علايي:
آمريکا و اسرائيل سازمان اطلاعاتي در ايران ايجاد کردهاند
شرق: سردار حسين علايي، اولين فرمانده نيروي دريايي سپاه، در گفتوگو با «خبرآنلاين»، درباره مسائل مختلفي ازجمله مذاکره با آمريکا و مشکلات اقتصادي صحبت کرده است. در ادامه مهمترين بخشهاي مصاحبه سردار علايي را ميخوانيد.
ما در شرايط فعلي نبايد بگذاريم ترامپ هم برجام را بههم بزند، هم مردم ما را تحريم کند، هم فشارهاي سياسي و رواني را افزايش دهد، هم کشورها را عليه ما بسيج کند و هم پرچم مذاکره را به دست بگيرد. همان روز که ترامپ اعلام کرد آماده مذاکره است، ما ميتوانستيم بگوييم ما نيز براي مذاکره منعي نداريم، اما لازم است دولت آمريکا بگويد اگر با هم مذاکره کرديم و به نتيجه رسيديم، چه تضميني است که دوباره دولت ترامپ يا رئيسجمهور بعدي آمريکا توافق را بههم نزند؛ همانطور که ترامپ توافقات دوران اوباما را بههم زد.
در داخل کشور نميتوان جلوي اظهارنظر افراد مختلف را گرفت؛ چون قرار ما اين بود که در داخل کشور همه بتوانند حرف بزنند. بنابراين نميتوان گفت هيچکس چيزي نگويد. البته آمريکاييها ميدانند در ايران با چه کسي طرف هستند و رهبري تصميمات را در اين حوزه ميگيرد. بنابراين ميدانند چه کسي را بايد راضي کنند تا در مذاکره به نتيجه برسند.
هم آمريکا و هم اسرائيل، سازمان اطلاعاتي درون ايران ايجاد کردهاند؛ يعني جداي از شبکه اطلاعاتي منافقين و سلطنتطلبان که به آنها گزارش ميدهند، شبکه اطلاعاتي جداگانهاي نيز سازماندهي کردهاند و به صورت مستقيم اطلاعات کسب ميکنند. البته سلطنتطلبان هيچگاه سازمان عملياتي نداشتهاند و ندارند؛ چون قادر به اين کار نيستند، ولي منافقين هميشه سازمانهاي اطلاعاتي و عملياتي داشتهاند. اسرائيليها و آمريکاييها به اين نتيجه رسيدهاند که از ظرفيت منافقين و سلطنتطلبان استفاده کنند، ولي به آنها تکيه نداشته باشند. به همين خاطر به نظر ميرسد شبکه جداگانهاي درون ايران راه انداختهاند. البته ايران مقابله کرده، ولي نميتوان گفت اين شبکهها فعال نيستند. اسرائيليها از 15 سال پيش يک شبکه گسترده اطلاعاتي در حوزههاي هستهاي و موشکي و حوزه سياسي و اقتصادي درست کردهاند و براي آن هزينه ميکنند تا عمليات تحريمي آمريکا با اطلاعات ميدانيتري به نتيجه برسد.
هيچ کشوري حتي عربستان در اطراف ايران ظرفيت جنگ نيابتي با ايران را ندارد. اسرائيل تنها رژيمي است که انگيزه جنگ با ايران را دارد؛ اما ظرفيت جنگ نيابتي را با ايران ندارد. حداکثر اتفاق متصور، يک ضربه است؛ مثلا يک نقطهاي را بمباران کنند و تمام شود اما بعيد است جنگ رودررو به صورت شبانهروزي انجام شود.
مسائل و مشکلاتي که در ايران وجود دارد، اينطور نيست که اگر يک رئيسجمهور برود و رئيسجمهور ديگري بيايد، حل شود. تصميمات بزرگ بايد با همگرايي و اجماع بين نخبگان گرفته شود و بعد همه قوانين، مقررات و سيستم حکمراني از اجراي اين تصميمات بزرگ پشتيباني کنند مثلا اگر سرمايهگذار ايراني شروع به فعاليت در داخل ايران کرد، نگران نباشد فردا به دليل افزايش ثروتش به زندان برود يا اگر سرمايهگذار خارجي وارد عرصه اقتصادي ايران شد، تريبونهايي دائم افکار عمومي را تحريک کنند که چرا خارجيها در ايران آمدهاند و کار ميکنند. سالي 36 ميليون گردشگر به ترکيه ميرود چون ويزا را برداشتند و الان يک ايراني راحتتر ميتواند به استانبول برود تا آنکه به مشهد يا کيش سفر کند، اما هيچ دولتي در ايران براي اين کار تصميم نگرفته است.
بنابراين الان تغيير دولتها مسئله ما نيست، بلکه نگاه ملي به حوزه اقتصاد، سياست خارجي و روابط بينالمللي بايد تغيير کند تا بر اساس اين نگاه، قوانين و مقررات کشور به نفع توليد ملي و توسعه اقتصادي اصلاح شوند. بالاخره ميخواهيم در اين دنيا زندگي کنيم، پس بايد روابطمان با حوزه بينالملل واقعي و منطقي شود. اگر با کشورهاي مختلف دنيا رابطهای خوب و تعاملی سازنده نداشته باشيم، اقتصادمان توسعه پيدا نميکند.
بايد در معني «قدرتبخشيدن به ايران» بازنگري شود. «قدرتبخشيدن به ايران» يعني وقتي حجاج ايراني به مکه و مدينه ميروند، نوشابه زمزم را ببينند و استفاده کنند نه پپسيکولا را. در اتاق رئيسجمهور فرانسه فرش ايراني مرکز توجه و استفاده باشد نه تلفن پاناسونيک ژاپن. به عبارت بهتر، ما بايد حضوری اقتصادي در کشورهاي مختلف دنيا داشته باشيم.
شرق: سردار حسين علايي، اولين فرمانده نيروي دريايي سپاه، در گفتوگو با «خبرآنلاين»، درباره مسائل مختلفي ازجمله مذاکره با آمريکا و مشکلات اقتصادي صحبت کرده است. در ادامه مهمترين بخشهاي مصاحبه سردار علايي را ميخوانيد.
ما در شرايط فعلي نبايد بگذاريم ترامپ هم برجام را بههم بزند، هم مردم ما را تحريم کند، هم فشارهاي سياسي و رواني را افزايش دهد، هم کشورها را عليه ما بسيج کند و هم پرچم مذاکره را به دست بگيرد. همان روز که ترامپ اعلام کرد آماده مذاکره است، ما ميتوانستيم بگوييم ما نيز براي مذاکره منعي نداريم، اما لازم است دولت آمريکا بگويد اگر با هم مذاکره کرديم و به نتيجه رسيديم، چه تضميني است که دوباره دولت ترامپ يا رئيسجمهور بعدي آمريکا توافق را بههم نزند؛ همانطور که ترامپ توافقات دوران اوباما را بههم زد.
در داخل کشور نميتوان جلوي اظهارنظر افراد مختلف را گرفت؛ چون قرار ما اين بود که در داخل کشور همه بتوانند حرف بزنند. بنابراين نميتوان گفت هيچکس چيزي نگويد. البته آمريکاييها ميدانند در ايران با چه کسي طرف هستند و رهبري تصميمات را در اين حوزه ميگيرد. بنابراين ميدانند چه کسي را بايد راضي کنند تا در مذاکره به نتيجه برسند.
هم آمريکا و هم اسرائيل، سازمان اطلاعاتي درون ايران ايجاد کردهاند؛ يعني جداي از شبکه اطلاعاتي منافقين و سلطنتطلبان که به آنها گزارش ميدهند، شبکه اطلاعاتي جداگانهاي نيز سازماندهي کردهاند و به صورت مستقيم اطلاعات کسب ميکنند. البته سلطنتطلبان هيچگاه سازمان عملياتي نداشتهاند و ندارند؛ چون قادر به اين کار نيستند، ولي منافقين هميشه سازمانهاي اطلاعاتي و عملياتي داشتهاند. اسرائيليها و آمريکاييها به اين نتيجه رسيدهاند که از ظرفيت منافقين و سلطنتطلبان استفاده کنند، ولي به آنها تکيه نداشته باشند. به همين خاطر به نظر ميرسد شبکه جداگانهاي درون ايران راه انداختهاند. البته ايران مقابله کرده، ولي نميتوان گفت اين شبکهها فعال نيستند. اسرائيليها از 15 سال پيش يک شبکه گسترده اطلاعاتي در حوزههاي هستهاي و موشکي و حوزه سياسي و اقتصادي درست کردهاند و براي آن هزينه ميکنند تا عمليات تحريمي آمريکا با اطلاعات ميدانيتري به نتيجه برسد.
هيچ کشوري حتي عربستان در اطراف ايران ظرفيت جنگ نيابتي با ايران را ندارد. اسرائيل تنها رژيمي است که انگيزه جنگ با ايران را دارد؛ اما ظرفيت جنگ نيابتي را با ايران ندارد. حداکثر اتفاق متصور، يک ضربه است؛ مثلا يک نقطهاي را بمباران کنند و تمام شود اما بعيد است جنگ رودررو به صورت شبانهروزي انجام شود.
مسائل و مشکلاتي که در ايران وجود دارد، اينطور نيست که اگر يک رئيسجمهور برود و رئيسجمهور ديگري بيايد، حل شود. تصميمات بزرگ بايد با همگرايي و اجماع بين نخبگان گرفته شود و بعد همه قوانين، مقررات و سيستم حکمراني از اجراي اين تصميمات بزرگ پشتيباني کنند مثلا اگر سرمايهگذار ايراني شروع به فعاليت در داخل ايران کرد، نگران نباشد فردا به دليل افزايش ثروتش به زندان برود يا اگر سرمايهگذار خارجي وارد عرصه اقتصادي ايران شد، تريبونهايي دائم افکار عمومي را تحريک کنند که چرا خارجيها در ايران آمدهاند و کار ميکنند. سالي 36 ميليون گردشگر به ترکيه ميرود چون ويزا را برداشتند و الان يک ايراني راحتتر ميتواند به استانبول برود تا آنکه به مشهد يا کيش سفر کند، اما هيچ دولتي در ايران براي اين کار تصميم نگرفته است.
بنابراين الان تغيير دولتها مسئله ما نيست، بلکه نگاه ملي به حوزه اقتصاد، سياست خارجي و روابط بينالمللي بايد تغيير کند تا بر اساس اين نگاه، قوانين و مقررات کشور به نفع توليد ملي و توسعه اقتصادي اصلاح شوند. بالاخره ميخواهيم در اين دنيا زندگي کنيم، پس بايد روابطمان با حوزه بينالملل واقعي و منطقي شود. اگر با کشورهاي مختلف دنيا رابطهای خوب و تعاملی سازنده نداشته باشيم، اقتصادمان توسعه پيدا نميکند.
بايد در معني «قدرتبخشيدن به ايران» بازنگري شود. «قدرتبخشيدن به ايران» يعني وقتي حجاج ايراني به مکه و مدينه ميروند، نوشابه زمزم را ببينند و استفاده کنند نه پپسيکولا را. در اتاق رئيسجمهور فرانسه فرش ايراني مرکز توجه و استفاده باشد نه تلفن پاناسونيک ژاپن. به عبارت بهتر، ما بايد حضوری اقتصادي در کشورهاي مختلف دنيا داشته باشيم.