|

آیت‌الله جنتی درباره رد صلاحیت‌ها:

در شورا 12 نفر هستند و من یک‌دوازدهم هستم

جمعه‌شب، به مناسبت سالگرد تأسیس شورای نگهبان، در برنامه «بدون تعارف» بخش خبری20:30 تلویزیون با آیت‌الله احمد جنتی، دبیر این شورا، مصاحبه‌ای انجام داد. او در این گفت‌وگو در‌باره دوران کودکی، دوستان صمیمی‌اش، لطیفه‌هایی که برای او ساخته شده و حتی فوتبال صحبت کرد که در ادامه می‌‌خوانید.
من متولد ۱۳۰۵ هستم. ما در خانه یک اتاق داشتیم؛ من بودم و پدرم و مادرم. خانوادگی به نان و پنیر و همچنین به ماست و آبگوشت عادت کرده بودیم. آن زمان پلو مطرح نبود، وقتی عید نوروز می‌شد، مادرم پلو می‌پخت و خورش ما هم کوکو بود.
وقتی پسرم حاج حسین‌آقا، در شهر لادان (از شهرهای استان اصفهان) بود، من بیشتر به آنجا می‌رفتم. پسرم نجاری دارد و من حساب که می‌کنم واقعا نان حلال را او می‌خورد. به‌این‌خاطر خوشحالم چون باید کاسب باشد، چه کسی گفته پسرم باید حتما طلبه یا اداری باشد.
صمیمی‌ترین دوستم در گذشته مرحوم آیت‌الله خزعلی بود. ما تقریبا یک روح در دو تن بودیم و یادم نمی‌آید در کاری با هم اختلاف نظر پیدا کرده باشیم. آیت‌الله مهدوی‌کنی را خیلی دوست می‌داشتم و او را الگوی خوش‌اخلاقی می‌دانستم. من چند نفر از گذشتگان را زیادی دوست می‌داشتم که یکی از آنها بهشتی بود و تقریبا عاشقش بودم و از ارادت هم گذشته بود.
من طلبه متولد شدم. طلبه زندگی کردم و می‌کنم و ان‌شاءالله طلبه هم از دنیا می‌روم. در اتاقم احتیاجی به تعویض موکت و آینه شکسته نمی‌بینم در اینجا خودم هستم و کتاب‌هایم. به اتاق می‌آیم و کمی مطالعه می‌کنم و کار انجام می‌دهم، چرا موکت را عوض کنم، اين كارها را اسراف مي‌دانم.
«در مورد عکسی که او روی صندلی شاهانه‌ای نشسته بود»: عده‌ای دین و اخلاق خود را فدای سیاست می‌کنند. اینها باید فردای قیامت جواب خدا را بدهند. ما به عراق رفته بودیم. وقتی خواستیم برای فرودگاه بیرون بیاییم به پاویون رفتیم. آن صندلی آنجا بود و من روی آن نشستم. اگر این جرم است؛ بله من این جرم را مرتکب شدم که نرفتم آنجا روی زمین بنشینم.
درباره شوخی‌هایی که راجع‌به طول عمر من می‌شود، من از این ناراحتم که جنبه سیاسی دارد؛ یعنی آن کسانی که این کار را شروع کردند چون خط و راهشان از ما جدا است، به هر‌کاری دست می‌زنند و به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند. من از شوخی و مزاح خوشم می‌آید و به‌دنبال مزاح‌های معقول هستم، یک‌‌بار با یکی از مراجع که نمی‌خواهم نام او را ببرم، نشسته بودیم، او تعریف می‌کرد که «یکی به یک نفر دیگر گفت اگر بروی روی طاقچه بشینی من با سه صلوات تو را به پایین می‌کشم. آن فرد هم رفت و روی طاقچه نشست. آن فرد هم یک صلوات فرستاد و گفت دو صلوات دیگر را هم فردا خواهم فرستاد. (با خنده) او هم ناراحت شد و از طاقچه پایین آمد. آن فرد هم گفت من گفته بودم با سه صلوات تو را پایین می‌آورم باور نمی‌کردی، اما حالا تو را با یک صلوات پایین فرستادم». اما اگر شوخی برای هتک حیثیت کسی باشد یا دروغ و تهمت باشد، درست نیست و در نظام جمهوری اسلامی اینها محکوم است.
بعضی از مصوبات مجلس بوده که از لحاظ اقتصادی و مالی واقعا به ضرر مملکت بود، من خوشحال می‌شدم الحمدلله این قانون به دست ما رد می‌شد.
مسئله ما، مسئله ولی فقیه و دین و ایمان است. بالاخره امام باید زنده باشد و او مرگ ندارد. این امام باید در همه عرصه‌ها حاضر باشد و مقام معظم رهبری جلد دوم امام است. اگر این نشد، مسئله فتنه 88 می‌شود.
تلخ‌ترین خاطره در شورای نگهبان فتنه بود و از آن گذشته مسائلی از قبیل اینها که الان هست مانند‌ گرانی. من خیلی غصه بی‌کاری و ‌گرانی را می‌خورم. من گاهی فکر می‌کنم یک جوان بی‌کار که زن و بچه هم دارد، صبح به چه امیدی می‌خواهد بیدار شود. وضع خوب نیست، اما این وضع با افراد کارشناس و انقلابی قابل‌اصلاح و ترمیم است.
«فرق بین مسئولان دهه 60 با 90»: بی‌تفاوت نبوده است، خیلی‌ها گذشته‌ها را یادشان رفته است. عمل جلب‌ اعتماد می‌کند. حرف فایده ندارد. بعضی‌ها خیلی حرف می‌زنند و در حرف‌زدن نمره آنها 20 است. اما در عمل نمره خیلی‌ها بالاتر از صفر نیست.
در‌باره رد ‌صلاحیت‌های شورای نگهبان: اینها می‌خواهند کاسه و کوزه‌ها را سر من بشکنند. در شورا 12 نفر هستند و من یک‌دوازدهم هستم. اما چون می‌خواهند با من تسویه‌حسابی کرده باشند، همه را به حساب من می‌گذارند. در‌باره تأیید یا رد صلاحیت‌ها خیلی‌وقت‌ها من با دوستان حرفم شده است.
من آقای کدخدایی (سخنگوی شورای نگهبان) را دوست دارم، افکار من و ایشان به هم نزدیک است، مثل من و مرحوم آیت‌الله خزعلی که با هم هم‌فکر بودیم.
در جناح اصلاح‌طلب دوستان كمي دارم، اسم آنها را نمی‌توانم بیاورم.
جام جهانی فوتبال را دنبال نکردم. ما فقط در زندان با آقای ربانی‌شیرازی و آقای آذری‌قمی و آقای علی‌اصغر مروارید و... بعدازظهرها فوتبال بازی می‌کردیم.
اخبار را هر چه برسم مرتب می‌بینم. یکی اخبار شبکه یک، گاهی شبکه شش و گاهی هم شبکه دو. اخبار20:30 را هم می‌بینم و علاقه‌ام به آن نسبتا خوب است و معقول‌تر و مطلوب‌تر است و ارزش دیدن دارد.

جمعه‌شب، به مناسبت سالگرد تأسیس شورای نگهبان، در برنامه «بدون تعارف» بخش خبری20:30 تلویزیون با آیت‌الله احمد جنتی، دبیر این شورا، مصاحبه‌ای انجام داد. او در این گفت‌وگو در‌باره دوران کودکی، دوستان صمیمی‌اش، لطیفه‌هایی که برای او ساخته شده و حتی فوتبال صحبت کرد که در ادامه می‌‌خوانید.
من متولد ۱۳۰۵ هستم. ما در خانه یک اتاق داشتیم؛ من بودم و پدرم و مادرم. خانوادگی به نان و پنیر و همچنین به ماست و آبگوشت عادت کرده بودیم. آن زمان پلو مطرح نبود، وقتی عید نوروز می‌شد، مادرم پلو می‌پخت و خورش ما هم کوکو بود.
وقتی پسرم حاج حسین‌آقا، در شهر لادان (از شهرهای استان اصفهان) بود، من بیشتر به آنجا می‌رفتم. پسرم نجاری دارد و من حساب که می‌کنم واقعا نان حلال را او می‌خورد. به‌این‌خاطر خوشحالم چون باید کاسب باشد، چه کسی گفته پسرم باید حتما طلبه یا اداری باشد.
صمیمی‌ترین دوستم در گذشته مرحوم آیت‌الله خزعلی بود. ما تقریبا یک روح در دو تن بودیم و یادم نمی‌آید در کاری با هم اختلاف نظر پیدا کرده باشیم. آیت‌الله مهدوی‌کنی را خیلی دوست می‌داشتم و او را الگوی خوش‌اخلاقی می‌دانستم. من چند نفر از گذشتگان را زیادی دوست می‌داشتم که یکی از آنها بهشتی بود و تقریبا عاشقش بودم و از ارادت هم گذشته بود.
من طلبه متولد شدم. طلبه زندگی کردم و می‌کنم و ان‌شاءالله طلبه هم از دنیا می‌روم. در اتاقم احتیاجی به تعویض موکت و آینه شکسته نمی‌بینم در اینجا خودم هستم و کتاب‌هایم. به اتاق می‌آیم و کمی مطالعه می‌کنم و کار انجام می‌دهم، چرا موکت را عوض کنم، اين كارها را اسراف مي‌دانم.
«در مورد عکسی که او روی صندلی شاهانه‌ای نشسته بود»: عده‌ای دین و اخلاق خود را فدای سیاست می‌کنند. اینها باید فردای قیامت جواب خدا را بدهند. ما به عراق رفته بودیم. وقتی خواستیم برای فرودگاه بیرون بیاییم به پاویون رفتیم. آن صندلی آنجا بود و من روی آن نشستم. اگر این جرم است؛ بله من این جرم را مرتکب شدم که نرفتم آنجا روی زمین بنشینم.
درباره شوخی‌هایی که راجع‌به طول عمر من می‌شود، من از این ناراحتم که جنبه سیاسی دارد؛ یعنی آن کسانی که این کار را شروع کردند چون خط و راهشان از ما جدا است، به هر‌کاری دست می‌زنند و به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند. من از شوخی و مزاح خوشم می‌آید و به‌دنبال مزاح‌های معقول هستم، یک‌‌بار با یکی از مراجع که نمی‌خواهم نام او را ببرم، نشسته بودیم، او تعریف می‌کرد که «یکی به یک نفر دیگر گفت اگر بروی روی طاقچه بشینی من با سه صلوات تو را به پایین می‌کشم. آن فرد هم رفت و روی طاقچه نشست. آن فرد هم یک صلوات فرستاد و گفت دو صلوات دیگر را هم فردا خواهم فرستاد. (با خنده) او هم ناراحت شد و از طاقچه پایین آمد. آن فرد هم گفت من گفته بودم با سه صلوات تو را پایین می‌آورم باور نمی‌کردی، اما حالا تو را با یک صلوات پایین فرستادم». اما اگر شوخی برای هتک حیثیت کسی باشد یا دروغ و تهمت باشد، درست نیست و در نظام جمهوری اسلامی اینها محکوم است.
بعضی از مصوبات مجلس بوده که از لحاظ اقتصادی و مالی واقعا به ضرر مملکت بود، من خوشحال می‌شدم الحمدلله این قانون به دست ما رد می‌شد.
مسئله ما، مسئله ولی فقیه و دین و ایمان است. بالاخره امام باید زنده باشد و او مرگ ندارد. این امام باید در همه عرصه‌ها حاضر باشد و مقام معظم رهبری جلد دوم امام است. اگر این نشد، مسئله فتنه 88 می‌شود.
تلخ‌ترین خاطره در شورای نگهبان فتنه بود و از آن گذشته مسائلی از قبیل اینها که الان هست مانند‌ گرانی. من خیلی غصه بی‌کاری و ‌گرانی را می‌خورم. من گاهی فکر می‌کنم یک جوان بی‌کار که زن و بچه هم دارد، صبح به چه امیدی می‌خواهد بیدار شود. وضع خوب نیست، اما این وضع با افراد کارشناس و انقلابی قابل‌اصلاح و ترمیم است.
«فرق بین مسئولان دهه 60 با 90»: بی‌تفاوت نبوده است، خیلی‌ها گذشته‌ها را یادشان رفته است. عمل جلب‌ اعتماد می‌کند. حرف فایده ندارد. بعضی‌ها خیلی حرف می‌زنند و در حرف‌زدن نمره آنها 20 است. اما در عمل نمره خیلی‌ها بالاتر از صفر نیست.
در‌باره رد ‌صلاحیت‌های شورای نگهبان: اینها می‌خواهند کاسه و کوزه‌ها را سر من بشکنند. در شورا 12 نفر هستند و من یک‌دوازدهم هستم. اما چون می‌خواهند با من تسویه‌حسابی کرده باشند، همه را به حساب من می‌گذارند. در‌باره تأیید یا رد صلاحیت‌ها خیلی‌وقت‌ها من با دوستان حرفم شده است.
من آقای کدخدایی (سخنگوی شورای نگهبان) را دوست دارم، افکار من و ایشان به هم نزدیک است، مثل من و مرحوم آیت‌الله خزعلی که با هم هم‌فکر بودیم.
در جناح اصلاح‌طلب دوستان كمي دارم، اسم آنها را نمی‌توانم بیاورم.
جام جهانی فوتبال را دنبال نکردم. ما فقط در زندان با آقای ربانی‌شیرازی و آقای آذری‌قمی و آقای علی‌اصغر مروارید و... بعدازظهرها فوتبال بازی می‌کردیم.
اخبار را هر چه برسم مرتب می‌بینم. یکی اخبار شبکه یک، گاهی شبکه شش و گاهی هم شبکه دو. اخبار20:30 را هم می‌بینم و علاقه‌ام به آن نسبتا خوب است و معقول‌تر و مطلوب‌تر است و ارزش دیدن دارد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها