|

زايمان عراق جديد

فريد مدرسي . روزنامه‌نگار

1. عراق در آستانه زايماني بزرگ است و تا چند روز آتي «عراقِ جديد» متولد مي‌شود. نخست‌وزير آتي بايد پدر عراق جديد باشد؛ نه ناپدري. عراقي که سياست‌مداران خالق آن نيستند و قدرت‌هاي ديگر آن را نمي‌آفرينند؛ همگي مهره‌هايي بزرگ و کوچک در صفحه شطرنج سياست‌ هستند؛ شطرنجي که طراح آن مرجعيت نجف است.

2. انتخابات پارلمان برگزار شد، فراکسيون‌ها و ائتلاف‌ها به نسبتي متفاوت رأي آوردند، برخي اعتراض کردند و بازشماري انجام شد و هر‌کدام به جلساتي پي‌درپي مشغول شدند تا «نخست‌وزير» را برگزينند، اما همگي فراموش کردند که «عراق جديد» مي‌خواهد متولد شود و رفتار، زبان، استراتژي و تاکتيک آن همچون گذشته نيست. فقط «مرجعيت اعلاي نجف» اين را مي‌دانست و تئوري‌هاي اين عراق را در خطبه‌هاي نماز جمعه کربلا بازگو مي‌کرد؛
در حالي كه همچنان سياست‌مداران مشغول برگزاري جلسات دونفره و چندنفره بودند. ناگهان اعتراضات و ناآرامي‌هاي عراق شروع شد و همه ائتلاف‌ها به کما رفتند. آنها متوجه نبودند که اين ناآرامي‌ها درد زايمان «عراق جديد» است.
3. خالق و مدير «عراق جديد» مرجعيت نجف است که هم نياز جامعه عراق را رصد و هم تئوري و نظريه سياسي آن را طراحي كرده و هم قدرتي فراتر از جريان‌هاي سياسي دارد.
نظام جمهوري عراق بر پايه نظام مرجعيتي شکل گرفته که ايرانيان درک و آشنايي‌اي با اين نظام ندارند. مگر مي‌شود فرمانده حشدالشعبي، رئيس‌جمهور، نخست‌وزير و مقامات ارشد و گروه‌هاي سياسي را منصوب و تعيين نکند، اما آنها را در بستري طراحي‌شده قرار دهد و ممنوعيات و مباحات سياسي آنان را تعيين کند و همه برابرش دست به سينه بايستند و لام تا کام سخني نگويند و در چارچوب او گام بردارند؟! بله نه‌تنها امکان‌پذير است، بلکه رخ داده.

4. ضعف اين نظام مرجعيت فقط يک مورد است که قائم به فرد است و اگر فردا آيت‌الله سيستاني نباشد، مشخص نيست رابطه مرجعيت نجف و نظام سياسي عراق چگونه خواهد شد؟ البته آيت‌الله اميدوار است که «عراق جديد» متولد مي‌شود، رشد مي‌کند و روي پاهايش مي‌ايستد و ديگر آنچنان نياز به مرجعيت نخواهد داشت. همچنين در اين دوره زعامتش، سبک و سياقي در نجف طراحي کرده که آيندگانِ جانشينِ او در همان ريل به حرکت ادامه خواهند داد.
5. اين درد زايمان شايد سخت و دردآور باشد، اما بعد از 15 سال فرزند مرجعيت متولد مي‌شود؛ برآمده از کرامت انساني، حق آزادي، حقوق شهروندي، رفاه و مدنيت و البته مبارزه با فساد دولتي.

1. عراق در آستانه زايماني بزرگ است و تا چند روز آتي «عراقِ جديد» متولد مي‌شود. نخست‌وزير آتي بايد پدر عراق جديد باشد؛ نه ناپدري. عراقي که سياست‌مداران خالق آن نيستند و قدرت‌هاي ديگر آن را نمي‌آفرينند؛ همگي مهره‌هايي بزرگ و کوچک در صفحه شطرنج سياست‌ هستند؛ شطرنجي که طراح آن مرجعيت نجف است.

2. انتخابات پارلمان برگزار شد، فراکسيون‌ها و ائتلاف‌ها به نسبتي متفاوت رأي آوردند، برخي اعتراض کردند و بازشماري انجام شد و هر‌کدام به جلساتي پي‌درپي مشغول شدند تا «نخست‌وزير» را برگزينند، اما همگي فراموش کردند که «عراق جديد» مي‌خواهد متولد شود و رفتار، زبان، استراتژي و تاکتيک آن همچون گذشته نيست. فقط «مرجعيت اعلاي نجف» اين را مي‌دانست و تئوري‌هاي اين عراق را در خطبه‌هاي نماز جمعه کربلا بازگو مي‌کرد؛
در حالي كه همچنان سياست‌مداران مشغول برگزاري جلسات دونفره و چندنفره بودند. ناگهان اعتراضات و ناآرامي‌هاي عراق شروع شد و همه ائتلاف‌ها به کما رفتند. آنها متوجه نبودند که اين ناآرامي‌ها درد زايمان «عراق جديد» است.
3. خالق و مدير «عراق جديد» مرجعيت نجف است که هم نياز جامعه عراق را رصد و هم تئوري و نظريه سياسي آن را طراحي كرده و هم قدرتي فراتر از جريان‌هاي سياسي دارد.
نظام جمهوري عراق بر پايه نظام مرجعيتي شکل گرفته که ايرانيان درک و آشنايي‌اي با اين نظام ندارند. مگر مي‌شود فرمانده حشدالشعبي، رئيس‌جمهور، نخست‌وزير و مقامات ارشد و گروه‌هاي سياسي را منصوب و تعيين نکند، اما آنها را در بستري طراحي‌شده قرار دهد و ممنوعيات و مباحات سياسي آنان را تعيين کند و همه برابرش دست به سينه بايستند و لام تا کام سخني نگويند و در چارچوب او گام بردارند؟! بله نه‌تنها امکان‌پذير است، بلکه رخ داده.

4. ضعف اين نظام مرجعيت فقط يک مورد است که قائم به فرد است و اگر فردا آيت‌الله سيستاني نباشد، مشخص نيست رابطه مرجعيت نجف و نظام سياسي عراق چگونه خواهد شد؟ البته آيت‌الله اميدوار است که «عراق جديد» متولد مي‌شود، رشد مي‌کند و روي پاهايش مي‌ايستد و ديگر آنچنان نياز به مرجعيت نخواهد داشت. همچنين در اين دوره زعامتش، سبک و سياقي در نجف طراحي کرده که آيندگانِ جانشينِ او در همان ريل به حرکت ادامه خواهند داد.
5. اين درد زايمان شايد سخت و دردآور باشد، اما بعد از 15 سال فرزند مرجعيت متولد مي‌شود؛ برآمده از کرامت انساني، حق آزادي، حقوق شهروندي، رفاه و مدنيت و البته مبارزه با فساد دولتي.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها