپ بخواهد مانند قهرمان‌ها یک‌تنه با تغییر پارادایم، تغییرات بنیادی در اقتصاد آمریکا ایجاد کند، همان‌طور که قبلا گفتم، در جهان و آمریکا چنین پتانسیلی برای این تغییرات وجود ندارد و به‌همین‌دلیل اگر این تغییرات آغاز شود، خودش سرمنشأ نوسانات بسیار درخورتوجه در بازارهای جهانی به‌خصوص تغییر در کشورهای در‌حال‌توسعه و نوظهور جهان خواهد بود.

شكوفه حبيب‌زاده: نتيجه انتخابات آمريكا بر اقتصاد آمريكا به‌عنوان بزرگ‌ترين و اثرگذارترين اقتصاد جهان تأثير بالايي خواهد گذاشت و به‌ تبع آن بايد در انتظار تغييراتي عمده در بازارهاي جهاني باشيم. هرچند به گفته مرتضي ايماني‌راد، اقتصاددان، اين تغيير را بايد در كوتاه‌مدت در بازارهاي مالي جهان و متغيرهاي وابسته به بورس‌هاي جهاني مشاهده كرد و اثر آن در ميان‌مدت و بلندمدت پيش‌بيني‌پذیر نيست. بازارهاي مالي چندان به روي‌کار‌‌آمدن ترامپ، خوش‌بين نيستند. آن‌گونه كه ايماني‌راد به «شرق» مي‌گويد: به‌عنوان نمونه «بازار سرمايه نسبت به سياست‌هاي ترامپ بسيار بي‌اعتقاد است، بنابراين حضور ترامپ را علامتي منفي براي اقتصاد آمريكا تلقي مي‌كند». به گفته اين اقتصاددان، شاخص دلار اگر ترامپ برگزيده شود، در پي فروش گسترده آن در بازارهاي جهاني به‌شدت فرو خواهد ريخت و در مقابل طلا، روندي صعودي به خود مي‌بيند. اين در حالي است كه اگر كلينتون انتخاب شود، هرچند بازارهاي مالي چندان به عملكرد اقتصادي او پس از انتخاب‌شدن هم خوش‌بين نيستند، اما با اين حال رويكرد به‌مراتب بهتري را در مقابل آن در پيش خواهند گرفت و عملا اين روند معكوس خواهد شد. در واقع شاخص دلار تقويت می‌شود و طلا روند نزولي در پيش مي‌گيرد. به گفته ايماني‌راد: «روي‌كارآمدن ترامپ مي‌تواند بحران اقتصاد جهاني را كه اكنون شرايط نامساعدي دارد، جلو بيندازد و مي‌تواند شكنندگي درخورتوجهي را براي اقتصاد جهاني به وجود آورد. بنابراين اقتصاد وارد يك دوره منفي خواهد شد و چون اقتصاد آمريكا سرريزي درخورتوجهي به اقتصاد جهاني در حوزه سياسي و اقتصادي دارد، روي‌كارآمدن ترامپ مي‌تواند براي اقتصاد كشورهاي ديگر هم تا اندازه‌اي مشكل ايجاد كند».

انتخاب هر يك از كانديداهاي دو حزب دموكرات و جمهوري‌خواه چه تاثيري روي اقتصاد جهان خواهد داشت؟
انتخابات هشتم نوامبر در آمريكا از دو جهت بسيار اهميت دارد و اين انتخابات را از حساسيت بالايي برخوردار كرده است. مورد نخست به اين بازمي‌گردد كه اقتصاد جهان در شرايط بسيار ويژه‌اي قرار دارد. اقتصاد جهان در شرايط ايستايي قابل‌توجهي قرار دارد. نرخ رشد بسياري از كشورها كاهش يافته و نرخ بهره در برخي از كشورها مانند ژاپن يا سوئيس حتي به زير صفر رسيده است. همچنين نرخ بهره در برخي از كشورها نزديك به صفر شده و نشان مي‌دهد كاهش نرخ بهره تلاشي است براي اينكه تحركي در اقتصاد جهاني ایجاد کنند. همين مسئله موجب شده از چهار، پنج سال گذشته، حجم بسيار بالايي از نقدينگي را در كشورهاي مختلف به بازارهاي جهاني تزريق كنند براي اينكه بتوانند اقتصاد خود و درمجموع جهان را به تحرك وادارند. انگلستان، اروپا، ژاپن، آمريكا و بسياري از كشورهاي ديگر دست به توسعه نقدينگي بسيار زيادي زدند و همين مسئله موجب شد نرخ بهره در اكثر كشورهاي جهان در سطح بسيار پاييني قرار گيرد. نكته جالب آنكه در نقطه مقابل آن، بازار سهام حبابي شده و در سطحي قرار گرفته كه از نظر تاريخي، يك ركورد تاريخي به حساب مي‌آيد. مواد اوليه در سطح بسيار پاييني قرار گرفته و از همه مهم‌تر، حجم بدهي شركت‌ها، خانوارها و مهم‌تر از اين دو، حجم بدهي دولت‌ها در كشورهاي توسعه‌يافته (چين، اروپا و به‌ويژه آمريكا به‌عنوان بدهكارترين دولت جهان) افزايش درخور‌توجهي داشته كه چشم‌انداز روشني را از اقتصاد جهان روبه‌روي ما نمي‌گذارد. مهم‌تر از همه آن است كه در نرخ رشد تجارت جهاني براي اولين‌بار بعد از 17 سال از نرخ رشد توليد ناخالص جهاني، كمتر شده و اين خود يك سيگنال مهمي است كه نشان مي‌دهد اقتصاد جهاني در شرايط حساسي قرار دارد. اين مسائل موجب مي‌شود انتخاب رياست‌جمهوري در آمريكا به‌عنوان قدرتمند‌ترين و اثرگذارترين اقتصاد جهان، از حساسيت بالايي برخوردار باشد. بنابراين وضعيت نظام جهاني نسبت به چهار سال قبل به‌مراتب بدتر شده است. متغيرهاي اقتصادي اكنون سر جاي خود نيستند. واگرايي در بسياري از متغيرهاي اقتصادي افزايش پيدا كرده است. بيش از 9هزار ميليارد دلار نقدينگي به بازارهاي جهاني تزريق شده است. كل اين مسائل حساسيت و شكنندگي اقتصاد جهاني را بالا برده است. نكته دوم، وضعيت خود كانديداهاست. از طرفي با يك اقتصاد جهاني شكننده روبه‌رو هستيد و از طرف ديگر، با دو كانديداي نه‌چندان قابل براي رويارويي با شرايط اقتصاد جهاني. از يك طرف كلينتون قدرت رويارويي با چنين شكنندگي در سطح اقتصاد جهاني و اثرگذاري در آن را ندارد و از طرف ديگر، ترامپ هم با مواضع كاملا متفاوت وارد شده و اين مواضع آن‌قدر متفاوت است كه بخشي از جمهوري‌خواهان اعلام كرده‌اند به ترامپ رأي نمي‌دهند. بنابراين از طرفي با ضعف در انتخابات رياست‌جمهوري و كانديداهاي آن روبه‌رو هستيم و از طرف ديگر، شكنندگي در اقتصاد جهان. آمدن ترامپ شكنندگي اقتصاد جهاني را به‌مراتب بالاتر مي‌برد و آمدن كلينتون بهبودي در اقتصاد جهاني ايجاد نخواهد كرد. به نظر مي‌رسد سراشيبي اقتصاد جهاني و شكنندگي آن در دوره چهارساله كلينتون بدتر خواهد شد.
اولين بازارهايي كه نسبت به نتايج اين انتخابات واكنش نشان خواهند داد، كدام هستند؟
اگر بازارها را به بازارهاي واقعي و مالي طبقه‌بندي كنيم، بسيار طبيعي است سريع‌ترين واكنش را پس از انتخابات و حتي قبل از انتخابات، بازارهاي مالي دارند كه اساسا اين بازارهاي بسيار فراگير و جهاني و عمده آنها مكانيزه و الكترونيك هستند كه شامل بازارهاي ارز، سهام و اوراق بهادار، كالاها و پول (بدهي) در سطح جهان است. به طور طبيعي طلا و دلار آمريكا بيشترين اثر را در مراحل اوليه مي‌پذيرند و حتي گمانه‌زني‌هايي كه منتشر مي‌شود از هم‌اكنون روي اين دو كالا اثر مي‌گذارد. طبيعي است با انتخاب ترامپ، فروش گسترده دلار در بازارهاي جهاني آغاز خواهد شد و شاخص دلار كه اكنون در حدود 96.8 است، به يكباره كاهش پيدا مي‌كند و اين كاهش بسيار درخور‌توجه خواهد بود. دليل آن است كه بازار سرمايه نسبت به سياست‌هاي ترامپ بسيار بي‌اعتقاد است. بنابراين حضور ترامپ را علامتي براي اقتصاد آمريكا تلقي مي‌كند. از طرف ديگر، با توجه به اينكه شاخص دلار آغاز به كاهش مي‌‌كند، طلا افزايش پيدا مي‌كند و بالارفتن آن نيز درخور توجه خواهد بود و ممكن است بالاي صد دلار با انتخاب ترامپ، طلا افزايش قيمت پيدا كند و شايد هم بيشتر. در صورتي كه كلينتون انتخاب شود، وضعيت كاملا معكوس خواهد بود. به نظر مي‌رسد بازار طلا، بازار سردي خواهد شد و بازار دلار، بازار گرمي خواهد شد. هرچند بازار سرمايه نسبت به كلينتون هم چندان اميدوار نيست. دليل آن است كه بخش درخور توجهي از كاهش دلار در چند روز اخير به دليل بالارفتن احتمال انتخاب ترامپ بوده است. وقتي اين احتمال به صفر نزديك شود، به‌طور طبيعي، دلار آغاز به افزايش پيدا مي‌كند تا ميزاني را كه قبل از انتخابات كاهش داشته، جبران كند و كمي هم آغاز به بالارفتن مي‌كند. واكنش‌هاي بازار سهام نيز در چند روز گذشته از ترامپ استقبال نكرد، اما از كلينتون استقبال كرد. با انتخاب هر يك از اين كانديداها، بازار بورس هم واكنش‌هاي خود را خواهد داشت. در صورتي كه ترامپ انتخاب شود، بازار سهام يكباره ريزش خواهد كرد. ميزان اين ريزش را كسي نمي‌تواند پيش‌بيني كند، اما درخورتوجه خواهد بود. به‌همين‌دليل است كه همه بروكرهاي بزرگ جهاني كه مشتريان گسترده‌اي را زير پوشش دارند، به همه مشتريان خود هشدار دادند مراقب حساب‌هاي خود باشند و پوزيشن‌هاي زيادي در اين حوزه‌ها باز نكنند. درواقع نوعي آماده‌باش در بازارهاي مالي براي جلوگيري از اتفاقات ناخواسته شكل گرفته است.
نسبت به پیروزی ترامپ در این انتخابات، بارها از سوی کارشناسان در سطح جهان هشدار داده شده است. انتخاب او علاوه بر بازارهای مالی که تنش‌زا خواهد شد، بر بازارهای واقعی هم تأثیرگذار خواهد بود؟
در فرایند تبلیغات انتخاباتی در آمریکا بحث‌ها طوری مطرح می‌شود که آرای بیشتری جذب شود، نه ادعاهایی که لزوما بعدها تحقق پیدا کند. بنابراین بخش درخورتوجهی از بحث‌هایی که ترامپ مطرح می‌کند، عمدتا برای جذب آرای بیشتر است و وقتی کرسی ریاست‌جمهوری را در اختیار گرفت، قاعدتا بخش درخور توجهی از آن شعارها حذف خواهد شد. بنابراین در مقایسه با کارشناسانی که در این زمینه هشدار می‌دهند، ماجرا را آن‌قدر رادیکال نمی‌دانم و حتی بر این باورم که ترامپ تا حد قابل ملاحظه‌ای عملیاتی‌تر و واقع‌بینانه‌تر اما با پوزیشن رادیکال، به سیاست‌گذاری اقتصادی ادامه خواهد داد. بنابراین این هشداری را که عمدتا درباره ترامپ داده می‌شود کمی تعدیل می‌کنم. هرچند به اعتقاد من، ترامپ از یک پارادایم و از یک فضای کاملا متفاوت برای سیاست‌گذاری اقتصادی استفاده خواهد کرد، اما این تفاوت فضا، تفاوت در سیاست‌گذاری است نه اینکه این فضا موجب شود کسی مانند ترامپ کل سیستم را به هم بریزد. ترامپ برخلاف کشورهای دیگر در سیستمی کار می‌کند که این سیستم می‌تواند ریاست‌جمهوری را کاملا کنترل کند و رأی ریاست‌جمهوری را بشکند. بنابراین به شیوه‌ای که در کشورهای دیگر رؤسای‌جمهور قدرت دارند، این قدرت در آمریکا به‌ آن شکل وجود ندارد. بنابراین این نگرانی‌ها درباره کاندیداها بیش از حد بزرگ شده است. اما درهرحال بله، انتخاب ترامپ تنش در بازارهای مالی ایجاد خواهد کرد. طبیعی است که بازارهای مالی در حوزه برخی متغیرها به‌شدت ریزش خواهد کرد و طلا به‌شدت افزایش می‌یابد. اما اینکه در بازارهای واقعی چه اثری خواهد گذاشت، با کمی تأخیر این مسئله به بازارهای واقعی اقتصادی و کشورهای دیگر سرریز خواهد شد.
ترامپ در بازار مستغلات، خود را به اثبات رسانیده. آیا به این سبب امکان دارد بازار مستغلات هم تحت‌تأثیر قرار گیرد؟
بحث زیاد مطرح می‌شود که چون ترامپ در بازار مستغلات بوده، در دوره چهارساله ریاست‌جمهوری ترامپ به‌طور احتمالی این بخش تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت و رونق پیدا خواهد کرد. این مسئله به نظر من درست نیست. ممکن است به شکل روانی روی بازار مستغلات اثر بگذارد، اما اساسا یک رئیس‌جمهور نمی‌تواند تا این اندازه برش داشته باشد که حضور تخصص خود را تقویت کند.
شما پیش‌تر نسبت به وقوع بحران اقتصادی دوباره هشدار داده بودید، آیا روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند به بحران بینجامد یا بحران را به جلو بیاورد؟
پیش‌تر گفته بودم واگرایی درخورتوجهی در نظام جهانی وجود دارد و احتمال اینکه در سال 2017 شکنندگی اقتصاد جهانی افزایش داشته باشد و اینکه واگرایی بیشتر شود، افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین در مقابل بحثی که مطرح می‌کنید به نظرم روی‌کارآمدن ترامپ این بحران را به واقعیت نزدیک می‌کند، واگرایی را شدید کرده و شکنندگی اقتصاد جهانی را بالا می‌برد. هرچند ممکن است در یک‌سری حوزه‌ها قوی‌تر عمل کند و با تغییر پارادایم بتواند کارهایی را انجام دهد اما به‌دلیل اینکه حساسیت‌های مالی و پولی در حوزه تخصصی ترامپ نیست و به آن هم خیلی علاقه و اعتقاد ندارد، پیش‌بینی اینکه کل سیستمی که اقتصاد جهانی را نگه می‌دارد به هم بریزد، بسیار بالاست. بنابراین همان‌طور که قبلا درباره وقوع بحران اقتصادی احتمال بالایی را پیش‌بینی می‌کردم، احساسم این است روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند این بحران را جلو بیندازد و می‌تواند شکنندگی قابل توجهی را برای اقتصاد جهانی به وجود بیاورد. بنابراین به نظرم اقتصاد وارد یک ‌دوره منفی خواهد شد و چون اقتصاد آمریکا سرریزی قابل توجهی به اقتصاد جهانی از حوزه سیاسی و اقتصادی دارد، روی‌کارآمدن ترامپ می‌تواند برای اقتصاد کشورهای دیگر هم تا اندازه‌ای مشکل ایجاد کند.
تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد خود آمریکا به‌عنوان قدرت اول اقتصاد جهان چیست؟
انتخابات آمریکا بر حوزه‌های مختلفی در اقتصاد آمریکا و جهان اثر می‌گذارد. اگر بخواهم به نکته‌ای بسیار مهم اشاره کنم، این است که تفاوت سیاست‌گذاری اقتصادی این دو کاندیدا عمدتا در نگاهشان به عملکرد فدرال رزرو آمریکاست. فدرال رزرو آمریکا در دسامبر سال 2015، 0.25 درصد نرخ بهره را در آمریکا بالا برد و به 0.5 درصد رساند و همه پیش‌بینی می‌کردند که در سال 2016، دو و حتی سه بار و هر بار 0.25 درصد افزایش پیدا می‌کند؛ درحالی‌که اکنون که در ماه نوامبر هستیم، هیچ‌گونه افزایشی در نرخ بهره داده نشده و پیش‌بینی می‌شود تنها در ماه دسامبر مشروط بر اینکه آمارهای اشتغال و تولید مناسب باشد، نرخ بهره یک بار دیگر افزایش پیدا کند. درباره دیدگاه‌های این دو کاندیدا می‌توان این نکته را مطرح کرد که کلینتون همین روال فدرال رزرو آمریکا را تأیید خواهد کرد. بنابراین با افزایش بیش‌ازحد نرخ بهره، کاملا مخالف است و احتمال اینکه نرخ بهره را با فرض انتخاب کلینتون در دسامبر به اندازه 0.25 درصد افزایش دهند، بسیار بالاست. این سناریوی انتخاب کلینتون است. درباره سناریوی انتخاب ترامپ می‌‌توان به این نکته اشاره کرد که در تبلیغاتش چندین‌بار به فدرال رزرو آمریکا حمله کرده و گفته بعد از بحران اقتصادی سال 2008، سیاست‌های پولی درستی انتخاب نشده و نتوانسته بحران و رکود اقتصادی را در اقتصاد آمریکا از بین ببرد و مهم‌تر از همه اینکه، پایین‌بودن نرخ بهره را به‌شدت مورد نقد قرار داده است. بنابراین خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کنند با حضور ترامپ در اقتصاد آمریکا، احتمال اینکه فشار بر فدرال رزرو بالا رود و فدرال رزرو سیاست‌هایش را به این سمت ببرد که نرخ بهره را در چند مرحله بالا ببرند، این احتمال وجود دارد. بنابراین این تفاوت چشمگیر است. نگاه این دو کاندیدا به عملکرد فدرال رزرو درخورتوجه است. انتخاب ترامپ موجب خواهد شد دلار آمریکا به‌شدت سقوط کند و ممکن است منحنی u شکلی ایجاد کند که به‌تدریج دلار آمریکا آغاز به قدرت‌گرفتن کند اما این مسئله مشروط بر این است که ثبات اقتصادی را حفظ کند و تغییرات رادیکال در اقتصاد آمریکا ایجاد نکند.

با تغییر رئیس فدرال رزرو ممکن است این پدیده به وجود آید که نرخ بهره در سال 2017، دو یا سه بار نرخ بهره را افزایش دهند. آن زمان است که پس از یک سقوط، ممکن است دلار آمریکا افزایش پیدا کند، اما چون این امر قابل پیش‌بینی نیست یا حداقل احتمال تحقق آن محدود است، بهتر است روی همان حوزه اول که ریزش شاخص دلار آمریکاست، تمرکز کنیم.
ارزهای مقابل دلار چه تغییری خواهند کرد؟
در این شرایط که عملا بعد از انتخابات خواهد بود، ارزی که از سایر ارزها بسیار قوی‌تر خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود یورو باشد، پیش‌بینی می‌شود نرخ برابری آن در برابر دلار افزایش درخورتوجهی داشته باشد و پوند انگلستان به اندازه یورو افزایش پیدا نکند. پیش‌بینی می‌شود ین به‌شدت قوی شود و فرانک سوئیس و طلا هم افزایش یابد. اینها مواردی است که با احتمال بسیار بالا (بالای 90 درصد) پیش‌بینی می‌شود، نکته‌ای که وجود دارد آن است که همه اینها مشروط به انتخاب‌شدن ترامپ است، زیرا اگر کلینتون انتخاب شود، کل بازی تغییر می‌کند. با انتخاب ترامپ در خود آمریکا اتفاقات بسیار زیادی خواهد افتاد. پایین‌آمدن قیمت دلار آمریکا یک فرصت ایجاد خواهد کرد برای کشورهایی که تولیدکننده مواد اولیه هستند و فضایی ایجاد خواهد کرد که قیمت مواد اولیه را بالا ببرند. از طرف دیگر درون آمریکا این احتمال بسیار بالاست که نرخ رشد اقتصادی برای مدتی‌ که از قبل پیش‌بینی‌پذیر نیست، کاهش داشته باشد و بقیه متغیرها در آمریکا از قبیل صادرات و واردات و محصولات بخش خصوصی تحت‌تأثیر قرار بگیرند. از اکنون نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه اتفاقاتی در اقتصاد آمریکا در میان‌‌مدت و بلندمدت رخ خواهد داد، اما در کوتاه‌مدت به‌راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد چه رخ خواهد داد. آنچه از صحبت‌های ترامپ می‌توان پیش‌بینی کرد این است که نظم حاکم بر قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری و نظم حاکم بر سیاست‌های فدرال رزرو دچار اختلال خواهد شد و به نظر این برای اقتصاد آمریکا از اساس خطرناک است. درصورتی‌که ترامپ بخواهد مانند قهرمان‌ها یک‌تنه با تغییر پارادایم، تغییرات بنیادی در اقتصاد آمریکا ایجاد کند، همان‌طور که قبلا گفتم، در جهان و آمریکا چنین پتانسیلی برای این تغییرات وجود ندارد و به‌همین‌دلیل اگر این تغییرات آغاز شود، خودش سرمنشأ نوسانات بسیار درخورتوجه در بازارهای جهانی به‌خصوص تغییر در کشورهای در‌حال‌توسعه و نوظهور جهان خواهد بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها