|

قبولي ناپلئوني تزار؟!

سید‌علی طباطبایی

در فضاي جديد بين‌المللي پس از خروج سخت آمريکا از برجام، نه آلمان، نه انگلستان، نه فرانسه و نه حتي چين بلکه روسيه نیز در معرض امتحان و ابتلای سختي قرار گرفته است. اين امتحان سخت روسيه در کلاس درس ايران است. آيا روسيه مي‌تواند از کلاس درس ايران در پسابرجام و پس از خروج آمريکا، نمره قبولي خوبي بگيرد يا اينکه بر سنت ماضي، روس‌ها يا نمره ردي مي‌گيرند يا با بلند‌نظري و چشم‌پوشي ايران، «ناپلئوني» قبول مي‌شوند؛ حتي اگر سرزمين آنها سرزمين «تزارهاي يخي» باشد. روسيه در چهارمين دوره رياست‌جمهوري پوتين به‌تحقيق مي‌خواهد در سطح بين‌المللي خود را بسان ابرقدرتي همانند آمريکا بنماياند اما آيا «روسيه»، از عمق تئوريک و آمادگي پراتيک لازم براي نقش‌آفريني در چنين نقشي در سطح بين‌المللي و تعامل هدفدار با دوستان برخوردار است؟ آيا روسيه در دور چهارم رياست‌جمهوري پوتين مي‌تواند بسان آنچه پوتين در سر دارد، مستقل و مانند يک ابرقدرت رفتار کند يا آنکه در بزنگاه‌هاي مهم تاريخي، در جغرافياهاي خاصي و با توجه به منافع «فقط» روسي، صحنه را به آمريکا واگذار خواهد کرد؟ بايد منتظر ماند و ديد. به خاطر مي‌آورم چند سال پيش در يک کنفرانس بين‌المللي که در پايتخت يکي از کشورهاي اروپايي برگزار مي‌شد، يکي از شرکت‌کنندگان روسي کنفرانس که رئيس يکي از مراکز پژوهشي روسيه بود، در زمان استراحت بين دو نشست کنفرانس، از من درباره نگاه ايران به روسيه سؤال کرد. پاسخ کوتاه من که «مردم ايران و نخبگان ايران» همواره به روسيه به ديده ترديد مي‌نگرند، موجب شد او زمان ديگري براي شنيدن ديدگاه کامل من در اين زمینه دوباره سراغ من آيد. من به او گفتم: «مردم ايران از منظر تاريخي نمي‌توانند اقدامات روسيه در 200 سال اخير را در زمینه اشغال نظامي و تخريب سرزمين‌هاي ايران و کشتار مردم ايران فراموش کنند. از سوي ديگر در تاريخ معاصر نيز کمک‌هاي تسليحاتي ، مالي و سياسي کامل شوروي در تجاوز صدام حسين به ايران، تأخير در انجام کامل نيـروگاه بوشـهر در طول سه دهه، تحويل‌ندادن به‌موقع موشک‌هاي اس 300 در زمان نياز واقعي ايران و احتمال حمله خارجي، رأي به تمامي قطع‌نامه‌هاي ضد ايراني در شوراي امنيت که با رهبري آمريکا و حمايت پشت پرده اسرائيل پيش مي‌رفت، همکاري‌نکردن در تعيين رژيم حقوقي درياي خزر و تلاش براي کاهش سهم ايران، ممانعت از حضور ايران در جمهوري آسياي مرکزي و قفقاز، رقابت براي کاهش سهم ايران در صادرات گاز به ترکيه و اروپا، معاشقه‌هاي پنهاني با اسرائيل عليه ايران و همکاري‌نکردن براي عضويت کامل ايران در سازمان همکاري شانگهاي، فهرست بلندبالايي است.

فهرستی که هر صاحب‌نظري را درباره جهت‌گيري‌هاي بنيادين روسيه در رابطه با ايران دچار ترديد مي‌کند». البته در سه سال اخير فصل نويني در رابطه ايران و روسيه شکل گرفته است که محوريت آن موضوع سوريه است. اجازه عبور بمب‌افکن‌هاي روسی از فراز ايران، استفاده روسيه از حق وتو در موضوع دخالت ايران در يمن به نفع ايران و همکاري با ايران در جنگ عليه داعش در سوريه از نمونه‌هاي اين فصل نوين هستند. اما آيا همکاري روسيه و ايران در موضوع سوريه به معناي اين است که ما بايد ايران و روسيه را «شريک استراتژيک» بدانيم يا اينکه روسيه به همکاري با ايران در موضوع سوريه به عنوان يک «همکاري تاکتيکي و مقطعي» نگاه مي‌کند؛ در‌حالي‌که ايران انتظار شراکت استراتژيک از روسيه را در تمام موضوعات دارد.در يک ماه اخير اسرائيل مبادرت به حملاتي هدفمند به اهدافي در سوريه کرده است که با سکوت پر ابهام روسيه همراه بوده است. همچنين ملاقات اخير بشار اسد با پوتين در سوچي روسيه و اخباري که پس از آن منتشر شده است، نشان مي‌دهد که بايد از اين پس در انتظار تحولاتي جديد در سوريه بود.بنابراين به نظر مي‌رسد روس‌ها بار ديگر بر شيوه مألوف پيشين، پس از رسيدن به خواسته‌هاي خود، بخواهند ايران را از معادلات سوريه حذف کنند. در سوی دیگر چين که با سياست صعود صلح‌آميز (Peaceful Rise) خواهان ارتقای خود در سطح بين‌المللي بدون ايجاد تنش با آمريکا بوده و در رؤياي ايده «چين‌آمريکا» (ChinAmerica) است، بسان اژدهایي ساکت (و نه غران) در موضوع ايران، فانوس خاموش و پس از يک دوره مثلا يک‌ساله ايران را تنها خواهد گذاشت. اتحاديه اروپا و سه کشور مهم آن نيز در «مقام تئوريک و نظر» به مقابله با آمريکا خواهند رفت.به نظر مي‌رسد پس از خروج سخت آمريکا از برجام و مماشات چين، آلمان، انگلستان و فرانسه با آمريکا، آنچه درباره اقدامات و تحريم‌هاي ضدايراني آمريکا اهميت خواهد داشت، موضع‌گيري روس‌ها در له يا عليه اقدامات خصمانه آمريکاست. آيا روس‌هابار ديگر در مقابل آمريکا براي منافع تمام روسي کوتاه خواهند آمد و موجب «شِکوه» ايران خواهند شد. اگر مانند سنت قديمي روسي رفتار کند، ديگر هيچ‌گاه نمي‌توان با روسيه نه به عنوان «شريک استراتژيک» بلکه حتي «همسايه معتمد» برخورد کرد. آيا اين بار تزار روسيه در درس برجام ايران نمره بالايي مي‌گيرد، ناپلئوني قبول مي‌شود يا رد خواهد شد؛ بايد منتظر ماند و ديد.

در فضاي جديد بين‌المللي پس از خروج سخت آمريکا از برجام، نه آلمان، نه انگلستان، نه فرانسه و نه حتي چين بلکه روسيه نیز در معرض امتحان و ابتلای سختي قرار گرفته است. اين امتحان سخت روسيه در کلاس درس ايران است. آيا روسيه مي‌تواند از کلاس درس ايران در پسابرجام و پس از خروج آمريکا، نمره قبولي خوبي بگيرد يا اينکه بر سنت ماضي، روس‌ها يا نمره ردي مي‌گيرند يا با بلند‌نظري و چشم‌پوشي ايران، «ناپلئوني» قبول مي‌شوند؛ حتي اگر سرزمين آنها سرزمين «تزارهاي يخي» باشد. روسيه در چهارمين دوره رياست‌جمهوري پوتين به‌تحقيق مي‌خواهد در سطح بين‌المللي خود را بسان ابرقدرتي همانند آمريکا بنماياند اما آيا «روسيه»، از عمق تئوريک و آمادگي پراتيک لازم براي نقش‌آفريني در چنين نقشي در سطح بين‌المللي و تعامل هدفدار با دوستان برخوردار است؟ آيا روسيه در دور چهارم رياست‌جمهوري پوتين مي‌تواند بسان آنچه پوتين در سر دارد، مستقل و مانند يک ابرقدرت رفتار کند يا آنکه در بزنگاه‌هاي مهم تاريخي، در جغرافياهاي خاصي و با توجه به منافع «فقط» روسي، صحنه را به آمريکا واگذار خواهد کرد؟ بايد منتظر ماند و ديد. به خاطر مي‌آورم چند سال پيش در يک کنفرانس بين‌المللي که در پايتخت يکي از کشورهاي اروپايي برگزار مي‌شد، يکي از شرکت‌کنندگان روسي کنفرانس که رئيس يکي از مراکز پژوهشي روسيه بود، در زمان استراحت بين دو نشست کنفرانس، از من درباره نگاه ايران به روسيه سؤال کرد. پاسخ کوتاه من که «مردم ايران و نخبگان ايران» همواره به روسيه به ديده ترديد مي‌نگرند، موجب شد او زمان ديگري براي شنيدن ديدگاه کامل من در اين زمینه دوباره سراغ من آيد. من به او گفتم: «مردم ايران از منظر تاريخي نمي‌توانند اقدامات روسيه در 200 سال اخير را در زمینه اشغال نظامي و تخريب سرزمين‌هاي ايران و کشتار مردم ايران فراموش کنند. از سوي ديگر در تاريخ معاصر نيز کمک‌هاي تسليحاتي ، مالي و سياسي کامل شوروي در تجاوز صدام حسين به ايران، تأخير در انجام کامل نيـروگاه بوشـهر در طول سه دهه، تحويل‌ندادن به‌موقع موشک‌هاي اس 300 در زمان نياز واقعي ايران و احتمال حمله خارجي، رأي به تمامي قطع‌نامه‌هاي ضد ايراني در شوراي امنيت که با رهبري آمريکا و حمايت پشت پرده اسرائيل پيش مي‌رفت، همکاري‌نکردن در تعيين رژيم حقوقي درياي خزر و تلاش براي کاهش سهم ايران، ممانعت از حضور ايران در جمهوري آسياي مرکزي و قفقاز، رقابت براي کاهش سهم ايران در صادرات گاز به ترکيه و اروپا، معاشقه‌هاي پنهاني با اسرائيل عليه ايران و همکاري‌نکردن براي عضويت کامل ايران در سازمان همکاري شانگهاي، فهرست بلندبالايي است.

فهرستی که هر صاحب‌نظري را درباره جهت‌گيري‌هاي بنيادين روسيه در رابطه با ايران دچار ترديد مي‌کند». البته در سه سال اخير فصل نويني در رابطه ايران و روسيه شکل گرفته است که محوريت آن موضوع سوريه است. اجازه عبور بمب‌افکن‌هاي روسی از فراز ايران، استفاده روسيه از حق وتو در موضوع دخالت ايران در يمن به نفع ايران و همکاري با ايران در جنگ عليه داعش در سوريه از نمونه‌هاي اين فصل نوين هستند. اما آيا همکاري روسيه و ايران در موضوع سوريه به معناي اين است که ما بايد ايران و روسيه را «شريک استراتژيک» بدانيم يا اينکه روسيه به همکاري با ايران در موضوع سوريه به عنوان يک «همکاري تاکتيکي و مقطعي» نگاه مي‌کند؛ در‌حالي‌که ايران انتظار شراکت استراتژيک از روسيه را در تمام موضوعات دارد.در يک ماه اخير اسرائيل مبادرت به حملاتي هدفمند به اهدافي در سوريه کرده است که با سکوت پر ابهام روسيه همراه بوده است. همچنين ملاقات اخير بشار اسد با پوتين در سوچي روسيه و اخباري که پس از آن منتشر شده است، نشان مي‌دهد که بايد از اين پس در انتظار تحولاتي جديد در سوريه بود.بنابراين به نظر مي‌رسد روس‌ها بار ديگر بر شيوه مألوف پيشين، پس از رسيدن به خواسته‌هاي خود، بخواهند ايران را از معادلات سوريه حذف کنند. در سوی دیگر چين که با سياست صعود صلح‌آميز (Peaceful Rise) خواهان ارتقای خود در سطح بين‌المللي بدون ايجاد تنش با آمريکا بوده و در رؤياي ايده «چين‌آمريکا» (ChinAmerica) است، بسان اژدهایي ساکت (و نه غران) در موضوع ايران، فانوس خاموش و پس از يک دوره مثلا يک‌ساله ايران را تنها خواهد گذاشت. اتحاديه اروپا و سه کشور مهم آن نيز در «مقام تئوريک و نظر» به مقابله با آمريکا خواهند رفت.به نظر مي‌رسد پس از خروج سخت آمريکا از برجام و مماشات چين، آلمان، انگلستان و فرانسه با آمريکا، آنچه درباره اقدامات و تحريم‌هاي ضدايراني آمريکا اهميت خواهد داشت، موضع‌گيري روس‌ها در له يا عليه اقدامات خصمانه آمريکاست. آيا روس‌هابار ديگر در مقابل آمريکا براي منافع تمام روسي کوتاه خواهند آمد و موجب «شِکوه» ايران خواهند شد. اگر مانند سنت قديمي روسي رفتار کند، ديگر هيچ‌گاه نمي‌توان با روسيه نه به عنوان «شريک استراتژيک» بلکه حتي «همسايه معتمد» برخورد کرد. آيا اين بار تزار روسيه در درس برجام ايران نمره بالايي مي‌گيرد، ناپلئوني قبول مي‌شود يا رد خواهد شد؛ بايد منتظر ماند و ديد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها