تحلیل دین آسیایی
ماکس وبر متفکری چندبعدی است که در حوزههایی چون مفاهیم و اصول جامعهشناسی، روششناسی، جامعهشناسی تاریخی، جامعهشناسی اقتصادی، جامعهشناسی دین، جامعهشناسی سیاسی و ... به تحقیق پرداخته است. یکی از جنبههای مهم و بحثانگیز اندیشه وبر «جامعهشناسی تاریخی-تطبیقی دین» است که در آن، روش او مبتنیبر قیاس تمدنی است. به تازگی نشر حکمت سینا کتابی دراینباره با ترجمه علی راغب منتشر کرده است. موضوع اصلی در جامعهشناسی دین ماکس وبر تصور عقلانی و نظاممندشدن فزاینده اندیشهها و مفاهیم دین، رشد خردگرایی اخلاقی و افسونزدایی از عناصر آیینی است. برای مثال، کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» با پرسشی تاریخی-تطبیقی آغاز میشود: «پیدایش آن پدیدههایی از تمدن را که در غرب و فقط در غرب، خط سیری تکاملی با اهمیت و اعتباری جهانشمول را طی کردهاند باید به کدام ترکیب از موقعیتها نسبت داد؟» سه مقاله نخست مجموعه «جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی دین ماکس وبر» شامل پاسخهای وبر به این پرسش است. این کتاب شامل شش مقاله درباره جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی در حوزه ادیان است. سه مقاله مستقیما از وبر و سه مقاله دیگر درباره
اندیشههای او بههمراه مباحثهاش با گئورگ زیمل، ارنست ترولچ، فردیناند تونییس و گئورگ یلینک در نشست جامعهشناسان آلمانی در فرانکفورت است. مقایسه شیوه مواجهه ادیان با امور اجتماعی، اقتصادی، طبقاتی و... موضوع مشترک سه مقاله وبر است. بررسی رویکردهای وبر در حوزه جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی ادیان و همچنین اندک دیدگاههای نظری او درباره اسلام دلیل اصلی همنشینی بخشهای پراکنده در این کتاب بوده است.
در مقاله نخست وبر به نوعی جمعبندی از بررسی ادیان آسیایی با تمرکز بر ادیان هند میپردازد. وی معتقد است که سرسپردگی به یک لیدر زنده خصلت عام زهد آسیایی است. آنچه در دینهای آسیایی وجود ندارد دقیقا عنصر تعیینکننده زندگی در غرب است، یعنی تبدیل این انگیزه حرص به پیگیری عقلانی منفعت و ادغام آن در یک نظام عقلانی اخلاق دنیوی کنش. در غرب این تبدیل از طریق ریاضتکشی دنیوی پروتستانیسم صورت گرفت. از نظر وبر دینهای آسیایی فاقد پیششرطهای لازم برای این تبدیل و تصعید بودند.
در مقاله دوم، وبر به جهتگیری دینی قشرهای مختلف میپردازد. از نظر وی دهقانان همواره «میل به جادو دارند» و از نظاممندی عقلانی دین دوری میکنند. وی در رابطه با اعیان فئودالی و اشراف نظامی و زمیندار، مدعی است که آنها به طور عام تمایلی به دینداری اخلاقی ندارند و نگرش آنها نسبت به رستگاری و دین عامه مردم کاملا منفی است و همچنین نگرش طبقه دیوانسالار نسبت به دین فاقد انگیزه برای رستگاری یا داشتن هر نوع پشتوانه متعالی برای نظام اخلاقی است. آیین کنفوسیوس یکی از نمونههای بارز این نگرش است. طبق نظر وبر، برخلاف این طبقات اجتماعی، طبقات صنعتگر نگرشهای دینی متنوعی از خود نمایان ساختهاند از جمله ادیان مقدس و انواع افراطی آن در شهرهای باستانی هند؛ جانگرایی و تائوئیسم جادویی در چین؛ آیین افراطی درویشی و صوفیگری متفکرانه در اسلام و دینداری اجتماعی مسیحیت آغازین. او مدعی است که مسیحیت اساسا یک دین صنعتگر شهری بود.
وبر در سومین مقاله نمایندگان قشرهای مختلفی را که حاملان یا مبلغان اولیه مذاهب معروف جهان بودند مشخص میکند: در آیین کنفوسیوس، بوروکرات سازماندهنده جهان؛ در هندوئیسم، ساحران نظمدهنده جهان؛ در بودیسم؛ راهب گدای سرگردان در جهان؛ در یهودیت تاجر سرگردان؛ و در مسیحیت صنعتگر سیار. او معتقد است که دنیا از نظر ادیان عامهپسند آسیایی باغ بزرگ افسونشدهای است که در آن راه عملی برای سازگار کردن خود یا امنیتیافتن در آن یا آخرت چیزی نیست جز تقدیس یا راندن «ارواح» و جستوجوی رستگاری از طریق روندهای مقدس و آیینی. هیچ راهی نیست که دینداری جادویی طبقات بیسواد آسیایی، سازگاری با دنیا در کنفوسیوسیسم، دنیاگریزی بودیستی، غلبه بر جهان در اسلام و انتظارات موعودباورانه و قانون منفور اقتصادی یهودیت را به نظارت عقلانی و روشمند زندگی برساند. چهارمین مقاله مجموعه حاضر که گزارش مباحثه وبر، ترولچ، تونییس و زیمل در اولین نشست جامعهشناسان آلمانی در فرانکفورت است بر گرد همان موضوعی میگردد که کانون توجه وبر در سه مقاله بالاست. مقاله پنجم ازآنرو انتخاب شده که نخست در پیوند با مقاله پیشین است و در دو شماره متوالی مجله تحلیل
جامعهشناختی منتشر شده است. دوم اینکه نویسنده آن بنجامین نلسن یکی دیگر از مفسران برجسته اندیشه وبر است. سرانجام مقاله ششم از کابرگ نیز به جمعبندی او از دیدگاههای روششناختی پراکنده وبر مربوط است.
ماکس وبر متفکری چندبعدی است که در حوزههایی چون مفاهیم و اصول جامعهشناسی، روششناسی، جامعهشناسی تاریخی، جامعهشناسی اقتصادی، جامعهشناسی دین، جامعهشناسی سیاسی و ... به تحقیق پرداخته است. یکی از جنبههای مهم و بحثانگیز اندیشه وبر «جامعهشناسی تاریخی-تطبیقی دین» است که در آن، روش او مبتنیبر قیاس تمدنی است. به تازگی نشر حکمت سینا کتابی دراینباره با ترجمه علی راغب منتشر کرده است. موضوع اصلی در جامعهشناسی دین ماکس وبر تصور عقلانی و نظاممندشدن فزاینده اندیشهها و مفاهیم دین، رشد خردگرایی اخلاقی و افسونزدایی از عناصر آیینی است. برای مثال، کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» با پرسشی تاریخی-تطبیقی آغاز میشود: «پیدایش آن پدیدههایی از تمدن را که در غرب و فقط در غرب، خط سیری تکاملی با اهمیت و اعتباری جهانشمول را طی کردهاند باید به کدام ترکیب از موقعیتها نسبت داد؟» سه مقاله نخست مجموعه «جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی دین ماکس وبر» شامل پاسخهای وبر به این پرسش است. این کتاب شامل شش مقاله درباره جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی در حوزه ادیان است. سه مقاله مستقیما از وبر و سه مقاله دیگر درباره
اندیشههای او بههمراه مباحثهاش با گئورگ زیمل، ارنست ترولچ، فردیناند تونییس و گئورگ یلینک در نشست جامعهشناسان آلمانی در فرانکفورت است. مقایسه شیوه مواجهه ادیان با امور اجتماعی، اقتصادی، طبقاتی و... موضوع مشترک سه مقاله وبر است. بررسی رویکردهای وبر در حوزه جامعهشناسی تاریخی- تطبیقی ادیان و همچنین اندک دیدگاههای نظری او درباره اسلام دلیل اصلی همنشینی بخشهای پراکنده در این کتاب بوده است.
در مقاله نخست وبر به نوعی جمعبندی از بررسی ادیان آسیایی با تمرکز بر ادیان هند میپردازد. وی معتقد است که سرسپردگی به یک لیدر زنده خصلت عام زهد آسیایی است. آنچه در دینهای آسیایی وجود ندارد دقیقا عنصر تعیینکننده زندگی در غرب است، یعنی تبدیل این انگیزه حرص به پیگیری عقلانی منفعت و ادغام آن در یک نظام عقلانی اخلاق دنیوی کنش. در غرب این تبدیل از طریق ریاضتکشی دنیوی پروتستانیسم صورت گرفت. از نظر وبر دینهای آسیایی فاقد پیششرطهای لازم برای این تبدیل و تصعید بودند.
در مقاله دوم، وبر به جهتگیری دینی قشرهای مختلف میپردازد. از نظر وی دهقانان همواره «میل به جادو دارند» و از نظاممندی عقلانی دین دوری میکنند. وی در رابطه با اعیان فئودالی و اشراف نظامی و زمیندار، مدعی است که آنها به طور عام تمایلی به دینداری اخلاقی ندارند و نگرش آنها نسبت به رستگاری و دین عامه مردم کاملا منفی است و همچنین نگرش طبقه دیوانسالار نسبت به دین فاقد انگیزه برای رستگاری یا داشتن هر نوع پشتوانه متعالی برای نظام اخلاقی است. آیین کنفوسیوس یکی از نمونههای بارز این نگرش است. طبق نظر وبر، برخلاف این طبقات اجتماعی، طبقات صنعتگر نگرشهای دینی متنوعی از خود نمایان ساختهاند از جمله ادیان مقدس و انواع افراطی آن در شهرهای باستانی هند؛ جانگرایی و تائوئیسم جادویی در چین؛ آیین افراطی درویشی و صوفیگری متفکرانه در اسلام و دینداری اجتماعی مسیحیت آغازین. او مدعی است که مسیحیت اساسا یک دین صنعتگر شهری بود.
وبر در سومین مقاله نمایندگان قشرهای مختلفی را که حاملان یا مبلغان اولیه مذاهب معروف جهان بودند مشخص میکند: در آیین کنفوسیوس، بوروکرات سازماندهنده جهان؛ در هندوئیسم، ساحران نظمدهنده جهان؛ در بودیسم؛ راهب گدای سرگردان در جهان؛ در یهودیت تاجر سرگردان؛ و در مسیحیت صنعتگر سیار. او معتقد است که دنیا از نظر ادیان عامهپسند آسیایی باغ بزرگ افسونشدهای است که در آن راه عملی برای سازگار کردن خود یا امنیتیافتن در آن یا آخرت چیزی نیست جز تقدیس یا راندن «ارواح» و جستوجوی رستگاری از طریق روندهای مقدس و آیینی. هیچ راهی نیست که دینداری جادویی طبقات بیسواد آسیایی، سازگاری با دنیا در کنفوسیوسیسم، دنیاگریزی بودیستی، غلبه بر جهان در اسلام و انتظارات موعودباورانه و قانون منفور اقتصادی یهودیت را به نظارت عقلانی و روشمند زندگی برساند. چهارمین مقاله مجموعه حاضر که گزارش مباحثه وبر، ترولچ، تونییس و زیمل در اولین نشست جامعهشناسان آلمانی در فرانکفورت است بر گرد همان موضوعی میگردد که کانون توجه وبر در سه مقاله بالاست. مقاله پنجم ازآنرو انتخاب شده که نخست در پیوند با مقاله پیشین است و در دو شماره متوالی مجله تحلیل
جامعهشناختی منتشر شده است. دوم اینکه نویسنده آن بنجامین نلسن یکی دیگر از مفسران برجسته اندیشه وبر است. سرانجام مقاله ششم از کابرگ نیز به جمعبندی او از دیدگاههای روششناختی پراکنده وبر مربوط است.