|

پاسخ به یک سؤال مهم

پوریا عالمی

از ما پرسیدند با این‌همه آدم که به‌عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری ۹۶ ثبت‌نام کرده‌اند، چه‌کار کنیم؟ و چطوری بفهمیم کی بهتر است؟ این سؤال البته برای وزارت کشور هم مطرح است.

پاسخ
در مرحله اول، آزمون بزرگ طناب‌کشی راه می‌اندازیم. این‌طوری نصف کاندیداها حذف می‌شوند.
در مرحله دوم، مسابقه زو برگزار می‌کنیم. هر کاندیدایی که نفس کم آورد، می‌رود قاتی باقالی‌ها.
در مرحله سوم، قایم‌باشک برگزار می‌کنیم. تا اینها رفتند قایم بشوند، ما از آن‌یکی‌ها آزمون بعدی را برگزار می‌کنیم. وقتی آنها که قایم شده بودند برگشتند، اعلام می‌کنیم دماغ‌سوخته می‌خریم و این‌طوری به صنعت بازیافت و خودکفایی کشور کمک می‌کنیم.
در مرحله چهارم از کاندیداهای باقیمانده می‌خواهیم از حفظ و بدون‌کمک، ابتدا تا صد بشمارند. سپس جدول‌ضرب را می‌پرسیم. مطمئن باشید ریزش این مرحله طوری است که کلا صد نفر باقی می‌مانند.
در مرحله پنجم از کاندیداها می‌خواهیم کلمه قسطنطنیه را با نوک دماغشان روی دیوار بنویسند.
در مرحله ششم آزمون دیپلماتیک برگزار می‌کنیم؛ این‌طوری که یک خانم را که مقام بلندپایه خارجی باشد می‌آوریم و به او می‌گوییم دستش را دراز کند. اگر کاندیدای موردنظر از دست‌دادن طفره رفت و سریع رفت قایم شد، به او رأی نمی‌دهیم. اگر کاندیدای موردنظر جای اینکه برود قایم بشود، برود و مادر مقام بلندپایه کشور دیگری را بغل کند و نازش کند و دوتایی در بغل هم گریه کنند، معلوم است که بختش بلند است و چه ما خوشمان بیاید، چه خوشمان نیاید، بايد سال‌ها تحملش کنیم.
در مرحله هفتم به‌دلیل ازدیاد کاندیدا، ریاست‌جمهوری را زوج و فرد می‌کنیم.
بیخ قضیه
در مرحله هشتم به نظر ما قبل از اینکه قضیه بیخ پیدا کند؛ حالا که در دل هر ایرانی یک کاندیدای ریاست‌جمهوری وجود دارد و عملا کاندیداتوری ریاست‌جمهوری بچه‌بازی شده است، وزارت کشور در اوج، خداحافظی کند و ثبت‌نام را بسپارد دست عمو‌پورنگ و فیتیله‌ای‌ها.

از ما پرسیدند با این‌همه آدم که به‌عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری ۹۶ ثبت‌نام کرده‌اند، چه‌کار کنیم؟ و چطوری بفهمیم کی بهتر است؟ این سؤال البته برای وزارت کشور هم مطرح است.

پاسخ
در مرحله اول، آزمون بزرگ طناب‌کشی راه می‌اندازیم. این‌طوری نصف کاندیداها حذف می‌شوند.
در مرحله دوم، مسابقه زو برگزار می‌کنیم. هر کاندیدایی که نفس کم آورد، می‌رود قاتی باقالی‌ها.
در مرحله سوم، قایم‌باشک برگزار می‌کنیم. تا اینها رفتند قایم بشوند، ما از آن‌یکی‌ها آزمون بعدی را برگزار می‌کنیم. وقتی آنها که قایم شده بودند برگشتند، اعلام می‌کنیم دماغ‌سوخته می‌خریم و این‌طوری به صنعت بازیافت و خودکفایی کشور کمک می‌کنیم.
در مرحله چهارم از کاندیداهای باقیمانده می‌خواهیم از حفظ و بدون‌کمک، ابتدا تا صد بشمارند. سپس جدول‌ضرب را می‌پرسیم. مطمئن باشید ریزش این مرحله طوری است که کلا صد نفر باقی می‌مانند.
در مرحله پنجم از کاندیداها می‌خواهیم کلمه قسطنطنیه را با نوک دماغشان روی دیوار بنویسند.
در مرحله ششم آزمون دیپلماتیک برگزار می‌کنیم؛ این‌طوری که یک خانم را که مقام بلندپایه خارجی باشد می‌آوریم و به او می‌گوییم دستش را دراز کند. اگر کاندیدای موردنظر از دست‌دادن طفره رفت و سریع رفت قایم شد، به او رأی نمی‌دهیم. اگر کاندیدای موردنظر جای اینکه برود قایم بشود، برود و مادر مقام بلندپایه کشور دیگری را بغل کند و نازش کند و دوتایی در بغل هم گریه کنند، معلوم است که بختش بلند است و چه ما خوشمان بیاید، چه خوشمان نیاید، بايد سال‌ها تحملش کنیم.
در مرحله هفتم به‌دلیل ازدیاد کاندیدا، ریاست‌جمهوری را زوج و فرد می‌کنیم.
بیخ قضیه
در مرحله هشتم به نظر ما قبل از اینکه قضیه بیخ پیدا کند؛ حالا که در دل هر ایرانی یک کاندیدای ریاست‌جمهوری وجود دارد و عملا کاندیداتوری ریاست‌جمهوری بچه‌بازی شده است، وزارت کشور در اوج، خداحافظی کند و ثبت‌نام را بسپارد دست عمو‌پورنگ و فیتیله‌ای‌ها.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها