|

پيش به سوي ايران ديجيتال

محمدجواد آذري‌جهرمي.وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات

از ابتداي قرن حاضر به تدريج پاي در ساحت انقلابي نهاديم كه چهارمين انقلاب صنعتي نام گرفت؛ انقلابي كه فراتر از تحول اينترنت و دوران شبكه‌هاي مجازي، جهان را به سوي دگرگوني شگرفي پيش مي‌برد. با اين تحول، تغييرات سريع، عميق و نظام‌مندي را در تمام عرصه‌هاي زندگي بشر؛ از اقتصاد و سياست گرفته تا مسائل اجتماعي، زيست‌محيطي، اشتغال و كارآفريني شاهد هستيم. در حقيقت، چهارمين انقلاب صنعتي که ترکيبي از فناوري‌هاي مختلف است، کل نظام توليد و مديريت را تحت تأثير قرار داده و با تحولي فراگير منجر به ديجيتالي‌شدن جوامع و بهبود کيفيت زندگي بشر شده است. بايد توجه داشت اين تحول بزرگ که بر فناوري ديجيتال استوار است، به لحاظ مقياس و پيچيدگي به هيچ‌يك از تجربه‌هاي پيشين جامعه بشر شباهتي ندارد و از آنجا که سرعت اين انقلاب بيش از انقلاب‌هاي صنعتي پيشين است، واکنش ما به اين تحول آينده ما را رقم مي‌زند. حال سؤال اينجاست كه با گام‌نهادن به دامنه چنين تغييرات جدي، نظام‌مند و عميقي در زندگي بشر، تكليف ما چيست؟ آيا بايد نظاره‌گر خاموش رويدادهاي اطراف خود باشيم و با نفي اين تحولات سعي در دورماندن از تأثيرات آن كنيم يا با چشمان باز يكي از مسافران اين قطار پرشتاب شويم و از مزاياي آن براي تحقق اهداف و آرمان‌هاي عالي خود بهره ببريم؟ قطار ديجيتالي‌شدن به‌سرعت در حال حركت است و بي‌ترديد اگر ملتي به آن نپيوندد و غفلت كند، از اين كاروان تحول جا مي‌ماند و در فرايند توسعه دچار مشكل مي‌شود. در حقيقت موفقيت در انتظار ملت‌هايي است که بتوانند سريع‌تر بر قطار اين تحول سوار شوند و از ظرفيت‌ها و فرصت‌هاي پيش‌آمده به واسطه آن، نهايت بهره را ببرند. از اين پس توسعه كشورها با شاخص تحول ديجيتال ارزيابي خواهد شد و از آنجا كه اين تحول، حركت در مرزهاي دانش است، كشورهايي كه به‌سرعت و با تكيه بر دانش بومي و با برنامه‌اي منسجم و منظم در مسير اين كاروان با آن همراه شوند، در فرايند توسعه از ديگران پيشي خواهند گرفت. موضع ما در برخورد با اين تحولات، از منظر سود و زيان كل جامعه است. به بيان ديگر، درك اين حقيقت ضروري است كه نبايد در برابر اين مسير مانع ايجاد كرد؛ چراكه سير تحولات نشان مي‌دهد چاره‌اي جز پيوستن به اين تحول نداريم و مقاومت در برابر آن «آب در هاون كوبيدن» است. قطعا در اين تحول جهاني، مواهب و مزاياي بي‌شماري براي ما نهفته است. كاهش بوروكراسي اداري، تغيير مفهوم كسب‌وكار و توسعه كارآفريني، حفظ محيط زيست و منابع طبيعي تجديدناپذير، كاهش هزينه‌هاي اجرائي، تسهيل دسترسي مردم به خدمات، آموزش و تحقق آرمان‌ها و اهداف نظام، بخشي از مزاياي همگام‌شدن با اين تحول است كه در بستر ديجيتالي‌شدن نصيب ما مي‌شود. در مسير پيوستن به تحول ديجيتال، توجه به دو مورد اجتناب‌ناپذير است
نخست افزايش سواد رسانه‌اي عموم مردم به منظور پيوستن به كاروان تحول ديجيتال و سپس افزايش سواد رسانه‌اي و درك مديران و مسئولان براي پيشگام‌شدن در پيوستن به اين كاروان پرسرعت. هنوز در برخي از سازمان‌هاي حاكميتي و دولتي شاهد مقاومت برخي از مسئولان ارشد يا مديران مياني در برابر تحول ديجيتالي هستيم كه البته دلايل مختلفي دارد. نداشتن درك صحيح از ضرورت پيوستن به كاروان جهاني تحول ديجيتالي‌شدن، قطع برخي از منافع گروهي يا فردي و ترس از نفوذ بيگانگان يا نشت اطلاعات، تنها برخي از دلايل مقاومت‌هاي فعلي در برابر اين تحول است. براي شكستن چنين مقاومت‌هايي و حذف موانع اين مسير، هم نيازمند اطلاع‌رساني و آگاهي‌بخشي هستيم و هم گاهي بايد با جديت فرمان ايجابي صادر کنيم. ولي از آنجا كه فرصت ما براي پيوستن به اين قطار پرسرعت اندك است، بايد در ازپيش‌روبرداشتن اين مقاومت‌ها تعجيل كرد. در اين ميان انتظار مي‌رود نخبگان و صاحبان رسانه با برشمردن مزاياي متعدد و آشكاركردن زواياي پنهان اين تحول و تبيين آن به زبان ساده براي مردم بكوشند و با آگاه‌سازي، بستر و شرايط استفاده از ظرفيت‌ها و فرصت‌هاي اين تحول را در بين آحاد مردم، سياست‌گذاران و مجريان فراهم كنند. امروز طرح‌هاي بزرگي نظير دولت الكترونيك، دولت همراه، شبكه ملي اطلاعات، رجيستري تلفن همراه و ساير طرح‌هاي ملي در بستر تحول ديجيتال شکل گرفته‌‌اند و راهگشاي مسير توسعه و برطرف‌كننده موانعي مانند فساد، بوروكراسي و رانت هستند.

وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، با رصد دقيق اتفاقات فناورانه در عصر حاضر و پيش‌بيني تأثيرات اين تحولات در آينده كشور مي‌کوشد با توسعه زيرساخت‌هاي ارتباطي و فناوري اطلاعات در لبه فناوري از جمله فضاي ابري، اينترنت اشيا و داده‌هاي بزرگ‌مقياس، خود را براي استفاده از فرصت‌ها و ظرفيت‌هاي پيش‌آمده به واسطه اين تحول جهاني آماده كند؛ علاوه بر اين، رسيدن به اين هدف با افزايش فهم عمومي جامعه و درك مسئولان و به‌ويژه اتخاذ سياست واحد در اين زمينه امکان‌پذير است. در غير اين صورت، غفلت از اين فرصت با توجه به دامنه گسترده و سرعتي که اين انقلاب دارد، دستاوردي جز زيان از عقب‌ماندگي كشور به همراه نخواهد داشت. بنابراين اگر به دنبال نقش و اثرگذاري در جهان و اعتلاي فرهنگ و دانش كشور خود هستيم و نمي‌خواهيم سيل تحولات ما را به ناگزير به ناكجاآباد ببرد، بهتر است تا فرصت باقي است بر اين قطار پرسرعت سوار شده و با تحولات جهاني همگام شويم. پس، سوار بر قطار تحول ديجيتال، پيش به سوي ايران ديجيتال.

از ابتداي قرن حاضر به تدريج پاي در ساحت انقلابي نهاديم كه چهارمين انقلاب صنعتي نام گرفت؛ انقلابي كه فراتر از تحول اينترنت و دوران شبكه‌هاي مجازي، جهان را به سوي دگرگوني شگرفي پيش مي‌برد. با اين تحول، تغييرات سريع، عميق و نظام‌مندي را در تمام عرصه‌هاي زندگي بشر؛ از اقتصاد و سياست گرفته تا مسائل اجتماعي، زيست‌محيطي، اشتغال و كارآفريني شاهد هستيم. در حقيقت، چهارمين انقلاب صنعتي که ترکيبي از فناوري‌هاي مختلف است، کل نظام توليد و مديريت را تحت تأثير قرار داده و با تحولي فراگير منجر به ديجيتالي‌شدن جوامع و بهبود کيفيت زندگي بشر شده است. بايد توجه داشت اين تحول بزرگ که بر فناوري ديجيتال استوار است، به لحاظ مقياس و پيچيدگي به هيچ‌يك از تجربه‌هاي پيشين جامعه بشر شباهتي ندارد و از آنجا که سرعت اين انقلاب بيش از انقلاب‌هاي صنعتي پيشين است، واکنش ما به اين تحول آينده ما را رقم مي‌زند. حال سؤال اينجاست كه با گام‌نهادن به دامنه چنين تغييرات جدي، نظام‌مند و عميقي در زندگي بشر، تكليف ما چيست؟ آيا بايد نظاره‌گر خاموش رويدادهاي اطراف خود باشيم و با نفي اين تحولات سعي در دورماندن از تأثيرات آن كنيم يا با چشمان باز يكي از مسافران اين قطار پرشتاب شويم و از مزاياي آن براي تحقق اهداف و آرمان‌هاي عالي خود بهره ببريم؟ قطار ديجيتالي‌شدن به‌سرعت در حال حركت است و بي‌ترديد اگر ملتي به آن نپيوندد و غفلت كند، از اين كاروان تحول جا مي‌ماند و در فرايند توسعه دچار مشكل مي‌شود. در حقيقت موفقيت در انتظار ملت‌هايي است که بتوانند سريع‌تر بر قطار اين تحول سوار شوند و از ظرفيت‌ها و فرصت‌هاي پيش‌آمده به واسطه آن، نهايت بهره را ببرند. از اين پس توسعه كشورها با شاخص تحول ديجيتال ارزيابي خواهد شد و از آنجا كه اين تحول، حركت در مرزهاي دانش است، كشورهايي كه به‌سرعت و با تكيه بر دانش بومي و با برنامه‌اي منسجم و منظم در مسير اين كاروان با آن همراه شوند، در فرايند توسعه از ديگران پيشي خواهند گرفت. موضع ما در برخورد با اين تحولات، از منظر سود و زيان كل جامعه است. به بيان ديگر، درك اين حقيقت ضروري است كه نبايد در برابر اين مسير مانع ايجاد كرد؛ چراكه سير تحولات نشان مي‌دهد چاره‌اي جز پيوستن به اين تحول نداريم و مقاومت در برابر آن «آب در هاون كوبيدن» است. قطعا در اين تحول جهاني، مواهب و مزاياي بي‌شماري براي ما نهفته است. كاهش بوروكراسي اداري، تغيير مفهوم كسب‌وكار و توسعه كارآفريني، حفظ محيط زيست و منابع طبيعي تجديدناپذير، كاهش هزينه‌هاي اجرائي، تسهيل دسترسي مردم به خدمات، آموزش و تحقق آرمان‌ها و اهداف نظام، بخشي از مزاياي همگام‌شدن با اين تحول است كه در بستر ديجيتالي‌شدن نصيب ما مي‌شود. در مسير پيوستن به تحول ديجيتال، توجه به دو مورد اجتناب‌ناپذير است
نخست افزايش سواد رسانه‌اي عموم مردم به منظور پيوستن به كاروان تحول ديجيتال و سپس افزايش سواد رسانه‌اي و درك مديران و مسئولان براي پيشگام‌شدن در پيوستن به اين كاروان پرسرعت. هنوز در برخي از سازمان‌هاي حاكميتي و دولتي شاهد مقاومت برخي از مسئولان ارشد يا مديران مياني در برابر تحول ديجيتالي هستيم كه البته دلايل مختلفي دارد. نداشتن درك صحيح از ضرورت پيوستن به كاروان جهاني تحول ديجيتالي‌شدن، قطع برخي از منافع گروهي يا فردي و ترس از نفوذ بيگانگان يا نشت اطلاعات، تنها برخي از دلايل مقاومت‌هاي فعلي در برابر اين تحول است. براي شكستن چنين مقاومت‌هايي و حذف موانع اين مسير، هم نيازمند اطلاع‌رساني و آگاهي‌بخشي هستيم و هم گاهي بايد با جديت فرمان ايجابي صادر کنيم. ولي از آنجا كه فرصت ما براي پيوستن به اين قطار پرسرعت اندك است، بايد در ازپيش‌روبرداشتن اين مقاومت‌ها تعجيل كرد. در اين ميان انتظار مي‌رود نخبگان و صاحبان رسانه با برشمردن مزاياي متعدد و آشكاركردن زواياي پنهان اين تحول و تبيين آن به زبان ساده براي مردم بكوشند و با آگاه‌سازي، بستر و شرايط استفاده از ظرفيت‌ها و فرصت‌هاي اين تحول را در بين آحاد مردم، سياست‌گذاران و مجريان فراهم كنند. امروز طرح‌هاي بزرگي نظير دولت الكترونيك، دولت همراه، شبكه ملي اطلاعات، رجيستري تلفن همراه و ساير طرح‌هاي ملي در بستر تحول ديجيتال شکل گرفته‌‌اند و راهگشاي مسير توسعه و برطرف‌كننده موانعي مانند فساد، بوروكراسي و رانت هستند.

وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، با رصد دقيق اتفاقات فناورانه در عصر حاضر و پيش‌بيني تأثيرات اين تحولات در آينده كشور مي‌کوشد با توسعه زيرساخت‌هاي ارتباطي و فناوري اطلاعات در لبه فناوري از جمله فضاي ابري، اينترنت اشيا و داده‌هاي بزرگ‌مقياس، خود را براي استفاده از فرصت‌ها و ظرفيت‌هاي پيش‌آمده به واسطه اين تحول جهاني آماده كند؛ علاوه بر اين، رسيدن به اين هدف با افزايش فهم عمومي جامعه و درك مسئولان و به‌ويژه اتخاذ سياست واحد در اين زمينه امکان‌پذير است. در غير اين صورت، غفلت از اين فرصت با توجه به دامنه گسترده و سرعتي که اين انقلاب دارد، دستاوردي جز زيان از عقب‌ماندگي كشور به همراه نخواهد داشت. بنابراين اگر به دنبال نقش و اثرگذاري در جهان و اعتلاي فرهنگ و دانش كشور خود هستيم و نمي‌خواهيم سيل تحولات ما را به ناگزير به ناكجاآباد ببرد، بهتر است تا فرصت باقي است بر اين قطار پرسرعت سوار شده و با تحولات جهاني همگام شويم. پس، سوار بر قطار تحول ديجيتال، پيش به سوي ايران ديجيتال.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها