فراموشی مدعیان شفافیت
سیده فاطمه حسینی . نماینده مجلس
شفافيت آراي نمايندگان که مدتي است در مجلس دهم مطرح شده، موضوعي است که بايد بهعنوان يک ضرورت به آن پرداخته شود. لازم است معايب و مزاياي شفافيت آرا در كوتاهمدت و بلندمدت بررسي شود. دليلش هم آن است که شفافيت آرای نمايندگان ميتواند يکي از ابزارهايي باشد که نمايندگان و مجلس را نسبت به موکلان و شهرونداني که نمايندگي آنها را براي قانونگذاري و نظارت برعهده دارند، پاسخگو نگه دارد. در واقع ميتوان گفت که يکي از مهمترين آثاري که شفافيت در پارلمان ميتواند در بلندمدت در پي داشته باشد، آثار توسعهاي است؛ زيرا هرچه چرخه قانونگذاري و نظارت و نيز فرايندهاي پارلماني شفافتر باشد، عملا به کاهش فساد منجر میشود و مسئوليت و پاسخگويي افزايش مييابد. ازاينرو است که موضوع شفافيت در پارلمان بايد بهعنوان يک نياز پيگيري و دنبال شود. براساساین در آذر سال گذشته در يک طرح که آقاي دکتر محمدجواد فتحي، نماينده تهران، آن را تهيه کرده بود، موضوع شفافيت پارلماني مطرح و پيگيري شد؛ طرحي که در صف دريافت فوريت قرار گرفت و در نوبت بررسي آن در صحن علني بر مبناي فرايند زمانبر طرحهاي فوريتي، نيمه شهريور سال جاری رقم خورد. دراينميان نکته آن است که مدتها پس از ارائه اين طرح به هيئترئيسه مجلس و در سکوت رسانهاي پيرامون آن، به ناگاه طرحي جديد در مجلس براي شفافيت آراي نمايندگان به هيئترئيسه ارائه شد که هدف آن افشاي آراي نمايندگان درباره لوايح چهارگانه مربوط به FATF بود.هرچند ضرورت شفافسازي آراي نمايندگان امري بديهي است و ما يکي از مطالبهکنندگان اين مهم هستيم؛ اما بايد به مبدأ طرحهايي که به نام شفافيت آرای نمايندگان ميپردازند نيز توجه شود؛ اینکه در طرح چنين موضوعاتي هدف طراحان حائز اهميت است.براساس رأي نمايندگان در جلسه 14 شهريور، فوريت طرح شفافيت آرا که تلفيقي از دو طرح يادشده بود، با مخالفت روبهرو شد. يكي از دلايلش آن بود که بسياري از نمايندگان اغراض و اهداف جرياني و نه ملي را در مطالبه طرح مستتر ديدند. اين هدف که همانا افشاي آرای نمايندگان به لوايح مربوط به FATF بود، از منظر اين جريان تا حدي مهم بود که پس از رأي منفي به بررسي فوري طرح، کمپيني با عنوان کمپين داوطلبانه شفافيت آرای نمايندگان به راه افتاد.
بررسي اسامي برخي از حاميان اصلي اين کمپين نشان ميدهد که همان افرادي که در جلسه بررسي لايحه الحاق ايران به کنوانسيون مبارزه با تأمين مالي تروريسم (CFT) بودند، اين کمپين را راهاندازي کردند. نکته درخورتوجه از اين کمپين آن بود که وعده افشاي آرا از روز اول مهر به راه افتاد؛ اما شاهد آن بوديم که آرای نمايندگان كمپين اعلام نشد. همين موضوع ترديدها درباره هدف اين کمپين را بهشدت تقويت کرد؛ ترديد در آنکه اين کمپين با هدف شفافشدن آراي نمايندگان در راستاي منافع ملي راهاندازي شده است. آنچه از شواهد ماجرا ديده ميشود، به نظر ميرسد کمپين شفافيت آرای نمايندگان براي تأمين منافع جرياني خاص و نه منافع ملي شکل گرفته است. مهمترين سؤال از راهاندازان اين کمپين آن است که چرا طبق وعده خود، افشاي آرای خود را از روز نخست مهر آغاز نکردند؟ آيا به دنبال شفافيت آرا صرفا براي لايحه خاصي که مدنظر دارند، هستند؟ آيا ميخواهند برخلاف وعده خود، در روزي که لايحه الحاق ايران به CFT در صحن علني مطرح ميشود، کمپين خود را آغاز کنند و پسازآن نيز مدعيان شفافت، موضوع شفافيت آرا را فراموش ميکنند؟
شفافيت آراي نمايندگان که مدتي است در مجلس دهم مطرح شده، موضوعي است که بايد بهعنوان يک ضرورت به آن پرداخته شود. لازم است معايب و مزاياي شفافيت آرا در كوتاهمدت و بلندمدت بررسي شود. دليلش هم آن است که شفافيت آرای نمايندگان ميتواند يکي از ابزارهايي باشد که نمايندگان و مجلس را نسبت به موکلان و شهرونداني که نمايندگي آنها را براي قانونگذاري و نظارت برعهده دارند، پاسخگو نگه دارد. در واقع ميتوان گفت که يکي از مهمترين آثاري که شفافيت در پارلمان ميتواند در بلندمدت در پي داشته باشد، آثار توسعهاي است؛ زيرا هرچه چرخه قانونگذاري و نظارت و نيز فرايندهاي پارلماني شفافتر باشد، عملا به کاهش فساد منجر میشود و مسئوليت و پاسخگويي افزايش مييابد. ازاينرو است که موضوع شفافيت در پارلمان بايد بهعنوان يک نياز پيگيري و دنبال شود. براساساین در آذر سال گذشته در يک طرح که آقاي دکتر محمدجواد فتحي، نماينده تهران، آن را تهيه کرده بود، موضوع شفافيت پارلماني مطرح و پيگيري شد؛ طرحي که در صف دريافت فوريت قرار گرفت و در نوبت بررسي آن در صحن علني بر مبناي فرايند زمانبر طرحهاي فوريتي، نيمه شهريور سال جاری رقم خورد. دراينميان نکته آن است که مدتها پس از ارائه اين طرح به هيئترئيسه مجلس و در سکوت رسانهاي پيرامون آن، به ناگاه طرحي جديد در مجلس براي شفافيت آراي نمايندگان به هيئترئيسه ارائه شد که هدف آن افشاي آراي نمايندگان درباره لوايح چهارگانه مربوط به FATF بود.هرچند ضرورت شفافسازي آراي نمايندگان امري بديهي است و ما يکي از مطالبهکنندگان اين مهم هستيم؛ اما بايد به مبدأ طرحهايي که به نام شفافيت آرای نمايندگان ميپردازند نيز توجه شود؛ اینکه در طرح چنين موضوعاتي هدف طراحان حائز اهميت است.براساس رأي نمايندگان در جلسه 14 شهريور، فوريت طرح شفافيت آرا که تلفيقي از دو طرح يادشده بود، با مخالفت روبهرو شد. يكي از دلايلش آن بود که بسياري از نمايندگان اغراض و اهداف جرياني و نه ملي را در مطالبه طرح مستتر ديدند. اين هدف که همانا افشاي آرای نمايندگان به لوايح مربوط به FATF بود، از منظر اين جريان تا حدي مهم بود که پس از رأي منفي به بررسي فوري طرح، کمپيني با عنوان کمپين داوطلبانه شفافيت آرای نمايندگان به راه افتاد.
بررسي اسامي برخي از حاميان اصلي اين کمپين نشان ميدهد که همان افرادي که در جلسه بررسي لايحه الحاق ايران به کنوانسيون مبارزه با تأمين مالي تروريسم (CFT) بودند، اين کمپين را راهاندازي کردند. نکته درخورتوجه از اين کمپين آن بود که وعده افشاي آرا از روز اول مهر به راه افتاد؛ اما شاهد آن بوديم که آرای نمايندگان كمپين اعلام نشد. همين موضوع ترديدها درباره هدف اين کمپين را بهشدت تقويت کرد؛ ترديد در آنکه اين کمپين با هدف شفافشدن آراي نمايندگان در راستاي منافع ملي راهاندازي شده است. آنچه از شواهد ماجرا ديده ميشود، به نظر ميرسد کمپين شفافيت آرای نمايندگان براي تأمين منافع جرياني خاص و نه منافع ملي شکل گرفته است. مهمترين سؤال از راهاندازان اين کمپين آن است که چرا طبق وعده خود، افشاي آرای خود را از روز نخست مهر آغاز نکردند؟ آيا به دنبال شفافيت آرا صرفا براي لايحه خاصي که مدنظر دارند، هستند؟ آيا ميخواهند برخلاف وعده خود، در روزي که لايحه الحاق ايران به CFT در صحن علني مطرح ميشود، کمپين خود را آغاز کنند و پسازآن نيز مدعيان شفافت، موضوع شفافيت آرا را فراموش ميکنند؟