|

عوارض خروج از کشور برای مسافر یا آب

امید بزرگ‌حداد . استاد دانشگاه تهران

عوارض خروج از کشور هزینه‌ای است که هنگام خارج‌شدن هر فرد از کشور توسط دولت از او اخذ و به خزانه واریز می‌شود. این عوارض در ایران پس از شروع جنگ ایران و عراق و برای جبران برخی از هزینه‌ها به قوانین کشور اضافه شد. در یک ماه گذشته و به دنبال افزایش رقم این هزينه، اعتراض‌های بسیار زیادی در رسانه‌ها شکل گرفت.
موافقان و مخالفان این طرح به بررسی ابعاد قانونی ماجرا و بایدها و نبایدهای اجرائی‌شدن آن می‌پردازند، بحثی داغ و پرطرفدار حتی برای کسانی که قصد سفر خارجی و طبعا پرداخت عوارض خروج ندارند! اما چرا این حساسیت به عوارض خروج تا این اندازه شدید است، اما در مورد عوارض ناشی از خروج آب از کشور کسی نگران نیست؟ بروز پاره‌ای اختلاف نظرها با کشور افغانستان درخصوص حقابه هامون به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی در جنوب شرق کشور انجامیده است. آب در هامون نه فقط برای محیط زیست و اقلیم منطقه ضروری است، بلکه بخشی از زیست اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی که در حاشیه آن زندگی می‌کنند را هم دستخوش تحول قرار می‌دهد و در سال‌های گذشته باعث مهاجرت به شهرها شده است.
از سوی دیگر عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه اسفندماه سال گذشته در مراسم افتتاحیه «همایش ملی دیپلماسی آب و فرصت‌های هیدروپليتیک غرب آسیا» گفت: سیاست کلان کشور در این است که جلوی خروج آب از کشور را بگیریم؛ البته به معنای این نیست که باعث تشنگی همسایگان‌مان شویم، ولی این موضوع احتیاج به یک مدیریت دارد.
آیا این سیاست جدی گرفته و به صورت دستورالعملی صریح و لازم‌الاجرا پیگیری می‌شود؟ در واقع وقتی از بحران آب سخن می‌گوییم و از شهروندان می‌خواهیم حتی مراقب یک قطره آب هم باشند، آیا به میلیاردها مترمکعب آبی که در نتیجه عدم مدیریت به طور مستقیم از طریق رودخانه‌ها یا غیرمستقیم از طریق آب مجازی محصولات مختلف از کشور خارج می‌شود و البته همراه خود «خاک» را هم می‌برد، فکر می‌کنیم؟ هیچ آماری در دست نیست که بتوان با آن میزان خسارت مالی ناشی از هدررفت آب با خروج از کشور را اندازه گرفت. هزینه و سرمایه‌ای که در ابعاد کلان‌تر هرگز قابل بازگرداندن به خزانه ملی نیست. کسانی که از کشور خارج می‌شوند، دست به یک «انتخاب» می‌زنند و امکان ممانعت از آن مقدور نیست، در حالی که آب نه با انتخاب خود، بلکه با کوتاهی ما در مدیریت از کشور خارج می‌شود و امکان بازگشت آن نیست. مشکلات و بحران‌های محیط ‌زیست این‌چنین به هم گره خورده‌اند و نمی‌توان برای هر کدام راه‌حل و نسخه‌ای جداگانه پیچید. مدیریت رواناب‌ها و ممانعت از خروج میلیون‌ها مترمکعب آب از کشور کمتر از چندصدهزارتومانی که تحت عنوان عوارض خروج از کشور از مسافران اخذ می‌شود، اهمیت ندارد. اما چرا همه چشم بر این حقیقت‌ها بسته‌ایم و مدام بدون ارائه راهکار و با تعجب از چرایی بروز بحران آب حرف می‌زنیم؟

عوارض خروج از کشور هزینه‌ای است که هنگام خارج‌شدن هر فرد از کشور توسط دولت از او اخذ و به خزانه واریز می‌شود. این عوارض در ایران پس از شروع جنگ ایران و عراق و برای جبران برخی از هزینه‌ها به قوانین کشور اضافه شد. در یک ماه گذشته و به دنبال افزایش رقم این هزينه، اعتراض‌های بسیار زیادی در رسانه‌ها شکل گرفت.
موافقان و مخالفان این طرح به بررسی ابعاد قانونی ماجرا و بایدها و نبایدهای اجرائی‌شدن آن می‌پردازند، بحثی داغ و پرطرفدار حتی برای کسانی که قصد سفر خارجی و طبعا پرداخت عوارض خروج ندارند! اما چرا این حساسیت به عوارض خروج تا این اندازه شدید است، اما در مورد عوارض ناشی از خروج آب از کشور کسی نگران نیست؟ بروز پاره‌ای اختلاف نظرها با کشور افغانستان درخصوص حقابه هامون به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی در جنوب شرق کشور انجامیده است. آب در هامون نه فقط برای محیط زیست و اقلیم منطقه ضروری است، بلکه بخشی از زیست اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی که در حاشیه آن زندگی می‌کنند را هم دستخوش تحول قرار می‌دهد و در سال‌های گذشته باعث مهاجرت به شهرها شده است.
از سوی دیگر عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه اسفندماه سال گذشته در مراسم افتتاحیه «همایش ملی دیپلماسی آب و فرصت‌های هیدروپليتیک غرب آسیا» گفت: سیاست کلان کشور در این است که جلوی خروج آب از کشور را بگیریم؛ البته به معنای این نیست که باعث تشنگی همسایگان‌مان شویم، ولی این موضوع احتیاج به یک مدیریت دارد.
آیا این سیاست جدی گرفته و به صورت دستورالعملی صریح و لازم‌الاجرا پیگیری می‌شود؟ در واقع وقتی از بحران آب سخن می‌گوییم و از شهروندان می‌خواهیم حتی مراقب یک قطره آب هم باشند، آیا به میلیاردها مترمکعب آبی که در نتیجه عدم مدیریت به طور مستقیم از طریق رودخانه‌ها یا غیرمستقیم از طریق آب مجازی محصولات مختلف از کشور خارج می‌شود و البته همراه خود «خاک» را هم می‌برد، فکر می‌کنیم؟ هیچ آماری در دست نیست که بتوان با آن میزان خسارت مالی ناشی از هدررفت آب با خروج از کشور را اندازه گرفت. هزینه و سرمایه‌ای که در ابعاد کلان‌تر هرگز قابل بازگرداندن به خزانه ملی نیست. کسانی که از کشور خارج می‌شوند، دست به یک «انتخاب» می‌زنند و امکان ممانعت از آن مقدور نیست، در حالی که آب نه با انتخاب خود، بلکه با کوتاهی ما در مدیریت از کشور خارج می‌شود و امکان بازگشت آن نیست. مشکلات و بحران‌های محیط ‌زیست این‌چنین به هم گره خورده‌اند و نمی‌توان برای هر کدام راه‌حل و نسخه‌ای جداگانه پیچید. مدیریت رواناب‌ها و ممانعت از خروج میلیون‌ها مترمکعب آب از کشور کمتر از چندصدهزارتومانی که تحت عنوان عوارض خروج از کشور از مسافران اخذ می‌شود، اهمیت ندارد. اما چرا همه چشم بر این حقیقت‌ها بسته‌ایم و مدام بدون ارائه راهکار و با تعجب از چرایی بروز بحران آب حرف می‌زنیم؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها