|

در تلاقی فلسفه و سیاست

گروه اندیشه: فلسفه جورجو آگامبن با رشته‌ها، سنت‌ها و مباحث گوناگونی سروکار دارد. مرزهای میان آن‌ها را مخدوش می‌کند تا پرسش‌هایی دقیق و انتقادی در فلسفه و سیاست مطرح کند: از قلمرو دین، حقوق و زبان می‌گذرد و پا در بحث‌های سرمایه‌داری، کار، حاکمیت و بحران اقتصادی می‌گذارد. ازاین‌رو، تفکر او منظرهایی تازه برای وارسی وضع موجود جهان می‌گشاید. آگامبن در ایران نیز فیلسوف تقریبا شناخته‌شده‌ای است. با توجه به ابعاد محدود فضای فکری در ایران و فقدان یک سنت دانشگاهی اصیل می‌توان گفت استقبال چشمگیری از نظریه‌اش در ایران شد. در ترجمه و معرفی آرای این فیلسوف ایتالیایی فضای روشنفکری چپ نقش پررنگی داشته است. اگر از سفرش به تهران در سال 1386 و سخنرانی‌اش در دانشگاه شهید بهشتی و انجمن حکمت و فلسفه بگذریم، ترجمه‌های قابل‌توجهی نیز از آثار او به فارسی در دست است که البته در این میان ترجمه‌های پراکنده و ناموثق هم کم نبوده است. اولین ترجمه از آگامبن را مراد فرهادپور به همراه امید مهرگان در مجلد دوم کتاب‌های رخداد در سال ١٣٨٧ منتشر کرد. فرهادپور از ترجمه آگامبن به ترجمه فصل اول از مجلد یکم هوموساکر بسنده کرد. در همان سال‌ها امید مهرگان به همراه صالح نجفی «وسایل بی‌هدف» را نیز ترجمه و منتشر کردند. پویا ایمانی از دیگر مترجمان قابل‌اعتماد آثار آگامبن است که از آن سال‌ها به ترتیب مشغول ترجمه آثار اوست: «کودکی و تاریخ» (1390)، «زبان و مرگ» (1391) و «وضعیت استثنایی» (1395).
آگامبن وجه ممیز جهان معاصر را افول ایده‌ کلاسیک سیاست، فرهنگ مبتذل جامعه نمایش و سلطه نظام‌های حقوقی می‌داند که معرف ایده‌ ما از انسان است. بااین‌حال، نه از جایگاه یک نهیلیست بدبین که فاقد نگاه تاریخی است، بلکه به‌عنوان یک فیلسوف در پی تأسیس نظامی فلسفی است برآمده از دغدغه‌ای معطوف به زمان و زبان. ازاین‌رو، بسیاری از آثار او کاملاً با مفاهیم فلسفی محض سروکار دارند. نظیر کتاب «کودکی و تاریخ» که در آن از خلال دو مقوله استعلایی زمان و زبان با مفهوم تجربه درگیر می‌شود. او از این تجربه تحت عنوان «کودکی» یاد می‌کند که همان توانایی حرف‌زدن یا زبان‌داشتن است. «کودکی» که موضوع این کتاب است، در نظر آگامبن نه داده یا مفروضی ساده است که بتوان جایگاه مشخصی در ترتیب و توالی زمانی برای آن قائل شد، و نه به مرحله یا وضعیت روان‌تنانه‌ای می‌ماند که گونه‌ای روان‌شناسی بتواند آن را همچون یک واقعیت انسانی مستقل از زبان تدوین کند. در این کتاب «کودکی» جایگاه منطقی‌اش را در نمایش رابطه میان زبان و تجربه بازمی‌یابد. آگامبن در «کودکی و تاریخ» بر نوعی تجربه استعلایی دست می‌گذارد که در تفاوت میان زبان و گفتار جای می‌گیرد، تفاوتی که در نظرش نمی‌توان بر آن فائق آمد و هر تاملی درباره زبان باید با آن مواجه شود. آگامبن در این کتاب به ویرانی تجربه انسان مدرن می‌پردازد و آن را ماحصل نهیلیسم ذاتی متافیزیک غربی می‌داند و نشان می‌دهد نمی‌توان از آن عبور کرد مگر با بازگشت به «تجربه زبانی کودکی». درمجموع، برنامه فلسفی آگامبن در این کتاب، به گفته خودش، در حکم ادامه «پروژه فلسفه آینده» والتر بنیامین است که عبارت است از نقطه تلاقی میان مقولات زبانی و مقولات تاریخی.
در همین زمینه در کتاب دیگری با عنوان «زبان و مرگ» که درواقع مجلد دوم «کودکی و تاریخ» است بحث‌های خود را درباره «تجربه زبانی» تکمیل و تدقیق می‌کند. مباحث این کتاب محصول سمیناری هشت‌روزه است که آگامبن در خلال سال‌های 1979 و 1980 در آن شرکت کرد. این کتاب را عموماً هایدگری‌ترین اثر آگامبن می‌دانند که در گفت‌وگو با اندیشه فلسفی هایدگر است. چنان‌که می‌دانیم هایدگر زبان را نوعی مونولوگ می‌داند که فقط با خود سخن می‌گوید و به چیزی جز خودش ارجاع ندارد. از این نظر، زبان پیوسته با خود و درباره خود سخن می‌گوید. اما فضایی که زبان در و به‌واسطه آن با خود سخن می‌گوید، انسان یا دازاین است. آگامبن تا اینجا با هایدگر موافق است. او نیز مثل هایدگر فلسفه را راهی به سوی زبان می‌داند. اما آگامبن در این کتاب مدعی است مرز اندیشه هایدگر را دیده و می‌خواهد آن را پشت‌سر بگذارد. در نظر او تلقی هایدگر از تناهی و زبان گرفتار منفیت متافیزیک است و ازاین‌رو، وظیفه اندیشه معاصر را خطرکردن و فراتررفتن از بنیاد منفی و نهیلیستی سیاست و اخلاق و تدوین مفهومی ایجابی از زبان و مرگ می‌داند. درمجموع می‌توان گفت، این کتاب ساختار فلسفه آگامبن را تبیین می‌کند و جایگاه سیاست، نهیلیسم، متافیزیک، زبان، امر مقدس و اجتماع را در تفکر او نشان می‌دهد.
آثار آگامبن را در سنت‌های فکری متفاوتی می‌توان دنبال کرد و در ادامه کار فیلسوفانی چون ارسطو، هایدگر، اشمیت، بنیامین، آرنت، سیمون وی، گی دبور و فوکو خواند. به‌طورکلی این آثار را می‌توان در تلاقی فلسفه و سیاست دید و ازهمین‌رو برخی آثار او ربط مستقیمی با وقایع روز دارند. برای مثال کتاب «وضعیت استثنایی» (مجلد دوم هوموساکر) ربط مستقیمی دارد به وقایع پس از یازده سپتامبر. ایده‌های آگامبن در این کتاب او را به فیلسوفی مشهور در صحنه سیاست بدل کرد. او مدعی بود «وضعیت استثنایی رو به آن دارد که به پارادایم اصلی حکومت در سیاست معاصر بدل شود». دیری نپایید که بعد از اعلام وضعیت‌ اضطراری ٢٠ نوامبر در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و آمریکا در سال‌های گذشته روشن شد وضعیت استثنایی در دموکراسی‌های غربی به پارادایم معمول حکومت بدل شده است. آرای آگامبن در این زمینه با توجه به آشوب‌های خاورمیانه و انعکاس واقعی آنها در اروپا و آمریکا اهمیتی دوچندان یافتند؛ خاصه آنکه آگامبن در کنار تحلیل خود تک‌جاهایی را برای تولد دوباره سیاست باز می‌گذارد. اما نکته‌ مهم در آثار آگامبن ایستادگی او در برابر موج عظیم ستایش از پیروزی غایی سرمایه‌داری جهانی و لیبرال‌دموکراسی و اصرار اکید او بر امکان سیاستی دیگر، جهان و اجتماعی دیگر است.
گروه اندیشه: فلسفه جورجو آگامبن با رشته‌ها، سنت‌ها و مباحث گوناگونی سروکار دارد. مرزهای میان آن‌ها را مخدوش می‌کند تا پرسش‌هایی دقیق و انتقادی در فلسفه و سیاست مطرح کند: از قلمرو دین، حقوق و زبان می‌گذرد و پا در بحث‌های سرمایه‌داری، کار، حاکمیت و بحران اقتصادی می‌گذارد. ازاین‌رو، تفکر او منظرهایی تازه برای وارسی وضع موجود جهان می‌گشاید. آگامبن در ایران نیز فیلسوف تقریبا شناخته‌شده‌ای است. با توجه به ابعاد محدود فضای فکری در ایران و فقدان یک سنت دانشگاهی اصیل می‌توان گفت استقبال چشمگیری از نظریه‌اش در ایران شد. در ترجمه و معرفی آرای این فیلسوف ایتالیایی فضای روشنفکری چپ نقش پررنگی داشته است. اگر از سفرش به تهران در سال 1386 و سخنرانی‌اش در دانشگاه شهید بهشتی و انجمن حکمت و فلسفه بگذریم، ترجمه‌های قابل‌توجهی نیز از آثار او به فارسی در دست است که البته در این میان ترجمه‌های پراکنده و ناموثق هم کم نبوده است. اولین ترجمه از آگامبن را مراد فرهادپور به همراه امید مهرگان در مجلد دوم کتاب‌های رخداد در سال ١٣٨٧ منتشر کرد. فرهادپور از ترجمه آگامبن به ترجمه فصل اول از مجلد یکم هوموساکر بسنده کرد. در همان سال‌ها امید مهرگان به همراه صالح نجفی «وسایل بی‌هدف» را نیز ترجمه و منتشر کردند. پویا ایمانی از دیگر مترجمان قابل‌اعتماد آثار آگامبن است که از آن سال‌ها به ترتیب مشغول ترجمه آثار اوست: «کودکی و تاریخ» (1390)، «زبان و مرگ» (1391) و «وضعیت استثنایی» (1395).
آگامبن وجه ممیز جهان معاصر را افول ایده‌ کلاسیک سیاست، فرهنگ مبتذل جامعه نمایش و سلطه نظام‌های حقوقی می‌داند که معرف ایده‌ ما از انسان است. بااین‌حال، نه از جایگاه یک نهیلیست بدبین که فاقد نگاه تاریخی است، بلکه به‌عنوان یک فیلسوف در پی تأسیس نظامی فلسفی است برآمده از دغدغه‌ای معطوف به زمان و زبان. ازاین‌رو، بسیاری از آثار او کاملاً با مفاهیم فلسفی محض سروکار دارند. نظیر کتاب «کودکی و تاریخ» که در آن از خلال دو مقوله استعلایی زمان و زبان با مفهوم تجربه درگیر می‌شود. او از این تجربه تحت عنوان «کودکی» یاد می‌کند که همان توانایی حرف‌زدن یا زبان‌داشتن است. «کودکی» که موضوع این کتاب است، در نظر آگامبن نه داده یا مفروضی ساده است که بتوان جایگاه مشخصی در ترتیب و توالی زمانی برای آن قائل شد، و نه به مرحله یا وضعیت روان‌تنانه‌ای می‌ماند که گونه‌ای روان‌شناسی بتواند آن را همچون یک واقعیت انسانی مستقل از زبان تدوین کند. در این کتاب «کودکی» جایگاه منطقی‌اش را در نمایش رابطه میان زبان و تجربه بازمی‌یابد. آگامبن در «کودکی و تاریخ» بر نوعی تجربه استعلایی دست می‌گذارد که در تفاوت میان زبان و گفتار جای می‌گیرد، تفاوتی که در نظرش نمی‌توان بر آن فائق آمد و هر تاملی درباره زبان باید با آن مواجه شود. آگامبن در این کتاب به ویرانی تجربه انسان مدرن می‌پردازد و آن را ماحصل نهیلیسم ذاتی متافیزیک غربی می‌داند و نشان می‌دهد نمی‌توان از آن عبور کرد مگر با بازگشت به «تجربه زبانی کودکی». درمجموع، برنامه فلسفی آگامبن در این کتاب، به گفته خودش، در حکم ادامه «پروژه فلسفه آینده» والتر بنیامین است که عبارت است از نقطه تلاقی میان مقولات زبانی و مقولات تاریخی.
در همین زمینه در کتاب دیگری با عنوان «زبان و مرگ» که درواقع مجلد دوم «کودکی و تاریخ» است بحث‌های خود را درباره «تجربه زبانی» تکمیل و تدقیق می‌کند. مباحث این کتاب محصول سمیناری هشت‌روزه است که آگامبن در خلال سال‌های 1979 و 1980 در آن شرکت کرد. این کتاب را عموماً هایدگری‌ترین اثر آگامبن می‌دانند که در گفت‌وگو با اندیشه فلسفی هایدگر است. چنان‌که می‌دانیم هایدگر زبان را نوعی مونولوگ می‌داند که فقط با خود سخن می‌گوید و به چیزی جز خودش ارجاع ندارد. از این نظر، زبان پیوسته با خود و درباره خود سخن می‌گوید. اما فضایی که زبان در و به‌واسطه آن با خود سخن می‌گوید، انسان یا دازاین است. آگامبن تا اینجا با هایدگر موافق است. او نیز مثل هایدگر فلسفه را راهی به سوی زبان می‌داند. اما آگامبن در این کتاب مدعی است مرز اندیشه هایدگر را دیده و می‌خواهد آن را پشت‌سر بگذارد. در نظر او تلقی هایدگر از تناهی و زبان گرفتار منفیت متافیزیک است و ازاین‌رو، وظیفه اندیشه معاصر را خطرکردن و فراتررفتن از بنیاد منفی و نهیلیستی سیاست و اخلاق و تدوین مفهومی ایجابی از زبان و مرگ می‌داند. درمجموع می‌توان گفت، این کتاب ساختار فلسفه آگامبن را تبیین می‌کند و جایگاه سیاست، نهیلیسم، متافیزیک، زبان، امر مقدس و اجتماع را در تفکر او نشان می‌دهد.
آثار آگامبن را در سنت‌های فکری متفاوتی می‌توان دنبال کرد و در ادامه کار فیلسوفانی چون ارسطو، هایدگر، اشمیت، بنیامین، آرنت، سیمون وی، گی دبور و فوکو خواند. به‌طورکلی این آثار را می‌توان در تلاقی فلسفه و سیاست دید و ازهمین‌رو برخی آثار او ربط مستقیمی با وقایع روز دارند. برای مثال کتاب «وضعیت استثنایی» (مجلد دوم هوموساکر) ربط مستقیمی دارد به وقایع پس از یازده سپتامبر. ایده‌های آگامبن در این کتاب او را به فیلسوفی مشهور در صحنه سیاست بدل کرد. او مدعی بود «وضعیت استثنایی رو به آن دارد که به پارادایم اصلی حکومت در سیاست معاصر بدل شود». دیری نپایید که بعد از اعلام وضعیت‌ اضطراری ٢٠ نوامبر در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و آمریکا در سال‌های گذشته روشن شد وضعیت استثنایی در دموکراسی‌های غربی به پارادایم معمول حکومت بدل شده است. آرای آگامبن در این زمینه با توجه به آشوب‌های خاورمیانه و انعکاس واقعی آنها در اروپا و آمریکا اهمیتی دوچندان یافتند؛ خاصه آنکه آگامبن در کنار تحلیل خود تک‌جاهایی را برای تولد دوباره سیاست باز می‌گذارد. اما نکته‌ مهم در آثار آگامبن ایستادگی او در برابر موج عظیم ستایش از پیروزی غایی سرمایه‌داری جهانی و لیبرال‌دموکراسی و اصرار اکید او بر امکان سیاستی دیگر، جهان و اجتماعی دیگر است.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها