کودک مسئولیتپذیر
فریبرز محمدیفارسانی.پژوهشگر مؤسسه مطالعات کودکی مدرس
با کمی دقت در محیط انسانی پیرامون، آنچه بهطور مشهود خودنمایی میکند، این است که بسیاری از بزرگسالان از مسئولیتپذیری در ابعاد گوناگون خود، درک کامل و صحیحی ندارند. در واقع، بخش عمدهای از جوانان و بزرگسالان، افراد مسئولیتپذیری نیستند؛ چه در قبال خود و چه در قبال دیگران. همانند دیگر صفات موردنیاز برای داشتن یک زندگی فردی و اجتماعی موفق و ثمربخش، جایگاه آموزش و نهادینهسازی این صفت مهم و ضروری نیز دوره اوان کودکی است؛ آموزش مسئولیتپذیری یکی از وظایف ذاتی والدین است و باید از همان سالهای اولیه کودکی در برنامه تربیتی آنان قرار گیرد. بیشک اگر کودکان از اوان کودکی آموزش ببینند، بزرگسالانی مسئول خواهند بود. یکی از راههای آموزش مسئولیتپذیری، سپردن برخی کارهای منزل به کودکان است. داشتن مسئولیت در خانه و مشارکت با اعضای خانواده برای یادگیری «مسئولبودن» به کودکان کمک میکند. سپردن کارهای خانه به کودکان، احترامگذاشتن را هم یاد میدهد؛ احترام به آنچه والدین برایشان انجام میدهند، احترام به وسایل و اسباببازیهایی که در اختیارشان قرار گرفته و احترام به توانایی خودشان برای مشارکت با خانواده. داشتن مقداری استقلال
در انجام کارها، علاوه بر اینکه مسئولیتپذیری را به کودکان آموزش میدهد، موجب میشود آنان به خود متکی شوند. بهترین راه یادگیری مسئولیتپذیری، این است که با ایجاد اندکی استقلال، به کودکان اجازه داده شود با عواقب طبیعی اعمال و رفتار خود مواجه شوند. لازم است کودکان در انجام کارها اشتباه کنند و از آن یاد بگیرند. بهترین زمان اشتباهکردن، همین اوان کودکی است؛ یعنی زمانی که ضرر و زیان ناشی از اشتباه در حداقل ممکن خود است. بنابراین لازم است به کودکان فرصتهایی داده شود تا به تنهایی با مسائل مواجه شوند؛ تصمیم بگیرند و عمل کنند. بهعنوان مثال یکی از بزرگترین مشکلات بزرگسالان درخصوص مسئولیتپذیری، مدیریت پول است. عادتهای خوب مالی باید از کودکی یاد گرفته شوند. برای اولین قدم، باید به کودکان در ارتباط با پسانداز و خرجکردن پول آموزشهایی داده شود. مثلا کودکان باید بتوانند برای مقدار کمی پول که به آنان داده شده تصمیم بگیرند. در همین زمان بهراحتی میتوان کمککردن به دیگران را هم به آنان آموزش داد؛ کودکان یاد میگیرند نهتنها در قبال خود، بلکه در قبال نیازمندان به کمک نیز مسئول باشند و اینگونه، مسئولیتپذیری اجتماعی
آنان نیز تقویت میشود. مسئولیتپذیری اجتماعی، پیشنیاز توسعه یک زندگی اجتماعی مطلوب، باکیفیت و مولد و زیربنای توسعه پایدار کشورهاست. بر این اساس، لازم است آموزش مسئولیتپذیری از اولین محیط انسانی پیرامون یعنی خانواده، آغاز شود و با تدوین سیاستها و طراحی و اجرای برنامههای نظاممند و منسجم در آموزشهای رسمی ادامه یابد؛ در این بین آموزش خانواده بهویژه والدین از ضروریات است.
با کمی دقت در محیط انسانی پیرامون، آنچه بهطور مشهود خودنمایی میکند، این است که بسیاری از بزرگسالان از مسئولیتپذیری در ابعاد گوناگون خود، درک کامل و صحیحی ندارند. در واقع، بخش عمدهای از جوانان و بزرگسالان، افراد مسئولیتپذیری نیستند؛ چه در قبال خود و چه در قبال دیگران. همانند دیگر صفات موردنیاز برای داشتن یک زندگی فردی و اجتماعی موفق و ثمربخش، جایگاه آموزش و نهادینهسازی این صفت مهم و ضروری نیز دوره اوان کودکی است؛ آموزش مسئولیتپذیری یکی از وظایف ذاتی والدین است و باید از همان سالهای اولیه کودکی در برنامه تربیتی آنان قرار گیرد. بیشک اگر کودکان از اوان کودکی آموزش ببینند، بزرگسالانی مسئول خواهند بود. یکی از راههای آموزش مسئولیتپذیری، سپردن برخی کارهای منزل به کودکان است. داشتن مسئولیت در خانه و مشارکت با اعضای خانواده برای یادگیری «مسئولبودن» به کودکان کمک میکند. سپردن کارهای خانه به کودکان، احترامگذاشتن را هم یاد میدهد؛ احترام به آنچه والدین برایشان انجام میدهند، احترام به وسایل و اسباببازیهایی که در اختیارشان قرار گرفته و احترام به توانایی خودشان برای مشارکت با خانواده. داشتن مقداری استقلال
در انجام کارها، علاوه بر اینکه مسئولیتپذیری را به کودکان آموزش میدهد، موجب میشود آنان به خود متکی شوند. بهترین راه یادگیری مسئولیتپذیری، این است که با ایجاد اندکی استقلال، به کودکان اجازه داده شود با عواقب طبیعی اعمال و رفتار خود مواجه شوند. لازم است کودکان در انجام کارها اشتباه کنند و از آن یاد بگیرند. بهترین زمان اشتباهکردن، همین اوان کودکی است؛ یعنی زمانی که ضرر و زیان ناشی از اشتباه در حداقل ممکن خود است. بنابراین لازم است به کودکان فرصتهایی داده شود تا به تنهایی با مسائل مواجه شوند؛ تصمیم بگیرند و عمل کنند. بهعنوان مثال یکی از بزرگترین مشکلات بزرگسالان درخصوص مسئولیتپذیری، مدیریت پول است. عادتهای خوب مالی باید از کودکی یاد گرفته شوند. برای اولین قدم، باید به کودکان در ارتباط با پسانداز و خرجکردن پول آموزشهایی داده شود. مثلا کودکان باید بتوانند برای مقدار کمی پول که به آنان داده شده تصمیم بگیرند. در همین زمان بهراحتی میتوان کمککردن به دیگران را هم به آنان آموزش داد؛ کودکان یاد میگیرند نهتنها در قبال خود، بلکه در قبال نیازمندان به کمک نیز مسئول باشند و اینگونه، مسئولیتپذیری اجتماعی
آنان نیز تقویت میشود. مسئولیتپذیری اجتماعی، پیشنیاز توسعه یک زندگی اجتماعی مطلوب، باکیفیت و مولد و زیربنای توسعه پایدار کشورهاست. بر این اساس، لازم است آموزش مسئولیتپذیری از اولین محیط انسانی پیرامون یعنی خانواده، آغاز شود و با تدوین سیاستها و طراحی و اجرای برنامههای نظاممند و منسجم در آموزشهای رسمی ادامه یابد؛ در این بین آموزش خانواده بهویژه والدین از ضروریات است.