|

گفت‌وگوي «شرق» با رئيس فراکسيون زنان مجلس درباره قانون ممنوعيت ازدواج دختران قبل از ۱۳ سالگي

12 سال و 12 ماه

شهرزاد همتي: پس از تصويب يک‌فوريت ممنوعيت ازدواج دختران قبل از ۱۳ سالگی که روز چهارشنبه با ۱۵۱ رأي موافق، ۳۴ رأي مخالف و هفت رأي ممتنع از ۲۰۹ نماينده حاضر در مجلس، به تصويب رسيد، حالا نمايندگان مجلس به‌دنبال جلب موافقت مخالفان و همچنين فقهاي شوراي نگهبان براي قانوني‌شدن اين مصوبه هستند؛ مصوبه‌اي که به گفته بسياري از فعالان حوزه کودک مي‌تواند گامي مهم براي جلوگيري از ازدواج کودکاني باشد که از کلاس درس يا از ميان بازي‌هاي کودکي به سر سفره عقد فرستاده مي‌شوند، بدون آنکه ذره‌اي آموزش ديده باشند و بدانند معناي واقعي زندگي زناشويي چيست.
حالا زمان زيادي از آن روزهايي که همين مدارس تهران هم‌کلاسي‌هايمان بعد از خداحافظي ديگر به مدرسه بازنمي‌گشتند، گذشته است، اما اين اتفاق هنوز هم در بسياري از شهرها و استان‌هاي ايران می‌افتد. شيرين نظري، فعال حقوق کودکان، دراين‌باره به «شرق» مي‌گويد: براي ما که در دهه 60 به دنيا آمده‌ايم، معناي مدارس پادگاني بسيار معنايي قابل لمس است. من هم‌کلاسي شاگرداولي به نام آمنه داشتم. ما هر دو در سال دوم دبيرستان و در رشته رياضي درس مي‌خوانديم. يک روز آمنه را در يکي از خيابان‌هاي فرعي با مرد جواني ديدم، رنگ صورتش پريد و با نگاهي سرسري از کنارم رد شد. من که در عوالم کودکي‌مان سر مي‌کردم، فردا با هيجان به سراغش رفتم و از او پرسيدم که آن جوان که بود و آمنه با خنده گفت دايي او بوده و من باز هم در عوالم کودکي پذيرفتم، اما يک هفته نگذشته بود که آمنه سر کلاس نيامد و ما مدام او را جلوي دفتر مشاور مي‌ديديم. بالاخره يک روز جلو رفتم و دليل را از او جويا شدم و آمنه با خجالت گفت که دو ماه است عقد کرده و آن مرد جوان هم همسرش بوده و اصلا دايي ندارد و حالا مدرسه از این اتفاق سر درآورده و مي‌خواهند اخراجش کنند.
اين فعال حقوق کودک ادامه مي‌دهد: آمنه ديگر به مدرسه نيامد و آن‌همه استعداد را با خود به خانه برد. اين اتفاقي است که شايد نمونه آن را در کلان‌شهري مثل تهران کمتر ببينيم، اما در شهرهاي اطراف و حاشيه همين تهران، دختران و پسران بااستعداد فراواني هستند که نه حرفه‌اي ياد مي‌گيرند و نه حتي شيوه زندگي مشترک را مي‌دانند، اما چون وظيفه‌شان ازدواج است، ازدواج مي‌کنند و در يک زندگي اجباري و تلخ فرو مي‌روند و اين همان چرخه معيوبي است که بايد جلوي آن گرفته شود.
مسئله در ازدواج کودکان تنها بحث رشد اجتماعي نيست. مطابق آمارهاي متخصصان زنان، دختراني که در سنين کم باردار مي‌شوند ضربات جبران‌ناپذيري را به خود تحميل مي‌کنند. از نظر طب مامايي، بارداري در سنين زير ۱۹ سال و بالاي ۳۴ سال به‌عنوان حاملگي‌هاي پرخطر تلقي مي‌شود. عوارض بارداري و زايمان دومين علت مرگ دختران زير ۱۹ سال در جهان است؛ همچنين فرزندان مادران زير ۱۹ سال در مقايسه با مادران ۲۰ تا ۲۴ سال با خطر بالاتري از مرگ مواجه هستند. دختران زير ۱۹ سال، خود براي رشد، استخوان‌سازي و تکامل اعضا نياز بيشتري به انرژي و تغذيه مناسب دارند و در چنين شرايطي تأمين نيازهاي بارداري مي‌تواند هم مادر نوجوان و هم فرزندش را با مشکل مواجه كند. مادر نوجوان به ميزان بالاتري از آهن، اسيد فوليک، کلسيم و روي نياز دارد و با توجه اينکه ازدواج در اين سنين عموما در افراد فقير و کم‌درآمد صورت مي‌گيرد، اين ميزان نياز تأمين نمي‌شود.
فريده اولادقباد، رئيس فراکسيون زنان مجلس، در گفت‌وگو با «شرق» با بيان اينکه انتظار مي‌رود اين طرح هرچه زودتر در مجلس به تصويب رسيده و فقهاي شوراي نگهبان نيز با نظر مثبت به اين طرح نگاه کنند، مي‌گويد: همان‌طور که در جريان هستيد، ما؛ يعني تعدادي از زنان فراکسيون زنان مجلس، ديداري با علماي عظام قم داشتيم و سؤالي را هم خانم فاطمه ذوالقدر، نماينده محترم فراکسيون، از آيت‌الله مکارم‌شيرازي در ارتباط با ازدواج دختران زير 13 سال پرسيدند تا تکليف مواد 1041 قانون مدني را مشخص کنيم. مطابق ماده 1041 قانون مدني، عقد نکاح دختر قبل از رسيدن به سن 13 سال تمام شمسي و پسر ‌قبل از رسيدن به سن 15 سال تمام شمسي منوط است به اذن ولي به شرط رعايت‌ مصلحت با تشخيص دادگاه صالح. همچنين به صورت مشخص سؤال خانم ذوالقدر اين بود: از آنجايي که در اکثر موارد دختران در اين سنين به بلوغ عقلي و فکري نمي‌رسند و فاقد بلوغ جسمي هستند. آيا ازدواج آنها صحيح و درست است؟ و از ايشان نظر خواسته بود. آيت‌الله مکارم‌شيرازي در پاسخ به استفتاي عضو کميسيون فرهنگي گفت:‌ من از نظر فتوا اين اجازه را نداده و نمي‌دهم. ممکن است در گذشته چنين چيزي جايز بوده؛ اما اکنون به‌خاطر مفاسدي که دارد، تا زماني‌ که دختر به بلوغ عقلي نرسد و قدرت تصميم‌گيري نداشته باشد، اجازه ازدواج ندارد و حکم باطل‌بودن چنين ازدواجي را مي‌دهم.
اولاد‌قباد در ادامه افزود: روز چهارشنبه بعد از مدتي که اين طرح در کميسيون‌هاي تخصصي در حال بررسي بود به امضاي 67 نفر از نمايندگان رسيد و طي مراحل قانوني تقديم هيئت‌رئيسه مجلس شد. مهم‌ترين دليل توجيهي اين طرح اين بود که ازدواج يکي از مهم‌ترين وقايع زندگي افراد است و تصميم و انتخاب صحيح در اين زمينه سعادت فرد و شکوفايي جامعه را در پي دارد. در اين زمينه علاوه بر بلوغ جسمي، برخورداري از استعداد روحي و رواني براي پيشبرد زندگي زناشويي شرطي اساسي است. نداشتن بلوغ جسمي و رواني زوجين مي‌تواند صدمات جبران‌ناپذيري بر پيکره خانواده و اجتماع بزند. عموما افرادي که به رشد نمي‌رسند در اداي تکليف به همسرشان هم با مشکل مواجه مي‌شوند.
ذوالقدر با برشمردن پيامدهاي ازدواج قبل از سن رشد افزود: مواردي از پيامدهاي ازدواج قبل از رشد را نيز مي‌توان برشمرد. بحث اول آسيب جسماني است؛ به هرحال برقراري رابطه جسماني با يک دختر نوبالغ مي‌تواند سلامتي جسمي او را با خطري جدي مواجه کند و اين آثار مي‌تواند تا پايان عمر گريبان‌گير او باشد. بحث دوم تلفات جاني است؛ در تحقيقاتي که روي سن مادر و ميزان مرگ‌ومير ناشي از وضع حمل انجام شده، محققان به رابطه‌اي معنادار رسيدند و به دنبال آن، ما از متخصصان زنان در فراکسيون زنان دعوت به عمل آورديم و نظرات آنها را جويا شديم و مشخص شد دختراني که در سنين 10 تا 14 سال باردار مي‌شوند، تا پنج برابر بيش از زنان بارداري که در سنين بين 20 تا 24 سال قرار دارند، پس از زايمان دچار مرگ مي‌شوند. همچنين تلفات جنين در اين سنين بيشتر اتفاق مي‌افتد. از طرفي ضايعات زايمان زودهنگام مي‌تواند تا ابد در جسم مادر باقي بماند.
رئيس فراکسيون زنان مجلس شوراي اسلامي با برشمردن سومين ضايعه ازدواج پيش از سن رشد تأكيد کرد: مورد بعد هم اختلال روحي و رواني است؛ ازدواج در سنين پايين که در اکثر موارد با اجبار از سوي والدين هم همراه است (که نمونه جديدش در خراسان رضوي اتفاق افتاد و معاون دادستان جلوي آن را گرفت) مي‌تواند اختلالات رواني را در پي داشته باشد. از آنجايي که باعث مي‌شود فرد بدون گذراندن دوران کودکي و نوجواني به يکباره پاي خود را به عرصه مسئولیت‌های اجتماعي و زناشويي بگذارد، ضربات جبران‌ناپذير روحي براي او به جاي مي‌گذارد. فرض کنيد يک دختربچه بايد نقش مادر و همسر را خوب ايفا کند و اين مسئله در بلندمدت باعث بروز مشکلات مزمن روحي و رواني از جمله اضطراب و پرخاشگري در او مي‌شود. فردي که زود ازدواج مي‌کند، دوران کودکي و نوجواني را که بايد در مدرسه باشد و مهارت‌هاي اساسي زندگي را بگذراند، تجربه نمي‌كند. درواقع يکي از عوارض مهم ديگر ازدواج در اين سنين محروميت از تحصيل است. چون طبق قوانين آموزش‌وپرورش، کودکان پس از ازدواج نمي‌توانند از آموزش در مدارس روزانه بهره‌مند شوند و با توجه به مشکلات در مدارس شبانه‌روزي، از تحصيل محروم مي‌شوند. ما در بازديد از استان‌هاي مختلف متوجه شديم که دختران پس از ازدواج قيد تحصيل را مي‌زنند و اين مسئله ترک تحصيل زودهنگام باعث نقصان اجتماعي مي‌شود و جامعه را از داشتن افراد باسواد و آگاه و برخوردار از آگاهي‌هاي زيستن محروم مي‌کند. ما آمار زيادي از دانش‌آموزان بازمانده از تحصيل داريم و در بازديد‌هاي استاني سؤال اصلي ما اين است که اين تعداد دانش‌آموز بازمانده از تحصيل از کجا هستند و مشخص مي‌شود که تعدادي از اينها به دليل ازدواج از درس‌خواندن در مدارس روزانه محروم هستند و منطقه‌شان مدارس شبانه هم ندارد. دانش‌آموز بازمانده از تحصيل، دانش‌آموزي که بايد دوره کودکي و نوجواني خود را طي کند، به جاي آن بايد مسئوليت مادرشدن و همسرشدن را در شرايطي بپذيرد که هنوز مهارت آن را به دست نياورده است.
اين نماينده مجلس تأكيد کرد: مورد پنجم مشکلات تربيت فرزند است؛ والدين نوجوان از مهارت‌هاي پايين براي تربيت فرزند برخوردار هستند و اين غفلت و سهل‌انگاري باعث کودک‌آزاري مي‌شود. يک مادر بايد مهارت‌هاي زندگي را آموزش ببيند و آگاهي و اطلاعات لازم را داشته باشد، از طرف ديگر اين مادر خود هيچ‌گونه آگاهي از حقوق شهروندي ندارد، چگونه مي‌تواند حقوق حقه کودکش را به او منتقل کند؟ او هيچ‌گونه اطلاعی از حقوق شهروندي ندارد چون نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه در صداوسيما به او آموزش داده نمي‌شود. اينجا خاطرنشان مي‌کنم يکي از اولين و مهم‌ترين خواسته‌هاي ما اين است که لايحه خشونت عليه کودکان و زنان هرچه‌سريع‌تر تکليفش مشخص شود، چون اين خشونت‌ها رو به افزايش است و زن به‌دليل حفظ کرامت انساني و مسئوليت تربيت فرزندان که بر دوش دارد، بايد از امنيت جسمي و رواني برخوردار باشد. مادري که در خانه آرامش ندارد نمي‌تواند فرزندان خوب و آرامي تربيت کند، چون در خانه به‌صورت مداوم خشونت کلامي و پرخاشگري و ضرب‌وجرح مي‌بيند.
اولادقباد با اشاره به اينکه قياس ازدواج زودهنگام در دوره گذشته با امروز اشتباه است، تأكيد کرد: در دوره جديد اين ازدواج‌ها درست نيست و قياس آن با زمان قديم اشتباه است. در قديم انتظارات و خواسته‌هاي ما از زندگي متفاوت بود. فضاهاي مختلف و سطح انتظارات مختلف بالا نبود. بچه‌ها ازدواج مي‌‌کردند و در کنار مادرشوهر زندگي مي‌کردند، درحالي‌که اکنون سطح انتظارات بچه‌ها بالاست و امکانات مورد نيازشان براي زندگي متفاوت است. اکنون والديني که در خانه 50 متري زندگي مي‌کنند، چطور يک عروس خردسال را کنار خود بياورند و با او زندگي کنند؟ همه اينها باعث مي‌شود اين دختران پس از ازدواج وقتي به سن رشد مي‌رسند و شخصيتشان شکل مي‌گيرد، به اين بهانه که مي‌گويند در زمان نکاح از قدرت تمييز و تصميم‌گيري برخوردار نبودند، درخواست طلاق مي‌کنند. آنها مي‌گويند ما زود ازدواج کرديم و خودمان هم تصميم‌گير نبوديم و والدين براي ما تصميم گرفتند و اصلا دوران کودکي نداشتيم؛ به‌همين‌دليل وقتي که به سن رشد و رشد شخصيتی مي‌رسند با ديدن دوستان و همکلاسي‌هاي سابقشان که حالا موقيعت اجتماعي کسب کرده‌اند و شرايط زندگي‌شان متفاوت است، ممکن است صدمات روحي و رواني زيادي متحمل شوند.
رئيس فراکسيون زنان مجلس شوراي اسلامي، با اشاره به نقش مهم شوراي نگهبان براي قانوني‌شدن اين طرح تأكيد کرد: به‌هرحال ما اين انتظار را از شوراي نگهبان داريم که ان‌شاءالله اين موارد مهم را در ازدواج‌های زير سن قانوني با توجه به آسيب‌هاي آن در نظر بگيرد. قطعا فقها و کارشناسان شوراي نگهبان به‌عنوان خبرگان حقوق که حقوق و تکاليف زنان را نيز به‌خوبي مي‌شناسند و به آن اِشراف دارند، مي‌دانند که يک زن علاوه بر اينکه تکليفي به‌عنوان مادر، همسر و فرزند دارد، داراي حقوقي است که بايد ديده شود. دختر 9ساله که در استان‌هاي ديگر و در حاشيه تهران ازدواج مي‌کند، حقوقي دارد. آيا اين کودک که به يادگيري مهارت‌هاي زندگي و شناخت حقوق شهروندي خود نياز دارد، باید درباره زندگي آينده خود آگاهي کامل داشته باشد، آيا به‌عنوان مادر مي‌تواند نقش مادري خود را ايفا کند؟ آيا مي‌تواند به‌درستي ايفاگر نقش همسري خود باشد؟ مي‌تواند انتظارات همسر و خانواده را برآورده کند؟ يا پسري که زير سن 16 سال ازدواج مي‌کند، آيا مي‌تواند انتظارات يا نيازهاي اساسي همسرش را با توجه به شرايط برآورده کند؟ البته شايد مواردي باشند که در اين ميان وضعيت مالي خوبي دارند و پسر 16ساله بتواند نيازهاي همسرش را برآورده کند، اما اين يک حکم کلي نيست و در اکثر موارد صدق نمي‌کند و نمي‌شود آن را به همه جامعه تعميم داد. به‌هرحال بايد اين کودک و نوجوان را به‌عنوان انساني که درصدد حفظ کرامت او هستيم ببينيم و اين دغدغه را داشته باشيم که او آموزش‌هاي اساسي خود را ببیند و برخي از مهارت‌هاي آموزشي و مهارت‌هاي زندگي را کسب کند و بعد ازدواج کند. ما اصلا به‌دنبال اين نيستيم که افراد در 30سالگي ازدواج کنند، چراکه عده‌اي بهانه دارند که ما با افزايش سن ازدواج مواجه هستيم و اين طرح مي‌تواند سن ازدواج را بالا ببرد، من تأكيد مي‌کنم ما به‌دنبال يادگرفتن مهارت‌هاي اساسي اين افراد هستيم و سپس نوبت به ازدواج مي‌رسد. اول فرد بايد يک مهارت را ياد بگيرد که به درد زندگي و آينده‌اش بخورد و در اين شرايط خود او نيز مي‌تواند در ازدواجش تصميم‌گيرنده باشد. ما به‌دنبال اين هستيم که افراد قدرت تصميم‌گيري درباره ازدواج با فردي را که قرار است يک عمر در کنارش زندگي کنند داشته باشند. ما از شوراي نگهبان انتظار داريم که اين موارد را در نظر بگيرند و پيشاپيش از شوراي نگهبان تشکر مي‌کنيم و مي‌دانيم آنها خبره اين کار هستند و آسيب‌ها را در نظر مي‌گيرند.

شهرزاد همتي: پس از تصويب يک‌فوريت ممنوعيت ازدواج دختران قبل از ۱۳ سالگی که روز چهارشنبه با ۱۵۱ رأي موافق، ۳۴ رأي مخالف و هفت رأي ممتنع از ۲۰۹ نماينده حاضر در مجلس، به تصويب رسيد، حالا نمايندگان مجلس به‌دنبال جلب موافقت مخالفان و همچنين فقهاي شوراي نگهبان براي قانوني‌شدن اين مصوبه هستند؛ مصوبه‌اي که به گفته بسياري از فعالان حوزه کودک مي‌تواند گامي مهم براي جلوگيري از ازدواج کودکاني باشد که از کلاس درس يا از ميان بازي‌هاي کودکي به سر سفره عقد فرستاده مي‌شوند، بدون آنکه ذره‌اي آموزش ديده باشند و بدانند معناي واقعي زندگي زناشويي چيست.
حالا زمان زيادي از آن روزهايي که همين مدارس تهران هم‌کلاسي‌هايمان بعد از خداحافظي ديگر به مدرسه بازنمي‌گشتند، گذشته است، اما اين اتفاق هنوز هم در بسياري از شهرها و استان‌هاي ايران می‌افتد. شيرين نظري، فعال حقوق کودکان، دراين‌باره به «شرق» مي‌گويد: براي ما که در دهه 60 به دنيا آمده‌ايم، معناي مدارس پادگاني بسيار معنايي قابل لمس است. من هم‌کلاسي شاگرداولي به نام آمنه داشتم. ما هر دو در سال دوم دبيرستان و در رشته رياضي درس مي‌خوانديم. يک روز آمنه را در يکي از خيابان‌هاي فرعي با مرد جواني ديدم، رنگ صورتش پريد و با نگاهي سرسري از کنارم رد شد. من که در عوالم کودکي‌مان سر مي‌کردم، فردا با هيجان به سراغش رفتم و از او پرسيدم که آن جوان که بود و آمنه با خنده گفت دايي او بوده و من باز هم در عوالم کودکي پذيرفتم، اما يک هفته نگذشته بود که آمنه سر کلاس نيامد و ما مدام او را جلوي دفتر مشاور مي‌ديديم. بالاخره يک روز جلو رفتم و دليل را از او جويا شدم و آمنه با خجالت گفت که دو ماه است عقد کرده و آن مرد جوان هم همسرش بوده و اصلا دايي ندارد و حالا مدرسه از این اتفاق سر درآورده و مي‌خواهند اخراجش کنند.
اين فعال حقوق کودک ادامه مي‌دهد: آمنه ديگر به مدرسه نيامد و آن‌همه استعداد را با خود به خانه برد. اين اتفاقي است که شايد نمونه آن را در کلان‌شهري مثل تهران کمتر ببينيم، اما در شهرهاي اطراف و حاشيه همين تهران، دختران و پسران بااستعداد فراواني هستند که نه حرفه‌اي ياد مي‌گيرند و نه حتي شيوه زندگي مشترک را مي‌دانند، اما چون وظيفه‌شان ازدواج است، ازدواج مي‌کنند و در يک زندگي اجباري و تلخ فرو مي‌روند و اين همان چرخه معيوبي است که بايد جلوي آن گرفته شود.
مسئله در ازدواج کودکان تنها بحث رشد اجتماعي نيست. مطابق آمارهاي متخصصان زنان، دختراني که در سنين کم باردار مي‌شوند ضربات جبران‌ناپذيري را به خود تحميل مي‌کنند. از نظر طب مامايي، بارداري در سنين زير ۱۹ سال و بالاي ۳۴ سال به‌عنوان حاملگي‌هاي پرخطر تلقي مي‌شود. عوارض بارداري و زايمان دومين علت مرگ دختران زير ۱۹ سال در جهان است؛ همچنين فرزندان مادران زير ۱۹ سال در مقايسه با مادران ۲۰ تا ۲۴ سال با خطر بالاتري از مرگ مواجه هستند. دختران زير ۱۹ سال، خود براي رشد، استخوان‌سازي و تکامل اعضا نياز بيشتري به انرژي و تغذيه مناسب دارند و در چنين شرايطي تأمين نيازهاي بارداري مي‌تواند هم مادر نوجوان و هم فرزندش را با مشکل مواجه كند. مادر نوجوان به ميزان بالاتري از آهن، اسيد فوليک، کلسيم و روي نياز دارد و با توجه اينکه ازدواج در اين سنين عموما در افراد فقير و کم‌درآمد صورت مي‌گيرد، اين ميزان نياز تأمين نمي‌شود.
فريده اولادقباد، رئيس فراکسيون زنان مجلس، در گفت‌وگو با «شرق» با بيان اينکه انتظار مي‌رود اين طرح هرچه زودتر در مجلس به تصويب رسيده و فقهاي شوراي نگهبان نيز با نظر مثبت به اين طرح نگاه کنند، مي‌گويد: همان‌طور که در جريان هستيد، ما؛ يعني تعدادي از زنان فراکسيون زنان مجلس، ديداري با علماي عظام قم داشتيم و سؤالي را هم خانم فاطمه ذوالقدر، نماينده محترم فراکسيون، از آيت‌الله مکارم‌شيرازي در ارتباط با ازدواج دختران زير 13 سال پرسيدند تا تکليف مواد 1041 قانون مدني را مشخص کنيم. مطابق ماده 1041 قانون مدني، عقد نکاح دختر قبل از رسيدن به سن 13 سال تمام شمسي و پسر ‌قبل از رسيدن به سن 15 سال تمام شمسي منوط است به اذن ولي به شرط رعايت‌ مصلحت با تشخيص دادگاه صالح. همچنين به صورت مشخص سؤال خانم ذوالقدر اين بود: از آنجايي که در اکثر موارد دختران در اين سنين به بلوغ عقلي و فکري نمي‌رسند و فاقد بلوغ جسمي هستند. آيا ازدواج آنها صحيح و درست است؟ و از ايشان نظر خواسته بود. آيت‌الله مکارم‌شيرازي در پاسخ به استفتاي عضو کميسيون فرهنگي گفت:‌ من از نظر فتوا اين اجازه را نداده و نمي‌دهم. ممکن است در گذشته چنين چيزي جايز بوده؛ اما اکنون به‌خاطر مفاسدي که دارد، تا زماني‌ که دختر به بلوغ عقلي نرسد و قدرت تصميم‌گيري نداشته باشد، اجازه ازدواج ندارد و حکم باطل‌بودن چنين ازدواجي را مي‌دهم.
اولاد‌قباد در ادامه افزود: روز چهارشنبه بعد از مدتي که اين طرح در کميسيون‌هاي تخصصي در حال بررسي بود به امضاي 67 نفر از نمايندگان رسيد و طي مراحل قانوني تقديم هيئت‌رئيسه مجلس شد. مهم‌ترين دليل توجيهي اين طرح اين بود که ازدواج يکي از مهم‌ترين وقايع زندگي افراد است و تصميم و انتخاب صحيح در اين زمينه سعادت فرد و شکوفايي جامعه را در پي دارد. در اين زمينه علاوه بر بلوغ جسمي، برخورداري از استعداد روحي و رواني براي پيشبرد زندگي زناشويي شرطي اساسي است. نداشتن بلوغ جسمي و رواني زوجين مي‌تواند صدمات جبران‌ناپذيري بر پيکره خانواده و اجتماع بزند. عموما افرادي که به رشد نمي‌رسند در اداي تکليف به همسرشان هم با مشکل مواجه مي‌شوند.
ذوالقدر با برشمردن پيامدهاي ازدواج قبل از سن رشد افزود: مواردي از پيامدهاي ازدواج قبل از رشد را نيز مي‌توان برشمرد. بحث اول آسيب جسماني است؛ به هرحال برقراري رابطه جسماني با يک دختر نوبالغ مي‌تواند سلامتي جسمي او را با خطري جدي مواجه کند و اين آثار مي‌تواند تا پايان عمر گريبان‌گير او باشد. بحث دوم تلفات جاني است؛ در تحقيقاتي که روي سن مادر و ميزان مرگ‌ومير ناشي از وضع حمل انجام شده، محققان به رابطه‌اي معنادار رسيدند و به دنبال آن، ما از متخصصان زنان در فراکسيون زنان دعوت به عمل آورديم و نظرات آنها را جويا شديم و مشخص شد دختراني که در سنين 10 تا 14 سال باردار مي‌شوند، تا پنج برابر بيش از زنان بارداري که در سنين بين 20 تا 24 سال قرار دارند، پس از زايمان دچار مرگ مي‌شوند. همچنين تلفات جنين در اين سنين بيشتر اتفاق مي‌افتد. از طرفي ضايعات زايمان زودهنگام مي‌تواند تا ابد در جسم مادر باقي بماند.
رئيس فراکسيون زنان مجلس شوراي اسلامي با برشمردن سومين ضايعه ازدواج پيش از سن رشد تأكيد کرد: مورد بعد هم اختلال روحي و رواني است؛ ازدواج در سنين پايين که در اکثر موارد با اجبار از سوي والدين هم همراه است (که نمونه جديدش در خراسان رضوي اتفاق افتاد و معاون دادستان جلوي آن را گرفت) مي‌تواند اختلالات رواني را در پي داشته باشد. از آنجايي که باعث مي‌شود فرد بدون گذراندن دوران کودکي و نوجواني به يکباره پاي خود را به عرصه مسئولیت‌های اجتماعي و زناشويي بگذارد، ضربات جبران‌ناپذير روحي براي او به جاي مي‌گذارد. فرض کنيد يک دختربچه بايد نقش مادر و همسر را خوب ايفا کند و اين مسئله در بلندمدت باعث بروز مشکلات مزمن روحي و رواني از جمله اضطراب و پرخاشگري در او مي‌شود. فردي که زود ازدواج مي‌کند، دوران کودکي و نوجواني را که بايد در مدرسه باشد و مهارت‌هاي اساسي زندگي را بگذراند، تجربه نمي‌كند. درواقع يکي از عوارض مهم ديگر ازدواج در اين سنين محروميت از تحصيل است. چون طبق قوانين آموزش‌وپرورش، کودکان پس از ازدواج نمي‌توانند از آموزش در مدارس روزانه بهره‌مند شوند و با توجه به مشکلات در مدارس شبانه‌روزي، از تحصيل محروم مي‌شوند. ما در بازديد از استان‌هاي مختلف متوجه شديم که دختران پس از ازدواج قيد تحصيل را مي‌زنند و اين مسئله ترک تحصيل زودهنگام باعث نقصان اجتماعي مي‌شود و جامعه را از داشتن افراد باسواد و آگاه و برخوردار از آگاهي‌هاي زيستن محروم مي‌کند. ما آمار زيادي از دانش‌آموزان بازمانده از تحصيل داريم و در بازديد‌هاي استاني سؤال اصلي ما اين است که اين تعداد دانش‌آموز بازمانده از تحصيل از کجا هستند و مشخص مي‌شود که تعدادي از اينها به دليل ازدواج از درس‌خواندن در مدارس روزانه محروم هستند و منطقه‌شان مدارس شبانه هم ندارد. دانش‌آموز بازمانده از تحصيل، دانش‌آموزي که بايد دوره کودکي و نوجواني خود را طي کند، به جاي آن بايد مسئوليت مادرشدن و همسرشدن را در شرايطي بپذيرد که هنوز مهارت آن را به دست نياورده است.
اين نماينده مجلس تأكيد کرد: مورد پنجم مشکلات تربيت فرزند است؛ والدين نوجوان از مهارت‌هاي پايين براي تربيت فرزند برخوردار هستند و اين غفلت و سهل‌انگاري باعث کودک‌آزاري مي‌شود. يک مادر بايد مهارت‌هاي زندگي را آموزش ببيند و آگاهي و اطلاعات لازم را داشته باشد، از طرف ديگر اين مادر خود هيچ‌گونه آگاهي از حقوق شهروندي ندارد، چگونه مي‌تواند حقوق حقه کودکش را به او منتقل کند؟ او هيچ‌گونه اطلاعی از حقوق شهروندي ندارد چون نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه در صداوسيما به او آموزش داده نمي‌شود. اينجا خاطرنشان مي‌کنم يکي از اولين و مهم‌ترين خواسته‌هاي ما اين است که لايحه خشونت عليه کودکان و زنان هرچه‌سريع‌تر تکليفش مشخص شود، چون اين خشونت‌ها رو به افزايش است و زن به‌دليل حفظ کرامت انساني و مسئوليت تربيت فرزندان که بر دوش دارد، بايد از امنيت جسمي و رواني برخوردار باشد. مادري که در خانه آرامش ندارد نمي‌تواند فرزندان خوب و آرامي تربيت کند، چون در خانه به‌صورت مداوم خشونت کلامي و پرخاشگري و ضرب‌وجرح مي‌بيند.
اولادقباد با اشاره به اينکه قياس ازدواج زودهنگام در دوره گذشته با امروز اشتباه است، تأكيد کرد: در دوره جديد اين ازدواج‌ها درست نيست و قياس آن با زمان قديم اشتباه است. در قديم انتظارات و خواسته‌هاي ما از زندگي متفاوت بود. فضاهاي مختلف و سطح انتظارات مختلف بالا نبود. بچه‌ها ازدواج مي‌‌کردند و در کنار مادرشوهر زندگي مي‌کردند، درحالي‌که اکنون سطح انتظارات بچه‌ها بالاست و امکانات مورد نيازشان براي زندگي متفاوت است. اکنون والديني که در خانه 50 متري زندگي مي‌کنند، چطور يک عروس خردسال را کنار خود بياورند و با او زندگي کنند؟ همه اينها باعث مي‌شود اين دختران پس از ازدواج وقتي به سن رشد مي‌رسند و شخصيتشان شکل مي‌گيرد، به اين بهانه که مي‌گويند در زمان نکاح از قدرت تمييز و تصميم‌گيري برخوردار نبودند، درخواست طلاق مي‌کنند. آنها مي‌گويند ما زود ازدواج کرديم و خودمان هم تصميم‌گير نبوديم و والدين براي ما تصميم گرفتند و اصلا دوران کودکي نداشتيم؛ به‌همين‌دليل وقتي که به سن رشد و رشد شخصيتی مي‌رسند با ديدن دوستان و همکلاسي‌هاي سابقشان که حالا موقيعت اجتماعي کسب کرده‌اند و شرايط زندگي‌شان متفاوت است، ممکن است صدمات روحي و رواني زيادي متحمل شوند.
رئيس فراکسيون زنان مجلس شوراي اسلامي، با اشاره به نقش مهم شوراي نگهبان براي قانوني‌شدن اين طرح تأكيد کرد: به‌هرحال ما اين انتظار را از شوراي نگهبان داريم که ان‌شاءالله اين موارد مهم را در ازدواج‌های زير سن قانوني با توجه به آسيب‌هاي آن در نظر بگيرد. قطعا فقها و کارشناسان شوراي نگهبان به‌عنوان خبرگان حقوق که حقوق و تکاليف زنان را نيز به‌خوبي مي‌شناسند و به آن اِشراف دارند، مي‌دانند که يک زن علاوه بر اينکه تکليفي به‌عنوان مادر، همسر و فرزند دارد، داراي حقوقي است که بايد ديده شود. دختر 9ساله که در استان‌هاي ديگر و در حاشيه تهران ازدواج مي‌کند، حقوقي دارد. آيا اين کودک که به يادگيري مهارت‌هاي زندگي و شناخت حقوق شهروندي خود نياز دارد، باید درباره زندگي آينده خود آگاهي کامل داشته باشد، آيا به‌عنوان مادر مي‌تواند نقش مادري خود را ايفا کند؟ آيا مي‌تواند به‌درستي ايفاگر نقش همسري خود باشد؟ مي‌تواند انتظارات همسر و خانواده را برآورده کند؟ يا پسري که زير سن 16 سال ازدواج مي‌کند، آيا مي‌تواند انتظارات يا نيازهاي اساسي همسرش را با توجه به شرايط برآورده کند؟ البته شايد مواردي باشند که در اين ميان وضعيت مالي خوبي دارند و پسر 16ساله بتواند نيازهاي همسرش را برآورده کند، اما اين يک حکم کلي نيست و در اکثر موارد صدق نمي‌کند و نمي‌شود آن را به همه جامعه تعميم داد. به‌هرحال بايد اين کودک و نوجوان را به‌عنوان انساني که درصدد حفظ کرامت او هستيم ببينيم و اين دغدغه را داشته باشيم که او آموزش‌هاي اساسي خود را ببیند و برخي از مهارت‌هاي آموزشي و مهارت‌هاي زندگي را کسب کند و بعد ازدواج کند. ما اصلا به‌دنبال اين نيستيم که افراد در 30سالگي ازدواج کنند، چراکه عده‌اي بهانه دارند که ما با افزايش سن ازدواج مواجه هستيم و اين طرح مي‌تواند سن ازدواج را بالا ببرد، من تأكيد مي‌کنم ما به‌دنبال يادگرفتن مهارت‌هاي اساسي اين افراد هستيم و سپس نوبت به ازدواج مي‌رسد. اول فرد بايد يک مهارت را ياد بگيرد که به درد زندگي و آينده‌اش بخورد و در اين شرايط خود او نيز مي‌تواند در ازدواجش تصميم‌گيرنده باشد. ما به‌دنبال اين هستيم که افراد قدرت تصميم‌گيري درباره ازدواج با فردي را که قرار است يک عمر در کنارش زندگي کنند داشته باشند. ما از شوراي نگهبان انتظار داريم که اين موارد را در نظر بگيرند و پيشاپيش از شوراي نگهبان تشکر مي‌کنيم و مي‌دانيم آنها خبره اين کار هستند و آسيب‌ها را در نظر مي‌گيرند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها