|

فاجعه‌ای به نام طرح صلح کوشنر

رئیس‌جمهور ایالات متحده که به‌تازگی دیدار تاریخی و خبرساز خود با کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی را در سنگاپور پشت‌سر گذاشته اکنون توجه بیشتری به طرح جدید ایالات متحده موسوم به «معامله قرن» برای صلح اسرائیل و فلسطینی‌ها نشان می‌دهد. به‌همین‌منظور ترامپ به‌تازگی جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد خود را همراه با جیسن گرینبلات، فرستاده ویژه خود در خاورمیانه، رهسپار منطقه کرد تا هم امکان اجماع طرفین بر سر توافق نهایی را بررسی کنند و هم به وضعیت انسانی در غزه بپردازند. کوشنر در پایان این سفر گفت‌وگویی مفصل با یک روزنامه فلسطینی انجام و وعده داد طرح صلح جدید دونالد ترامپ به‌زودی نهایی خواهد شد. او که با آغازبه‌کار ترامپ، مسئولیت برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها بر دوشش گذاشته شد، در این گفت‌وگو انتقاد‌های تندی را هم نثار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، کرد و همچنین تأکید کرد آتش‌بس میان حماس و اسرائیل به‌طور بالقوه آماده اجرائی‌شدن است.
با نگاهی به واکنش‌ها به جزئیات منتشرشده توافق نهایی که دولت ترامپ ارائه کرده، باید گفت مذاکره بر سر این طرح اشتباه بزرگی است و اصرار واشنگتن برای مذاکره درباره طرح جدید صلح فقط وضعیت را در منطقه وخیم‌تر خواهد کرد. کاخ سفید درحال‌حاضر باید این طرح را با هر جزئیاتی که دارد به تعویق بیندازد و بر ایجاد ثبات و آرامش در غزه تمرکز کند. این غیرممکن است که وقتی یک طرف مناقشه حتی حاضر به مذاکره بر سر طرح صلح با شما نیست بتوانید نقش میانجی را ایفا کنید یا طرحی معتبر روی میز مذاکره قرار دهید. فلسطینی‌ها در شش ماه گذشته و پس از آنکه دونالد ترامپ اعلام کرد سفارت ایالات متحده در اسرائیل را از تل‌آویو به بیت‌المقدس انتقال خواهد داد، هیچ دیداری با مقام‌های آمریکایی نداشته‌اند. محتوا و جزئیات طرح جدید صلح هرچه باشد فلسطینی‌ها حاضر به مذاکره با آمریکا بر سر این طرح نیستند.
آمریکا می‌توانست در موقعیتی به‌مراتب باثبات از وضعیت فعلی منطقه، طرحی ارائه دهد که درک متقابل جامعه بین‌الملل از سیاست واشنگتن را به همراه داشته باشد. چنین ابتکار عملی می‌تواند بخش بزرگی از کرانه ‌باختری و غزه را برای کشور مستقل فلسطینی که در آینده تشکیل خواهد شد، لحاظ کند و از آن سو هم تبادل سرزمین‌هایی را در نظر بگیرد که اکثریت آنها را جمعیت مهاجر اسرائیلی تشکیل می‌دهند. برای تعیین بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت فلسطینی‌ها هم می‌توان این شرط را تعیین کرد که ترتیبات امنیتی در اختیار اسرائیل نباشد تا کنترل کرانه‌ باختری در اختیار حماس یا دیگر گروه‌های جهادی قرار نگیرد. برای آوارگان فلسطینی نیز می‌توان این راه‌حل را در نظر گرفت که به‌جای اعطای حق بازگشت به همه آنها، مکانیسمی بین‌المللی برای پرداخت غرامت به فلسطینی‌های آواره و مهاجر ایجاد شود و فقط تعداد محدودی از این مهاجران به‌طور سمبلیک اجازه داشته باشند به اسرائیل بازگردند و اکثریت آنها هم امکان بازگشت به سرزمین‌های تحت کنترل کشور مستقل فلسطینی را داشته باشند یا کشوری ثالث برای اقامت انتخاب کنند. مشابه طرحی با این مفاد را بیل کلینتون و باراک اوباما نیز پیشنهاد دادند، اما با کارشکنی‌ها و موانعی روبه‌رو شد و به نتیجه نرسید.
به نظر می‌رسد دولت ترامپ در طرح توافق نهایی، بیش از اندازه روی کشورهای عربی از جمله عربستان حساب کرده است و انتظار دارد این کشور‌ها با اعمال فشار بر مقام‌های فلسطینی آنها را مجاب به پذیرش این توافق کنند. تئوری دولت ترامپ این است که کشورهای عرب در پس ورود به مناقشه اسرائیل و فلسطینی‌ها، رقابت و رویارویی خود با ایران را شدت ببخشند. در این میان عربستان بیش از آنکه به حل بحران اسرائیل و فلسطینی‌ها تمایل داشته باشد، تمرکز خود را بر افزایش دشمنی با ایران گذاشته است. آنچه آمریکایی‌ها می‌خواستند در عمل رخ نداده است. در پاییز 2017 محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، به نمایندگی از کوشنر، محمود عباس را به ریاض فراخواند تا او را متقاعد کند که طرح دولت ترامپ برای صلح خاورمیانه را بپذیرد. این اقدام نه‌تنها نتیجه مثبتی برای آمریکا و عربستان نداشت، بلکه افشای آن، واکنش منفی رسانه‌های عرب را در پی داشت. به‌این‌ترتیب عربستان برای جلب نظر دیگر کشورهای عربی عضو اتحادیه عرب مجبور شد به جای حمایت از ایده دولت ترامپ، در اعتراض به اعلام انتقال سفارت آمریکا، نام اورشلیم را به قدس تغییر دهد تا این‌گونه اعتراض خود را به اقدام واشنگتن در انتقال سفارت نشان دهد.
دولت ترامپ برای به‌نتیجه‌رساندن این طرح جنجالی به اندازه‌ای روی کمک‌های عربستان سرمایه‌گذاری کرده بود که دیگر کشورهای تأثیرگذار در بحران خاورمیانه از جمله اردن و مصر به حاشیه رانده شدند. اردن و مصر در
25 سال گذشته تعهد خود را به مذاکرات صلح نشان دادند و با توجه به کنترل این دو کشور بر مرزهای کرانه‌باختری و غزه، ابزار بهتری نیز برای اعمال فشار بر اسرائیل و نیز تشکیلات خودگردان فلسطینی در اختیار دارند. دلیل اینکه واشنگتن این دو کشور کلیدی را در طرح جدید خود سهیم نکرد، روشن است. مصر و اردن با بسیاری از جزئیات طرح «توافق نهایی» مخالف بودند و آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌دانستند. در این میان نگرانی اردن بیش از مصر بود چراکه
50 تا 70 درصد جمعیت این کشور ریشه‌ای فلسطینی دارند و عملی‌شدن طرحی که کاملا در حمایت از اسرائیل ارائه شده بود، می‌توانست چالش‌های داخلی و مرزی این کشور را شدت بخشد. با وجود مخالفت ترامپ و مشاورانش، راه‌حل دو دولتی تنها راه‌حلی است که در بلندمدت نتیجه‌بخش خواهد بود و این فرصت را در اختیار فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها قرار می‌دهد تا با مشارکت هم صلح و امنیت را در منطقه برقرار کنند. سیاست کنترل تشکیلات فلسطینی بر غزه و کرانه‌باختری هم امری است که به نظر می‌رسد با حمایت اکثریت ساکنان سرزمین‌های فلسطینی روبه‌رو شود. اما در شرایط فعلی دولت ترامپ باید اولویت خود را نه ارائه طرح‌های جنجالی و تنش‌زا، بلکه ایجاد ثبات و آرامش در نوار غزه قرار دهد.
منبع: فارین پالیسی

رئیس‌جمهور ایالات متحده که به‌تازگی دیدار تاریخی و خبرساز خود با کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی را در سنگاپور پشت‌سر گذاشته اکنون توجه بیشتری به طرح جدید ایالات متحده موسوم به «معامله قرن» برای صلح اسرائیل و فلسطینی‌ها نشان می‌دهد. به‌همین‌منظور ترامپ به‌تازگی جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد خود را همراه با جیسن گرینبلات، فرستاده ویژه خود در خاورمیانه، رهسپار منطقه کرد تا هم امکان اجماع طرفین بر سر توافق نهایی را بررسی کنند و هم به وضعیت انسانی در غزه بپردازند. کوشنر در پایان این سفر گفت‌وگویی مفصل با یک روزنامه فلسطینی انجام و وعده داد طرح صلح جدید دونالد ترامپ به‌زودی نهایی خواهد شد. او که با آغازبه‌کار ترامپ، مسئولیت برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها بر دوشش گذاشته شد، در این گفت‌وگو انتقاد‌های تندی را هم نثار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، کرد و همچنین تأکید کرد آتش‌بس میان حماس و اسرائیل به‌طور بالقوه آماده اجرائی‌شدن است.
با نگاهی به واکنش‌ها به جزئیات منتشرشده توافق نهایی که دولت ترامپ ارائه کرده، باید گفت مذاکره بر سر این طرح اشتباه بزرگی است و اصرار واشنگتن برای مذاکره درباره طرح جدید صلح فقط وضعیت را در منطقه وخیم‌تر خواهد کرد. کاخ سفید درحال‌حاضر باید این طرح را با هر جزئیاتی که دارد به تعویق بیندازد و بر ایجاد ثبات و آرامش در غزه تمرکز کند. این غیرممکن است که وقتی یک طرف مناقشه حتی حاضر به مذاکره بر سر طرح صلح با شما نیست بتوانید نقش میانجی را ایفا کنید یا طرحی معتبر روی میز مذاکره قرار دهید. فلسطینی‌ها در شش ماه گذشته و پس از آنکه دونالد ترامپ اعلام کرد سفارت ایالات متحده در اسرائیل را از تل‌آویو به بیت‌المقدس انتقال خواهد داد، هیچ دیداری با مقام‌های آمریکایی نداشته‌اند. محتوا و جزئیات طرح جدید صلح هرچه باشد فلسطینی‌ها حاضر به مذاکره با آمریکا بر سر این طرح نیستند.
آمریکا می‌توانست در موقعیتی به‌مراتب باثبات از وضعیت فعلی منطقه، طرحی ارائه دهد که درک متقابل جامعه بین‌الملل از سیاست واشنگتن را به همراه داشته باشد. چنین ابتکار عملی می‌تواند بخش بزرگی از کرانه ‌باختری و غزه را برای کشور مستقل فلسطینی که در آینده تشکیل خواهد شد، لحاظ کند و از آن سو هم تبادل سرزمین‌هایی را در نظر بگیرد که اکثریت آنها را جمعیت مهاجر اسرائیلی تشکیل می‌دهند. برای تعیین بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت فلسطینی‌ها هم می‌توان این شرط را تعیین کرد که ترتیبات امنیتی در اختیار اسرائیل نباشد تا کنترل کرانه‌ باختری در اختیار حماس یا دیگر گروه‌های جهادی قرار نگیرد. برای آوارگان فلسطینی نیز می‌توان این راه‌حل را در نظر گرفت که به‌جای اعطای حق بازگشت به همه آنها، مکانیسمی بین‌المللی برای پرداخت غرامت به فلسطینی‌های آواره و مهاجر ایجاد شود و فقط تعداد محدودی از این مهاجران به‌طور سمبلیک اجازه داشته باشند به اسرائیل بازگردند و اکثریت آنها هم امکان بازگشت به سرزمین‌های تحت کنترل کشور مستقل فلسطینی را داشته باشند یا کشوری ثالث برای اقامت انتخاب کنند. مشابه طرحی با این مفاد را بیل کلینتون و باراک اوباما نیز پیشنهاد دادند، اما با کارشکنی‌ها و موانعی روبه‌رو شد و به نتیجه نرسید.
به نظر می‌رسد دولت ترامپ در طرح توافق نهایی، بیش از اندازه روی کشورهای عربی از جمله عربستان حساب کرده است و انتظار دارد این کشور‌ها با اعمال فشار بر مقام‌های فلسطینی آنها را مجاب به پذیرش این توافق کنند. تئوری دولت ترامپ این است که کشورهای عرب در پس ورود به مناقشه اسرائیل و فلسطینی‌ها، رقابت و رویارویی خود با ایران را شدت ببخشند. در این میان عربستان بیش از آنکه به حل بحران اسرائیل و فلسطینی‌ها تمایل داشته باشد، تمرکز خود را بر افزایش دشمنی با ایران گذاشته است. آنچه آمریکایی‌ها می‌خواستند در عمل رخ نداده است. در پاییز 2017 محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، به نمایندگی از کوشنر، محمود عباس را به ریاض فراخواند تا او را متقاعد کند که طرح دولت ترامپ برای صلح خاورمیانه را بپذیرد. این اقدام نه‌تنها نتیجه مثبتی برای آمریکا و عربستان نداشت، بلکه افشای آن، واکنش منفی رسانه‌های عرب را در پی داشت. به‌این‌ترتیب عربستان برای جلب نظر دیگر کشورهای عربی عضو اتحادیه عرب مجبور شد به جای حمایت از ایده دولت ترامپ، در اعتراض به اعلام انتقال سفارت آمریکا، نام اورشلیم را به قدس تغییر دهد تا این‌گونه اعتراض خود را به اقدام واشنگتن در انتقال سفارت نشان دهد.
دولت ترامپ برای به‌نتیجه‌رساندن این طرح جنجالی به اندازه‌ای روی کمک‌های عربستان سرمایه‌گذاری کرده بود که دیگر کشورهای تأثیرگذار در بحران خاورمیانه از جمله اردن و مصر به حاشیه رانده شدند. اردن و مصر در
25 سال گذشته تعهد خود را به مذاکرات صلح نشان دادند و با توجه به کنترل این دو کشور بر مرزهای کرانه‌باختری و غزه، ابزار بهتری نیز برای اعمال فشار بر اسرائیل و نیز تشکیلات خودگردان فلسطینی در اختیار دارند. دلیل اینکه واشنگتن این دو کشور کلیدی را در طرح جدید خود سهیم نکرد، روشن است. مصر و اردن با بسیاری از جزئیات طرح «توافق نهایی» مخالف بودند و آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌دانستند. در این میان نگرانی اردن بیش از مصر بود چراکه
50 تا 70 درصد جمعیت این کشور ریشه‌ای فلسطینی دارند و عملی‌شدن طرحی که کاملا در حمایت از اسرائیل ارائه شده بود، می‌توانست چالش‌های داخلی و مرزی این کشور را شدت بخشد. با وجود مخالفت ترامپ و مشاورانش، راه‌حل دو دولتی تنها راه‌حلی است که در بلندمدت نتیجه‌بخش خواهد بود و این فرصت را در اختیار فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها قرار می‌دهد تا با مشارکت هم صلح و امنیت را در منطقه برقرار کنند. سیاست کنترل تشکیلات فلسطینی بر غزه و کرانه‌باختری هم امری است که به نظر می‌رسد با حمایت اکثریت ساکنان سرزمین‌های فلسطینی روبه‌رو شود. اما در شرایط فعلی دولت ترامپ باید اولویت خود را نه ارائه طرح‌های جنجالی و تنش‌زا، بلکه ایجاد ثبات و آرامش در نوار غزه قرار دهد.
منبع: فارین پالیسی

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها