|

انتشار خبر تجاوز بهانه‌اي مي‌شود براي حمله به مقدسات مردم خميني‌شهر

ابطحي كوتاه نمي‌آيد

محمدحسن نجمي: خبر تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر اصفهان، فضاي عمومي کشور را تحت تأثير خود قرار داده است؛ از يک‌سو شايعه و خبرهاي نادرست به اين موضوع دامن مي‌زند، از سوي ديگر سخنان برخي مقام‌ها. يکي از آنها سيد محمدجواد ابطحي، نماينده خميني‌شهر، در مجلس شوراي اسلامي بود. او در واکنش به اين موضوع نامه‌اي نوشت که با انتقاد گسترده‌ای در فضاي مجازي و حتي بين ديگر نمايندگان روبه‌رو شد.
او در بخشي از نامه‌اش خطاب به رئيس سازمان بهزيستي کشور، خواستار برکناري رئيس اورژانس کشور شده بود؛ آن هم به‌دليل اعلام خبر تجاوز به دختر خردسال. او در اين نامه نوشته بود: «همان‌طور که مستحضريد، آقاي جعفري، رئيس اورژانس اجتماعي کشور، در اقدامي ناشيانه مسئله تجاوز به دختر افغاني در شهرستان خميني‌شهر را رسانه‌اي کرد، حال آنکه معلوم نيست تجاوز حتمي باشد. معلوم نيست [متجاوزان] چند نفر بوده‌اند، ثالثا معلوم نيست تبعه چه کشوري بوده‌اند، رابعا معلوم نيست انگيزه‌هاي عامل يا عاملين در صورت صحت ماجرا، چه بوده است. متأسفانه دشمنان انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) از فرصت سوءاستفاده کرده، در شبکه‌هاي مختلف داخلي و خارجي، اسلام، پيامبر، اهل‌بيت، امام خميني و رهبري و مردم شهيدپرور استان را آماج افترا و لجن‌پراکني قرار داده‌اند. لذا مستدعي است نسبت به برکناري فوري ايشان از سمت رياست اورژانس اجتماعي کشور اقدام و نتيجه را جهت کاهش التهاب و تنش در شهرستان رسانه‌اي فرماييد». اما پس از اوج‌گرفتن انتقادها به اين نامه، او نامه ديگري منتشر و سعي کرد که گفته‌هايش را توجيه کند؛ او در نامه دوم به موضوع شفافيت اشاره کرد و نوشت: «بديهي است که اگر شفافيت از بين برود، چه بسا يک مدير دولتي به‌راحتي اقدام به سوءاستفاده از مقام خود کرده و با ايجاد شرکت‌هاي خصوصي و داشتن رانت اطلاعاتي بتواند به ثروت‌هاي نامشروع دست يابد. اگر حقوق و محل درآمد مديران شفاف نباشد چه‌بسا که ببينيم يک کارمند دولت بعد از 30 سال کار تمام‌وقت صدها ميليارد تومان ثروت جمع‌آوري کرده که به‌هيچ‌عنوان با حقوق دريافتي آن فرد تطابق ندارد... اما آيا با اين توضيحات مي‌توان ادعا كرد که شفافيت همه جا براي جامعه مفيد است و لزوما در مورد همه‌چيز بايد شفاف‌سازي كرد؟ براي مثال آيا مي‌توان تغييرات ذخيره گندم يا سوخت کشور را شفاف‌سازي كرد و به طور فرضي اعلام كرد که مثلا ذخيره گندم سيلوهاي کشور رو به اتمام است؟ بديهي است که هيچ عقل سليمي چنين قسم شفافيتي را نمي‌پذيرد... موارد ديگري از نمونه‌هاي نامناسب‌بودن شفافيت براي جامعه مواردي است که پاي اطلاعات امنيتي در ميان است يا اخباري که از نظر اخلاقي و اجتماعي آسيب‌زا باشند».
او پس از نوشتن 600 كلمه، تازه به موضوع تجاوز مي‌رسد و مي‌نويسد: «ماجرايي که تحت عنوان تجاوز به يک دختربچه افغان در خميني‌شهر رخ داد را بايد يکي از اين بي‌مسئوليتي‌هاي مقامات مسئول در انتشار اطلاعات محسوب نمود. خبري منتشر شد که به دختربچه‌اي تجاوز شده و اين دختربچه افغان بوده است. البته هنوز هم با توجه به اظهارات ضد‌و‌نقيض مادر کودک ابعاد مسئله مشخص نيست و هنوز قطعي نيست که هويت مجرم يا مجرمان چه بوده است و يا اينکه مليت آنان چيست و اينکه آيا تجاوز اتفاقي بوده يا نتيجه يک توطئه قبلي و... هيچ‌يک از جزئيات مسئله مشخص نيست الا اينکه در خميني‌شهر به دختري افغان تجاوز شده است! فقط يک خبر مبهم و کلي...».
او در پايان نامه خود نوشته که «...اکنون انتشار خبر تجاوز به يک کودک افغان در خميني‌شهر مي‌شود بهانه‌اي براي حمله به مقدسات ديني مردم خميني‌شهر. گويي که مردم متدين مسئول جنايت هستند و دليل جنايت هم تدين آنهاست. و اين در حالي است که اساسا هنوز هيچ اطلاعاتي از هويت و حتي مليت مجرم يا مجرمان در دست نيست. و فرضا هم که اطلاعاتي وجود داشت، بدون‌شک انگشت اتهام را به سوي افراد لاقيد و بي‌بندوبار مي‌برد. اما شاهد هستيم که چگونه اين جريان با پيش‌دستي در حال عقده‌گشايي عليه اسلام و انقلاب اسلامي و امام خميني است. بديهي است که از هيچ‌يک از نکات فوق نمي‌توان سرسري عبور کرد. جريان ضدانقلاب داخل و خارج با سابقه سياهي که دارند هميشه مترصد کمترين فرصت و بهانه‌اي براي استحاله فرهنگي و ايجاد ناامني و اعمال فشار رواني و حمله به ارزش‌هاي اسلامي و انساني هستند و متأسفانه توسط برخي مدعيان اصلاح‌طلبي و سلبريتي‌ها نيز همراهي مي‌شوند. بايد ديد تا کجا نهادهاي قضائي و امنيتي مي‌خواهند در مقابل اين افراد سکوت کنند».
با تمام اين اوصاف، 21 خرداد بود که «ايسنا» به نقل از رئيس سازمان پزشکي‌قانوني کشور نوشت: «کارشناسان اين سازمان تجاوز به دختربچه افغانستاني را تأييد کردند». «احمد شجاعي» گفته که «کارشناسان پزشکي‌قانوني پس از بررسي و انجام معاينات لازم تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر را تأييد کردند». به گفته او، جزئيات آزمايش‌هاي کارشناسان پزشکي‌قانوني در اختيار مقام قضائي قرار گرفته است، بااين‌حال «سيدمحمدجواد ابطحي» در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويد پزشکي‌قانوني موضوع تجاوز را به‌هيچ‌وجه تأييد نکرده است.
نماينده خميني‌شهر: بهاره را بهانه کردند
‌شما درباره موضوع تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر، نامه‌اي نوشته بوديد و انتقادهاي زيادي به اين نامه وارد شد؛ اما حالا پزشکي‌قانوني تجاوز را تأييد کرده است، توضيح شما چيست؟
پزشکي‌قانوني به‌هيچ‌وجه تأييد نکرده است. پزشکي‌قانوني مي‌نويسد ازاله بکارت صورت گرفته است؛ اما ازاله بکارت با تجاوز صورت گرفته يا با شيشه پپسي؟
‌با شيشه پپسي؟!
مثال مي‌زنم. به‌لحاظ حقوقي، پزشکي‌قانوني نمي‌تواند بگويد، پزشکي‌قانوني نظر کارشناسي‌اش را مي‌دهد؛ اين قاضي است که بايد تصميم بگيرد.
‌شما در نامه به موضوع مليت اشاره کرده بوديد که مليت معلوم نيست و... .
بحثم اين است که در بحث‌هاي اخلاقي و امنيتي...
‌اين بحث امنيتي بوده؟
خب اگر ما کنترل نکنيم، 10 هزار نفر از پناه‌جويان افغان در خميني‌شهر زندگي مي‌کنند... اگر دعوا درست کنيم، آنها بيايند به يک فرد ديگر ايراني تجاوز کنند چطور جواب مي‌دهيد؟! همين سفير افغانستان که مي‌خواست بيايد خميني‌شهر، شما چه جواب مي‌دهيد؟ در کابل عليه نظام راهپيمايي کردند، شما چه جوابي مي‌دهيد؟ من حرفم اين است که يک مسئولي که وظيفه‌اش کنترل آلام و کم‌کردن استرس‌هاست، بايد خيلي حواسش جمع باشد که چه خبري را رسانه‌اي کند يا نکند.
‌اما گفته‌نشدن آن هم کمکي به اصل موضوع نمي‌کند.
من نامه‌اي در چهار صفحه خطاب به ملت ايران نوشتم. در آن گفته‌ام.
‌به‌هرحال انگار صورت‌مسئله را پاک کرده‌ايد.
اصلا بحث صورت‌مسئله نيست. شما جوان هستيد، خاطرتان نيست. مجله‌اي بود به نام «گزارش هفته» که هر هفته چاپ مي‌شد. اول انقلاب مي‎آمد و عکس‌هاي فرح و... را کنار دريا و اينها به‌عنوان فساد مي‌زد؛ اما خب توقيف شد. چرا؟ خب اينکه به نفع ما بود. چون اشاعه فحشا مي‌کرد يا روزنامه‌اي داشتيم به نام روزنامه حوادث؛ اين کارش انتشار اخبار دزدي و تجاوز و اينها بود. اما آن را بستند؛ چرا؟ چون قبح گناه و جرم را در جامعه مي‌شکست. آنهايي که دم از شفافيت مي‌زنند چرا کارهاي بزرگ را محرمانه مي‌دانند؟ برجام محرمانه، قرارداد بويينگ محرمانه، اما اينجا که به اخلاق جامعه مربوط است بايد شفافيت باشد؟! مي‌گويم اين مهم‌تر است، چون به نظام اخلاقي مربوط است. خداوند ستارالعيوب است.
‌اما بالاخره جرمي اتفاق افتاده.
باشد؛ ولي بايد ثابت شود. خب مثلا پدر معتاد است؛ آنها چه مي‌دانند که بچه چي بوده. بهاره را بهانه کردند و بولدش کردند. پس‌فردا اين دختر که عکس و فيلمش را در فضاي مجازي منتشر کرده‌اند، چگونه بايد در جامعه زندگي کند؟

محمدحسن نجمي: خبر تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر اصفهان، فضاي عمومي کشور را تحت تأثير خود قرار داده است؛ از يک‌سو شايعه و خبرهاي نادرست به اين موضوع دامن مي‌زند، از سوي ديگر سخنان برخي مقام‌ها. يکي از آنها سيد محمدجواد ابطحي، نماينده خميني‌شهر، در مجلس شوراي اسلامي بود. او در واکنش به اين موضوع نامه‌اي نوشت که با انتقاد گسترده‌ای در فضاي مجازي و حتي بين ديگر نمايندگان روبه‌رو شد.
او در بخشي از نامه‌اش خطاب به رئيس سازمان بهزيستي کشور، خواستار برکناري رئيس اورژانس کشور شده بود؛ آن هم به‌دليل اعلام خبر تجاوز به دختر خردسال. او در اين نامه نوشته بود: «همان‌طور که مستحضريد، آقاي جعفري، رئيس اورژانس اجتماعي کشور، در اقدامي ناشيانه مسئله تجاوز به دختر افغاني در شهرستان خميني‌شهر را رسانه‌اي کرد، حال آنکه معلوم نيست تجاوز حتمي باشد. معلوم نيست [متجاوزان] چند نفر بوده‌اند، ثالثا معلوم نيست تبعه چه کشوري بوده‌اند، رابعا معلوم نيست انگيزه‌هاي عامل يا عاملين در صورت صحت ماجرا، چه بوده است. متأسفانه دشمنان انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) از فرصت سوءاستفاده کرده، در شبکه‌هاي مختلف داخلي و خارجي، اسلام، پيامبر، اهل‌بيت، امام خميني و رهبري و مردم شهيدپرور استان را آماج افترا و لجن‌پراکني قرار داده‌اند. لذا مستدعي است نسبت به برکناري فوري ايشان از سمت رياست اورژانس اجتماعي کشور اقدام و نتيجه را جهت کاهش التهاب و تنش در شهرستان رسانه‌اي فرماييد». اما پس از اوج‌گرفتن انتقادها به اين نامه، او نامه ديگري منتشر و سعي کرد که گفته‌هايش را توجيه کند؛ او در نامه دوم به موضوع شفافيت اشاره کرد و نوشت: «بديهي است که اگر شفافيت از بين برود، چه بسا يک مدير دولتي به‌راحتي اقدام به سوءاستفاده از مقام خود کرده و با ايجاد شرکت‌هاي خصوصي و داشتن رانت اطلاعاتي بتواند به ثروت‌هاي نامشروع دست يابد. اگر حقوق و محل درآمد مديران شفاف نباشد چه‌بسا که ببينيم يک کارمند دولت بعد از 30 سال کار تمام‌وقت صدها ميليارد تومان ثروت جمع‌آوري کرده که به‌هيچ‌عنوان با حقوق دريافتي آن فرد تطابق ندارد... اما آيا با اين توضيحات مي‌توان ادعا كرد که شفافيت همه جا براي جامعه مفيد است و لزوما در مورد همه‌چيز بايد شفاف‌سازي كرد؟ براي مثال آيا مي‌توان تغييرات ذخيره گندم يا سوخت کشور را شفاف‌سازي كرد و به طور فرضي اعلام كرد که مثلا ذخيره گندم سيلوهاي کشور رو به اتمام است؟ بديهي است که هيچ عقل سليمي چنين قسم شفافيتي را نمي‌پذيرد... موارد ديگري از نمونه‌هاي نامناسب‌بودن شفافيت براي جامعه مواردي است که پاي اطلاعات امنيتي در ميان است يا اخباري که از نظر اخلاقي و اجتماعي آسيب‌زا باشند».
او پس از نوشتن 600 كلمه، تازه به موضوع تجاوز مي‌رسد و مي‌نويسد: «ماجرايي که تحت عنوان تجاوز به يک دختربچه افغان در خميني‌شهر رخ داد را بايد يکي از اين بي‌مسئوليتي‌هاي مقامات مسئول در انتشار اطلاعات محسوب نمود. خبري منتشر شد که به دختربچه‌اي تجاوز شده و اين دختربچه افغان بوده است. البته هنوز هم با توجه به اظهارات ضد‌و‌نقيض مادر کودک ابعاد مسئله مشخص نيست و هنوز قطعي نيست که هويت مجرم يا مجرمان چه بوده است و يا اينکه مليت آنان چيست و اينکه آيا تجاوز اتفاقي بوده يا نتيجه يک توطئه قبلي و... هيچ‌يک از جزئيات مسئله مشخص نيست الا اينکه در خميني‌شهر به دختري افغان تجاوز شده است! فقط يک خبر مبهم و کلي...».
او در پايان نامه خود نوشته که «...اکنون انتشار خبر تجاوز به يک کودک افغان در خميني‌شهر مي‌شود بهانه‌اي براي حمله به مقدسات ديني مردم خميني‌شهر. گويي که مردم متدين مسئول جنايت هستند و دليل جنايت هم تدين آنهاست. و اين در حالي است که اساسا هنوز هيچ اطلاعاتي از هويت و حتي مليت مجرم يا مجرمان در دست نيست. و فرضا هم که اطلاعاتي وجود داشت، بدون‌شک انگشت اتهام را به سوي افراد لاقيد و بي‌بندوبار مي‌برد. اما شاهد هستيم که چگونه اين جريان با پيش‌دستي در حال عقده‌گشايي عليه اسلام و انقلاب اسلامي و امام خميني است. بديهي است که از هيچ‌يک از نکات فوق نمي‌توان سرسري عبور کرد. جريان ضدانقلاب داخل و خارج با سابقه سياهي که دارند هميشه مترصد کمترين فرصت و بهانه‌اي براي استحاله فرهنگي و ايجاد ناامني و اعمال فشار رواني و حمله به ارزش‌هاي اسلامي و انساني هستند و متأسفانه توسط برخي مدعيان اصلاح‌طلبي و سلبريتي‌ها نيز همراهي مي‌شوند. بايد ديد تا کجا نهادهاي قضائي و امنيتي مي‌خواهند در مقابل اين افراد سکوت کنند».
با تمام اين اوصاف، 21 خرداد بود که «ايسنا» به نقل از رئيس سازمان پزشکي‌قانوني کشور نوشت: «کارشناسان اين سازمان تجاوز به دختربچه افغانستاني را تأييد کردند». «احمد شجاعي» گفته که «کارشناسان پزشکي‌قانوني پس از بررسي و انجام معاينات لازم تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر را تأييد کردند». به گفته او، جزئيات آزمايش‌هاي کارشناسان پزشکي‌قانوني در اختيار مقام قضائي قرار گرفته است، بااين‌حال «سيدمحمدجواد ابطحي» در گفت‌وگو با «شرق» مي‌گويد پزشکي‌قانوني موضوع تجاوز را به‌هيچ‌وجه تأييد نکرده است.
نماينده خميني‌شهر: بهاره را بهانه کردند
‌شما درباره موضوع تجاوز به دختربچه افغانستاني در خميني‌شهر، نامه‌اي نوشته بوديد و انتقادهاي زيادي به اين نامه وارد شد؛ اما حالا پزشکي‌قانوني تجاوز را تأييد کرده است، توضيح شما چيست؟
پزشکي‌قانوني به‌هيچ‌وجه تأييد نکرده است. پزشکي‌قانوني مي‌نويسد ازاله بکارت صورت گرفته است؛ اما ازاله بکارت با تجاوز صورت گرفته يا با شيشه پپسي؟
‌با شيشه پپسي؟!
مثال مي‌زنم. به‌لحاظ حقوقي، پزشکي‌قانوني نمي‌تواند بگويد، پزشکي‌قانوني نظر کارشناسي‌اش را مي‌دهد؛ اين قاضي است که بايد تصميم بگيرد.
‌شما در نامه به موضوع مليت اشاره کرده بوديد که مليت معلوم نيست و... .
بحثم اين است که در بحث‌هاي اخلاقي و امنيتي...
‌اين بحث امنيتي بوده؟
خب اگر ما کنترل نکنيم، 10 هزار نفر از پناه‌جويان افغان در خميني‌شهر زندگي مي‌کنند... اگر دعوا درست کنيم، آنها بيايند به يک فرد ديگر ايراني تجاوز کنند چطور جواب مي‌دهيد؟! همين سفير افغانستان که مي‌خواست بيايد خميني‌شهر، شما چه جواب مي‌دهيد؟ در کابل عليه نظام راهپيمايي کردند، شما چه جوابي مي‌دهيد؟ من حرفم اين است که يک مسئولي که وظيفه‌اش کنترل آلام و کم‌کردن استرس‌هاست، بايد خيلي حواسش جمع باشد که چه خبري را رسانه‌اي کند يا نکند.
‌اما گفته‌نشدن آن هم کمکي به اصل موضوع نمي‌کند.
من نامه‌اي در چهار صفحه خطاب به ملت ايران نوشتم. در آن گفته‌ام.
‌به‌هرحال انگار صورت‌مسئله را پاک کرده‌ايد.
اصلا بحث صورت‌مسئله نيست. شما جوان هستيد، خاطرتان نيست. مجله‌اي بود به نام «گزارش هفته» که هر هفته چاپ مي‌شد. اول انقلاب مي‎آمد و عکس‌هاي فرح و... را کنار دريا و اينها به‌عنوان فساد مي‌زد؛ اما خب توقيف شد. چرا؟ خب اينکه به نفع ما بود. چون اشاعه فحشا مي‌کرد يا روزنامه‌اي داشتيم به نام روزنامه حوادث؛ اين کارش انتشار اخبار دزدي و تجاوز و اينها بود. اما آن را بستند؛ چرا؟ چون قبح گناه و جرم را در جامعه مي‌شکست. آنهايي که دم از شفافيت مي‌زنند چرا کارهاي بزرگ را محرمانه مي‌دانند؟ برجام محرمانه، قرارداد بويينگ محرمانه، اما اينجا که به اخلاق جامعه مربوط است بايد شفافيت باشد؟! مي‌گويم اين مهم‌تر است، چون به نظام اخلاقي مربوط است. خداوند ستارالعيوب است.
‌اما بالاخره جرمي اتفاق افتاده.
باشد؛ ولي بايد ثابت شود. خب مثلا پدر معتاد است؛ آنها چه مي‌دانند که بچه چي بوده. بهاره را بهانه کردند و بولدش کردند. پس‌فردا اين دختر که عکس و فيلمش را در فضاي مجازي منتشر کرده‌اند، چگونه بايد در جامعه زندگي کند؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها