روسیه همراه آمریکا در سوریه نیست
صباح زنگنه- کارشناس مسائل سیاسی
دیدار رؤسای جمهوری آمریکا و روسیه در دو دهه گذشته کمتر اتفاق افتاده است؛ در سال ۱۹۹۷، بیل کلینتون با بوریس یلتسین در هلسینکی دیدار کرده و درباره توسعه ناتو به کشورهای حوزه بالتیک گفتوگو کردند. قبل از آن جورج بوش پدر در پایتخت فنلاند با میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد شوروی سابق، دیدار داشت و آن دو درباره حمله عراق به کویت گفتوگو کردند. البته باراك اوباما هم با پوتين پشت درهاي بسته ديدار داشت اما بعد از مدتها بار دیگر رؤسای جمهوری دو کشور دور یک میز برای مذاکره نشستهاند و برای همین دیدار ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ هم برای مسکو و هم برای واشنگتن درخور توجه است. دو کشور مسائل زیادی برای بحث و گفتوگو دارند. از زمان رویکارآمدن ترامپ در آمریکا صحنههای زیادی از تعامل و تنازع را بین طرفین شاهد بودهایم. البته ترامپ از موضع پایینتری نسبت به پوتین برخوردار بوده است. پروندههای زیادی بوده که پوتین موفقیت بیشتری در مقایسه با ترامپ کسب کرده است. واشنگتن بیشتر روی اهرم تحریمها نسبت به مسکو بحث کرده و خواسته با روسیه گفتوگو کند. یکی از نقاط اختلاف واشنگتن و مسکو، مسئله سوریه است. البته مواضع ترامپ درباره
سوریه نوسانات زیادی داشته؛ این مواضع از «اسد باید کنار برود» تا ورود نیروهای نظامی آمریکا به سوریه متغیر بوده است و در بخش دیگر نیروهای آمریکایی در حمایت از نیروهای کُرد و چراغ سبز نشاندادن به ترکیه، این حضور را بهصورت نیابتی دنبال کردهاند یا آمریکا در بخشهایی از سوریه هم پایگاه نظامی ایجاد کرده است، اما روزبهروز این حضور با مشکلات بیشتری مواجه بوده و درگیری عمدی و اشتباهی میان نیروهای دو کشور به وقوع پیوسته است، ولی همچنان در صحنه زمینی و هوایی این نیروهای روسی هستند که بر فضای سوریه تسلط دارند.
البته فشارهای ترامپ به پوتین برای خروج نیروهای ایرانی از سوریه عمدتا پژواک خواسته اسرائیل است. با توجه به پیشروی سریع نيروهاي دولتي در جنوب سوریه و بهویژه استان درعا، بحث خروج نیروی ایرانی تا حدی در عمل منتفی شده است. برای همین در این دیدار خواستههای ترامپ از موضع ضعیفتری برخوردار خواهد بود، چراکه آمریکا چیزی در سوریه ندارد که در برابر خواست خود از روسیه بدهد و خواستار تغییر جدی در سوریه باشد. روسیه برای ایران بهعنوان متحد منطقهای اهمیت زیادی قائل است. دردستداشتن نبض فعالیت زمینی در این مذاکره خيلی مهم است و بدون آن عملا پیشرویهای ارتش سوریه و موفقیتهای روسیه محقق نمیشد؛ بنابراین ما در دوران واقعیتهای عینی و ملموس هستیم و پوتین هم این واقعیت را درک میکند.
در صورت خروج نیروهای ایرانی - فارغ از تعداد و تجهیزات- از سوریه برای روسیه و دولت بشار اسد مشکلات جدی به وجود ميآيد. هنوز موضوع تروریسم در سوریه پایان نیافته و هنوز تهدیدهای منطقهای اسرائیل پابرجاست. آمریکا و اسرائیل هم به قوت و قدرت حکومت اسد اعتراف کردهاند و دیگر سخنی از کناررفتن اسد دیده نمیشود، بنابراین هیچ مابهازایی آمریکا نمیتواند به روسیه دهد و چنین خواسته بزرگی را روسیه درخواست کند تا نیرویهای ایرانی سوریه را ترک کنند. آمریکا به واقعبینی زیادی نیاز دارد و باید با پیگیری مسیر دیپلماتیک و مسیر سیاسی در مذاکرات سوچی و آستانه اهداف خود را پی بگیرد. واشنگتن باید از متحدان منطقهای خود در این راه کمک بگیرد. بینتیجهبودن فعالیت منطقهای آمریکا مشخص است و باید بداند که روسیه نمیتواند از مواضع آنها حمایت کند و در این موضع با آنها همراه باشد.
دیدار رؤسای جمهوری آمریکا و روسیه در دو دهه گذشته کمتر اتفاق افتاده است؛ در سال ۱۹۹۷، بیل کلینتون با بوریس یلتسین در هلسینکی دیدار کرده و درباره توسعه ناتو به کشورهای حوزه بالتیک گفتوگو کردند. قبل از آن جورج بوش پدر در پایتخت فنلاند با میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد شوروی سابق، دیدار داشت و آن دو درباره حمله عراق به کویت گفتوگو کردند. البته باراك اوباما هم با پوتين پشت درهاي بسته ديدار داشت اما بعد از مدتها بار دیگر رؤسای جمهوری دو کشور دور یک میز برای مذاکره نشستهاند و برای همین دیدار ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ هم برای مسکو و هم برای واشنگتن درخور توجه است. دو کشور مسائل زیادی برای بحث و گفتوگو دارند. از زمان رویکارآمدن ترامپ در آمریکا صحنههای زیادی از تعامل و تنازع را بین طرفین شاهد بودهایم. البته ترامپ از موضع پایینتری نسبت به پوتین برخوردار بوده است. پروندههای زیادی بوده که پوتین موفقیت بیشتری در مقایسه با ترامپ کسب کرده است. واشنگتن بیشتر روی اهرم تحریمها نسبت به مسکو بحث کرده و خواسته با روسیه گفتوگو کند. یکی از نقاط اختلاف واشنگتن و مسکو، مسئله سوریه است. البته مواضع ترامپ درباره
سوریه نوسانات زیادی داشته؛ این مواضع از «اسد باید کنار برود» تا ورود نیروهای نظامی آمریکا به سوریه متغیر بوده است و در بخش دیگر نیروهای آمریکایی در حمایت از نیروهای کُرد و چراغ سبز نشاندادن به ترکیه، این حضور را بهصورت نیابتی دنبال کردهاند یا آمریکا در بخشهایی از سوریه هم پایگاه نظامی ایجاد کرده است، اما روزبهروز این حضور با مشکلات بیشتری مواجه بوده و درگیری عمدی و اشتباهی میان نیروهای دو کشور به وقوع پیوسته است، ولی همچنان در صحنه زمینی و هوایی این نیروهای روسی هستند که بر فضای سوریه تسلط دارند.
البته فشارهای ترامپ به پوتین برای خروج نیروهای ایرانی از سوریه عمدتا پژواک خواسته اسرائیل است. با توجه به پیشروی سریع نيروهاي دولتي در جنوب سوریه و بهویژه استان درعا، بحث خروج نیروی ایرانی تا حدی در عمل منتفی شده است. برای همین در این دیدار خواستههای ترامپ از موضع ضعیفتری برخوردار خواهد بود، چراکه آمریکا چیزی در سوریه ندارد که در برابر خواست خود از روسیه بدهد و خواستار تغییر جدی در سوریه باشد. روسیه برای ایران بهعنوان متحد منطقهای اهمیت زیادی قائل است. دردستداشتن نبض فعالیت زمینی در این مذاکره خيلی مهم است و بدون آن عملا پیشرویهای ارتش سوریه و موفقیتهای روسیه محقق نمیشد؛ بنابراین ما در دوران واقعیتهای عینی و ملموس هستیم و پوتین هم این واقعیت را درک میکند.
در صورت خروج نیروهای ایرانی - فارغ از تعداد و تجهیزات- از سوریه برای روسیه و دولت بشار اسد مشکلات جدی به وجود ميآيد. هنوز موضوع تروریسم در سوریه پایان نیافته و هنوز تهدیدهای منطقهای اسرائیل پابرجاست. آمریکا و اسرائیل هم به قوت و قدرت حکومت اسد اعتراف کردهاند و دیگر سخنی از کناررفتن اسد دیده نمیشود، بنابراین هیچ مابهازایی آمریکا نمیتواند به روسیه دهد و چنین خواسته بزرگی را روسیه درخواست کند تا نیرویهای ایرانی سوریه را ترک کنند. آمریکا به واقعبینی زیادی نیاز دارد و باید با پیگیری مسیر دیپلماتیک و مسیر سیاسی در مذاکرات سوچی و آستانه اهداف خود را پی بگیرد. واشنگتن باید از متحدان منطقهای خود در این راه کمک بگیرد. بینتیجهبودن فعالیت منطقهای آمریکا مشخص است و باید بداند که روسیه نمیتواند از مواضع آنها حمایت کند و در این موضع با آنها همراه باشد.