|

پيداشدن حلقه مفقوده

الهام مراد

همکاري کارگروه آموزش انجمن حامي شروع برنامه آموزش ما در دشتياري سيستان‌و‌بلوچستان مصادف شده بود با موج جديدي در زمينه آموزش که ‌به‌سبب فرصت‌هاي گسترش فضاي ديجيتال در کشور راه افتاده بود. گروه‌هاي متعددی به ايجاد کلاس درس‌هاي مجازي فکر مي‌کردند و با روش‌هاي گوناگون محتواهاي آموزشي توليد مي‌کردند. حتي بخش قابل‌توجهي از آن با آرمان عدالت آموزشي نيم‌نگاهي به مناطق کمتر برخوردار کشور داشت.اين شد که در اولين سفرم فهرستی از اين سايت‌ها و اپليکيشن‌ها تهيه کردم تا به دانش‌آموزان و معلمان معرفي کنم. با آنکه زمان زيادي از شروع توليد اين برنامه‌ها نمي‌گذشت، محتواهاي خوبي توليد شده بود و اين من را اميدوار مي‌کرد که بتوانم به دانش‌آموزانم نشان دهم که دنياي ديجيتال دارد اختلاف امکانات را دور مي‌زند و آنها مي‌توانند از بهترين معلم‌هاي کشور استفاده کنند. حتي به اين فکر کرده بودم که مي‌توانيم هر جا که محتواهاي توليد‌شده کافي نبود، خودمان دست‌به‌کار شويم.سفر اول اما اين چشم‌انداز اميد‌بخش را از پيش چشمم کنار زد. اينجا در تهران محتواهاي خوبي توليد مي‌شد، آنجا در نقطه صفر مرزي ايران هم چشم‌هايي به راه رسيدن چنين کلاس‌هاي درس و فيلم‌هاي کمک آموزشي بودند، اما حلقه گمشده‌اي اين وسط بود. اينترنت جوابگوي ساده‌ترين نيازهاي ارتباطي نبود! بعد از من و دوستاني که در آن سفر اين شرايط را تجربه کرديم، بارها دوستان و همکاران ديگري با ايده استفاده از فضاي مجازي براي تسهيل آموزش و تداوم آن پا به دشتياري گذاشتند، اما با گذشت چند سال، تفاوت آشکاري در اين شرايط اتفاق نيفتاد. حتي در گروه‌هايي که در شبکه‌هاي مجازي ساختيم تا ارتباطمان را با همکاران بومي‌مان مستمر کنيم، فقط امکان تبادل متن و فايل‌هاي کم‌حجم بود. غم‌انگيز بود که روزبه‌روز تعداد فيلم‌هاي آموزشي کلاس‌هاي درس خوب شهرهاي بزرگ در فضاي اينترنت بيشتر و بيشتر مي‌شد و حالا ديگر مي‌شد براي هر فصل از هريک از کتاب‌هاي درسي فيلم‌هاي آموزشي رايگاني پيدا کرد؛ اما کساني که مخاطب واقعي اين مطالب بودند امکان استفاده مؤثر از آن را نداشتند. چند ماه پيش که در انجمن حامي صحبت از ابراز تمايل يکي از اپراتورهاي تلفن همراه براي همکاري پيش آمد، همه مايي که چنين تجربياتي داشتيم يک‌صدا گفتيم که فقط افزايش کيفيت اينترنت. اين کاري بود که جز شرکت‌هاي بزرگ ارائه‌کننده اينترنت از کسي ساخته نبود، اما يکي از مهم‌ترين پل‌هايي بود که بايد ساخته مي‌شد؛ پلي که ساختنش براي ما شبيه يک رؤيا بود. حالا خيالم راحت است که بعد از اينکه پلي بنا شود که دشتياري دوست‌داشتني مرا با سختي‌هاي کمتر و کيفيت بيشتر به دنياي بزرگ اينترنت پيوند دهد، مي‌توانم با خيال راحت به دانش‌آموزان امروزم و دانش‌آموزان قديمم که حالا همکاران ما در برنامه‌هاي آموزش هستند، بگويم که دنياي ديجيتال کمبود امکانات را دور زده، مي‌توانم با خيال راحت بگويم که هر آموزشي که فکر کرديد به آن نياز داريد در اين دنياي هزار‌رنگ پيدا مي‌شود. حالا شايد بتوانم به آنها بگويم که خواست و اراده آنها مي‌تواند روي ريلي که فضاي ديجيتال پيش پايشان مي‌گذارد، حرکت کند و هر يک از آنها را به آرزوهايي که براي يادگرفتن در سر دارند، برساند.

همکاري کارگروه آموزش انجمن حامي شروع برنامه آموزش ما در دشتياري سيستان‌و‌بلوچستان مصادف شده بود با موج جديدي در زمينه آموزش که ‌به‌سبب فرصت‌هاي گسترش فضاي ديجيتال در کشور راه افتاده بود. گروه‌هاي متعددی به ايجاد کلاس درس‌هاي مجازي فکر مي‌کردند و با روش‌هاي گوناگون محتواهاي آموزشي توليد مي‌کردند. حتي بخش قابل‌توجهي از آن با آرمان عدالت آموزشي نيم‌نگاهي به مناطق کمتر برخوردار کشور داشت.اين شد که در اولين سفرم فهرستی از اين سايت‌ها و اپليکيشن‌ها تهيه کردم تا به دانش‌آموزان و معلمان معرفي کنم. با آنکه زمان زيادي از شروع توليد اين برنامه‌ها نمي‌گذشت، محتواهاي خوبي توليد شده بود و اين من را اميدوار مي‌کرد که بتوانم به دانش‌آموزانم نشان دهم که دنياي ديجيتال دارد اختلاف امکانات را دور مي‌زند و آنها مي‌توانند از بهترين معلم‌هاي کشور استفاده کنند. حتي به اين فکر کرده بودم که مي‌توانيم هر جا که محتواهاي توليد‌شده کافي نبود، خودمان دست‌به‌کار شويم.سفر اول اما اين چشم‌انداز اميد‌بخش را از پيش چشمم کنار زد. اينجا در تهران محتواهاي خوبي توليد مي‌شد، آنجا در نقطه صفر مرزي ايران هم چشم‌هايي به راه رسيدن چنين کلاس‌هاي درس و فيلم‌هاي کمک آموزشي بودند، اما حلقه گمشده‌اي اين وسط بود. اينترنت جوابگوي ساده‌ترين نيازهاي ارتباطي نبود! بعد از من و دوستاني که در آن سفر اين شرايط را تجربه کرديم، بارها دوستان و همکاران ديگري با ايده استفاده از فضاي مجازي براي تسهيل آموزش و تداوم آن پا به دشتياري گذاشتند، اما با گذشت چند سال، تفاوت آشکاري در اين شرايط اتفاق نيفتاد. حتي در گروه‌هايي که در شبکه‌هاي مجازي ساختيم تا ارتباطمان را با همکاران بومي‌مان مستمر کنيم، فقط امکان تبادل متن و فايل‌هاي کم‌حجم بود. غم‌انگيز بود که روزبه‌روز تعداد فيلم‌هاي آموزشي کلاس‌هاي درس خوب شهرهاي بزرگ در فضاي اينترنت بيشتر و بيشتر مي‌شد و حالا ديگر مي‌شد براي هر فصل از هريک از کتاب‌هاي درسي فيلم‌هاي آموزشي رايگاني پيدا کرد؛ اما کساني که مخاطب واقعي اين مطالب بودند امکان استفاده مؤثر از آن را نداشتند. چند ماه پيش که در انجمن حامي صحبت از ابراز تمايل يکي از اپراتورهاي تلفن همراه براي همکاري پيش آمد، همه مايي که چنين تجربياتي داشتيم يک‌صدا گفتيم که فقط افزايش کيفيت اينترنت. اين کاري بود که جز شرکت‌هاي بزرگ ارائه‌کننده اينترنت از کسي ساخته نبود، اما يکي از مهم‌ترين پل‌هايي بود که بايد ساخته مي‌شد؛ پلي که ساختنش براي ما شبيه يک رؤيا بود. حالا خيالم راحت است که بعد از اينکه پلي بنا شود که دشتياري دوست‌داشتني مرا با سختي‌هاي کمتر و کيفيت بيشتر به دنياي بزرگ اينترنت پيوند دهد، مي‌توانم با خيال راحت به دانش‌آموزان امروزم و دانش‌آموزان قديمم که حالا همکاران ما در برنامه‌هاي آموزش هستند، بگويم که دنياي ديجيتال کمبود امکانات را دور زده، مي‌توانم با خيال راحت بگويم که هر آموزشي که فکر کرديد به آن نياز داريد در اين دنياي هزار‌رنگ پيدا مي‌شود. حالا شايد بتوانم به آنها بگويم که خواست و اراده آنها مي‌تواند روي ريلي که فضاي ديجيتال پيش پايشان مي‌گذارد، حرکت کند و هر يک از آنها را به آرزوهايي که براي يادگرفتن در سر دارند، برساند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها