|

قصه رئیس ساختمان سوفیا اینا

پوریا عالمی

بابای سوفیا رئیس ساختمانشان است که تا اینجا عیبی ندارد. مسئله اینجاست که او معتقد به نظریه انکار است.

مثلا همسایه‌ها می‌آیند می‌گویند اوستا سقف پشت‌بام داره چکه می‌کنه.
بابای سوفیا می‌گوید: چکه؟ این نمه. خشک میشه.
شش ماه پیش سقف ریخت.
همسایه‌ها می‌گویند مصرف گاز ساختمان زیاد است و کسی هم پول گاز را نمی‌دهد.
بابای سوفیا می‌گوید: گاز، باد هواست.
شش ماه پیش گاز قطع شد.
همسایه‌ها می‌گویند برق اتصالی کرده.
بابای سوفیا می‌گوید: یه جرقه که این حرف‌ها رو نداره. فکر کنید فشفشه است.
ساختمان چهار ماه پیش آتش گرفت و نصفش سوخت.
همسایه‌ها می‌گویند ساکنان واحد 22 با هم دعوا می‌کنند و ماهیتابه به هم پرت می‌کنند.
بابای سوفیا می‌گوید: زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند.
همسایه‌ها با هم دعواشان شده و هر روز فحش‌وفحش‌کاری و زد‌و‌خورد است.
بابای سوفیا می‌گوید: نباید پای پلیس به ساختمان باز شود... وگرنه اهل محل بهمان می‌خندند.
اهل محل می‌گویند شما باید در نظافت کوچه شرکت کنید و آشغال تولید نکنید.
بابای سوفیا می‌گوید: ما به کوچه شما کاری نداریم و از پشت‌بام رفت‌وآمد می‌کنیم و نهایتا پرواز می‌کنیم.
اداره آب می‌گوید لوله شما ترکیده و آب به پی ساختمان رفته و خطرناک است.
بابای سوفیا می‌گوید: آب روشنایی است!
و دیشب خانه رمبید و فروریخت. الان سوفیا اینا زیر پل سیدخندان زندگی می‌کنند.
جمع‌بندی
سوفیا... عشقم... همه دانشمندان ما را دزدیدند. چرا بابای تو که این‌قدر دانشمند است دزدیده نمی‌شود که شما نفس راحتی بکشید؟
عاشق در‌به‌در تو؛ میدون دوم

بابای سوفیا رئیس ساختمانشان است که تا اینجا عیبی ندارد. مسئله اینجاست که او معتقد به نظریه انکار است.

مثلا همسایه‌ها می‌آیند می‌گویند اوستا سقف پشت‌بام داره چکه می‌کنه.
بابای سوفیا می‌گوید: چکه؟ این نمه. خشک میشه.
شش ماه پیش سقف ریخت.
همسایه‌ها می‌گویند مصرف گاز ساختمان زیاد است و کسی هم پول گاز را نمی‌دهد.
بابای سوفیا می‌گوید: گاز، باد هواست.
شش ماه پیش گاز قطع شد.
همسایه‌ها می‌گویند برق اتصالی کرده.
بابای سوفیا می‌گوید: یه جرقه که این حرف‌ها رو نداره. فکر کنید فشفشه است.
ساختمان چهار ماه پیش آتش گرفت و نصفش سوخت.
همسایه‌ها می‌گویند ساکنان واحد 22 با هم دعوا می‌کنند و ماهیتابه به هم پرت می‌کنند.
بابای سوفیا می‌گوید: زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند.
همسایه‌ها با هم دعواشان شده و هر روز فحش‌وفحش‌کاری و زد‌و‌خورد است.
بابای سوفیا می‌گوید: نباید پای پلیس به ساختمان باز شود... وگرنه اهل محل بهمان می‌خندند.
اهل محل می‌گویند شما باید در نظافت کوچه شرکت کنید و آشغال تولید نکنید.
بابای سوفیا می‌گوید: ما به کوچه شما کاری نداریم و از پشت‌بام رفت‌وآمد می‌کنیم و نهایتا پرواز می‌کنیم.
اداره آب می‌گوید لوله شما ترکیده و آب به پی ساختمان رفته و خطرناک است.
بابای سوفیا می‌گوید: آب روشنایی است!
و دیشب خانه رمبید و فروریخت. الان سوفیا اینا زیر پل سیدخندان زندگی می‌کنند.
جمع‌بندی
سوفیا... عشقم... همه دانشمندان ما را دزدیدند. چرا بابای تو که این‌قدر دانشمند است دزدیده نمی‌شود که شما نفس راحتی بکشید؟
عاشق در‌به‌در تو؛ میدون دوم

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها