زبان علم چيست؟
عماد آقاجانی . کارشناسارشد فیزیک
در جریان جنگهای ایران و روس، سپاه ایران در مقابل توپخانه مجهز و تجهیزات زیاد سپاه روس نتوانست مانع از قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای شود. عباس میرزا که بر ضعف سپاه خود واقف شده بود، تلاشهای زیادی را برای ساماندادن ارتش انجام داد. همچنین در این اندیشه افتاد که تعدادی دانشجو را برای یادگیری علوم جدید به خارج از ایران اعزام کند و چاپخانهای را در تبریز تأسيس کرد. پس از او تعداد دیگری دانشجو در زمان محمد شاه قاجار برای فراگیری فنون جدید به فرانسه فرستاده شدند. در زمان ناصرالدین شاه به همت امیرکبیر، برای آموزش ارتش ایران آموزگارانی از خارج از ایران استخدام شدند، مدرسه دارالفنون تأسيس شد و معلمان اتریشی و بعدها فرانسوی، ایتالیایی و ایرانی در آن مشغول به تدریس شدند. یادگیری و آموزش دانشهای نوین، با خود دایرهای از واژگان نوین را به زبان فارسی برای توصیف مفاهیم علمی وارد کردند که پیش از این برابر فارسی برای آنها نبود. برای دانشآموزان مدرسه دارالفنون، کتابهای گوناگونی که بیشتر علوم نظامی، فنی و تاریخی بودند، از زبانهای اروپایی به فارسی ترجمه شد و اصطلاحات زیادی را همراه خود به زبان فارسی وارد کرد. برای نمونه از ترجمه کتابهایی که برای دانشآموزان دارالفنون نوشته شده بودند، واژههایی همانند استاتیک، فیزیک، مکانیک، الکتریسیته، هیدروستاتیک، آئرودینامیک، ژئوفیزیک، هیدرودینامیک، سینماتیک و دینامیک، انتگرال و ممان با تلفظ فرانسوی وارد زبان تخصصی فارسی شدند. در همان زمان تلاشهایی برای برابرکردن فارسی کلمات فنی زبانهای اروپایی صورت میگرفت. برای مثال در روزنامه اطلاع که در خود دارالفنون نوشته میشد، برابرهای فارسی کلمات فنی جلوی آنها در کمانهای به چاپ میرسید، اما شتاب ورود وامواژهها از شتاب برابرسازی واژهها بیشتر بود. اعزام دانشجو که در دوره ناصرالدین شاه متوقف شده بود در سال 1301 با اعزام دانشجو برای یادگیری علوم به خارج از ایران از سر گرفته شد. در سالهای 1307 تا 1314 جمعا 640 دانشجو اعزام شدند که بیشترشان راهی فرانسه شدند و با بازگشت دانشجویان به کشور، واژگان تخصصی بیگانه فنی و زیستشناسی و پزشکی در زبان فارسی افزایش یافت. با آغاز به کار دانشگاه تهران در سال 1313، استادانی به خدمت این دانشگاه درآمدند که بیشترشان آشنایی به زبان فرانسه داشتند چراکه در فرانسه تحصیل کرده بودند. کتابهای مربوطه هر رشته دانشگاهی نیز از همین روی، از زبان فرانسه به فارسی ترجمه میشد. رویهمرفته همین ترجمهها بود که وامواژههای زبان فرانسه را بیش از هر چیز در زبان فارسی وارد کرد و زبان علمی را در ایران همراه با تعداد زیادی وامواژه از زبان فرانسه شکل داد. بیشتر واژههای پزشکی که در این دوره رواج یافته بود وامواژههای فرانسوی هستند؛ برای نمونه رادیولوژی، فیزیولوژی، هیستولوژی و... از این دست هستند. از طرفی ترجمههای دیگری از زبانهای دیگر مانند انگلیسی و روسی نیز به زبان فارسی راه یافته بود که برابرهای فارسی برای آنان وجود نداشت. بنابراین زبان علم در ایران، مخلوطی از زبان فارسی، عربی ، روسی و زبانهای اروپایی بود. یک سال پس از آغاز به کار دانشگاه تهران، فرهنگستان زبان فارسی تشکیل شد و کوشید بسیاری از واژههای واردشده در زبان فارسی را با برابرهای فارسی آنها جایگزین کند. واژههای نخستین که در این فرهنگستان جایگزین شدند بیشتر واژههای نظامی و فنی بودند. حدود 400 واژه مصوب این فرهنگستان بعدها وارد کتابهای درسی و دانشگاهی شد. در سال 1315 نظامنامهای برای بازبینی اصطلاحات علمی تصویب شد تا از تعداد واژههای بیگانه که به زبان تخصصی فارسی وارد شده بود، بکاهد. حاصل کار فرهنگستان، تصویب دو هزار واژه تا سال 1320 خورشیدی بود. پس از این سالها نیز اعزام دانشجو و همچنین ترجمه کتابهای دانشگاهی ادامه یافت. با گستردهشدن رشتههای تحصیلی، دایره واژگان و گوناگونی زبانهای مرجع نیز افزایش یافت. تأسيس مجلات بینالمللی، شناختهشدن زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی و چاپ مقالات مختلف به این زبان، وقایع جنگ جهانی دوم و کوچ بسیاری از دانشمندان از اروپا به آمریکا باعث شد که ترجمه کتابهای جدید بیشتر از زبان انگلیسی صورت گیرد. رشد ناگهانی تعداد مقالات، اختراعات رو به افزایش، نظریههای علمی جدید و نیاز و ورود بشر به عصر رایانه باعث شد که وامواژههای زیادی نیز از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شود. تلاشهایی که در سرهسازی زبان تخصصی نیز صورت گرفته است، بیش از پیش گسترش یافته است و امروزه بسیاری از واژههای تخصصی جایگزین شدهاند، اما هنوز تعداد این وامواژهها بسیار است. 98 درصد مقالات علمی امروزه به زبان انگلیسی است و برابرسازی واژگان در هر زمینه تخصصی کاری دشوار است. همچنین بسیاری از وامواژهها امروزه قسمتی از زبان فارسی شدهاند. به عنوان مثال هنوز هم تلویزیون، رادیو، کولیس، رادیاتور، شوفاژ، فیوز، وسایل آزمایشگاهی و پزشکی به اسم وارداتی خود خوانده میشوند و به نظر میرسد که قسمتی از زبان فارسی شدهاند.
در جریان جنگهای ایران و روس، سپاه ایران در مقابل توپخانه مجهز و تجهیزات زیاد سپاه روس نتوانست مانع از قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای شود. عباس میرزا که بر ضعف سپاه خود واقف شده بود، تلاشهای زیادی را برای ساماندادن ارتش انجام داد. همچنین در این اندیشه افتاد که تعدادی دانشجو را برای یادگیری علوم جدید به خارج از ایران اعزام کند و چاپخانهای را در تبریز تأسيس کرد. پس از او تعداد دیگری دانشجو در زمان محمد شاه قاجار برای فراگیری فنون جدید به فرانسه فرستاده شدند. در زمان ناصرالدین شاه به همت امیرکبیر، برای آموزش ارتش ایران آموزگارانی از خارج از ایران استخدام شدند، مدرسه دارالفنون تأسيس شد و معلمان اتریشی و بعدها فرانسوی، ایتالیایی و ایرانی در آن مشغول به تدریس شدند. یادگیری و آموزش دانشهای نوین، با خود دایرهای از واژگان نوین را به زبان فارسی برای توصیف مفاهیم علمی وارد کردند که پیش از این برابر فارسی برای آنها نبود. برای دانشآموزان مدرسه دارالفنون، کتابهای گوناگونی که بیشتر علوم نظامی، فنی و تاریخی بودند، از زبانهای اروپایی به فارسی ترجمه شد و اصطلاحات زیادی را همراه خود به زبان فارسی وارد کرد. برای نمونه از ترجمه کتابهایی که برای دانشآموزان دارالفنون نوشته شده بودند، واژههایی همانند استاتیک، فیزیک، مکانیک، الکتریسیته، هیدروستاتیک، آئرودینامیک، ژئوفیزیک، هیدرودینامیک، سینماتیک و دینامیک، انتگرال و ممان با تلفظ فرانسوی وارد زبان تخصصی فارسی شدند. در همان زمان تلاشهایی برای برابرکردن فارسی کلمات فنی زبانهای اروپایی صورت میگرفت. برای مثال در روزنامه اطلاع که در خود دارالفنون نوشته میشد، برابرهای فارسی کلمات فنی جلوی آنها در کمانهای به چاپ میرسید، اما شتاب ورود وامواژهها از شتاب برابرسازی واژهها بیشتر بود. اعزام دانشجو که در دوره ناصرالدین شاه متوقف شده بود در سال 1301 با اعزام دانشجو برای یادگیری علوم به خارج از ایران از سر گرفته شد. در سالهای 1307 تا 1314 جمعا 640 دانشجو اعزام شدند که بیشترشان راهی فرانسه شدند و با بازگشت دانشجویان به کشور، واژگان تخصصی بیگانه فنی و زیستشناسی و پزشکی در زبان فارسی افزایش یافت. با آغاز به کار دانشگاه تهران در سال 1313، استادانی به خدمت این دانشگاه درآمدند که بیشترشان آشنایی به زبان فرانسه داشتند چراکه در فرانسه تحصیل کرده بودند. کتابهای مربوطه هر رشته دانشگاهی نیز از همین روی، از زبان فرانسه به فارسی ترجمه میشد. رویهمرفته همین ترجمهها بود که وامواژههای زبان فرانسه را بیش از هر چیز در زبان فارسی وارد کرد و زبان علمی را در ایران همراه با تعداد زیادی وامواژه از زبان فرانسه شکل داد. بیشتر واژههای پزشکی که در این دوره رواج یافته بود وامواژههای فرانسوی هستند؛ برای نمونه رادیولوژی، فیزیولوژی، هیستولوژی و... از این دست هستند. از طرفی ترجمههای دیگری از زبانهای دیگر مانند انگلیسی و روسی نیز به زبان فارسی راه یافته بود که برابرهای فارسی برای آنان وجود نداشت. بنابراین زبان علم در ایران، مخلوطی از زبان فارسی، عربی ، روسی و زبانهای اروپایی بود. یک سال پس از آغاز به کار دانشگاه تهران، فرهنگستان زبان فارسی تشکیل شد و کوشید بسیاری از واژههای واردشده در زبان فارسی را با برابرهای فارسی آنها جایگزین کند. واژههای نخستین که در این فرهنگستان جایگزین شدند بیشتر واژههای نظامی و فنی بودند. حدود 400 واژه مصوب این فرهنگستان بعدها وارد کتابهای درسی و دانشگاهی شد. در سال 1315 نظامنامهای برای بازبینی اصطلاحات علمی تصویب شد تا از تعداد واژههای بیگانه که به زبان تخصصی فارسی وارد شده بود، بکاهد. حاصل کار فرهنگستان، تصویب دو هزار واژه تا سال 1320 خورشیدی بود. پس از این سالها نیز اعزام دانشجو و همچنین ترجمه کتابهای دانشگاهی ادامه یافت. با گستردهشدن رشتههای تحصیلی، دایره واژگان و گوناگونی زبانهای مرجع نیز افزایش یافت. تأسيس مجلات بینالمللی، شناختهشدن زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی و چاپ مقالات مختلف به این زبان، وقایع جنگ جهانی دوم و کوچ بسیاری از دانشمندان از اروپا به آمریکا باعث شد که ترجمه کتابهای جدید بیشتر از زبان انگلیسی صورت گیرد. رشد ناگهانی تعداد مقالات، اختراعات رو به افزایش، نظریههای علمی جدید و نیاز و ورود بشر به عصر رایانه باعث شد که وامواژههای زیادی نیز از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شود. تلاشهایی که در سرهسازی زبان تخصصی نیز صورت گرفته است، بیش از پیش گسترش یافته است و امروزه بسیاری از واژههای تخصصی جایگزین شدهاند، اما هنوز تعداد این وامواژهها بسیار است. 98 درصد مقالات علمی امروزه به زبان انگلیسی است و برابرسازی واژگان در هر زمینه تخصصی کاری دشوار است. همچنین بسیاری از وامواژهها امروزه قسمتی از زبان فارسی شدهاند. به عنوان مثال هنوز هم تلویزیون، رادیو، کولیس، رادیاتور، شوفاژ، فیوز، وسایل آزمایشگاهی و پزشکی به اسم وارداتی خود خوانده میشوند و به نظر میرسد که قسمتی از زبان فارسی شدهاند.