|

غروب برجام

احسان شمس-كارشناس سياسي وزارت امور خارجه

پس از كش‌و‌قوسي ميان كنگره و كاخ سفيد، دوباره رئيس‌جمهوری ايالات‌متحده تحريم‌ها را به‌طور مشروط تعليق کرد. برجام براي حزب جمهوري‌خواه ايالات‌متحده، تناقضات ذاتي دارد كه از آن نخواهند گذشت. مضافا آنكه رويكرد جديد اروپا در پي سفر ركس تيلرسون به اروپا درباره برجام دگرگون شده است؛ اروپايي كه تا ديروز برجام را غيرقابل مذاكره مي‌دانست، اكنون كميسيون اصلاح برجام تشكيل داده‌ است؛ به‌نوعي ايالات‌متحده از اروپا خواسته تا ميان تجارت با آمريكا و برجام يكي را اختيار كند و البته با توجه به حجم 60 برابري تجارت اروپا با آمريكا نسبت به حجم تجارت با ايران، ‌مشخص است كه اروپا در اين زمينه نرمش نشان خواهد داد. از طرف ديگر، نگراني اروپا از برنامه موشكي ايران تنها بهانه نيست. به‌موجب قطع‌نامه 2231 شوراي امنيت، ايران نبايد اقدام به توليد موشك‌هايي کند كه بالقوه توان حمل كلاهك هسته‌اي دارند. اما تعيين‌نکردن حد‌‌ برد موشك در دكترين دفاعي ايران (بنا به‌گفته فرمانده سپاه پاسداران فعلا دو هزار كيلومتر است و در صورت نياز افزوده خواهد شد و هيچ محدوديتي براي آن متصور نيست) مي‌تواند در اين زمينه اروپا را در دفاع از برجام گيج كند. ايران در وراي 2000 كيلومتر چه اهدافي را دنبال مي‌كند؟ ايران تا‌كنون پاسخي قاطع به اين پرسش نداده ‌است. از طرف ديگر، هزينه‌هاي سنگين ايران در توسعه فناوري موشك‌هاي ماهواره‌‌بر نيز همچنان براي اروپايي‌ها باعث نگراني است. از سوی ديگر، در دكترين امنيتي اروپا نمي‌توان نا‌امني در خاورميانه را نديده گرفت. مرزهاي ناتو به خاورميانه رسيده است و نیز موج پناه‌جويان، امنيت درازمدت اروپا را با تهديد روبه‌رو مي‌كند و بر تعداد طرفداران احزاب راست افراطي كه عموما مخالف دولت‌هاي مستقر فعلی‌اند، خواهد افزود. همين دلايل است كه سبب مي‌شود اروپا به‌سمت ايالات متحده آمريكا متمايل شده و زمزمه اصلاح برجام را سر دهد. اروپا به‌واقع در مقابل روسيه تنهاست و به‌شدت براي امنيت خود به ناتو وابسته ‌است. بنابر‌اين انتظار سرسختي در مقابل ايالات‌متحده آمريكا غيرمنطقي است. از این رو، بهتر است تهديد ترامپ را براي اصلاح آن جدي گرفت و در اين مدت سه‌ماهه به تقويت روابط با متحدان فعلي و افزون‌خواهي و مطالبه‌گري از اروپا و كاستن از تنش‌هاي منطقه‌اي برخاست. به‌نوعي بايد به‌دنبال «برجام 2» در منطقه بود و موضوع «برجام‌1» را پايان‌يافته نشان داد. يكي از مهم‌ترين گام‌هايي كه بايد در منطقه برداشت، كاهش تنش با عربستان سعودي است. كاهش تنش با عربستان مرزهاي شرقي ايران را امن‌تر خواهد كرد و از هزينه‌هاي نظامي ايران خواهد كاست. علاوه‌بر‌اين، ايران براي حفظ منافع خود در اوپك به همكاري مؤثر عربستان نياز‌مند است. در اين زمینه بايد به چند نكته توجه داشت: عربستان به‌دلیل احساس نيازي كه به امنيت دارد، اقدام به خريد امنيت مي‌كند و اين به‌شدت به‌ضرر سياست و امنيت منطقه‌اي ايران است. ايران نيز براي حفظ توازن نظامي خود مجبور به هزينه خواهد ‌بود و در اين اقتصاد بيمار بسيار طاقت‌فرساست. دوم اينكه ايران هميشه عربستان سعودي را به افراط‌گرايي اسلامي متهم مي‌کرده اما اكنون در عربستان صداي ديگری برخاسته و حداقل در ظاهر ميل به اعتدال دارد. ايراني كه 15 سال گذشته ايده گفت‌وگوي تمدن‌ها را مطرح کرده، بايد از اين‌ امر استقبال كند. هيچ خطري براي ايران در منطقه، بالاتر از افراط‌گرايي نيست و بارها از آن لطمه خورديم. حال كه اين فرصت طلايي به‌دست آمده است، نبايد گذاشت كه عربستان سعودي بتواند اين افترا را به ايران زده و ما را بنيادگرا معرفي كند.

همچنين براي كشوري كه خود را ام‌‌القراي جهان اسلام مي‌داند، بسيار ناپسند است كه مكان‌هاي ديپلماتيك در آن مورد تعرض قرار گيرد. امنيت ديپلماتيك با بازي‌هاي سياسي بسيار متفاوت است و اثر مستقيمي در افكار بين‌المللي مي‌گذارد. متعرضان به اماكن ديپلماتيك بايد بدون استثنا محاكمه شوند و از اين جهت از عربستان دلجويي شود. مسئله يمن بايد به شكلي آبرومندانه براي همه اطراف درگير حل شود و ايران مي‌تواند در اين زمينه گام‌هاي اساسي بردارد. اين امر علاوه بر كاهش تنش ميان ايران و عربستان، ‌به فاجعه‌ای انساني پايان مي‌دهد. پايان تنش با عربستان مي‌تواند موقعيت منطقه‌اي ايران را به‌شدت تحكيم كرده و دخالت غرب در خاورميانه را غيرموجه كند. تجريه اين اتفاق را در دولت اصلاحات داشته‌ايم و در صورت وجود اراده‌ايي قاطع، ‌تكرارپذیر است. افزودن بر متحدان و گره‌زدن منافع بيشتر با حيات برجام، ‌مي‌تواند به‌شدت از احتمال برهم‌خوردن آن به بهانه‌هاي واهي يا خلط آن با مباحث موشكي جلوگيري كند. در سياست خارجي ما عملا هنوز دوران پسا‌برجام آغاز نشده و ذي‌نفع اصلي آن، يعني ايران، بايد در اين زمينه قدم‌هاي كليدي و استواري بردارد. مضافا آنكه ايران بايد اروپا را به اين نگراني بيندازد كه ممكن است سياست خارجي‌اش به دامن شرق بيفتد و اين در درازمدت براي امنيت اروپا بسيار مخاطره‌آميز است. درست است كه حجم روابط اقتصادي ايالات متحده با اروپا 60‌ برابر ايران است اما امنيت مرزهاي شرقي اروپا در دست ايران است و متحد‌شدن روسيه و ايران بسيار براي اتحاديه خطرناك تلقي خواهد شد. در صورت برخورد منفعلانه ايران با سياست‌ورزي آمريكا و اسرائيل، غروب برجام نزديك است. برجام بزرگ‌ترين دستاورد ديپلماتيك ايران بعد از انقلاب و يك پيروزي مطلق سياسي است و نبايد به‌سادگي از آن چشم پوشيد.

پس از كش‌و‌قوسي ميان كنگره و كاخ سفيد، دوباره رئيس‌جمهوری ايالات‌متحده تحريم‌ها را به‌طور مشروط تعليق کرد. برجام براي حزب جمهوري‌خواه ايالات‌متحده، تناقضات ذاتي دارد كه از آن نخواهند گذشت. مضافا آنكه رويكرد جديد اروپا در پي سفر ركس تيلرسون به اروپا درباره برجام دگرگون شده است؛ اروپايي كه تا ديروز برجام را غيرقابل مذاكره مي‌دانست، اكنون كميسيون اصلاح برجام تشكيل داده‌ است؛ به‌نوعي ايالات‌متحده از اروپا خواسته تا ميان تجارت با آمريكا و برجام يكي را اختيار كند و البته با توجه به حجم 60 برابري تجارت اروپا با آمريكا نسبت به حجم تجارت با ايران، ‌مشخص است كه اروپا در اين زمينه نرمش نشان خواهد داد. از طرف ديگر، نگراني اروپا از برنامه موشكي ايران تنها بهانه نيست. به‌موجب قطع‌نامه 2231 شوراي امنيت، ايران نبايد اقدام به توليد موشك‌هايي کند كه بالقوه توان حمل كلاهك هسته‌اي دارند. اما تعيين‌نکردن حد‌‌ برد موشك در دكترين دفاعي ايران (بنا به‌گفته فرمانده سپاه پاسداران فعلا دو هزار كيلومتر است و در صورت نياز افزوده خواهد شد و هيچ محدوديتي براي آن متصور نيست) مي‌تواند در اين زمينه اروپا را در دفاع از برجام گيج كند. ايران در وراي 2000 كيلومتر چه اهدافي را دنبال مي‌كند؟ ايران تا‌كنون پاسخي قاطع به اين پرسش نداده ‌است. از طرف ديگر، هزينه‌هاي سنگين ايران در توسعه فناوري موشك‌هاي ماهواره‌‌بر نيز همچنان براي اروپايي‌ها باعث نگراني است. از سوی ديگر، در دكترين امنيتي اروپا نمي‌توان نا‌امني در خاورميانه را نديده گرفت. مرزهاي ناتو به خاورميانه رسيده است و نیز موج پناه‌جويان، امنيت درازمدت اروپا را با تهديد روبه‌رو مي‌كند و بر تعداد طرفداران احزاب راست افراطي كه عموما مخالف دولت‌هاي مستقر فعلی‌اند، خواهد افزود. همين دلايل است كه سبب مي‌شود اروپا به‌سمت ايالات متحده آمريكا متمايل شده و زمزمه اصلاح برجام را سر دهد. اروپا به‌واقع در مقابل روسيه تنهاست و به‌شدت براي امنيت خود به ناتو وابسته ‌است. بنابر‌اين انتظار سرسختي در مقابل ايالات‌متحده آمريكا غيرمنطقي است. از این رو، بهتر است تهديد ترامپ را براي اصلاح آن جدي گرفت و در اين مدت سه‌ماهه به تقويت روابط با متحدان فعلي و افزون‌خواهي و مطالبه‌گري از اروپا و كاستن از تنش‌هاي منطقه‌اي برخاست. به‌نوعي بايد به‌دنبال «برجام 2» در منطقه بود و موضوع «برجام‌1» را پايان‌يافته نشان داد. يكي از مهم‌ترين گام‌هايي كه بايد در منطقه برداشت، كاهش تنش با عربستان سعودي است. كاهش تنش با عربستان مرزهاي شرقي ايران را امن‌تر خواهد كرد و از هزينه‌هاي نظامي ايران خواهد كاست. علاوه‌بر‌اين، ايران براي حفظ منافع خود در اوپك به همكاري مؤثر عربستان نياز‌مند است. در اين زمینه بايد به چند نكته توجه داشت: عربستان به‌دلیل احساس نيازي كه به امنيت دارد، اقدام به خريد امنيت مي‌كند و اين به‌شدت به‌ضرر سياست و امنيت منطقه‌اي ايران است. ايران نيز براي حفظ توازن نظامي خود مجبور به هزينه خواهد ‌بود و در اين اقتصاد بيمار بسيار طاقت‌فرساست. دوم اينكه ايران هميشه عربستان سعودي را به افراط‌گرايي اسلامي متهم مي‌کرده اما اكنون در عربستان صداي ديگری برخاسته و حداقل در ظاهر ميل به اعتدال دارد. ايراني كه 15 سال گذشته ايده گفت‌وگوي تمدن‌ها را مطرح کرده، بايد از اين‌ امر استقبال كند. هيچ خطري براي ايران در منطقه، بالاتر از افراط‌گرايي نيست و بارها از آن لطمه خورديم. حال كه اين فرصت طلايي به‌دست آمده است، نبايد گذاشت كه عربستان سعودي بتواند اين افترا را به ايران زده و ما را بنيادگرا معرفي كند.

همچنين براي كشوري كه خود را ام‌‌القراي جهان اسلام مي‌داند، بسيار ناپسند است كه مكان‌هاي ديپلماتيك در آن مورد تعرض قرار گيرد. امنيت ديپلماتيك با بازي‌هاي سياسي بسيار متفاوت است و اثر مستقيمي در افكار بين‌المللي مي‌گذارد. متعرضان به اماكن ديپلماتيك بايد بدون استثنا محاكمه شوند و از اين جهت از عربستان دلجويي شود. مسئله يمن بايد به شكلي آبرومندانه براي همه اطراف درگير حل شود و ايران مي‌تواند در اين زمينه گام‌هاي اساسي بردارد. اين امر علاوه بر كاهش تنش ميان ايران و عربستان، ‌به فاجعه‌ای انساني پايان مي‌دهد. پايان تنش با عربستان مي‌تواند موقعيت منطقه‌اي ايران را به‌شدت تحكيم كرده و دخالت غرب در خاورميانه را غيرموجه كند. تجريه اين اتفاق را در دولت اصلاحات داشته‌ايم و در صورت وجود اراده‌ايي قاطع، ‌تكرارپذیر است. افزودن بر متحدان و گره‌زدن منافع بيشتر با حيات برجام، ‌مي‌تواند به‌شدت از احتمال برهم‌خوردن آن به بهانه‌هاي واهي يا خلط آن با مباحث موشكي جلوگيري كند. در سياست خارجي ما عملا هنوز دوران پسا‌برجام آغاز نشده و ذي‌نفع اصلي آن، يعني ايران، بايد در اين زمينه قدم‌هاي كليدي و استواري بردارد. مضافا آنكه ايران بايد اروپا را به اين نگراني بيندازد كه ممكن است سياست خارجي‌اش به دامن شرق بيفتد و اين در درازمدت براي امنيت اروپا بسيار مخاطره‌آميز است. درست است كه حجم روابط اقتصادي ايالات متحده با اروپا 60‌ برابر ايران است اما امنيت مرزهاي شرقي اروپا در دست ايران است و متحد‌شدن روسيه و ايران بسيار براي اتحاديه خطرناك تلقي خواهد شد. در صورت برخورد منفعلانه ايران با سياست‌ورزي آمريكا و اسرائيل، غروب برجام نزديك است. برجام بزرگ‌ترين دستاورد ديپلماتيك ايران بعد از انقلاب و يك پيروزي مطلق سياسي است و نبايد به‌سادگي از آن چشم پوشيد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها