معمای شلیک مرگبار در قهوهخانه
شرق: پسر جوانی که چند سال قبل در جریان یک درگیری به فردی شلیک کرد و آن شخص سه سال بعد جان خود را از دست داد، پای میز محاکمه رفت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که جوانی 27 ساله است، چهار سال قبل در جریان درگیری در یک قهوهخانه باعث زخمیشدن فردی به نام کوروش شد.
بر اساس محتویات پرونده، چهار سال قبل به مأموران خبر دادند درگیری منجر به جرح در یک قهوهخانه در جنوب تهران اتفاق افتاده است، زمانی که مأموران به محل رسیدند پسر جوانی که بهدلیل اصابت گلوله به گردنش مجروح شده بود، در خیابان روی زمین افتاده بود. بلافاصله مرد جوان به بیمارستان انتقال یافت و تحقیقات درباره آن آغاز شد. صاحب قهوهخانه به مأموران گفت: عامل شلیک گلوله مردی به نام بهنام است؛ بهنام با من و برادرم درگیری داشت و با شلیک گلوله کوروش را مجروح کرد. کوروش دوست ما بود و برای سرزدن به ما به قهوهخانه آمده بود.
با معالجههایی که انجام شد، کوروش بهطور معجزهآسایی زنده ماند، اما مشکلات ناشی از این بیماری تا سه سال همراه او بود و در نهایت پسر جوان جانش را از دست داد. هرچند در ابتدا، مادر کوروش به جای فرزندش که روی تخت بستری بود شکایت کرد، اما بهنام بعد از مدتی بازداشت، آزاد شد تا اینکه با مرگ کوروش او با شکایت مادر مقتول بار دیگر بازداشت شد.
متهم وقتی با اتهام قتل مواجه شد، این اتهام را رد کرد و مدعی شد اصلا ضارب نبوده است. متهم گفت: روز حادثه من به همراه کامران و مسعود به قهوهخانه رفته بودم، قبول دارم درگیری بین ما اتفاق افتاد اما من به سمت کوروش شلیک نکردم. بااینحال، با توجه به شکایت اولیایدم و آنچه شاهدان گفته بودند کیفرخواست قتل عمد برای بهنام صادر شد، این در حالی بود که متهمان دیگر فراری بودند و هرگز بازداشت نشدند.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده و درخواست مجازات متهم طبق قانون ارائه شد. در ادامه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه قرار گرفت، او گفت: من درخواست صدور حکم قصاص دارم. تیر به گردن پسرم برخورد کرد و او سه ماه در کما بود، وقتی که به هوش آمد، قطع نخاع شده بود و در تمام این مدت من از پسرم مراقبت میکردم.
پسرم بارها به من گفت تیر را بهنام به او شلیک کرده است و ما مدام درگیر شکایت از بهنام بودیم؛ حالا که او بازداشت شده و پسرم هم جانش را از دست داده است، من درخواست صدور حکم قصاص دارم. ضمن اینکه پزشکی قانونی هم علت فوت پسرم را شلیک گلوله به گردن او و عوارض ناشی از آن عنوان کرده است.
وقتی نوبت به متهم رسید، او یکبار دیگر اتهام را رد کرد و گفت: من در درگیری بودم اما ضارب نبودم و کامران بود که شلیک کرد. من این اتهام را قبول ندارم و از ابتدا هم این موضوع را گفتهام.
در ادامه جلسه صاحب قهوهخانهای که در آن درگیری رخ داده بود، به جایگاه فراخوانده شد. این جوان که بهدلیل رانندگی بدون گواهینامه در بازداشت بود و از زندان به دادگاه برده شده بود، گفت: بهنام با من و برادرم اختلاف داشت و روز حادثه هم برای دعوا با ما به قهوهخانه آمده بود. وقتی بهنام و دوستانش وارد قهوهخانه شدند و درگیری درست کردند، کوروش در دفاع از ما وارد شد، چون دوست ما بود اما یکدفعه بهنام اسلحه کشید. او ابتدا یک تیر به سقف قهوهخانه شلیک کرد و سپس تیر دیگر را به گلوی کوروش زد و کوروش روی زمین افتاد. همهچیز بههم ریخته بود و همه ترسیده بودند. کامران و مسعود که حالا به خارج از کشور فرار کردهاند، جسم نیمهجان کوروش را بیرون بردند و جلوی مغازه رها و بعد هر سه فرار کردند.
او گفت: من به چشم دیدم که بهنام به مقتول شلیک کرد و شهادت میدهم.
در ادامه، دیگر شاهد پرونده در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من بیرون از مغازه بودم، صدای درگیری و بعد از آن شلیک گلوله آمد؛ وقتی که من رسیدم جسم نیمهجان کوروش بیرون بود، اما عدهای گفتند کامران شلیک کرده است. خود کامران گفت که بهنام این کار را کرده است. من چیزی از شلیک و درگیری ندیدم. من فقط متهم را دیدم که فرار کرد.
در ادامه متهم یکبار دیگر در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام را قبول ندارم و توضیح دادم که ضارب نیستم، کسی دیگر شلیک کرده است و چون کامران و مسعود متواریاند من را بازداشت کردهاند؛ سلاح متعلق به کامران بود و خودش هم با آن شلیک کرد و من گفتههای شاهدان را قبول ندارم.
در ادامه، وکیل مدافع متهم هم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
شرق: پسر جوانی که چند سال قبل در جریان یک درگیری به فردی شلیک کرد و آن شخص سه سال بعد جان خود را از دست داد، پای میز محاکمه رفت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که جوانی 27 ساله است، چهار سال قبل در جریان درگیری در یک قهوهخانه باعث زخمیشدن فردی به نام کوروش شد.
بر اساس محتویات پرونده، چهار سال قبل به مأموران خبر دادند درگیری منجر به جرح در یک قهوهخانه در جنوب تهران اتفاق افتاده است، زمانی که مأموران به محل رسیدند پسر جوانی که بهدلیل اصابت گلوله به گردنش مجروح شده بود، در خیابان روی زمین افتاده بود. بلافاصله مرد جوان به بیمارستان انتقال یافت و تحقیقات درباره آن آغاز شد. صاحب قهوهخانه به مأموران گفت: عامل شلیک گلوله مردی به نام بهنام است؛ بهنام با من و برادرم درگیری داشت و با شلیک گلوله کوروش را مجروح کرد. کوروش دوست ما بود و برای سرزدن به ما به قهوهخانه آمده بود.
با معالجههایی که انجام شد، کوروش بهطور معجزهآسایی زنده ماند، اما مشکلات ناشی از این بیماری تا سه سال همراه او بود و در نهایت پسر جوان جانش را از دست داد. هرچند در ابتدا، مادر کوروش به جای فرزندش که روی تخت بستری بود شکایت کرد، اما بهنام بعد از مدتی بازداشت، آزاد شد تا اینکه با مرگ کوروش او با شکایت مادر مقتول بار دیگر بازداشت شد.
متهم وقتی با اتهام قتل مواجه شد، این اتهام را رد کرد و مدعی شد اصلا ضارب نبوده است. متهم گفت: روز حادثه من به همراه کامران و مسعود به قهوهخانه رفته بودم، قبول دارم درگیری بین ما اتفاق افتاد اما من به سمت کوروش شلیک نکردم. بااینحال، با توجه به شکایت اولیایدم و آنچه شاهدان گفته بودند کیفرخواست قتل عمد برای بهنام صادر شد، این در حالی بود که متهمان دیگر فراری بودند و هرگز بازداشت نشدند.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده و درخواست مجازات متهم طبق قانون ارائه شد. در ادامه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه قرار گرفت، او گفت: من درخواست صدور حکم قصاص دارم. تیر به گردن پسرم برخورد کرد و او سه ماه در کما بود، وقتی که به هوش آمد، قطع نخاع شده بود و در تمام این مدت من از پسرم مراقبت میکردم.
پسرم بارها به من گفت تیر را بهنام به او شلیک کرده است و ما مدام درگیر شکایت از بهنام بودیم؛ حالا که او بازداشت شده و پسرم هم جانش را از دست داده است، من درخواست صدور حکم قصاص دارم. ضمن اینکه پزشکی قانونی هم علت فوت پسرم را شلیک گلوله به گردن او و عوارض ناشی از آن عنوان کرده است.
وقتی نوبت به متهم رسید، او یکبار دیگر اتهام را رد کرد و گفت: من در درگیری بودم اما ضارب نبودم و کامران بود که شلیک کرد. من این اتهام را قبول ندارم و از ابتدا هم این موضوع را گفتهام.
در ادامه جلسه صاحب قهوهخانهای که در آن درگیری رخ داده بود، به جایگاه فراخوانده شد. این جوان که بهدلیل رانندگی بدون گواهینامه در بازداشت بود و از زندان به دادگاه برده شده بود، گفت: بهنام با من و برادرم اختلاف داشت و روز حادثه هم برای دعوا با ما به قهوهخانه آمده بود. وقتی بهنام و دوستانش وارد قهوهخانه شدند و درگیری درست کردند، کوروش در دفاع از ما وارد شد، چون دوست ما بود اما یکدفعه بهنام اسلحه کشید. او ابتدا یک تیر به سقف قهوهخانه شلیک کرد و سپس تیر دیگر را به گلوی کوروش زد و کوروش روی زمین افتاد. همهچیز بههم ریخته بود و همه ترسیده بودند. کامران و مسعود که حالا به خارج از کشور فرار کردهاند، جسم نیمهجان کوروش را بیرون بردند و جلوی مغازه رها و بعد هر سه فرار کردند.
او گفت: من به چشم دیدم که بهنام به مقتول شلیک کرد و شهادت میدهم.
در ادامه، دیگر شاهد پرونده در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من بیرون از مغازه بودم، صدای درگیری و بعد از آن شلیک گلوله آمد؛ وقتی که من رسیدم جسم نیمهجان کوروش بیرون بود، اما عدهای گفتند کامران شلیک کرده است. خود کامران گفت که بهنام این کار را کرده است. من چیزی از شلیک و درگیری ندیدم. من فقط متهم را دیدم که فرار کرد.
در ادامه متهم یکبار دیگر در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام را قبول ندارم و توضیح دادم که ضارب نیستم، کسی دیگر شلیک کرده است و چون کامران و مسعود متواریاند من را بازداشت کردهاند؛ سلاح متعلق به کامران بود و خودش هم با آن شلیک کرد و من گفتههای شاهدان را قبول ندارم.
در ادامه، وکیل مدافع متهم هم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.