غذای‌گوشت گربه
در اينستاگرام يكي از خبرنگاران صداوسيما، عكس غذاي يك خانواده محروم منتشر شده بود كه آن را شامل گوشت گربه و كلاغ مي‌دانست. او با انتشار شماره كارتي درخواست كمك به اين خانواده و افرادي نظير آن را نيز اعلام كرده بود. سايت خبري جماران نيز اين مطلب را در بخش شبكه‌هاي اجتماعي خود منتشر كرده بود. آن‌طور كه صاحب عكس نوشته است: «این خانواده یکی از ده‌ها خانوار ساکن در روستاهای زابل هستند. بسیاری از این مردم، روزه هم هستند و همچنان به درگاه الهی شکر می‌کنند».ابعاد ناراحت‌كننده اين خبر آن‌قدر گسترده است كه قلب و ذهن بسياري را جريحه‌دار می كند؛ اما بخش مثبت اين خبر و عكس كه احتمالا ديده نمي‌شود، اين نكته راوي است: «دوستان جهادی من مدتی است از خانه و کاشانه کنده‌‌اند و در این منطقه مستقر شده‌اند؛ آنها سعی می‌کنند علاوه بر تأمین بسته‌های غذایی برای مردم محروم و ساخت سرویس بهداشتی و مرمت سقف، طرح‌هایی را برای توانمندشدن اقتصادی این مردم اجرا کنند؛ مثلا جوانان و زنانشان را آموزش دهند؛ یا باغ‌های زیتون و پسته برایشان ایجاد کنند».به‌هرحال اگر كم کاری‌‌هايي از سوي نهادهاي مربوطه و دولت بوده، به نظر مي‌رسد زمان كمك به آنها
رسیده است؛ اما چند نكته درباره اين عكس هست: 1-با اين عكس واكنش‌برانگيز حتما سيل كمك‌ها و احساسات به سوي اين خانواده‌ها سرازير مي‌شود. اميد است كه از گذشته و تجربه‌هايي نظير اين مورد درس گرفته شود و اتفاقاتي نظير زلزله كرمانشاه و سرنوشتی كه كمك‌هاي مردمي پیدا کرده، رخ ندهد.
2- چرا ايشان حساب خودشان را براي دريافت كمك اعلام كرده‌‌اند؟ آيا نهاد ناظري وجود ندارد؟
3- اگر اين عكس تكذيب شود، جزء اتفاق‌هاي خوب است، هرچند نبايد از واقعيت بسياري از محروميت‌ها در اين منطقه به‌راحتي گذشت.
در اينستاگرام يكي از خبرنگاران صداوسيما، عكس غذاي يك خانواده محروم منتشر شده بود كه آن را شامل گوشت گربه و كلاغ مي‌دانست. او با انتشار شماره كارتي درخواست كمك به اين خانواده و افرادي نظير آن را نيز اعلام كرده بود. سايت خبري جماران نيز اين مطلب را در بخش شبكه‌هاي اجتماعي خود منتشر كرده بود. آن‌طور كه صاحب عكس نوشته است: «این خانواده یکی از ده‌ها خانوار ساکن در روستاهای زابل هستند. بسیاری از این مردم، روزه هم هستند و همچنان به درگاه الهی شکر می‌کنند».ابعاد ناراحت‌كننده اين خبر آن‌قدر گسترده است كه قلب و ذهن بسياري را جريحه‌دار می كند؛ اما بخش مثبت اين خبر و عكس كه احتمالا ديده نمي‌شود، اين نكته راوي است: «دوستان جهادی من مدتی است از خانه و کاشانه کنده‌‌اند و در این منطقه مستقر شده‌اند؛ آنها سعی می‌کنند علاوه بر تأمین بسته‌های غذایی برای مردم محروم و ساخت سرویس بهداشتی و مرمت سقف، طرح‌هایی را برای توانمندشدن اقتصادی این مردم اجرا کنند؛ مثلا جوانان و زنانشان را آموزش دهند؛ یا باغ‌های زیتون و پسته برایشان ایجاد کنند».به‌هرحال اگر كم کاری‌‌هايي از سوي نهادهاي مربوطه و دولت بوده، به نظر مي‌رسد زمان كمك به آنها
رسیده است؛ اما چند نكته درباره اين عكس هست: 1-با اين عكس واكنش‌برانگيز حتما سيل كمك‌ها و احساسات به سوي اين خانواده‌ها سرازير مي‌شود. اميد است كه از گذشته و تجربه‌هايي نظير اين مورد درس گرفته شود و اتفاقاتي نظير زلزله كرمانشاه و سرنوشتی كه كمك‌هاي مردمي پیدا کرده، رخ ندهد.
2- چرا ايشان حساب خودشان را براي دريافت كمك اعلام كرده‌‌اند؟ آيا نهاد ناظري وجود ندارد؟
3- اگر اين عكس تكذيب شود، جزء اتفاق‌هاي خوب است، هرچند نبايد از واقعيت بسياري از محروميت‌ها در اين منطقه به‌راحتي گذشت.