|

اساطير اصيل

پيام حيدرقزويني

«مردن» آرتور شنيتسلر با ترجمه علي‌اصغر حداد يكي از كتاب‌هايي است كه به‌زودی توسط نشر ماهي به چاپ خواهد رسيد. آرتور شنيتسلر نويسنده اتريشي آغاز قرن بيستم است و حداد پيش‌تر آثار ديگري از او مثل مجموعه‌داستان «ديگري» (نشر ماهي) و همچنين دو داستان «بازي در سپيده‌دم» و «رؤیا» (در قالب يك كتاب در نشر نيلوفر) را ترجمه كرده بود. شنيتسلر يكي از نويسندگان آغازگر ادبيات مدرن است كه سال‌ها پيش توسط صادق هدايت به خوانندگان فارسي‌زبان معرفي شده بود. هدايت داستان «كور و برادرش» را از شنيتسلر ترجمه كرده كه در كتاب «نوشته‌هاي پراكنده» آمده است. شنيتسلر علاقه زيادي به روانکاوی و فرويد داشته و داستان بلند «مردن» نيز از اولين داستان‌هايي است كه به زبان آلماني و با نگاهي روانكاوانه نوشته شده است. شنيتسلر در زمان نوشتن اين داستان سي‌ساله بوده است. «پدرو پارامو»ي خوان رالفو نيز با ترجمه كاوه ميرعباسي به‌زودی توسط نشر ماهي به چاپ خواهد رسيد. خوان رولفو از تأثیرگذارترین و مهم‌ترين نويسندگان ادبيات آمريكاي لاتين به شمار مي‌رود. «پدرو پارامو» پيش‌تر با ترجمه احمد گلشيري به فارسي ترجمه شده بود. «يك فنجان چاي» از كاترين منسفيلد با ترجمه نرگس انتخابي و «با هم، همين و بس» از آنا گاوالدا با ترجمه ناهيد فروغان از ديگر آثاري است كه در حوزه ادبيات جهان به‌زودي توسط نشر ماهي به چاپ مي‌رسند.
سايه‌هاي كافكا
تازه‌ترين ترجمه ناصر غياثي نشان مي‌دهد كه دغدغه فرانتس كافكا همچنان با اوست. «كافكا در خاطره‌ها» با عنوان فرعي «از دبستان تا گورستان»، عنوان كتابي است از هانس‌گِرد كوخ كه هم‌زمان با نمايشگاه كتاب امسال با ترجمه ناصر غياثي توسط نشر نو منتشر شده است. كافكا از آن دست نويسندگاني است كه هنوز زواياي كشف‌نشده زيادي در زندگي و آثارش وجود دارد و به این خاطر تقريبا هميشه مي‌توان كتاب‌هايي تازه درباره او يافت. از كافكا دست‌نوشته‌هاي روزانه و نامه‌هاي زيادي به‌جامانده كه برخي به فارسي هم ترجمه شده‌اند اما «كافكا در خاطره‌ها» كتابي متفاوت درباره اوست. اين‌بار نه با خاطرات يا دست‌نوشته‌هاي كافكا بلكه با خاطرات ديگران درباره او روبه‌روييم. در اين كتاب، از خدمتكار خانه و كارآموز مغازه پدر گرفته تا همكلاسي‌هاي دوران مدرسه و همكاران و ناشران و دوستانش، همگي خاطرات خود از كافكا را روايت كرده‌اند. قرار‌گرفتن اين روايت‌ها در كنار يكديگر باعث شده تصويري جان‌دار از كافكا به دست داده شود. در بخشي از روايت فليكس ولچ، با عنوان «كافكا جان باخته است»، مي‌خوانيم: «كافكا در آثارش حقيقتي نو آفريد، فضايي تازه و خاص خودش، پاك‌تر و سردتر و سخت‌گيرانه‌تر از حقيقت ما؛ منتها تصوير و بيان حقيقت ما كه نخبه نظاره آن را به‌گونه‌ای بي‌همتا به قالبي نو درآورد. اين جهان تازه به‌آسانی و براي هركسي قابل دستيابي نيست و اغلب به نظر كساني كه در بيرون از آن ايستاده‌اند، جهاني عجيب و يا حتا بي‌معنا است. اما بااین‌حال پلي وجود دارد، يك در ورودي كه به روي همه باز است و آن فرم است. دقيق‌تر بگويم: ريتم و موسيقي زبان او، ساختمان سحرآميز دوره‌هاي مختلف كاري‌اش كه بي‌اندازه زيبايند، ساختماني كه خواننده را مسحور خويش مي‌سازد و بيش از او شنونده را با اجباري تزلزل‌ناپذير و وقتي فرانتس كافكا خودش براي ما مي‌خواند با قدرتي عظيم... زبانش پاك و قاطع است، سبكش ضرب‌آهنگ‌دار و آهنگين. و همين پيوند هنگامه منطق و موسيقي‌ست كه سحر زبانش را مي‌سازد. فرانتس كافكا يكي از شناخته‌شده‌ترين كساني است كه به زبان آلماني مسلط است. اما آن روحي كه به اين زبان مي‌نويسد، سراپا كليمي است. محروميتش كليمي است...». فليكس ولچ در سال 1903 به‌واسطه ماكس برود با كافكا آشنا شده بود و تا زمان مرگ كافكا از دوستان نزديكش به‌شمار مي‌رفت.
در ميان كتاب‌هايي كه به‌تازگي به‌ چاپ رسيده‌اند به آثار ديگري هم مي‌توان اشاره كرد كه ردپايي از كافكا در آنها وجود دارد. يكي از اين كتاب‌ها، رماني است از گرت اشنايدر با عنوان «عروسك كافكا» كه با ترجمه محمد همتي توسط نشر نو منتشر شد و بعد با فاصله كمي به چاپ دوم رسيد. در اين رمان، فرانتس كافكا شخصيت محوري روايت است و گرت اشنايدر تصويري از زندگي، آثار و دوران كافكا ارائه داده و البته در روايت او تخيل نيز نقش مهمي دارد.
درس‌هاي مارسل پروست
«هفت‌درس مارسل پروست» از لورانس گرونيه، كتابي است كه اين روزها به كوشش اصغر نوري و توسط نشر مركز منتشر شده است. شايد عجيب به‌نظر برسد كه چرا اين كتاب به كوشش اصغر نوري و نه به ترجمه او منتشر شده است، نكته در ساختار اين كتاب نهفته است. لورانس گرونيه داروساز است و از علاقه‌مندان به پروست. او در طول يك‌سال بخش‌هايي از «در جستجوي زمان از دست رفته» را يك‌بار در هفته در پاركي نزديك خانه‌اش مي‌خواند و به‌عبارت بهتر اجرا مي‌كرد. خبر اين اجراها به طور وسيع پخش شد و بعد گرونيه به شهرها و حتي كشورهاي ديگر دعوت شد تا اجراها و كنفرانس‌هايش را در جاهاي ديگر هم برگزار كند. «هفت‌درس مارسل پروست» درواقع حاصل همين سفرها و اجراهاست. گرونيه در اين كتاب دويست‌وسي تكه از «در جستجو...» را انتخاب كرده و براي هر تكه عنواني نوشته است. بين تكه‌هاي پروست، او سه بريده از سه كتاب هم جاي داده است: «هزارويك‌شب»، «قصه‌هاي لافونتن» و «خاطرات پس از مرگ» شاتوبريان. اصغر نوري در واقع اين عنوان‌ها و توضيح‌هاي اول كتاب و بخشي از نقل از شاتوبريان را ترجمه كرده و همه تكه‌هاي پروست را از ترجمه مهدي سحابي گرفته است. خود او در‌اين‌باره نوشته:‌ «من در اين كتاب بيشتر پژوهشگر بودم تا مترجم. گرونيه هم بيشتر پژوهشگر اين كتاب است تا نويسنده‌اش. اين كتاب، كتاب مارسل پروست و مهدي سحابي است».
يكي از رمان‌هاي مهم انگليسي كه در اين مدت به‌چاپ رسيده، «پايان رابطه» گراهام گرين با ترجمه احد عليقليان است كه اين روزها از طرف نشر نو منتشر شده است. البته اين رمان پيش‌تر با همين ترجمه توسط نشر كتاب‌پارسه هم به چاپ رسيده بود اما اين چاپ اول نشر نو است و پيشگفتاري هم كه مترجم نوشته مربوط به چاپ جديد كتاب است. گراهام گرين از نويسندگان مشهور قرن بيستم انگلستان است و در گونه‌هاي مختلف ادبي و نوشتاري آثاري منتشر كرده است. از گراهام گرين 22 رمان، 7 نمايشنامه، 12فيلم‌‌نامه، 4 كتاب ويژه كودكان، 2 زندگينامه شخصي، چند مجموعه داستان كوتاه، چند مجموعه مقالات انتقادي، يك كتاب شعر و تعداد بسياري نقد فيلم به جا مانده است. عمده شهرت گرين به خاطر رمان‌هاي اوست كه «پايان رابطه» هم يكي از آنها به‌شمار مي‌رود. اين رمان در سال 1951 منتشر شد كه به نوشته مترجم، «حكايت بي‌پيرايه شور عشق» است و جايگاهي يگانه در ميان آثار گرين دارد. «پايان رابطه» را يك رمان‌نويس روايت مي‌كند اما اين روايت نه درباره نوشتن، بلكه درباره تلاقي عشق و ايمان است.
«از غبار بپرس» جان فانته با ترجمه بابك تبرايي رماني است كه به‌تازگي توسط نشر چشمه منتشر شده است. اين رمان از آثار مهم فانته به‌شمار مي‌رود و درواقع بخشي از چهارگانه «سرگذشت آرتورو بانديني» است. «جاده لس‌آنجلس»، «تا بهار صبر كن» و «بانديني» سه رمان ديگر اين چهارگانه‌اند و البته اين چهار رمان به رغم شباهت‌هايي كه در آنها وجود دارد هريك ساختاري مستقل از هم دارند و مي‌توان آنها را به عنوان اثري مستقل در نظر گرفت. فانته از نويسندگان قرن بيستم آمريكا است كه البته شهرت اصلي‌اش بعد از مرگش به وجود آمد و از اين‌نظر نويسنده‌اي بداقبال به‌شمار مي‌رود. «از غبار بپرس» روايت زندگي نابغه‌اي بيست‌ساله است كه در پي يافتن عشق و شهرت و ثروت راهي لس‌آنجلس مي‌شود. اين رمان اولين‌بار در سال 1939 منتشر شده بود.
«آيدا» از گرترود استاين رماني است كه توسط فهيمه زاهدي ترجمه شده و از طرف نشر نيلوفر به ‌چاپ رسيده است. استاين در سال 1874 در خانواده‌اي يهودي و آلماني‌تبار در پنسيلوانياي آمريكا متولد شد. استاين در گونه‌هاي مختلف نوشتاري مثل داستان، شعر، نمايشنامه و اپرا آثاري خلق كرده و اولين كتابش با نام «سه‌زندگي» در سال 1905 به‌ چاپ رسيد. در بخشي از مقدمه مترجم درباره شيوه نوشتن استاين مي‌خوانيم: «شيوه استاين در نوشتار به‌گونه‌اي چشمگير خودايستا و بي‌اعتنا به هرگونه داوري از سوي جامعه است، ازاين‌رو با مخاطب است كه چگونه فكري و چگونه حسي در برابر نوشتار او داشته باشد. نوشته‌هاي استاين آهنگين و يكپارچه است و از عواطفي چون ترس، خشم و اشتياق نشاني در آن‌ها يافت نمي‌شود. او با كاربرد واژگاني ساده كاربست واژگان ساختگي را گريزي به عاطفه‌گرايي دنباله‌روانه مي‌دانست.»
«سنگ‌نبشته‌اي براي گور يك جاسوس» از اريك امبلر رمان ديگري است كه با ترجمه رامين آذربهرام توسط نشر نيلوفر منتشر شده است. اريك امبلر در سال 1909 در لندن متولد شد. او در آغاز مثل بسياري ديگر از روشنفكران و نويسندگان هم‌دوره‌اش به كمونيسم گرايش يافت اما بعدها اين گرايش را از دست داد و آثاري هم درباره محاكمات فرمايشي استالين نوشت. «سنگ‌نبشته‌اي...»، يكي از خواندني‌ترين داستان‌هاي امبلر به‌شمار مي‌رود و اثري كلاسيك در ادبيات جاسوسي به‌شمار مي‌رود. روايت امبلر در اين رمان كتاب پركشش و همراه با طنزي استثنايي است و اين ويژگي‌ها باعث شده تا اين رمان به يكي از آثار مهم ژانر تريلر بدل شود. ژان تولي يكي از نويسندگان معاصر فرانسوي است كه به‌تازگي رمان «مغازه خودكشي» او با ترجمه احسان كرم‌ويسي در نشر چشمه به‌ چاپ رسيده است. «مغازه خودكشي» را مي‌توان داستاني در ژانر فانتزي سياه دانست كه بعد از انتشارش در سال 2007، با استقبال زيادي مواجه شد. «مغازه خودكشي» هجوي است درباره مرگ و اميد و نويسنده در آن با مرگ و خودكشي شوخي كرده است. مترجم در بخشي از مقدمه‌اش درباره اين رمان نوشته: «داستان در زمان و مكان نامشخصي اتفاق مي‌افتد؛ دوره‌اي آخرالزماني كه انسان‌ها بسياري از منابع طبيعي را نابود كرده‌اند. زماني كه ديگر گلي نيست و هوا بسيار آلوده است. خودكشي عادي و شادي غيرعادي است. مردم افسرده و ماليخوليايي براي پايان‌دادن به عذاب زندگي‌شان به مغازه خودكشي مي‌آيند و خانواده تواچ، صاحبان مغازه، تمام تلاش‌شان را در خدمت‌گزاري به مشتريان خود صرف مي‌كنند.»
از نگاه بورخس
خورخه لوئيس بورخس از مهم‌ترين نويسندگان ادبيات آمريكاي لاتين است كه در ايران هم به خوبي شناخته شده و آثاري از او به فارسي ترجمه شده است. به‌تازگي واپسين گفت‌وگوي بورخس به همراه دو گفت‌وشنود ديگر از او در كتابي با عنوان «خورخه لوئيس بورخس» با ترجمه شايسته پيران توسط نشر ني منتشر شده است. گفت‌وگوهاي حاضر در اين كتاب به اين شرح‌اند: «اساطير اصيل» گفت‌وگو با ريچارد برگين، «بورخس و من» گفت‌وگو با دنيل بورن و استيون كيپ و چارلز سيلور و «واپسين گفت‌وگو» كه توسط گلوريا لوپز لكيوب انجام شده است. بورخس در اين گفت‌وگوها درباره موضوعات مختلفي صحبت كرده است و مي‌توان بسياري از نظرات و ايده‌هاي او را در اين كتاب يافت. در ابتداي كتاب مقدمه‌اي با عنوان «سخني از بورخس» آمده كه در بخشي از آن مي‌خوانيم: «سرنوشت (كه به آنم اعتقادي ندارم) لذت‌هاي بي‌شماري براي من رقم زده كه يكي از آنها لذت گفت‌وگوهاي ادبي و متافيزيكي است. چون ممكن است وقتي مي‌گويم ادبي و متافيزيكي، قدري پرمدعا جلوه كنم، بايد روشن سازم كه به نظر من گفت‌وگو نه شكلي از جدل يا تك‌گويي يا جزم‌انديشي از سر خودبزرگ‌بيني، بلكه نوعي كندوكاو مشترك است...».
«حلبي‌آبادِ» سزار آيرا را ونداد جليلي ترجمه كرده و نشر چشمه به‌تازگي آن را به چاپ رسانده است. «حلبي‌آباد» از رمان‌هاي مهم و تفكربرانگيز سزار آيرا است و ويژگي‌هاي اصلي قصه‌گويي آيرا در اين كتاب هم ديده مي‌شود.
«حلبي‌آباد» از نمونه‌هاي قابل‌توجه سبك قصه‌گويي آيرا است و او در اينجا شيوه‌اي خاص از روايت را مورد استفاده قرار داده است. مترجم موخره‌اي براي كتاب نوشته و در بخشي از آن درباره شيوه روايت آيرا در اين اثر آورده: «در روايت حلبي‌آباد تكنيك‌هايي مانند برداشتن مرز ميان راوي سوم‌شخص داناي كل و راوي اول‌شخصي كه از منظر خودش قصه مي‌گويد، نفوذ روايت در منظرهاي فرعي مانند تلويزيون و گاه مخيله يكي از كاراكترهاي رمان، نقل‌قول غيرمستقيم آزاد، جريان سيال ذهن يا گفتار دروني غيرمستقيم آورده است و اين تكنيك‌ها را به اختصار (نقل‌قول غيرمستقيم آزاد را بيشتر و مكرر آورده است كه البته تكنيكي كلاسيك‌تر است) و به شيوه‌اي به كار گرفته است كه فرم روايت يكسره در خدمت مفهوم رمان باشد و به‌جاي آن‌كه رمان را نزديك نظريه‌هاي روايي ببرد، از تسلطش بر آن‌ها بهره مي‌برد تا مفهوم و نيز قصه را جان‌دارتر بسازد.»

«مردن» آرتور شنيتسلر با ترجمه علي‌اصغر حداد يكي از كتاب‌هايي است كه به‌زودی توسط نشر ماهي به چاپ خواهد رسيد. آرتور شنيتسلر نويسنده اتريشي آغاز قرن بيستم است و حداد پيش‌تر آثار ديگري از او مثل مجموعه‌داستان «ديگري» (نشر ماهي) و همچنين دو داستان «بازي در سپيده‌دم» و «رؤیا» (در قالب يك كتاب در نشر نيلوفر) را ترجمه كرده بود. شنيتسلر يكي از نويسندگان آغازگر ادبيات مدرن است كه سال‌ها پيش توسط صادق هدايت به خوانندگان فارسي‌زبان معرفي شده بود. هدايت داستان «كور و برادرش» را از شنيتسلر ترجمه كرده كه در كتاب «نوشته‌هاي پراكنده» آمده است. شنيتسلر علاقه زيادي به روانکاوی و فرويد داشته و داستان بلند «مردن» نيز از اولين داستان‌هايي است كه به زبان آلماني و با نگاهي روانكاوانه نوشته شده است. شنيتسلر در زمان نوشتن اين داستان سي‌ساله بوده است. «پدرو پارامو»ي خوان رالفو نيز با ترجمه كاوه ميرعباسي به‌زودی توسط نشر ماهي به چاپ خواهد رسيد. خوان رولفو از تأثیرگذارترین و مهم‌ترين نويسندگان ادبيات آمريكاي لاتين به شمار مي‌رود. «پدرو پارامو» پيش‌تر با ترجمه احمد گلشيري به فارسي ترجمه شده بود. «يك فنجان چاي» از كاترين منسفيلد با ترجمه نرگس انتخابي و «با هم، همين و بس» از آنا گاوالدا با ترجمه ناهيد فروغان از ديگر آثاري است كه در حوزه ادبيات جهان به‌زودي توسط نشر ماهي به چاپ مي‌رسند.
سايه‌هاي كافكا
تازه‌ترين ترجمه ناصر غياثي نشان مي‌دهد كه دغدغه فرانتس كافكا همچنان با اوست. «كافكا در خاطره‌ها» با عنوان فرعي «از دبستان تا گورستان»، عنوان كتابي است از هانس‌گِرد كوخ كه هم‌زمان با نمايشگاه كتاب امسال با ترجمه ناصر غياثي توسط نشر نو منتشر شده است. كافكا از آن دست نويسندگاني است كه هنوز زواياي كشف‌نشده زيادي در زندگي و آثارش وجود دارد و به این خاطر تقريبا هميشه مي‌توان كتاب‌هايي تازه درباره او يافت. از كافكا دست‌نوشته‌هاي روزانه و نامه‌هاي زيادي به‌جامانده كه برخي به فارسي هم ترجمه شده‌اند اما «كافكا در خاطره‌ها» كتابي متفاوت درباره اوست. اين‌بار نه با خاطرات يا دست‌نوشته‌هاي كافكا بلكه با خاطرات ديگران درباره او روبه‌روييم. در اين كتاب، از خدمتكار خانه و كارآموز مغازه پدر گرفته تا همكلاسي‌هاي دوران مدرسه و همكاران و ناشران و دوستانش، همگي خاطرات خود از كافكا را روايت كرده‌اند. قرار‌گرفتن اين روايت‌ها در كنار يكديگر باعث شده تصويري جان‌دار از كافكا به دست داده شود. در بخشي از روايت فليكس ولچ، با عنوان «كافكا جان باخته است»، مي‌خوانيم: «كافكا در آثارش حقيقتي نو آفريد، فضايي تازه و خاص خودش، پاك‌تر و سردتر و سخت‌گيرانه‌تر از حقيقت ما؛ منتها تصوير و بيان حقيقت ما كه نخبه نظاره آن را به‌گونه‌ای بي‌همتا به قالبي نو درآورد. اين جهان تازه به‌آسانی و براي هركسي قابل دستيابي نيست و اغلب به نظر كساني كه در بيرون از آن ايستاده‌اند، جهاني عجيب و يا حتا بي‌معنا است. اما بااین‌حال پلي وجود دارد، يك در ورودي كه به روي همه باز است و آن فرم است. دقيق‌تر بگويم: ريتم و موسيقي زبان او، ساختمان سحرآميز دوره‌هاي مختلف كاري‌اش كه بي‌اندازه زيبايند، ساختماني كه خواننده را مسحور خويش مي‌سازد و بيش از او شنونده را با اجباري تزلزل‌ناپذير و وقتي فرانتس كافكا خودش براي ما مي‌خواند با قدرتي عظيم... زبانش پاك و قاطع است، سبكش ضرب‌آهنگ‌دار و آهنگين. و همين پيوند هنگامه منطق و موسيقي‌ست كه سحر زبانش را مي‌سازد. فرانتس كافكا يكي از شناخته‌شده‌ترين كساني است كه به زبان آلماني مسلط است. اما آن روحي كه به اين زبان مي‌نويسد، سراپا كليمي است. محروميتش كليمي است...». فليكس ولچ در سال 1903 به‌واسطه ماكس برود با كافكا آشنا شده بود و تا زمان مرگ كافكا از دوستان نزديكش به‌شمار مي‌رفت.
در ميان كتاب‌هايي كه به‌تازگي به‌ چاپ رسيده‌اند به آثار ديگري هم مي‌توان اشاره كرد كه ردپايي از كافكا در آنها وجود دارد. يكي از اين كتاب‌ها، رماني است از گرت اشنايدر با عنوان «عروسك كافكا» كه با ترجمه محمد همتي توسط نشر نو منتشر شد و بعد با فاصله كمي به چاپ دوم رسيد. در اين رمان، فرانتس كافكا شخصيت محوري روايت است و گرت اشنايدر تصويري از زندگي، آثار و دوران كافكا ارائه داده و البته در روايت او تخيل نيز نقش مهمي دارد.
درس‌هاي مارسل پروست
«هفت‌درس مارسل پروست» از لورانس گرونيه، كتابي است كه اين روزها به كوشش اصغر نوري و توسط نشر مركز منتشر شده است. شايد عجيب به‌نظر برسد كه چرا اين كتاب به كوشش اصغر نوري و نه به ترجمه او منتشر شده است، نكته در ساختار اين كتاب نهفته است. لورانس گرونيه داروساز است و از علاقه‌مندان به پروست. او در طول يك‌سال بخش‌هايي از «در جستجوي زمان از دست رفته» را يك‌بار در هفته در پاركي نزديك خانه‌اش مي‌خواند و به‌عبارت بهتر اجرا مي‌كرد. خبر اين اجراها به طور وسيع پخش شد و بعد گرونيه به شهرها و حتي كشورهاي ديگر دعوت شد تا اجراها و كنفرانس‌هايش را در جاهاي ديگر هم برگزار كند. «هفت‌درس مارسل پروست» درواقع حاصل همين سفرها و اجراهاست. گرونيه در اين كتاب دويست‌وسي تكه از «در جستجو...» را انتخاب كرده و براي هر تكه عنواني نوشته است. بين تكه‌هاي پروست، او سه بريده از سه كتاب هم جاي داده است: «هزارويك‌شب»، «قصه‌هاي لافونتن» و «خاطرات پس از مرگ» شاتوبريان. اصغر نوري در واقع اين عنوان‌ها و توضيح‌هاي اول كتاب و بخشي از نقل از شاتوبريان را ترجمه كرده و همه تكه‌هاي پروست را از ترجمه مهدي سحابي گرفته است. خود او در‌اين‌باره نوشته:‌ «من در اين كتاب بيشتر پژوهشگر بودم تا مترجم. گرونيه هم بيشتر پژوهشگر اين كتاب است تا نويسنده‌اش. اين كتاب، كتاب مارسل پروست و مهدي سحابي است».
يكي از رمان‌هاي مهم انگليسي كه در اين مدت به‌چاپ رسيده، «پايان رابطه» گراهام گرين با ترجمه احد عليقليان است كه اين روزها از طرف نشر نو منتشر شده است. البته اين رمان پيش‌تر با همين ترجمه توسط نشر كتاب‌پارسه هم به چاپ رسيده بود اما اين چاپ اول نشر نو است و پيشگفتاري هم كه مترجم نوشته مربوط به چاپ جديد كتاب است. گراهام گرين از نويسندگان مشهور قرن بيستم انگلستان است و در گونه‌هاي مختلف ادبي و نوشتاري آثاري منتشر كرده است. از گراهام گرين 22 رمان، 7 نمايشنامه، 12فيلم‌‌نامه، 4 كتاب ويژه كودكان، 2 زندگينامه شخصي، چند مجموعه داستان كوتاه، چند مجموعه مقالات انتقادي، يك كتاب شعر و تعداد بسياري نقد فيلم به جا مانده است. عمده شهرت گرين به خاطر رمان‌هاي اوست كه «پايان رابطه» هم يكي از آنها به‌شمار مي‌رود. اين رمان در سال 1951 منتشر شد كه به نوشته مترجم، «حكايت بي‌پيرايه شور عشق» است و جايگاهي يگانه در ميان آثار گرين دارد. «پايان رابطه» را يك رمان‌نويس روايت مي‌كند اما اين روايت نه درباره نوشتن، بلكه درباره تلاقي عشق و ايمان است.
«از غبار بپرس» جان فانته با ترجمه بابك تبرايي رماني است كه به‌تازگي توسط نشر چشمه منتشر شده است. اين رمان از آثار مهم فانته به‌شمار مي‌رود و درواقع بخشي از چهارگانه «سرگذشت آرتورو بانديني» است. «جاده لس‌آنجلس»، «تا بهار صبر كن» و «بانديني» سه رمان ديگر اين چهارگانه‌اند و البته اين چهار رمان به رغم شباهت‌هايي كه در آنها وجود دارد هريك ساختاري مستقل از هم دارند و مي‌توان آنها را به عنوان اثري مستقل در نظر گرفت. فانته از نويسندگان قرن بيستم آمريكا است كه البته شهرت اصلي‌اش بعد از مرگش به وجود آمد و از اين‌نظر نويسنده‌اي بداقبال به‌شمار مي‌رود. «از غبار بپرس» روايت زندگي نابغه‌اي بيست‌ساله است كه در پي يافتن عشق و شهرت و ثروت راهي لس‌آنجلس مي‌شود. اين رمان اولين‌بار در سال 1939 منتشر شده بود.
«آيدا» از گرترود استاين رماني است كه توسط فهيمه زاهدي ترجمه شده و از طرف نشر نيلوفر به ‌چاپ رسيده است. استاين در سال 1874 در خانواده‌اي يهودي و آلماني‌تبار در پنسيلوانياي آمريكا متولد شد. استاين در گونه‌هاي مختلف نوشتاري مثل داستان، شعر، نمايشنامه و اپرا آثاري خلق كرده و اولين كتابش با نام «سه‌زندگي» در سال 1905 به‌ چاپ رسيد. در بخشي از مقدمه مترجم درباره شيوه نوشتن استاين مي‌خوانيم: «شيوه استاين در نوشتار به‌گونه‌اي چشمگير خودايستا و بي‌اعتنا به هرگونه داوري از سوي جامعه است، ازاين‌رو با مخاطب است كه چگونه فكري و چگونه حسي در برابر نوشتار او داشته باشد. نوشته‌هاي استاين آهنگين و يكپارچه است و از عواطفي چون ترس، خشم و اشتياق نشاني در آن‌ها يافت نمي‌شود. او با كاربرد واژگاني ساده كاربست واژگان ساختگي را گريزي به عاطفه‌گرايي دنباله‌روانه مي‌دانست.»
«سنگ‌نبشته‌اي براي گور يك جاسوس» از اريك امبلر رمان ديگري است كه با ترجمه رامين آذربهرام توسط نشر نيلوفر منتشر شده است. اريك امبلر در سال 1909 در لندن متولد شد. او در آغاز مثل بسياري ديگر از روشنفكران و نويسندگان هم‌دوره‌اش به كمونيسم گرايش يافت اما بعدها اين گرايش را از دست داد و آثاري هم درباره محاكمات فرمايشي استالين نوشت. «سنگ‌نبشته‌اي...»، يكي از خواندني‌ترين داستان‌هاي امبلر به‌شمار مي‌رود و اثري كلاسيك در ادبيات جاسوسي به‌شمار مي‌رود. روايت امبلر در اين رمان كتاب پركشش و همراه با طنزي استثنايي است و اين ويژگي‌ها باعث شده تا اين رمان به يكي از آثار مهم ژانر تريلر بدل شود. ژان تولي يكي از نويسندگان معاصر فرانسوي است كه به‌تازگي رمان «مغازه خودكشي» او با ترجمه احسان كرم‌ويسي در نشر چشمه به‌ چاپ رسيده است. «مغازه خودكشي» را مي‌توان داستاني در ژانر فانتزي سياه دانست كه بعد از انتشارش در سال 2007، با استقبال زيادي مواجه شد. «مغازه خودكشي» هجوي است درباره مرگ و اميد و نويسنده در آن با مرگ و خودكشي شوخي كرده است. مترجم در بخشي از مقدمه‌اش درباره اين رمان نوشته: «داستان در زمان و مكان نامشخصي اتفاق مي‌افتد؛ دوره‌اي آخرالزماني كه انسان‌ها بسياري از منابع طبيعي را نابود كرده‌اند. زماني كه ديگر گلي نيست و هوا بسيار آلوده است. خودكشي عادي و شادي غيرعادي است. مردم افسرده و ماليخوليايي براي پايان‌دادن به عذاب زندگي‌شان به مغازه خودكشي مي‌آيند و خانواده تواچ، صاحبان مغازه، تمام تلاش‌شان را در خدمت‌گزاري به مشتريان خود صرف مي‌كنند.»
از نگاه بورخس
خورخه لوئيس بورخس از مهم‌ترين نويسندگان ادبيات آمريكاي لاتين است كه در ايران هم به خوبي شناخته شده و آثاري از او به فارسي ترجمه شده است. به‌تازگي واپسين گفت‌وگوي بورخس به همراه دو گفت‌وشنود ديگر از او در كتابي با عنوان «خورخه لوئيس بورخس» با ترجمه شايسته پيران توسط نشر ني منتشر شده است. گفت‌وگوهاي حاضر در اين كتاب به اين شرح‌اند: «اساطير اصيل» گفت‌وگو با ريچارد برگين، «بورخس و من» گفت‌وگو با دنيل بورن و استيون كيپ و چارلز سيلور و «واپسين گفت‌وگو» كه توسط گلوريا لوپز لكيوب انجام شده است. بورخس در اين گفت‌وگوها درباره موضوعات مختلفي صحبت كرده است و مي‌توان بسياري از نظرات و ايده‌هاي او را در اين كتاب يافت. در ابتداي كتاب مقدمه‌اي با عنوان «سخني از بورخس» آمده كه در بخشي از آن مي‌خوانيم: «سرنوشت (كه به آنم اعتقادي ندارم) لذت‌هاي بي‌شماري براي من رقم زده كه يكي از آنها لذت گفت‌وگوهاي ادبي و متافيزيكي است. چون ممكن است وقتي مي‌گويم ادبي و متافيزيكي، قدري پرمدعا جلوه كنم، بايد روشن سازم كه به نظر من گفت‌وگو نه شكلي از جدل يا تك‌گويي يا جزم‌انديشي از سر خودبزرگ‌بيني، بلكه نوعي كندوكاو مشترك است...».
«حلبي‌آبادِ» سزار آيرا را ونداد جليلي ترجمه كرده و نشر چشمه به‌تازگي آن را به چاپ رسانده است. «حلبي‌آباد» از رمان‌هاي مهم و تفكربرانگيز سزار آيرا است و ويژگي‌هاي اصلي قصه‌گويي آيرا در اين كتاب هم ديده مي‌شود.
«حلبي‌آباد» از نمونه‌هاي قابل‌توجه سبك قصه‌گويي آيرا است و او در اينجا شيوه‌اي خاص از روايت را مورد استفاده قرار داده است. مترجم موخره‌اي براي كتاب نوشته و در بخشي از آن درباره شيوه روايت آيرا در اين اثر آورده: «در روايت حلبي‌آباد تكنيك‌هايي مانند برداشتن مرز ميان راوي سوم‌شخص داناي كل و راوي اول‌شخصي كه از منظر خودش قصه مي‌گويد، نفوذ روايت در منظرهاي فرعي مانند تلويزيون و گاه مخيله يكي از كاراكترهاي رمان، نقل‌قول غيرمستقيم آزاد، جريان سيال ذهن يا گفتار دروني غيرمستقيم آورده است و اين تكنيك‌ها را به اختصار (نقل‌قول غيرمستقيم آزاد را بيشتر و مكرر آورده است كه البته تكنيكي كلاسيك‌تر است) و به شيوه‌اي به كار گرفته است كه فرم روايت يكسره در خدمت مفهوم رمان باشد و به‌جاي آن‌كه رمان را نزديك نظريه‌هاي روايي ببرد، از تسلطش بر آن‌ها بهره مي‌برد تا مفهوم و نيز قصه را جان‌دارتر بسازد.»

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها