دو چهره و دو کتاب
گفتوگوهایی با نصرت رحمانی
«آئینهدار رابطه» مجموعه گفتوگوهایی است با نصرت رحمانی که توسط فرزند او، آرش رحمانی، گردآوری و در نشر نگاه منتشر شده است. کتاب گفتوگوهایی را شامل میشود که طی چندین دهه با نصرت رحمانی انجام شده و اکنون یکجا گردآمده است. کتاب با یادداشت کوتاهی از آرش رحمانی آغاز میشود. در بخشی از این یادداشت آمده است: «گفتوگو تنها پرسش و پاسخ نیست. ضلع سوماش خوانندهایست که ارتفاعاش را میسازد و دری به لحظه بعد میگشاید. این مکالمه دیروز و امروز کهنه و نو، دروغ و راست، گوی سرگردانی است که آرام و آرامش ندارد اما آرامشی را در تو میگستراند تا پرتویی بر آن همه افکنی. گاه شاعر در برابر پرسشگری است که سئوال چندان مهمی مطرح نمیکند. گاه در برابر نویسندهایست که در خلوت خویش نظارهگر ریزش و نیستی است، گاه در برابر منتقدی چالشگر و اینان همه برابرند در برابر نابرابری.» کتاب «آئینهدار رابطه» شامل بیستویک گفتوگو است. رحمانی در این گفتوگوها هم از شعر سخن گفته است و هم از شاعران و نویسندگان معاصر و هم از موضوعات دیگری که آنها را بیارتباط با شعر نمیداند. یکی از این گفتوگوها نیز گفتوگوی اوست با صادق چوبک با عنوان «درازنای
سه شب پرگو» که حاصل سه شب همنشینی نصرت رحمانی شاعر و صادق چوبک داستاننویس است. نصرت رحمانی از جمله شاعران معاصر است که نهفقط در اشعارش که در زندگی نیز زیستی شاعرانه داشت. او اگرچه مانند دیگر شاعران نوپرداز همدوره خود در شعر راهی را پیمود که نیما با دگرگونی بنیادین در ساختارهای کهن شعر فارسی آن را گشوده بود اما در دید و اندیشه خود را بیشتر میراثدار هدایتِ داستاننویس میدانست تا نیمای شاعر و این موضوعی است که در یکی از گفتوگوهای کتاب «آئینهدار رابطه» به آن اشاره شده است؛ گفتوگویی با عنوان «من میراثدار هدایت بودم نه نیما!» که جایی از آن نصرت رحمانی در عین تأکید بر اهمیت نیما در گشودنِ راه تازهای در شعر، از تأثیری سخن میگوید که از «بوف کور» هدایت گرفته بوده است: «من بیش از آنکه تحت تأثیر نیما باشم از صادق هدایت تأثیر پذیرفته بودم. بوف کور بیشتر بر شعر و ذهن من اثر گذاشت تا نیما.» چنین گفتهای البته به معنای رد و انکار نیما به عنوان شاعری که شعر فارسی را از اساس زیر و زبر کرد نیست و رحمانی چنانکه اشاره شد در همین گفتوگو بر این کارِ سترگ نیما تأکید کرده است. او با نیما نشست و برخاست داشت و نیما بر
اولین کتاب او مقدمه نوشت، اما به لحاظ محتوا او بیشتر خود را متأثر از هدایت میداند و در همین گفتوگو میگوید: «تأثیر نیما در من بیشتر از نظر فرم و دگرگونی در ساختمان شعر بود و نه در محتوا یا دیدگاه. و از نظر شناخت زیبایی، ساخت اندیشه و احساس، بین نیما و من فاصله بسیار بود، اما از نظر جهانبینی فاصلهای نداشتیم، که هیچکس نداشت.»
ابراهیم یونسی و میراث او
ابراهیم یونسی مترجمی است که نمیتوان از ترجمه آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات جهان سخن گفت و به یاد او نیفتاد؛ مترجمی که رمان مهم «زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی» لارنس استرن را با ترجمهاش از این رمان به مخاطبان فارسیزبان معرفی کرد و بسیاری از رمانخوانها آثار نویسندگانی چون دیکنز و تامس هاردی را اولین بار با ترجمههای او از این آثار خواندهاند. یونسی البته تنها مترجم ادبیات داستانی نبود. خود نیز داستان مینوشت و کتابی هم در زمینه آموزش داستاننویسی تألیف کرد و به جز ادبیات در حوزههای دیگر نیز آثاری را به فارسی ترجمه کرد، از جمله درباره کردستان که زادگاه او بود. «شناختنامه ابراهیم یونسی» کتابی است درباره این نویسنده و مترجم مطرح ایرانی که توسط امید ورزنده و سیدشجاع نینوا تألیف و گردآوری و در نشر نگاه منتشر شده است. این کتاب شامل یادداشتها و مقالاتی درباره جنبههای گوناگون کارِ فرهنگی و ادبی ابراهیم یونسی و گفتوگوهایی با خود اوست. در این کتاب چنانکه در مقدمه گردآورندگان آن اشاره شده است «شخصیت چندسویه و چندبعدی ابراهیم یونسی چه بهعنوان مترجم و چه بهعنوان نویسنده و روشنفکر بررسی و واکاوی شده است.»
پس از این مقدمه مقالهای از دکتر امید ورزنده آمده است با عنوان «ابراهیم یونسی؛ زباندان و زمانفهم» که در آن به دو ویژگی یونسی، یکی تسلط او بر زبان مبداء و مقصد و دیگری درک و شناخت درست او از زمانه و ضرورتهای تاریخی دوران خودش، اینگونه اشاره شده: «دو خصیصه زباندانی و زمانفهمی دکتر یونسی در جایجای ترجمهها و آثار تألیفیاش دیده میشود. زباندانی یونسی هم در زبان مبدأ و هم در زبان مقصد آنچنان است که ترجمههایش بوی ترجمه نمیدهند. زبان روان و شیوا با لحنها و سبکهایی درخور و متناسب با متن شاخصه ترجمههای اوست. ابراهیم یونسی زمانفهم است؛ یعنی درک و فهم درستی از زمان و زمانه خویش دارد و ضرورتهای تاریخی و اجتماعی دوران خودش را بهخوبی میشناسد. تألیف هنر داستاننویسی آن هم در زندان پاسخ به یکی از آن ضرورتهایی است که یونسی پیش از هرکس دیگری درکش کرده بود.» «ابراهیم از زبان ابراهیم» اتوبیوگرافی ابراهیم یونسی، بخش بعدی کتاب است و پس از آن گفتوگوهایی با او را میخوانیم. یادداشتهایی درباره ابراهیم یونسی از دیگر بخشهای کتاب «شناختنامه ابراهیم یونسی» است. دولتآبادی، درویشیان، فریدون تنکابنی، عبدالله
کوثری، احمد اخوت، جمال میرصادقی و پرویز صداقت از جمله چهرههای فرهنگی هستند که در این بخش یادداشتهایی از آنها درباره ابراهیم یونسی و آثارش به چاپ رسیده. در بخشی دیگر از کتاب به ترجمهها و داستانهای ابراهیم یونسی پرداخته شده است. «بزرگداشتها» از بخشهای دیگر این کتاب است که شامل گزارشهایی است از بزرگداشتهایی که برای ابراهیم یونسی برگزار شده. بعد از آن بریدههایی از رمانهای ابراهیم یونسی آمده و سپس نمونههایی از ترجمههای او. کتابشناسی ابراهیم یونسی، سالشمار زندگی او و تصاویری از او بخشهای دیگر کتاب «شناختنامه ابراهیم یونسی» را شامل میشود.
گفتوگوهایی با نصرت رحمانی
«آئینهدار رابطه» مجموعه گفتوگوهایی است با نصرت رحمانی که توسط فرزند او، آرش رحمانی، گردآوری و در نشر نگاه منتشر شده است. کتاب گفتوگوهایی را شامل میشود که طی چندین دهه با نصرت رحمانی انجام شده و اکنون یکجا گردآمده است. کتاب با یادداشت کوتاهی از آرش رحمانی آغاز میشود. در بخشی از این یادداشت آمده است: «گفتوگو تنها پرسش و پاسخ نیست. ضلع سوماش خوانندهایست که ارتفاعاش را میسازد و دری به لحظه بعد میگشاید. این مکالمه دیروز و امروز کهنه و نو، دروغ و راست، گوی سرگردانی است که آرام و آرامش ندارد اما آرامشی را در تو میگستراند تا پرتویی بر آن همه افکنی. گاه شاعر در برابر پرسشگری است که سئوال چندان مهمی مطرح نمیکند. گاه در برابر نویسندهایست که در خلوت خویش نظارهگر ریزش و نیستی است، گاه در برابر منتقدی چالشگر و اینان همه برابرند در برابر نابرابری.» کتاب «آئینهدار رابطه» شامل بیستویک گفتوگو است. رحمانی در این گفتوگوها هم از شعر سخن گفته است و هم از شاعران و نویسندگان معاصر و هم از موضوعات دیگری که آنها را بیارتباط با شعر نمیداند. یکی از این گفتوگوها نیز گفتوگوی اوست با صادق چوبک با عنوان «درازنای
سه شب پرگو» که حاصل سه شب همنشینی نصرت رحمانی شاعر و صادق چوبک داستاننویس است. نصرت رحمانی از جمله شاعران معاصر است که نهفقط در اشعارش که در زندگی نیز زیستی شاعرانه داشت. او اگرچه مانند دیگر شاعران نوپرداز همدوره خود در شعر راهی را پیمود که نیما با دگرگونی بنیادین در ساختارهای کهن شعر فارسی آن را گشوده بود اما در دید و اندیشه خود را بیشتر میراثدار هدایتِ داستاننویس میدانست تا نیمای شاعر و این موضوعی است که در یکی از گفتوگوهای کتاب «آئینهدار رابطه» به آن اشاره شده است؛ گفتوگویی با عنوان «من میراثدار هدایت بودم نه نیما!» که جایی از آن نصرت رحمانی در عین تأکید بر اهمیت نیما در گشودنِ راه تازهای در شعر، از تأثیری سخن میگوید که از «بوف کور» هدایت گرفته بوده است: «من بیش از آنکه تحت تأثیر نیما باشم از صادق هدایت تأثیر پذیرفته بودم. بوف کور بیشتر بر شعر و ذهن من اثر گذاشت تا نیما.» چنین گفتهای البته به معنای رد و انکار نیما به عنوان شاعری که شعر فارسی را از اساس زیر و زبر کرد نیست و رحمانی چنانکه اشاره شد در همین گفتوگو بر این کارِ سترگ نیما تأکید کرده است. او با نیما نشست و برخاست داشت و نیما بر
اولین کتاب او مقدمه نوشت، اما به لحاظ محتوا او بیشتر خود را متأثر از هدایت میداند و در همین گفتوگو میگوید: «تأثیر نیما در من بیشتر از نظر فرم و دگرگونی در ساختمان شعر بود و نه در محتوا یا دیدگاه. و از نظر شناخت زیبایی، ساخت اندیشه و احساس، بین نیما و من فاصله بسیار بود، اما از نظر جهانبینی فاصلهای نداشتیم، که هیچکس نداشت.»
ابراهیم یونسی و میراث او
ابراهیم یونسی مترجمی است که نمیتوان از ترجمه آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات جهان سخن گفت و به یاد او نیفتاد؛ مترجمی که رمان مهم «زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی» لارنس استرن را با ترجمهاش از این رمان به مخاطبان فارسیزبان معرفی کرد و بسیاری از رمانخوانها آثار نویسندگانی چون دیکنز و تامس هاردی را اولین بار با ترجمههای او از این آثار خواندهاند. یونسی البته تنها مترجم ادبیات داستانی نبود. خود نیز داستان مینوشت و کتابی هم در زمینه آموزش داستاننویسی تألیف کرد و به جز ادبیات در حوزههای دیگر نیز آثاری را به فارسی ترجمه کرد، از جمله درباره کردستان که زادگاه او بود. «شناختنامه ابراهیم یونسی» کتابی است درباره این نویسنده و مترجم مطرح ایرانی که توسط امید ورزنده و سیدشجاع نینوا تألیف و گردآوری و در نشر نگاه منتشر شده است. این کتاب شامل یادداشتها و مقالاتی درباره جنبههای گوناگون کارِ فرهنگی و ادبی ابراهیم یونسی و گفتوگوهایی با خود اوست. در این کتاب چنانکه در مقدمه گردآورندگان آن اشاره شده است «شخصیت چندسویه و چندبعدی ابراهیم یونسی چه بهعنوان مترجم و چه بهعنوان نویسنده و روشنفکر بررسی و واکاوی شده است.»
پس از این مقدمه مقالهای از دکتر امید ورزنده آمده است با عنوان «ابراهیم یونسی؛ زباندان و زمانفهم» که در آن به دو ویژگی یونسی، یکی تسلط او بر زبان مبداء و مقصد و دیگری درک و شناخت درست او از زمانه و ضرورتهای تاریخی دوران خودش، اینگونه اشاره شده: «دو خصیصه زباندانی و زمانفهمی دکتر یونسی در جایجای ترجمهها و آثار تألیفیاش دیده میشود. زباندانی یونسی هم در زبان مبدأ و هم در زبان مقصد آنچنان است که ترجمههایش بوی ترجمه نمیدهند. زبان روان و شیوا با لحنها و سبکهایی درخور و متناسب با متن شاخصه ترجمههای اوست. ابراهیم یونسی زمانفهم است؛ یعنی درک و فهم درستی از زمان و زمانه خویش دارد و ضرورتهای تاریخی و اجتماعی دوران خودش را بهخوبی میشناسد. تألیف هنر داستاننویسی آن هم در زندان پاسخ به یکی از آن ضرورتهایی است که یونسی پیش از هرکس دیگری درکش کرده بود.» «ابراهیم از زبان ابراهیم» اتوبیوگرافی ابراهیم یونسی، بخش بعدی کتاب است و پس از آن گفتوگوهایی با او را میخوانیم. یادداشتهایی درباره ابراهیم یونسی از دیگر بخشهای کتاب «شناختنامه ابراهیم یونسی» است. دولتآبادی، درویشیان، فریدون تنکابنی، عبدالله
کوثری، احمد اخوت، جمال میرصادقی و پرویز صداقت از جمله چهرههای فرهنگی هستند که در این بخش یادداشتهایی از آنها درباره ابراهیم یونسی و آثارش به چاپ رسیده. در بخشی دیگر از کتاب به ترجمهها و داستانهای ابراهیم یونسی پرداخته شده است. «بزرگداشتها» از بخشهای دیگر این کتاب است که شامل گزارشهایی است از بزرگداشتهایی که برای ابراهیم یونسی برگزار شده. بعد از آن بریدههایی از رمانهای ابراهیم یونسی آمده و سپس نمونههایی از ترجمههای او. کتابشناسی ابراهیم یونسی، سالشمار زندگی او و تصاویری از او بخشهای دیگر کتاب «شناختنامه ابراهیم یونسی» را شامل میشود.