گفتوگو با حسن دادشِکر، کارگردان تئاتر کودک
بازاریشدن و باز هم بازاریشدن
رضا آشفته: حسن دادشِکر سالهاست در زمینه تئاتر کودک به صورت عروسکی و با حضور بازیگران فعالیت میکند و در این زمینه آموزش نیز داده است. او همچنین در برگزاری جشنوارهها در مقام بازخوان و بازبین و داور فعال بوده است. برگزاری بیستوچهارمین دوره تئاتر کودک و نوجوان در همدان انگیزهای شد تا درباره این تئاتر با او گفتوگو کنیم.
آقای دادشکر، ارزیابیتان درباره بیستوچند دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان چیست؟
این جشنواره بهطورکلی فرازونشیبهای متعددی را طی کرده و از نکات مثبت و ضعفهایی برخوردار بوده است.
نکات مثبت؟
بههرحال گروههایي که شرکت کردهاند، سعی کردهاند کارهای بهتری را ارائه کنند و خود برگزارکنندهها در زمینه سیاستگذاریها پیشرفت کردهاند، چنانچه در ابتدا بینالمللی نبود، اما به مرور بینالمللی شد و در ابتدا از کشورهای خاص دعوت میکردند و بعد از کشورهای عام این دعوت انجام شد و کارهایی که از خارج میآمدند گاهی اوقات سبب میشدند که گروههای ما از آنها کپیبرداری کنند.
ضعفها؟
این ضعفها برمیگردد به تغییر سیاستها و دبیرهای جشنواره و تغییر مکان برگزاری جشنواره که در ابتدا در همدان بود و بعد یکی، دو سال به کرمان رفت و از آنجا به اصفهان رفت و دوباره به همدان برگشت... . متأسفانه در این شهرها اغلب سالنهای کافی و مجهز به منابع نوری و صدا وجود ندارد و سالنها برای تئاتر ساخته نشدهاند و این به برگزاری جشنواره لطمه میزد و همچنین هر شهرستان به دنبال سهمخواهی بیشتر خود بود و این در حالی بود که اجراهایشان در حد قدوقواره جشنواره نبوده و گاهی نیز برای تشویق، یک گروه از یک شهرستان محروم را به جشنواره میآوردند که این نوع برخوردها لطمه به کیفیت جشنواره میزد، مگر استثنائاتی در این زمینه باشد! تغییر مدیریتها باعث تغییر سیاستگذاریها شده و مدتی کسانی دبیر بودهاند و تجربههایی کسب کردهاند و بهجای اینکه این تجارب بررسی شود، خوب و بدش را پیدا کنند و نکات قوت را تقویت کنند، بهکل طور دیگری سیاستگذاری کرده و به برگزاری جشنوارهها لطمه زدهاند. دخالتدادن سلیقهها باعث تکرار این نقاط ضعف شده است. همچنین جلسات و سمینارهای آسیبشناسی برگزار میشوند و به نتیجه هم میرسند، اما متأسفانه از این
نتایج در برگزاری بهتر جشنواره استفاده نمیشود. حتی انتخاب داورها با آنکه مهم است، اما گاهی در طول این جشنوارهها بهشدت نوسان داشته است. گاهی متخصص روانشناسی دعوت میکنند که شناختی از تکنیک و جنبههای هنری تئاتر ندارد و فقط به محتوا توجه میکند و گاهی نیز کارشناس آشنا به تکنیک را دعوت میکنند که اصلا توجه و شناختی از محتوا ندارد.
تئاتر کودک آیا تعریف خاصی دارد؟
تئاتر کودک پایهگذار تماشاگر برای جامعه تئاتر است و نهایت تأثیر را میتواند در این زمینه بگذارد. وقتی پدر و مادر از کودکی بچههایشان را به تئاتر ببرند، آنها در بزرگسالی با کیفیت تئاترهای مختلف برخورد میکنند و خودشان قوه تشخیص پیدا میکنند و دیگر به دیدن کارهای صرفا سرگرمکننده نخواهند رفت. بنابراین مسئولان سیاستگذاریهایشان باید طوری باشد که تئاتر کودکان را از دوره مدرسه شروع کنیم و بهعنوان فوقبرنامه در تمام مدارس به طور رسمی مورد توجه قرار بگیرد. فارغالتحصیلان تئاتری بسیاری داریم که میتوانند بهعنوان کارشناس در آموزشوپرورش فعال شوند. این یک سرمایهگذاری فرهنگی و ملی است که در 15 تا 20 سال آینده نتیجهاش را شاهد خواهیم بود. این سرمایهگذاری درست مثل یک پروژه عظیم نفتی یا ساختوساز یک کارخانه میتواند مورد استفاده واقع شود. تربیت نسل آینده زمان میبرد و این سرمایهگذاری از آموزشوپرورش شروع ميشود و پایهای قوی برای استقرار تئاتر در جامعه خواهد شد.
این روزها چه مواردی تئاتر کودک را تهدید میکند؟
کماکان یک خطر تئاتر کودکان را تهدید میکند و آن خطر وجودنداشتن بودجه است و بیشتر گروههای حرفهای تئاتر کارشان تولید تئاتر برای بچههاست و برای اینکه مخاطب را جذب كنند و فروش داشته باشند و از این فروش، هم خودشان ارتزاق کنند و هم فعالیتشان مستدام باشد، بنابراین مجبورند به بخش سرگرمکننده بیشتر توجه کنند و متأسفانه در نقاطی میبینیم تئاترها تبدیل میشوند به حرکات و ایماواشارههایی که همه را دعوت میکنند سوت بزنند و کف بزنند و شادیهای سطحی را در آنها ایجاد کنند. این کار سوار بر محتوا خواهد شد و دیگر جنبههای دراماتیک نیز ضعیفتر خواهند شد.
چه میشود کرد؟
وزارت ارشاد، آموزشوپرورش و کانون پرورش فکری باید کارشناسان خود را در کنار این گروهها داشته باشند که با راهنماییهایشان از ضعفها بکاهند و کارها را بازپروری و اصلاح و در نهایت الگوی درستی را برای تئاتر کودک ایجاد کنند.
آیا رابطهای بین جشنواره و تئاتر کودک در اجرای عمومی هست؟
این رابطه خوشبختانه هست و در گذشته بیشتر گروهها برای این جشنواره کار تولید میکردند، اما الان در جشنواره کودک تئاتر رضوی و جشنواره کودک تئاتر شهر این تولیدات انجام میشود، اما در جشنواره تئاتر کودک همدان تولیداتی که در یک سال گذشته اجرای عمومی داشتهاند دعوت به جشنواره میشوند و این باعث میشود که از اجراهای باشتاب و دارای ضعفهای بسیار جلوگیری شود.
آیا به نسبت جمعیت بسیار کودک و نوجوان، تولیدات تئاتری ما برای این سنین تناسبی دارند؟
بههیچوجه، ما خیلی کم کار کردهایم برای بچهها... من دیدهام که این گروههای اندک هم با خون جگر دارند برای بچهها کار میکنند چون بودجه گسترشیافتهای نداشتهایم و برای مثال در تالار هنر سعی بر آن شده که کارهایی با کیفیت هنری تولید و اجرا شود اما پایینبودن بودجه مانع از زیادشدن این تولیدات شده است. از آن سو نیز پایینآوردن سطح سلیقه مخاطبان در این نبود بودجه مؤثر است درحالیکه بودن بودجه مصادف خواهد شد با حضور کسانی که دغدغه هنرمندانه در تولید تئاتر کودک دارند. متأسفانه در تلویزیون هم چنین چیزی مشهود است و ما کمتر تولیدات خوبی در آنجا میبینیم و سریالهای مناسب این گروهها هم خیلی کم است. متأسفانه همه در آنجا از روی دست هم کپی و همه از یک فرمول استفاده میکنند و تکرار این سلیقهها باعث دلزدگی بچهها خواهد شد. وجود عموپورنگها تا به کی؟ مگر قحطی نویسنده است که تولیدات از نوشتن تهی شدهاند. باید نویسندگان دیگر هم جذب کار شوند و چهار تا هنرمند تازه بیاورند و تنوع و نوآوری را در تولیدات کودک بیشتر کنند. این عموسلیمان، عموقلی، عموفلان، خالهشادونه و خالهبادوم و خالهکشمش نمیتوانند برای بچههای امروز جذاب
باشند. در دهه 60 تولیداتی مانند محله بروبیا و محله بهداشت با بهترین هنرمندان تولید و پخش شدهاند که دیگر تکرار هم نشدهاند. امروز دیگر تولید نمایش عروسکی و تولید تئاتر با حضور بازیگران هم دیده نمیشود و همین گروههای فعال نیز کپیکار شدهاند. این در حالی است که تهاجم فرهنگی و حضور ماهوارهها و تولیدات کامپیوتری یک تهدید بزرگ برای بچههای ماست و ما در مقابل این هجمهها هیچ برنامه و بودجه مدونی را در نظر نگرفتهایم. بدون بودجه کار فرهنگی انجام نخواهد شد و این کمبود باعث خواهد شد بهناچار به سوی کار بازاری بروند.
رضا آشفته: حسن دادشِکر سالهاست در زمینه تئاتر کودک به صورت عروسکی و با حضور بازیگران فعالیت میکند و در این زمینه آموزش نیز داده است. او همچنین در برگزاری جشنوارهها در مقام بازخوان و بازبین و داور فعال بوده است. برگزاری بیستوچهارمین دوره تئاتر کودک و نوجوان در همدان انگیزهای شد تا درباره این تئاتر با او گفتوگو کنیم.
آقای دادشکر، ارزیابیتان درباره بیستوچند دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان چیست؟
این جشنواره بهطورکلی فرازونشیبهای متعددی را طی کرده و از نکات مثبت و ضعفهایی برخوردار بوده است.
نکات مثبت؟
بههرحال گروههایي که شرکت کردهاند، سعی کردهاند کارهای بهتری را ارائه کنند و خود برگزارکنندهها در زمینه سیاستگذاریها پیشرفت کردهاند، چنانچه در ابتدا بینالمللی نبود، اما به مرور بینالمللی شد و در ابتدا از کشورهای خاص دعوت میکردند و بعد از کشورهای عام این دعوت انجام شد و کارهایی که از خارج میآمدند گاهی اوقات سبب میشدند که گروههای ما از آنها کپیبرداری کنند.
ضعفها؟
این ضعفها برمیگردد به تغییر سیاستها و دبیرهای جشنواره و تغییر مکان برگزاری جشنواره که در ابتدا در همدان بود و بعد یکی، دو سال به کرمان رفت و از آنجا به اصفهان رفت و دوباره به همدان برگشت... . متأسفانه در این شهرها اغلب سالنهای کافی و مجهز به منابع نوری و صدا وجود ندارد و سالنها برای تئاتر ساخته نشدهاند و این به برگزاری جشنواره لطمه میزد و همچنین هر شهرستان به دنبال سهمخواهی بیشتر خود بود و این در حالی بود که اجراهایشان در حد قدوقواره جشنواره نبوده و گاهی نیز برای تشویق، یک گروه از یک شهرستان محروم را به جشنواره میآوردند که این نوع برخوردها لطمه به کیفیت جشنواره میزد، مگر استثنائاتی در این زمینه باشد! تغییر مدیریتها باعث تغییر سیاستگذاریها شده و مدتی کسانی دبیر بودهاند و تجربههایی کسب کردهاند و بهجای اینکه این تجارب بررسی شود، خوب و بدش را پیدا کنند و نکات قوت را تقویت کنند، بهکل طور دیگری سیاستگذاری کرده و به برگزاری جشنوارهها لطمه زدهاند. دخالتدادن سلیقهها باعث تکرار این نقاط ضعف شده است. همچنین جلسات و سمینارهای آسیبشناسی برگزار میشوند و به نتیجه هم میرسند، اما متأسفانه از این
نتایج در برگزاری بهتر جشنواره استفاده نمیشود. حتی انتخاب داورها با آنکه مهم است، اما گاهی در طول این جشنوارهها بهشدت نوسان داشته است. گاهی متخصص روانشناسی دعوت میکنند که شناختی از تکنیک و جنبههای هنری تئاتر ندارد و فقط به محتوا توجه میکند و گاهی نیز کارشناس آشنا به تکنیک را دعوت میکنند که اصلا توجه و شناختی از محتوا ندارد.
تئاتر کودک آیا تعریف خاصی دارد؟
تئاتر کودک پایهگذار تماشاگر برای جامعه تئاتر است و نهایت تأثیر را میتواند در این زمینه بگذارد. وقتی پدر و مادر از کودکی بچههایشان را به تئاتر ببرند، آنها در بزرگسالی با کیفیت تئاترهای مختلف برخورد میکنند و خودشان قوه تشخیص پیدا میکنند و دیگر به دیدن کارهای صرفا سرگرمکننده نخواهند رفت. بنابراین مسئولان سیاستگذاریهایشان باید طوری باشد که تئاتر کودکان را از دوره مدرسه شروع کنیم و بهعنوان فوقبرنامه در تمام مدارس به طور رسمی مورد توجه قرار بگیرد. فارغالتحصیلان تئاتری بسیاری داریم که میتوانند بهعنوان کارشناس در آموزشوپرورش فعال شوند. این یک سرمایهگذاری فرهنگی و ملی است که در 15 تا 20 سال آینده نتیجهاش را شاهد خواهیم بود. این سرمایهگذاری درست مثل یک پروژه عظیم نفتی یا ساختوساز یک کارخانه میتواند مورد استفاده واقع شود. تربیت نسل آینده زمان میبرد و این سرمایهگذاری از آموزشوپرورش شروع ميشود و پایهای قوی برای استقرار تئاتر در جامعه خواهد شد.
این روزها چه مواردی تئاتر کودک را تهدید میکند؟
کماکان یک خطر تئاتر کودکان را تهدید میکند و آن خطر وجودنداشتن بودجه است و بیشتر گروههای حرفهای تئاتر کارشان تولید تئاتر برای بچههاست و برای اینکه مخاطب را جذب كنند و فروش داشته باشند و از این فروش، هم خودشان ارتزاق کنند و هم فعالیتشان مستدام باشد، بنابراین مجبورند به بخش سرگرمکننده بیشتر توجه کنند و متأسفانه در نقاطی میبینیم تئاترها تبدیل میشوند به حرکات و ایماواشارههایی که همه را دعوت میکنند سوت بزنند و کف بزنند و شادیهای سطحی را در آنها ایجاد کنند. این کار سوار بر محتوا خواهد شد و دیگر جنبههای دراماتیک نیز ضعیفتر خواهند شد.
چه میشود کرد؟
وزارت ارشاد، آموزشوپرورش و کانون پرورش فکری باید کارشناسان خود را در کنار این گروهها داشته باشند که با راهنماییهایشان از ضعفها بکاهند و کارها را بازپروری و اصلاح و در نهایت الگوی درستی را برای تئاتر کودک ایجاد کنند.
آیا رابطهای بین جشنواره و تئاتر کودک در اجرای عمومی هست؟
این رابطه خوشبختانه هست و در گذشته بیشتر گروهها برای این جشنواره کار تولید میکردند، اما الان در جشنواره کودک تئاتر رضوی و جشنواره کودک تئاتر شهر این تولیدات انجام میشود، اما در جشنواره تئاتر کودک همدان تولیداتی که در یک سال گذشته اجرای عمومی داشتهاند دعوت به جشنواره میشوند و این باعث میشود که از اجراهای باشتاب و دارای ضعفهای بسیار جلوگیری شود.
آیا به نسبت جمعیت بسیار کودک و نوجوان، تولیدات تئاتری ما برای این سنین تناسبی دارند؟
بههیچوجه، ما خیلی کم کار کردهایم برای بچهها... من دیدهام که این گروههای اندک هم با خون جگر دارند برای بچهها کار میکنند چون بودجه گسترشیافتهای نداشتهایم و برای مثال در تالار هنر سعی بر آن شده که کارهایی با کیفیت هنری تولید و اجرا شود اما پایینبودن بودجه مانع از زیادشدن این تولیدات شده است. از آن سو نیز پایینآوردن سطح سلیقه مخاطبان در این نبود بودجه مؤثر است درحالیکه بودن بودجه مصادف خواهد شد با حضور کسانی که دغدغه هنرمندانه در تولید تئاتر کودک دارند. متأسفانه در تلویزیون هم چنین چیزی مشهود است و ما کمتر تولیدات خوبی در آنجا میبینیم و سریالهای مناسب این گروهها هم خیلی کم است. متأسفانه همه در آنجا از روی دست هم کپی و همه از یک فرمول استفاده میکنند و تکرار این سلیقهها باعث دلزدگی بچهها خواهد شد. وجود عموپورنگها تا به کی؟ مگر قحطی نویسنده است که تولیدات از نوشتن تهی شدهاند. باید نویسندگان دیگر هم جذب کار شوند و چهار تا هنرمند تازه بیاورند و تنوع و نوآوری را در تولیدات کودک بیشتر کنند. این عموسلیمان، عموقلی، عموفلان، خالهشادونه و خالهبادوم و خالهکشمش نمیتوانند برای بچههای امروز جذاب
باشند. در دهه 60 تولیداتی مانند محله بروبیا و محله بهداشت با بهترین هنرمندان تولید و پخش شدهاند که دیگر تکرار هم نشدهاند. امروز دیگر تولید نمایش عروسکی و تولید تئاتر با حضور بازیگران هم دیده نمیشود و همین گروههای فعال نیز کپیکار شدهاند. این در حالی است که تهاجم فرهنگی و حضور ماهوارهها و تولیدات کامپیوتری یک تهدید بزرگ برای بچههای ماست و ما در مقابل این هجمهها هیچ برنامه و بودجه مدونی را در نظر نگرفتهایم. بدون بودجه کار فرهنگی انجام نخواهد شد و این کمبود باعث خواهد شد بهناچار به سوی کار بازاری بروند.