|

مسئولان کجا هستند

ناصر ذاکري. پژوهشگر

وضعيتي را تصور کنيد که شهري در معرض خطر جاري‌شدن سيلاب قرار گرفته ‌است، مسئولان به‌سرعت دست به کار مي‌شوند؛ ابتدا با بررسي شرايط ارتفاعات مشرف بر شهر، حجم و شدت احتمالي سيلاب برآورد و سپس به بررسي مسيرها و ظرفيت تخليه آب پرداخته مي‌شود. در قدم بعد، به شهروندان اطلاع داده ‌مي‌شود در عين حفظ آرامش، خود را آماده کرده و به‌اصطلاح گوش‌به‌زنگ باشند. اقداماتي نظير پاک‌سازي مسيل، ايجاد موانع براي هدايت سيلاب در مسير آماده‌‌شده، تخليه ساختمان‌هاي مسير سيلاب و... همه و همه با هدف کاهش خسارت به کمترين ميزان ممکن انجام مي‌گيرد. ميزان جنب‌وجوش و اضطراب مسئولان در مقايسه با شرايط روحي شهروندان، مشابه وضعيت عقربه ثانيه‌شمار نسبت به عقربه ساعت‌شمار است. آنان با سرعتي سرسام‌آور کار مي‌کنند تا به‌اصطلاح آب توي دل شهروندان تکان نخورد و با نگراني بي‌مورد و اقدامات برنامه‌ريزي‌نشده، کار امدادرساني و مديريت بحران را با دشواري مواجه نکنند. وضعيت بازار کشورمان در ماه‌هاي اخير و با مطرح‌شدن احتمال بازگشت تحريم‌هاي آمريکا تا حد زيادي مشابه وضعيت همين شهر در مسير سيلاب است؛ با اين تفاوت که آثار بازگشت تحريم و زمان آشکارشدن نتايج آن را با دقت به‌مراتب بيشتري می‌توانستیم پيش‌بيني کنیم. بااين‌حال، در عملکرد مسئولان نشاني از تلاش جدي براي مديريت کارآمد بحران مشاهده نمي‌شود. از همان ابتدا معلوم بود با جدي‌ترشدن احتمال بازگشت تحريم‌ها، تلاطم در بازار ارز رخ مي‌دهد؛ از يک ‌سو بازيگران عرصه اقتصاد با نقدينگي عظيم خود براي افزايش حجم دلارهاي خانگي وارد بازار ارز خواهند شد و از سوي ديگر صادرکنندگان در عرضه ارز خود به بازار تعلل خواهند ورزيد. به ‌دليل دشواري واردات مواد اوليه، توليد برخي کالاها دير يا زود با دشواري مواجه شده و توليدکنندگان و دلالان به اميد افزايش قيمت، از عرضه کالا خودداري خواهند کرد و احتکار شکل خواهد گرفت. بسياري از شهروندان با هدف تبديل نقدينگي درحال‌ذوب خود به کالاهاي مصرفي ماه‌هاي بعد، به خريد و احتکار خانگي روي خواهند آورد. دلالان هم با دامن‌زدن به نگراني شهروندان، بر طبل بي‌اعتمادي به آينده و افزايش اضطراب و نگراني مردم خواهند کوبيد تا آنان را مانند ثانيه‌شمار به جنب‌وجوش ديوانه‌وار وادار کنند. بااين‌حال، به نظر مي‌رسد متوليان امر چندان به فکر اقدامات پيشگيرانه با هدف به‌حداقل‌رساندن خسارت اين سيلاب به اقتصاد ملي و معيشت خانوارها نبوده‌اند. آنچه در نظر اول به ذهن هر ناظر بي‌طرفي خطور مي‌کند، اين است که گويي مسئولان در مقام عقربه ساعت‌شمار با طمأنينه و آرامش تمام، نقش ثانيه‌شمار و تحرک سرسام‌آورش را سخاوتمندانه به خود شهروندان محول کرده‌اند.
شهروندان بايد با سرعت دست به کار شوند، نقدينگي خود را به کالاهاي مختلف تبديل کنند، براي خريد خودروهاي داخلي صف نجومي تشکيل دهند، در بازار ارز و سکه نيز وارد شوند تا اثرات کاهش ارزش پول را براي خانوارشان کاهش بدهند. شايد اين هم کاريکاتوري طنزآلود از واگذاري امور به مردم و در مسير کوچک‌سازي دولت باشد. يکي از معدود اقدامات پيشگيرانه دولتمردان علاوه بر ارائه سخنرانی‌های غرّا در قالب نثر مسجع، تخصيص دلار چهارهزارو200توماني به متقاضيان بود؛ هرچند اين تصميم در مرحله اجرا به يکي از شکست‌هاي جدي تيم اقتصادي دولت مبدل شد، اما اعلام اوليه معاون‌اول رئيس‌جمهوري که هرقدر متقاضيان بخواهند ارز براي تخصيص موجود است، در واقع تلاشي بود براي غلبه بر جو رواني و آشفتگي بازار ارز. به بيان ديگر، با درهم‌ريختن بازار ارز و افزايش تقاضا، عاقبت دولت از بي‌عملي خارج شده و با اعلام برنامه تخصيص دلار چهارهزارو200توماني، آن‌هم بدون محدوديت، سعي کرد بازار ارز را از تلاطم نجات بدهد، اما مثل هر اقدام ديگري، اين برنامه هم چون شعري با قافيه دشوار، در همان مصرع دوم سراينده را گرفتار دشواري خودساخته کرد. غير از اين تجربه ناموفق، اقدام مؤثر ديگري از طرف مسئولان براي مديريت بحران ماه‌هاي اخير ديده نمي‌شود. البته اين کمال بي‌انصافي است که دولت و دولتمردان را تنها مقصران اين پرونده بدانيم؛ زيرا وضعيت امروز اقتصاد کشور نتيجه تلاش بي‌وقفه بسياري از نقش‌آفرينان است. رقباي سياسي دولت براي زمين‌گيرکردن دولت و بحران‌آفريني براي آن، از تحميل هيچ هزينه‌اي به کشور پروا ندارند. فعالان اقتصادي نیز نمي‌توانند ادعا کنند به رسالت تاريخي و ملي خود در مسير حمايت از اقتصاد ملي و همراهي با دولت عمل کرده‌اند. مستأجران خانه ملت هم به‌جاي همراهي با دولت، به فکر تبرئه خود و به‌اصطلاح انداختن توپ به زمين دولت و ژست طلبکارگرفتن بوده و هستند. همه اينها را مي‌دانيم، اما آيا واقعا دولتمردان همه اقدامات ضروري را انجام داده‌اند؟ از همه توان فکري و کارشناسي کشور براي غلبه بر امواج بحرانی که می‌توانست آن را پيش‌بيني کرد، استفاده کرده‌اند؟ آيا حاضر به آزمودن اين گزاره شده‌اند که خارج از حلقه شناخته‌شده مشاوران و کارشناسان محبوبشان، نخبگان ديگري هم هستند که مي‌توانند در چنين روزهايي طرف مشاوره قرار گيرند؟
وضعيتي را تصور کنيد که شهري در معرض خطر جاري‌شدن سيلاب قرار گرفته ‌است، مسئولان به‌سرعت دست به کار مي‌شوند؛ ابتدا با بررسي شرايط ارتفاعات مشرف بر شهر، حجم و شدت احتمالي سيلاب برآورد و سپس به بررسي مسيرها و ظرفيت تخليه آب پرداخته مي‌شود. در قدم بعد، به شهروندان اطلاع داده ‌مي‌شود در عين حفظ آرامش، خود را آماده کرده و به‌اصطلاح گوش‌به‌زنگ باشند. اقداماتي نظير پاک‌سازي مسيل، ايجاد موانع براي هدايت سيلاب در مسير آماده‌‌شده، تخليه ساختمان‌هاي مسير سيلاب و... همه و همه با هدف کاهش خسارت به کمترين ميزان ممکن انجام مي‌گيرد. ميزان جنب‌وجوش و اضطراب مسئولان در مقايسه با شرايط روحي شهروندان، مشابه وضعيت عقربه ثانيه‌شمار نسبت به عقربه ساعت‌شمار است. آنان با سرعتي سرسام‌آور کار مي‌کنند تا به‌اصطلاح آب توي دل شهروندان تکان نخورد و با نگراني بي‌مورد و اقدامات برنامه‌ريزي‌نشده، کار امدادرساني و مديريت بحران را با دشواري مواجه نکنند. وضعيت بازار کشورمان در ماه‌هاي اخير و با مطرح‌شدن احتمال بازگشت تحريم‌هاي آمريکا تا حد زيادي مشابه وضعيت همين شهر در مسير سيلاب است؛ با اين تفاوت که آثار بازگشت تحريم و زمان آشکارشدن نتايج آن را با دقت به‌مراتب بيشتري می‌توانستیم پيش‌بيني کنیم. بااين‌حال، در عملکرد مسئولان نشاني از تلاش جدي براي مديريت کارآمد بحران مشاهده نمي‌شود. از همان ابتدا معلوم بود با جدي‌ترشدن احتمال بازگشت تحريم‌ها، تلاطم در بازار ارز رخ مي‌دهد؛ از يک ‌سو بازيگران عرصه اقتصاد با نقدينگي عظيم خود براي افزايش حجم دلارهاي خانگي وارد بازار ارز خواهند شد و از سوي ديگر صادرکنندگان در عرضه ارز خود به بازار تعلل خواهند ورزيد. به ‌دليل دشواري واردات مواد اوليه، توليد برخي کالاها دير يا زود با دشواري مواجه شده و توليدکنندگان و دلالان به اميد افزايش قيمت، از عرضه کالا خودداري خواهند کرد و احتکار شکل خواهد گرفت. بسياري از شهروندان با هدف تبديل نقدينگي درحال‌ذوب خود به کالاهاي مصرفي ماه‌هاي بعد، به خريد و احتکار خانگي روي خواهند آورد. دلالان هم با دامن‌زدن به نگراني شهروندان، بر طبل بي‌اعتمادي به آينده و افزايش اضطراب و نگراني مردم خواهند کوبيد تا آنان را مانند ثانيه‌شمار به جنب‌وجوش ديوانه‌وار وادار کنند. بااين‌حال، به نظر مي‌رسد متوليان امر چندان به فکر اقدامات پيشگيرانه با هدف به‌حداقل‌رساندن خسارت اين سيلاب به اقتصاد ملي و معيشت خانوارها نبوده‌اند. آنچه در نظر اول به ذهن هر ناظر بي‌طرفي خطور مي‌کند، اين است که گويي مسئولان در مقام عقربه ساعت‌شمار با طمأنينه و آرامش تمام، نقش ثانيه‌شمار و تحرک سرسام‌آورش را سخاوتمندانه به خود شهروندان محول کرده‌اند.
شهروندان بايد با سرعت دست به کار شوند، نقدينگي خود را به کالاهاي مختلف تبديل کنند، براي خريد خودروهاي داخلي صف نجومي تشکيل دهند، در بازار ارز و سکه نيز وارد شوند تا اثرات کاهش ارزش پول را براي خانوارشان کاهش بدهند. شايد اين هم کاريکاتوري طنزآلود از واگذاري امور به مردم و در مسير کوچک‌سازي دولت باشد. يکي از معدود اقدامات پيشگيرانه دولتمردان علاوه بر ارائه سخنرانی‌های غرّا در قالب نثر مسجع، تخصيص دلار چهارهزارو200توماني به متقاضيان بود؛ هرچند اين تصميم در مرحله اجرا به يکي از شکست‌هاي جدي تيم اقتصادي دولت مبدل شد، اما اعلام اوليه معاون‌اول رئيس‌جمهوري که هرقدر متقاضيان بخواهند ارز براي تخصيص موجود است، در واقع تلاشي بود براي غلبه بر جو رواني و آشفتگي بازار ارز. به بيان ديگر، با درهم‌ريختن بازار ارز و افزايش تقاضا، عاقبت دولت از بي‌عملي خارج شده و با اعلام برنامه تخصيص دلار چهارهزارو200توماني، آن‌هم بدون محدوديت، سعي کرد بازار ارز را از تلاطم نجات بدهد، اما مثل هر اقدام ديگري، اين برنامه هم چون شعري با قافيه دشوار، در همان مصرع دوم سراينده را گرفتار دشواري خودساخته کرد. غير از اين تجربه ناموفق، اقدام مؤثر ديگري از طرف مسئولان براي مديريت بحران ماه‌هاي اخير ديده نمي‌شود. البته اين کمال بي‌انصافي است که دولت و دولتمردان را تنها مقصران اين پرونده بدانيم؛ زيرا وضعيت امروز اقتصاد کشور نتيجه تلاش بي‌وقفه بسياري از نقش‌آفرينان است. رقباي سياسي دولت براي زمين‌گيرکردن دولت و بحران‌آفريني براي آن، از تحميل هيچ هزينه‌اي به کشور پروا ندارند. فعالان اقتصادي نیز نمي‌توانند ادعا کنند به رسالت تاريخي و ملي خود در مسير حمايت از اقتصاد ملي و همراهي با دولت عمل کرده‌اند. مستأجران خانه ملت هم به‌جاي همراهي با دولت، به فکر تبرئه خود و به‌اصطلاح انداختن توپ به زمين دولت و ژست طلبکارگرفتن بوده و هستند. همه اينها را مي‌دانيم، اما آيا واقعا دولتمردان همه اقدامات ضروري را انجام داده‌اند؟ از همه توان فکري و کارشناسي کشور براي غلبه بر امواج بحرانی که می‌توانست آن را پيش‌بيني کرد، استفاده کرده‌اند؟ آيا حاضر به آزمودن اين گزاره شده‌اند که خارج از حلقه شناخته‌شده مشاوران و کارشناسان محبوبشان، نخبگان ديگري هم هستند که مي‌توانند در چنين روزهايي طرف مشاوره قرار گيرند؟
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها