ميردامادي:
اصلاح اصلاحات به خودزني تبديل شده است
ايلنا: نماينده مردم تهران در مجلس ششم با تأکيد بر اينکه خاتمي سياستمداري است که هيچگاه اخلاق را قرباني سياست نميکند، گفت بايد تلاش کنيم سرمايه خاتمي در قالب يک سازمان تجلي پيدا کند.
محسن ميردامادي گفت: اصلاح اصلاحات مدتي است مطرح شده است و بايد به آن اينطور نگاه کنيم که جرياني که معتقد به اصلاح است و ميخواهد ساختار و فرايندهاي حکومت را اصلاح کند، نبايد نسبت به اصلاح خود بيتفاوت باشد. در واقع اصلاح اصلاحات به این معناست که اصلاحطلبان نبايد فقط به فکر اصلاحات بيرون باشند و خود را مبرا از هرگونه ضعف يا عيب و لزوم اصلاح بدانند. اصولا تفکر اصلاحطلبي شامل خود جريان اصلاحات و اصلاحطلبان هم ميشود، اما بيش از حد بزرگکردن اين موضوع به نوعي خودزني تبديل ميشود. ضمن اينکه اصل اين توجه بجاست، به نظر ميرسد که اين موضوع گاه به نوعي خودزني تبديل شده است و برخي اصلاحطلبان در اين خودزني مسابقه گذاشتهاند و براي برخي اين تصور ايجاد شده است که اگر بيشتر عليه اصلاحات صحبت کنند، بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند.
او ادامه داد: اصلاحات بايد از روزمرگي خارج شود و براي آينده برنامهريزي کند و بهروز باشد و سازوکار مناسب را براي روزآمدشدن فراهم کند. اين بهروزشدن هم متناسب با خواست جامعه و اقتضائات شرايط سياسي-اجتماعي جامعه و پيداکردن راهکارهاي کارآمدتر است، اما آنچه به ذهن من درخصوص اصلاحات ميآيد اين است که مهمترين ضعف اصلاحات که منشأ اصلي ساير مشکلات است، فقدان يک تشکيلات کارآمد، منسجم و فراگير است.
ميردامادي گفت: در انتخابات گذشته مثل انتخابات سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ شوراي عالي سياستگذاري نقش مثبتي ايفا کرد و براي آن دوران کفايت ميکرد، اما به نظر ميرسد با آن سازوکارها نميتوان مردم را بهراحتي پاي صندوق رأي آورد. در واقع چالش اصلي کشور و اصلاحات در انتخابات آينده اين است که مردم را پاي صندوقهاي رأي بياورند. در گذشته مردم پاي صندوقهاي رأي ميآمدند به اين اميد که تغييرات حداقلي براي آنها ايجاد شود اما پس از انتخابات شاهد تغييرات مورد انتظار نبودند و انتظارات آنها برآورده نشده است. در مجموع آنچه نهتنها براي اصلاحطلبان بلکه براي کل كشور نگرانکننده است، رويگرداني مردم از صندوقهاي رأي است و اين مشکل را بدون داشتن سازمان و تشکيلات و بدون اينکه اصلاحات بتواند بيش از گذشته بيانکننده حرفها و مدافع خواستهاي مردم باشد، نميتوان حل کرد.
او ادامه داد: تشکيل يک جبهه فراگير که بخش عمدهاي از اصلاحطلبان را دربر بگيرد، کار سادهاي نيست. البته بخش عمدهاي که مطرح ميکنم به معناي همه اصلاحطلبان نيست، در واقع ما هيچوقت نميتوانيم حزب سياسي يا جبهه سياسي داشته باشيم که همه يک جناح را دربر بگيرد. ما همه نميتوانيم توقع داشته باشيم حزب يا حتي جبههاي وجود داشته باشد که همه اصلاحطلبان را دربر بگيرد، اما ميتوانيم متوقع باشيم تشکيلاتي شکل بگيرد که اکثريت قوي اصلاحطلبان را نمايندگي کند. اين جبهه بايد در حقيقت صداي اصلي جريان اصلاحطلب باشد. اصلاحطلبان بايد سازماني داشته باشند که صداي اصلي آن جريان سياسي و فکري باشد.
ميردامادي افزود: درحالحاضر بخشي از خلأ اين سازمان را آقاي خاتمي پر ميکند و چنين جايگاهي را دارد و حرف او حرف اصلي اصلاحطلبان شناخته ميشود. اما آقاي خاتمي يک فرد است و سرمايه آقاي خاتمي هم تا حدي قابل استفاده است و تا زماني محدود وجود دارد. نبايد اينطور تصور کنيم که هميشه ميتوانيم از سرمايه خاتمي استفاده کنيم. تا يک زماني تکرار ميکنم خاتمي مردم را پاي صندوقهاي رأي ميآورد اما اين سرمايه هميشگي نيست و بايد تلاش کرد اين سرمايه نهادينه شود و در قالب يک سازمان تجلي پيدا کند. محققشدن اين موضوع بايد در فرايندي صورت گيرد؛ در اين فرايند بايد گروههاي اصلاحطلب از ديدگاههاي خود مقداري عدول کنند تا بتوانند به فصل مشترک کافي براي تشکيل جبههاي فراگير برسند؛ به نحوي که بتواند اکثريت قوي اصلاحطلبان را دربر بگيرد. او افزود: به نظر من اگر اصلاحطلبان بتوانند چنين سازمان و تشکيلاتي را شکل دهند، ميتوانند در انتخابات آينده مجلس کاملا تأثيرگذار باشند. گويا آقاي خاتمي به شوراي سياستگذاري جديد توصيه کردهاند روي تشکيلات فرادستي و فراگير کار کنند. اگر اين سير درست طي شود، ميتوان گام مهمي در اين راستا برداشت.
او درباره استيضاحها هم گفت: نمايندهاي در مجلس وجود دارد که در يک دوره بهشدت مخالف وزيری بوده است و اتفاقا درخصوص يک وزير چنين شخصي وجود دارد که در گذشته مصرانه بهدنبال استيضاح او بوده اما پس از مدتي حامي او شده است که رأي بياورد. چه اتفاقي در اين فاصله افتاده است؟ عملکرد آن وزير فرقي نکرده است و اين موضوع پشتپردهاي دارد. چراکه نمايندهاي که مخالف سرسخت وزير بوده است، درحالحاضر مدافع سرسخت او شده است. البته من نميخواهم بگويم دولت در حوزه اقتصاد خوب عمل کرده و انتقادهاي جدي در اين حوزه به دولت وارد است اما من اينگونه حرکات و اقداماتي را که در مجلس اتفاق افتاده است، فيسبيلالله نميدانم. ميردامادي همچنين درباره حضور احتمالي علي لاريجاني در انتخابات هم گفت: من تمايل و تحرکات لاريجاني براي انتخابات ۱۴۰۰ را رد نميکنم. چهرههاي سياسي براي انتخاباتها تلاش ميکنند و لاريجاني هم قبلا کانديدا بوده و در مواقعي هم که کانديدا نبود، مطرح بوده است؛ من اين را محتمل ميدانم که لاريجاني نگاهي به انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشد، اما بحث اصلي اين است که تا انتخابات ۱۴۰۰ سيب سياست بسيار چرخ خواهد خورد و مشخص نيست که چه
اتفاقاتي تا آن زمان رخ خواهد داد. او در عين حال درباره اقداماتي که شورايعالي سياستگذاري بايد انجام دهد تا مقبوليت پيدا کند هم گفت: يکي از اين اقدامات اين است که حسابرسي و حسابکشي از منتخبان دوره گذشته داشته باشد. اگر شورايعالي سياستگذاري در دوره گذشته از ۱۷۰ نماينده حمايت کرده تا به مجلس بروند بايد از آن ۱۷۰ نفر ارزيابي داشته باشد و بگويد اين افراد زماني که در مجلس بودند، چه اقداماتي کردند و به مردم بگويد ما حامي اين ليست بودهايم و عملکرد اين افراد در مجلس به اين شکل بوده است. بايد مردم بدانند اين افراد چقدر در راستای منافع ملي، چقدر برای تقويت اصلاحات و چقدر در راستای منافع شخصي خود عمل کردهاند. شورايعالي سياستگذاري قبل از اينکه مردم را به حضور مجدد پاي صندوقهاي رأي دعوت کند، بايد گزارش عملکرد نمايندگان را به مردم بدهد و بعد از آنها انتظار داشته باشد که در صورت دعوت به شرکت در انتخابات، مردم به اين دعوت اهميت بدهند. ميردامادي درعينحال تأکيد کرد: اصلاحطلبان اگر دوره آينده از خودشان کانديدا، برنامه و تيم کارآمد و مشخصي نداشته باشند، با مشکل جدي مواجه خواهند شد و بعيد ميدانم بتوانند موفق شوند.
او درباره شرايط فعلي هم در تحليلي گفت: آن چيزي که امروز به وجود آمده است و شرايطي که با آن مواجهیم، حاصل عملکرد چند دهه در همه سطوح است و همه در بهوجودآمدن آن سهم داشته و دخيل بودهاند. اگر بناي جدي باشد که اين وضع اصلاح شود بايد همه ارکان و کساني که در بهوجودآمدن شرايط فعلي نقش داشتهاند، در گذشته خود تجديدنظر کنند و آنها را تغيير دهند، وگرنه اگر قرار باشد همان روال ادامه پيدا کند، قطعا وضع موجود بدتر خواهد شد و من براي همهچيز احساس خطر ميکنم. اگر شرايط بد است، قطعا در گذشته اشتباهاتي داشتهايم که به اينجا رسيديم و اگر همه کساني که در قدرت سهم دارند، اشتباهات خود را نپذيرند، هيچ مسئلهاي در کشور درست نميشود.
او افزود: در يکسالونيمي که از انتخابات مجلس باقي مانده است، شرايط بسيار سختي را تجربه ميکنيم و من وقتي گذشته ۴۰ ساله انقلاب را که مرور ميکنم ،تقريبا هيچ شرايطي را به سختي اين دوره نميبينم؛ شکاف بين دولت و ملت، بیاعتمادی مردم به مسئولان و بالعکس، اقتصاد نابسامان و مجموع فشارهاي خارجي و داخلي در کنار هم شرايط دشواري ايجاد کرده است و اگر تدبيری جدي نشود، ميتواند مخاطرهآميز باشد. راهحل اين مشکلات هم داخلي است. اگر در داخل به جاي رويکرد «همه با من» رويکرد «همه با هم» در پيش گرفته شود و همدلي و انسجام در کشور ايجاد شود و از همه پتانسيلهاي کشور استفاده شود، ميتوان با عزم ملي اين دوره مشکل را پشتسر گذاشت.
ايلنا: نماينده مردم تهران در مجلس ششم با تأکيد بر اينکه خاتمي سياستمداري است که هيچگاه اخلاق را قرباني سياست نميکند، گفت بايد تلاش کنيم سرمايه خاتمي در قالب يک سازمان تجلي پيدا کند.
محسن ميردامادي گفت: اصلاح اصلاحات مدتي است مطرح شده است و بايد به آن اينطور نگاه کنيم که جرياني که معتقد به اصلاح است و ميخواهد ساختار و فرايندهاي حکومت را اصلاح کند، نبايد نسبت به اصلاح خود بيتفاوت باشد. در واقع اصلاح اصلاحات به این معناست که اصلاحطلبان نبايد فقط به فکر اصلاحات بيرون باشند و خود را مبرا از هرگونه ضعف يا عيب و لزوم اصلاح بدانند. اصولا تفکر اصلاحطلبي شامل خود جريان اصلاحات و اصلاحطلبان هم ميشود، اما بيش از حد بزرگکردن اين موضوع به نوعي خودزني تبديل ميشود. ضمن اينکه اصل اين توجه بجاست، به نظر ميرسد که اين موضوع گاه به نوعي خودزني تبديل شده است و برخي اصلاحطلبان در اين خودزني مسابقه گذاشتهاند و براي برخي اين تصور ايجاد شده است که اگر بيشتر عليه اصلاحات صحبت کنند، بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند.
او ادامه داد: اصلاحات بايد از روزمرگي خارج شود و براي آينده برنامهريزي کند و بهروز باشد و سازوکار مناسب را براي روزآمدشدن فراهم کند. اين بهروزشدن هم متناسب با خواست جامعه و اقتضائات شرايط سياسي-اجتماعي جامعه و پيداکردن راهکارهاي کارآمدتر است، اما آنچه به ذهن من درخصوص اصلاحات ميآيد اين است که مهمترين ضعف اصلاحات که منشأ اصلي ساير مشکلات است، فقدان يک تشکيلات کارآمد، منسجم و فراگير است.
ميردامادي گفت: در انتخابات گذشته مثل انتخابات سال ۹۲، ۹۴ و ۹۶ شوراي عالي سياستگذاري نقش مثبتي ايفا کرد و براي آن دوران کفايت ميکرد، اما به نظر ميرسد با آن سازوکارها نميتوان مردم را بهراحتي پاي صندوق رأي آورد. در واقع چالش اصلي کشور و اصلاحات در انتخابات آينده اين است که مردم را پاي صندوقهاي رأي بياورند. در گذشته مردم پاي صندوقهاي رأي ميآمدند به اين اميد که تغييرات حداقلي براي آنها ايجاد شود اما پس از انتخابات شاهد تغييرات مورد انتظار نبودند و انتظارات آنها برآورده نشده است. در مجموع آنچه نهتنها براي اصلاحطلبان بلکه براي کل كشور نگرانکننده است، رويگرداني مردم از صندوقهاي رأي است و اين مشکل را بدون داشتن سازمان و تشکيلات و بدون اينکه اصلاحات بتواند بيش از گذشته بيانکننده حرفها و مدافع خواستهاي مردم باشد، نميتوان حل کرد.
او ادامه داد: تشکيل يک جبهه فراگير که بخش عمدهاي از اصلاحطلبان را دربر بگيرد، کار سادهاي نيست. البته بخش عمدهاي که مطرح ميکنم به معناي همه اصلاحطلبان نيست، در واقع ما هيچوقت نميتوانيم حزب سياسي يا جبهه سياسي داشته باشيم که همه يک جناح را دربر بگيرد. ما همه نميتوانيم توقع داشته باشيم حزب يا حتي جبههاي وجود داشته باشد که همه اصلاحطلبان را دربر بگيرد، اما ميتوانيم متوقع باشيم تشکيلاتي شکل بگيرد که اکثريت قوي اصلاحطلبان را نمايندگي کند. اين جبهه بايد در حقيقت صداي اصلي جريان اصلاحطلب باشد. اصلاحطلبان بايد سازماني داشته باشند که صداي اصلي آن جريان سياسي و فکري باشد.
ميردامادي افزود: درحالحاضر بخشي از خلأ اين سازمان را آقاي خاتمي پر ميکند و چنين جايگاهي را دارد و حرف او حرف اصلي اصلاحطلبان شناخته ميشود. اما آقاي خاتمي يک فرد است و سرمايه آقاي خاتمي هم تا حدي قابل استفاده است و تا زماني محدود وجود دارد. نبايد اينطور تصور کنيم که هميشه ميتوانيم از سرمايه خاتمي استفاده کنيم. تا يک زماني تکرار ميکنم خاتمي مردم را پاي صندوقهاي رأي ميآورد اما اين سرمايه هميشگي نيست و بايد تلاش کرد اين سرمايه نهادينه شود و در قالب يک سازمان تجلي پيدا کند. محققشدن اين موضوع بايد در فرايندي صورت گيرد؛ در اين فرايند بايد گروههاي اصلاحطلب از ديدگاههاي خود مقداري عدول کنند تا بتوانند به فصل مشترک کافي براي تشکيل جبههاي فراگير برسند؛ به نحوي که بتواند اکثريت قوي اصلاحطلبان را دربر بگيرد. او افزود: به نظر من اگر اصلاحطلبان بتوانند چنين سازمان و تشکيلاتي را شکل دهند، ميتوانند در انتخابات آينده مجلس کاملا تأثيرگذار باشند. گويا آقاي خاتمي به شوراي سياستگذاري جديد توصيه کردهاند روي تشکيلات فرادستي و فراگير کار کنند. اگر اين سير درست طي شود، ميتوان گام مهمي در اين راستا برداشت.
او درباره استيضاحها هم گفت: نمايندهاي در مجلس وجود دارد که در يک دوره بهشدت مخالف وزيری بوده است و اتفاقا درخصوص يک وزير چنين شخصي وجود دارد که در گذشته مصرانه بهدنبال استيضاح او بوده اما پس از مدتي حامي او شده است که رأي بياورد. چه اتفاقي در اين فاصله افتاده است؟ عملکرد آن وزير فرقي نکرده است و اين موضوع پشتپردهاي دارد. چراکه نمايندهاي که مخالف سرسخت وزير بوده است، درحالحاضر مدافع سرسخت او شده است. البته من نميخواهم بگويم دولت در حوزه اقتصاد خوب عمل کرده و انتقادهاي جدي در اين حوزه به دولت وارد است اما من اينگونه حرکات و اقداماتي را که در مجلس اتفاق افتاده است، فيسبيلالله نميدانم. ميردامادي همچنين درباره حضور احتمالي علي لاريجاني در انتخابات هم گفت: من تمايل و تحرکات لاريجاني براي انتخابات ۱۴۰۰ را رد نميکنم. چهرههاي سياسي براي انتخاباتها تلاش ميکنند و لاريجاني هم قبلا کانديدا بوده و در مواقعي هم که کانديدا نبود، مطرح بوده است؛ من اين را محتمل ميدانم که لاريجاني نگاهي به انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشد، اما بحث اصلي اين است که تا انتخابات ۱۴۰۰ سيب سياست بسيار چرخ خواهد خورد و مشخص نيست که چه
اتفاقاتي تا آن زمان رخ خواهد داد. او در عين حال درباره اقداماتي که شورايعالي سياستگذاري بايد انجام دهد تا مقبوليت پيدا کند هم گفت: يکي از اين اقدامات اين است که حسابرسي و حسابکشي از منتخبان دوره گذشته داشته باشد. اگر شورايعالي سياستگذاري در دوره گذشته از ۱۷۰ نماينده حمايت کرده تا به مجلس بروند بايد از آن ۱۷۰ نفر ارزيابي داشته باشد و بگويد اين افراد زماني که در مجلس بودند، چه اقداماتي کردند و به مردم بگويد ما حامي اين ليست بودهايم و عملکرد اين افراد در مجلس به اين شکل بوده است. بايد مردم بدانند اين افراد چقدر در راستای منافع ملي، چقدر برای تقويت اصلاحات و چقدر در راستای منافع شخصي خود عمل کردهاند. شورايعالي سياستگذاري قبل از اينکه مردم را به حضور مجدد پاي صندوقهاي رأي دعوت کند، بايد گزارش عملکرد نمايندگان را به مردم بدهد و بعد از آنها انتظار داشته باشد که در صورت دعوت به شرکت در انتخابات، مردم به اين دعوت اهميت بدهند. ميردامادي درعينحال تأکيد کرد: اصلاحطلبان اگر دوره آينده از خودشان کانديدا، برنامه و تيم کارآمد و مشخصي نداشته باشند، با مشکل جدي مواجه خواهند شد و بعيد ميدانم بتوانند موفق شوند.
او درباره شرايط فعلي هم در تحليلي گفت: آن چيزي که امروز به وجود آمده است و شرايطي که با آن مواجهیم، حاصل عملکرد چند دهه در همه سطوح است و همه در بهوجودآمدن آن سهم داشته و دخيل بودهاند. اگر بناي جدي باشد که اين وضع اصلاح شود بايد همه ارکان و کساني که در بهوجودآمدن شرايط فعلي نقش داشتهاند، در گذشته خود تجديدنظر کنند و آنها را تغيير دهند، وگرنه اگر قرار باشد همان روال ادامه پيدا کند، قطعا وضع موجود بدتر خواهد شد و من براي همهچيز احساس خطر ميکنم. اگر شرايط بد است، قطعا در گذشته اشتباهاتي داشتهايم که به اينجا رسيديم و اگر همه کساني که در قدرت سهم دارند، اشتباهات خود را نپذيرند، هيچ مسئلهاي در کشور درست نميشود.
او افزود: در يکسالونيمي که از انتخابات مجلس باقي مانده است، شرايط بسيار سختي را تجربه ميکنيم و من وقتي گذشته ۴۰ ساله انقلاب را که مرور ميکنم ،تقريبا هيچ شرايطي را به سختي اين دوره نميبينم؛ شکاف بين دولت و ملت، بیاعتمادی مردم به مسئولان و بالعکس، اقتصاد نابسامان و مجموع فشارهاي خارجي و داخلي در کنار هم شرايط دشواري ايجاد کرده است و اگر تدبيری جدي نشود، ميتواند مخاطرهآميز باشد. راهحل اين مشکلات هم داخلي است. اگر در داخل به جاي رويکرد «همه با من» رويکرد «همه با هم» در پيش گرفته شود و همدلي و انسجام در کشور ايجاد شود و از همه پتانسيلهاي کشور استفاده شود، ميتوان با عزم ملي اين دوره مشکل را پشتسر گذاشت.