آینه
جوان
مرتضوی بهانه و کینهورزی نشانه است!
محمدصادق فقفوری: پروپاگاندای دو روز گذشته درباره سعید مرتضوی، یک انتقامگیری ناشیانه بود... . قاعدتا مرتضوی باید اکنون در زندان باشد، اما چون نیست بهانه به دست کینهورزان قدیمی داده است! ... روزنامهها و نشریات خرداد، جامعه، توس، اعتماد ملی و شهروند امروز رسانههایی بودند که خط فتنه دهه 70 را پیگیری میکردند و مرتضوی طبق قانون با آنها برخورد کرد؛ بعضیها را توقیف، برخی را لغو مجوز و چند مورد را هم توقیف موقت کرد. حالا تیم رسانهای-حزبی همان نشریات توقیفشده بر مسند امورند، روزنامهها دارند کانالها و صفحههای فراوان مجازی را مدیریت میکنند. کینه شتری 20 ساله کارگزار-اصلاحطلب از مرتضوی دلیل قانعکنندهای است که حالا همه ظرفیتهای خود را به خط کنند تا روند غیرمعمول معرفینشدن وی به زندان را، بحرانی بنمایانند و ترند کنند... . بخش دیگری از دوره کاری مرتضوی در دهه 70 و اوایل 80 مربوط به مقابله با ضدانقلاب تابلودار، جاسوسهای در سایه و براندازان آموزشدیده بود. زهرا کاظمی، جاسوس کانادایی، یکی از این موارد است. مرگ کاظمی جاسوس، منسوب به دادستان سال 82 تهران شده است؛ آن هم کی؟! وقتی مرتضوی بهعنوان متهم کهریزک
چند سال اخیر در دادگاه حضور مییافت. هرچند همان سال 82 زمزمههایی مبنی بر دخالت مرتضوی در مرگ کاظمی شنیده شد، اما هیچ سندی برای آن ارائه نشد... البته اگر مرتضوی در آن پرونده هم قانونا مقصر و محکوم میشد، همانند پرونده کهریزک باید مجازات میشد... . قلمفرسایی نگارنده برای دفاع از یک مجرم دور از منطق، اخلاق و قانون است. سعید مرتضوی هماکنون نه دادستان تهران که یک مجرم است. بازیادآوری اقدامات دهه 70 و 80 مرتضوی، دفاع از یک مجرم نیست، دفاع از اقدامات قانونی یک مسئول آن زمان و البته برای بیشتر عیانکردن نفاق رسانهای زنجیرهایها لازم و ضروری است.
دنیای اقتصاد
افشاگری یا شفافیت؟
بهاره آروین: در جامعه ما، عدم تمایزبخشی میان افشاگری و شفافیت در ادبیات مبارزه با فساد، منشأ زیانهای بسیار بوده است... افشاگری با آشکارکردن موردی نمونههایی از فساد و تخلف، در بهترین حالت توجه دستگاههای نظارتی و قضایی را به خود جلب کرده تا با متخلف برخورد قانونی صورت گیرد. این درحالی است که در اغلب موارد، این نوع افشاگریهای موردی، تأثیر کمی بر بازدارندگی و جلوگیری از تکرار موارد مشابه دارد؛ چراکه در افشاگری بیش از آنکه علت رخداد تخلف و فساد ریشهیابی شود، صرفا یکی از نمونههایی که معلول یک وضعیت بوده است، پررنگ میشود. چنین افشاگریهای موردی با بیتوجهی به علت شکلگیری موارد تخلف و فساد و غفلت از تغییر رویهها و فرآیندهای شکلدهنده، در اغلب موارد به پیچیدهتر و پنهانترشدن فرآیند فسادزا میانجامد؛ بهگونهای که کشف و آشکارکردن مورد فساد و تخلف مثل قبل امکانپذیر نباشد. این در حالی است که تلاش برای تحقق شفافیت، تلاشی برای اصلاح رویهها و روندهای فسادزاست که هدف اصلیاش پیشگیری از تحقق فساد است، نه کشف و افشای موردی فساد... . افشاگری معمولا با تخریب اعتماد عمومی و فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه همراه است؛
چراکه مردم گمان میکنند این یک مورد افشاشده تنها یک نمونه از هزاران مورد افشانشده است و بههمیندلیل هرچه میزان افشاگری در مورد تخلف و فساد مسئولان افزایش یابد، اعتماد عمومی در جامعه کاهش مییابد. این در حالی است که تحقق شفافیت در فرآیندها با افزایش اعتماد به نهادهای عمومی همراه است. افشاگری سکه رایج این روزهای جامعه ماست. میراث شومی که از رئیس دولتهای نهم و دهم به یادگار مانده و هر روز بیشازپیش در میان سیاستمداران از هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا رونق یافته است.
شهروند
روحانی سفتوسخت جلوی فیلتر تلگرام ایستاده
در گفتوگو با حاجیدلیگانی، نماینده اصولگرای مردم شاهینشهر: ماجرا از این قرار است که آقای رئیسجمهوری به خاطر مخالفت اکید با فیلترینگ تلگرام به دستگاههای ذیربط فشار میآورد تا جاییکه حتی به وزیر ارتباطات خود دستور داده که خیلی در این حوزه ورود نکند!
قانون
گریز نخبگان
گزارشی با موضوع خروج کاه مدنی از کشور: ... به نظر میرسد برخی جریانهای خاص در ایران تلاش دارند تا اجازه ندهند نخبگان ایرانی در سراسر دنیا برای بهبود وضعیت این کشور به میهن خود بازگردند. شاید دولت و مسئولان نیز در این میان توان لازم را برای ایستادن در مقابل این اقدام نامبارک ندارند... .
جوان
مرتضوی بهانه و کینهورزی نشانه است!
محمدصادق فقفوری: پروپاگاندای دو روز گذشته درباره سعید مرتضوی، یک انتقامگیری ناشیانه بود... . قاعدتا مرتضوی باید اکنون در زندان باشد، اما چون نیست بهانه به دست کینهورزان قدیمی داده است! ... روزنامهها و نشریات خرداد، جامعه، توس، اعتماد ملی و شهروند امروز رسانههایی بودند که خط فتنه دهه 70 را پیگیری میکردند و مرتضوی طبق قانون با آنها برخورد کرد؛ بعضیها را توقیف، برخی را لغو مجوز و چند مورد را هم توقیف موقت کرد. حالا تیم رسانهای-حزبی همان نشریات توقیفشده بر مسند امورند، روزنامهها دارند کانالها و صفحههای فراوان مجازی را مدیریت میکنند. کینه شتری 20 ساله کارگزار-اصلاحطلب از مرتضوی دلیل قانعکنندهای است که حالا همه ظرفیتهای خود را به خط کنند تا روند غیرمعمول معرفینشدن وی به زندان را، بحرانی بنمایانند و ترند کنند... . بخش دیگری از دوره کاری مرتضوی در دهه 70 و اوایل 80 مربوط به مقابله با ضدانقلاب تابلودار، جاسوسهای در سایه و براندازان آموزشدیده بود. زهرا کاظمی، جاسوس کانادایی، یکی از این موارد است. مرگ کاظمی جاسوس، منسوب به دادستان سال 82 تهران شده است؛ آن هم کی؟! وقتی مرتضوی بهعنوان متهم کهریزک
چند سال اخیر در دادگاه حضور مییافت. هرچند همان سال 82 زمزمههایی مبنی بر دخالت مرتضوی در مرگ کاظمی شنیده شد، اما هیچ سندی برای آن ارائه نشد... البته اگر مرتضوی در آن پرونده هم قانونا مقصر و محکوم میشد، همانند پرونده کهریزک باید مجازات میشد... . قلمفرسایی نگارنده برای دفاع از یک مجرم دور از منطق، اخلاق و قانون است. سعید مرتضوی هماکنون نه دادستان تهران که یک مجرم است. بازیادآوری اقدامات دهه 70 و 80 مرتضوی، دفاع از یک مجرم نیست، دفاع از اقدامات قانونی یک مسئول آن زمان و البته برای بیشتر عیانکردن نفاق رسانهای زنجیرهایها لازم و ضروری است.
دنیای اقتصاد
افشاگری یا شفافیت؟
بهاره آروین: در جامعه ما، عدم تمایزبخشی میان افشاگری و شفافیت در ادبیات مبارزه با فساد، منشأ زیانهای بسیار بوده است... افشاگری با آشکارکردن موردی نمونههایی از فساد و تخلف، در بهترین حالت توجه دستگاههای نظارتی و قضایی را به خود جلب کرده تا با متخلف برخورد قانونی صورت گیرد. این درحالی است که در اغلب موارد، این نوع افشاگریهای موردی، تأثیر کمی بر بازدارندگی و جلوگیری از تکرار موارد مشابه دارد؛ چراکه در افشاگری بیش از آنکه علت رخداد تخلف و فساد ریشهیابی شود، صرفا یکی از نمونههایی که معلول یک وضعیت بوده است، پررنگ میشود. چنین افشاگریهای موردی با بیتوجهی به علت شکلگیری موارد تخلف و فساد و غفلت از تغییر رویهها و فرآیندهای شکلدهنده، در اغلب موارد به پیچیدهتر و پنهانترشدن فرآیند فسادزا میانجامد؛ بهگونهای که کشف و آشکارکردن مورد فساد و تخلف مثل قبل امکانپذیر نباشد. این در حالی است که تلاش برای تحقق شفافیت، تلاشی برای اصلاح رویهها و روندهای فسادزاست که هدف اصلیاش پیشگیری از تحقق فساد است، نه کشف و افشای موردی فساد... . افشاگری معمولا با تخریب اعتماد عمومی و فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه همراه است؛
چراکه مردم گمان میکنند این یک مورد افشاشده تنها یک نمونه از هزاران مورد افشانشده است و بههمیندلیل هرچه میزان افشاگری در مورد تخلف و فساد مسئولان افزایش یابد، اعتماد عمومی در جامعه کاهش مییابد. این در حالی است که تحقق شفافیت در فرآیندها با افزایش اعتماد به نهادهای عمومی همراه است. افشاگری سکه رایج این روزهای جامعه ماست. میراث شومی که از رئیس دولتهای نهم و دهم به یادگار مانده و هر روز بیشازپیش در میان سیاستمداران از هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا رونق یافته است.
شهروند
روحانی سفتوسخت جلوی فیلتر تلگرام ایستاده
در گفتوگو با حاجیدلیگانی، نماینده اصولگرای مردم شاهینشهر: ماجرا از این قرار است که آقای رئیسجمهوری به خاطر مخالفت اکید با فیلترینگ تلگرام به دستگاههای ذیربط فشار میآورد تا جاییکه حتی به وزیر ارتباطات خود دستور داده که خیلی در این حوزه ورود نکند!
قانون
گریز نخبگان
گزارشی با موضوع خروج کاه مدنی از کشور: ... به نظر میرسد برخی جریانهای خاص در ایران تلاش دارند تا اجازه ندهند نخبگان ایرانی در سراسر دنیا برای بهبود وضعیت این کشور به میهن خود بازگردند. شاید دولت و مسئولان نیز در این میان توان لازم را برای ایستادن در مقابل این اقدام نامبارک ندارند... .