شهرداري سکوي پرتاپ يا چاله سقوط
هاشم مهيمني
پس از پيروزي انقلاب، مديريتهاي نوپا در سطوح مختلف کشور و شهرهاي بزرگ، بهويژه شهر تهران، بدون عمقينگري و برنامههاي مدون اداره ميشد، تا اينکه پس از جنگ و در سال 68 دوران جديدي از مديريت شهري، بهويژه در کلانشهر تهران آغاز شد. بهزودي با اقدامات خلاقانه و نو در جهات مختلف، ازجمله حملونقل شهري، توسعه فضاي سبز، زيباسازي شهر و مکانيزهكردن سيستم شهرسازي و توسعه فضاي فرهنگي و...، نگاه شهروندان به شهرداري از نظافتچي شهر و رفتگران زحمتکش به مديريت تهران بهعنوان شهري براي زندگي و کار ارتقا يافت و شهروندي با مشارکت مردم معني جديدي پيدا کرد. اما با وقوع حادثه دوم خرداد، دوران فترت شهرداري آغاز و ناگزير با تغيير مديريت، توأم شد. بعد از انتخابات شوراي دوم و انتصاب شهردار جديد به نام احمدينژاد موقعيت جديد شهرداري بهعنوان سکوي پرتاب به رياستجمهوري از سوی احمدينژاد دنبال شد. اين انتصاب و نگاه، کماکان ديگران را به تشويق اين پرش وادار كرد اما با وجود همه تلاشهاي قاليباف براي دستيابي به کرسي رياستجمهوري، چه در دوره احمدينژاد و چه پس از آن، نتيجه لازم براي او بهدست نيامد. امروز شهرداري تهران با سطح بالاي توقع شهروندان و مشکلات عديدهاي روبهروست. با وجود تصور امروزي نسبتبه شهرداري، واقعيت اين است که شهردار جديد بايد ويژگيهاي متفاوت و بيشتري از شهرداران گذشته داشته باشد. اگرچه دکتر نجفي در هفت ماه گذشته مسير درستي را انتخاب کرده و به پيش برده بود، ولي بههردليل دولت او مستعجل بود؛ در اين مقطع که شهرداري به سازماني با مشکلات فراوان تبديل شده است و شوراي شهر تلاش دارد از شخصيتهايي که در ردههاي وزارتي يا حتي بالاتر افرادي را که بهعنوان نامزد رياستجمهوري مطرح بوده، براي شهرداري مورد بررسي قرار دهند و امروز اين سکوي پرتاپ به يک چالش مديريتي تبديل شده و اگر کساني براي اين منصب خود را داوطلب ميکنند، بايد ويژگيهاي بيشتري نظير انگيزه بالا، روابط عمومي گسترده، شناخت کافي از شهرداري و حتي مايهگذار از آبروي خويش باشند.
امروز شهر تهران بهدلیل تنيدهشدن شهرهاي اطراف استان تهران و استان البرز به كلانشهري تبديل شده که بايد به اين گستردگي و مشکلات وقوف داشته باشد. گذشته از اين، بهدليل پايتختبودن تهران با سطوح عالي مديريت کشور رابطه و مراوده و تعامل داشته باشد، با اين احوال ارزيابي ميزان موفقيت پيشبينيپذیر نيست اما همکاري شورا و شهردار، شهردار و دولت و شهردار با ساير قوا پيشبرد امور و حل مشکلات پيشرو را ممکن میكند. گذشته از همه اينها، شهردار با تيمي همراه و باانگيزه و کارآمد ميتواند خدمات اين نهاد را استمرار بخشد تا توقع و انتظار شهروندان در حد قابلقبول و با مشارکت آنان تحقق يابد. در غير اينصورت شهرداري پرتگاهي خواهد شد كه شهردار در چاله سقوط خواهد كرد.
پس از پيروزي انقلاب، مديريتهاي نوپا در سطوح مختلف کشور و شهرهاي بزرگ، بهويژه شهر تهران، بدون عمقينگري و برنامههاي مدون اداره ميشد، تا اينکه پس از جنگ و در سال 68 دوران جديدي از مديريت شهري، بهويژه در کلانشهر تهران آغاز شد. بهزودي با اقدامات خلاقانه و نو در جهات مختلف، ازجمله حملونقل شهري، توسعه فضاي سبز، زيباسازي شهر و مکانيزهكردن سيستم شهرسازي و توسعه فضاي فرهنگي و...، نگاه شهروندان به شهرداري از نظافتچي شهر و رفتگران زحمتکش به مديريت تهران بهعنوان شهري براي زندگي و کار ارتقا يافت و شهروندي با مشارکت مردم معني جديدي پيدا کرد. اما با وقوع حادثه دوم خرداد، دوران فترت شهرداري آغاز و ناگزير با تغيير مديريت، توأم شد. بعد از انتخابات شوراي دوم و انتصاب شهردار جديد به نام احمدينژاد موقعيت جديد شهرداري بهعنوان سکوي پرتاب به رياستجمهوري از سوی احمدينژاد دنبال شد. اين انتصاب و نگاه، کماکان ديگران را به تشويق اين پرش وادار كرد اما با وجود همه تلاشهاي قاليباف براي دستيابي به کرسي رياستجمهوري، چه در دوره احمدينژاد و چه پس از آن، نتيجه لازم براي او بهدست نيامد. امروز شهرداري تهران با سطح بالاي توقع شهروندان و مشکلات عديدهاي روبهروست. با وجود تصور امروزي نسبتبه شهرداري، واقعيت اين است که شهردار جديد بايد ويژگيهاي متفاوت و بيشتري از شهرداران گذشته داشته باشد. اگرچه دکتر نجفي در هفت ماه گذشته مسير درستي را انتخاب کرده و به پيش برده بود، ولي بههردليل دولت او مستعجل بود؛ در اين مقطع که شهرداري به سازماني با مشکلات فراوان تبديل شده است و شوراي شهر تلاش دارد از شخصيتهايي که در ردههاي وزارتي يا حتي بالاتر افرادي را که بهعنوان نامزد رياستجمهوري مطرح بوده، براي شهرداري مورد بررسي قرار دهند و امروز اين سکوي پرتاپ به يک چالش مديريتي تبديل شده و اگر کساني براي اين منصب خود را داوطلب ميکنند، بايد ويژگيهاي بيشتري نظير انگيزه بالا، روابط عمومي گسترده، شناخت کافي از شهرداري و حتي مايهگذار از آبروي خويش باشند.
امروز شهر تهران بهدلیل تنيدهشدن شهرهاي اطراف استان تهران و استان البرز به كلانشهري تبديل شده که بايد به اين گستردگي و مشکلات وقوف داشته باشد. گذشته از اين، بهدليل پايتختبودن تهران با سطوح عالي مديريت کشور رابطه و مراوده و تعامل داشته باشد، با اين احوال ارزيابي ميزان موفقيت پيشبينيپذیر نيست اما همکاري شورا و شهردار، شهردار و دولت و شهردار با ساير قوا پيشبرد امور و حل مشکلات پيشرو را ممکن میكند. گذشته از همه اينها، شهردار با تيمي همراه و باانگيزه و کارآمد ميتواند خدمات اين نهاد را استمرار بخشد تا توقع و انتظار شهروندان در حد قابلقبول و با مشارکت آنان تحقق يابد. در غير اينصورت شهرداري پرتگاهي خواهد شد كه شهردار در چاله سقوط خواهد كرد.