|

تحریم نفتی ایران، فرصتی برای یک تجربه جهانی ‌گران‌بها

فریبرز مسعودی . روزنامه‌نگار اقتصادی

اکنون که آمریکا خود را در مظان اتهام جنگ اقتصادی یک‌سویه و ظالمانه علیه ایران قرار داده است، برگزیدن سیاست‌های معقول ازجمله سوآپ نفت می‌تواند تجربه‌ گرانبهایی در استقلال‌طلبی و خارج‌شدن از مدار هژمون‌های جهانی فراروی کشور ما و سایر دولت‌های مستقل قرار دهد.

نفت و جابه‌جایی هژمون‌های جهانی
اکتشاف نخستین چاه‌های نفتی در جهان باعث پیدایش نقاط تمرکز جدید کارگران و نفت‌گران در اطراف چاه‌های نفت و اسکله‌های نفتی شد؛ اسکله‌هایی که برخلاف چاه‌های نفت نه در نقاط دور از شهرها بلکه در مراکز جمعیتی احداث شده بودند (مانند آبادان در ایران، بصره در عراق و...).
تمرکز کارگران و نفت‌گران در اطراف چاه‌های نفت و اسکله‌های نفتی باعث رشد و گسترش اتحادیه‌های کارگری و اعتراض‌های گسترده‌ای شدند که در درجه نخست سلطه دولت‌های استعماری و سرمایه‌داری جهانی را بر نفت تهدید می‌کرد. نهضت ملی‌شدن نفت ایران که کانون‌ عمده آن در خوزستان و نفت‌‌گران شهرهای اصفهان، شهرری و جنوب تهران بود، یکی از بارزترین نهضت‌های جهان علیه کنترل و چیرگی هژمون بریتانیا بر استخراج و اکتشاف نفت بود که با وجود سرکوب آن با کودتای 28 مرداد، تأثیرهای ژرف و گسترده‌ای بر جریان‌های استقلال‌خواهانه منطقه خاورمیان و شمال آفریقا تا اندونزی در دورترین نقاط آسیا برجای گذاشت. اهمیت نهضت ملی‌شدن نفت ایران و بازه تاریخی این رخداد به‌ گونه‌ای بود که می‌توان آن را تیر خلاص بر هژمونی رو به افول بریتانیا برشمرد.
اوج‌گیری مبارزه کشورهای نفت‌خیز برای تسلط بر اکتشاف و استخراج نفت (یا به ‌عبارتی امتیاز نفت) و موج‌های ملی‌کردن نفت در سایر کشورهای نفت‌خیز، آمریکا را به‌عنوان هژمونی نوظهور و رهبر سرمایه‌داری جهان، بر آن داشت تا با سلطه بر جریان نفت، قدرت بی‌چون‌و‌چرای خود را بر کشورهای نفت‌خیز و سایر کشورها دیکته کند.
نفت در خدمت سروری دلار
اگرچه تقریبا 10 سال پس از استخراج نفت از نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان، نخستین خط لوله انتقال نفت از چاه شماره یک این شهر به اسکله و پالایشگاه آبادان نیز احداث شد، ولی این لوله و لوله‌هایی نظیر آن که یک دهه پیش از آن در آمریکا احداث شده بودند، برای انتقال نفت به پالایشگاه‌ها ساخته شده بودند و تا دهه‌ها بعد هنوز این نفت‌کش‌های غول‌پیکر بودند که بر دریاها و اقیانوس‌ها فرمانروایی می‌کردند. به‌ تدریج از نظر فناوری امکان احداث خط لوله‌هایی برای انتقال میلیون‌ها بشکه نفت خام و گاز از سرزمین‌های سوزان نفت‌خیز جنوب به نقاط سردسیر شمال فراهم شد. بیشتر این خط لوله‌ها ویژه انتقال گاز بودند؛ زیرا انتقال گاز با کشتی سخت و دشوار است. گسترش ساخت این خط لوله‌ها به‌ تدریج انتقال حجم بالایی از گاز و نفت را در دهه 1970 به این سو رقم زد و با خود مناطق استراتژیک جدیدی را خلق کرد؛ اما دولت ایالات متحده آمریکا هرگز اجازه احداث هیچ خط لوله‌ای را که سلطه بی‌رقیب این کشور را بر جریان انرژی جهان تهدید کند، نداده است.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه از دهه 1970 میلادی نفت به‌جای طلا پشتوانه دلار شد، به اعتباری، دلار تنها مرجع تسویه خریدوفروش نفت در جهان شد و از آنجا که هرگونه معامله با دلار باید از درگاه‌های خزانه‌داری آمریکا بگذرد، دولت آمریکا به ‌تدریج سلطه و سیادت خود بر نفت را به‌جای چاه‌های نفت یا پالایشگاه‌ها و اسکله‌هایی که در تسخیر کارگران و رهبران خشمگین اتحادیه‌های کارگری بودند، بر نفت کاغذی در بورس‌ها اعمال کرد. این حربه به دولت آمریکا قدرتی داده که با ساده‌ترین شکل ممکن به صورتی مکانیکی بر هرگونه مبادله نفت و گاز در جهان چیرگی یابد. اگر در دوره نهضت ملی‌شدن نفت ایران، کشتی‌های جنگی بریتانیا با محاصره اسکله آبادان و بندرهای ایرانی از حرکت نفت‌کش‌ها از ایران جلوگیری کرده و با این حرکت خشن نفت بر آتش خشم مردم ایران علیه انگلیس پاشیدند، اینک ترامپ مانند خلبان دیوانه فیلم استرنج‌لاو کلاه کابوی بر سر، سوار بر بمب دلار هزاران فرسنگ دورتر تاخت‌وتاز کرده و جهان را تهدید می‌کند.
بورس نفت تهران، بن‌بست یا فرصتی برای دورزدن دلار
دولت ایران در اثنای برقراری دوباره تحریم‌های ترامپ علیه ایران، احتمالا قصد دارد تحریم‌های آمریکا را با راه‌اندازی بورس نفت دور بزند؛ اما ناگفته پیداست چنین راهبردی به دلیل محرومیت ایران در استفاده از دلار در معاملات بین‌المللی از آغاز محکوم به شکست است.
به موازات این اقدام بی‌خاصیت دولت برای دورزدن تحریم‌ها، راهکارهای دیگری برای صدور نفت و واردات کالاهای مورد نیاز از سوی صاحب‌نظران طرح شده که یکی از آنها معامله پایاپای با خریداران نفت ایران است. این شیوه که از سوی اتحاد شوروی برای معامله با سایر کشورها به کار بسته می‌شد، اگرچه شدنی است؛ اما با مشکل نبود زیرساخت‌های بوروکراسی دولتی رو‌در‌روست. دولت‌ها به‌ویژه از دوره دولت نهم و دهم، با فراموش‌کردن بسیاری از وظایف خود یا واگذاری آنها به بخش خصوصی، مثلا در شرکت بازرگانی دولتی، ساختار و توانایی مدیریت تأمین واردات کالاهای مورد نیاز کشور را از دست داده‌‌اند؛ ساختاری که در دوران جنگ هشت‌ساله عراق علیه ایران، توانایی‌های خود را بروز داد و مانع به‌گل‌نشستن کشتی اقتصاد ایران شد. درعین‌حال گسترش جهانی‌سازی و درآمیختگی اقتصاد کشورها در یکدیگر، با وجود آسیب‌هایی که به ساختار اقتصادی و بوروکراتیک ایران وارد کرده است، راهکارهای تازه‌ای را نیز در اختیار دولت‌ها قرار داده که یکی از آنها، سهولت مبادله‌های اقتصادی در جهان است. در این زمینه دولت ایران می‌تواند با به‌کارگیری هوشمندانه این راهکارها، مانند معامله پایاپای بلندمدت با صنایع، بانک‌های خارجی و پالایشگاه‌های مشتری نفت ایران، نیازهای مردم، صنایع بخش دولتی و خصوصی را مدیریت کند. به این صورت که دولت نفت خام را بدون انتقال دلار در اختیار آنها قرار داده و محصول به‌دست‌آمده را پس از لحاظ هزینه‌ها و سایر موارد فنی، به ایران منتقل کند و در اختیار مصرف‌کنندگان اعم از بخش دولتی یا خصوصی قرار دهد. این اتفاق با تغییر ساختاری و نرم‌افزاری در بورس انرژی تهران (البته با کمک نهادهای بین‌المللی) می‌تواند در همین بورس نیز انجام شود؛ زیرا بزرگ‌ترین مانع کارکرد بورس انرژی تهران، لزوم معامله با دلار است که به این شکل دولت با دورزدن دلار، مشکل تحریم ترامپ را برطرف کرده و حتی می‌تواند مازاد درآمدهای نفتی را به دلار یا سایر ارزهای معتبر به صورت ذخیره ارزی یا اوراق نزد بانک‌های خارجی نگهداری کند.

اکنون که آمریکا خود را در مظان اتهام جنگ اقتصادی یک‌سویه و ظالمانه علیه ایران قرار داده است، برگزیدن سیاست‌های معقول ازجمله سوآپ نفت می‌تواند تجربه‌ گرانبهایی در استقلال‌طلبی و خارج‌شدن از مدار هژمون‌های جهانی فراروی کشور ما و سایر دولت‌های مستقل قرار دهد.

نفت و جابه‌جایی هژمون‌های جهانی
اکتشاف نخستین چاه‌های نفتی در جهان باعث پیدایش نقاط تمرکز جدید کارگران و نفت‌گران در اطراف چاه‌های نفت و اسکله‌های نفتی شد؛ اسکله‌هایی که برخلاف چاه‌های نفت نه در نقاط دور از شهرها بلکه در مراکز جمعیتی احداث شده بودند (مانند آبادان در ایران، بصره در عراق و...).
تمرکز کارگران و نفت‌گران در اطراف چاه‌های نفت و اسکله‌های نفتی باعث رشد و گسترش اتحادیه‌های کارگری و اعتراض‌های گسترده‌ای شدند که در درجه نخست سلطه دولت‌های استعماری و سرمایه‌داری جهانی را بر نفت تهدید می‌کرد. نهضت ملی‌شدن نفت ایران که کانون‌ عمده آن در خوزستان و نفت‌‌گران شهرهای اصفهان، شهرری و جنوب تهران بود، یکی از بارزترین نهضت‌های جهان علیه کنترل و چیرگی هژمون بریتانیا بر استخراج و اکتشاف نفت بود که با وجود سرکوب آن با کودتای 28 مرداد، تأثیرهای ژرف و گسترده‌ای بر جریان‌های استقلال‌خواهانه منطقه خاورمیان و شمال آفریقا تا اندونزی در دورترین نقاط آسیا برجای گذاشت. اهمیت نهضت ملی‌شدن نفت ایران و بازه تاریخی این رخداد به‌ گونه‌ای بود که می‌توان آن را تیر خلاص بر هژمونی رو به افول بریتانیا برشمرد.
اوج‌گیری مبارزه کشورهای نفت‌خیز برای تسلط بر اکتشاف و استخراج نفت (یا به ‌عبارتی امتیاز نفت) و موج‌های ملی‌کردن نفت در سایر کشورهای نفت‌خیز، آمریکا را به‌عنوان هژمونی نوظهور و رهبر سرمایه‌داری جهان، بر آن داشت تا با سلطه بر جریان نفت، قدرت بی‌چون‌و‌چرای خود را بر کشورهای نفت‌خیز و سایر کشورها دیکته کند.
نفت در خدمت سروری دلار
اگرچه تقریبا 10 سال پس از استخراج نفت از نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان، نخستین خط لوله انتقال نفت از چاه شماره یک این شهر به اسکله و پالایشگاه آبادان نیز احداث شد، ولی این لوله و لوله‌هایی نظیر آن که یک دهه پیش از آن در آمریکا احداث شده بودند، برای انتقال نفت به پالایشگاه‌ها ساخته شده بودند و تا دهه‌ها بعد هنوز این نفت‌کش‌های غول‌پیکر بودند که بر دریاها و اقیانوس‌ها فرمانروایی می‌کردند. به‌ تدریج از نظر فناوری امکان احداث خط لوله‌هایی برای انتقال میلیون‌ها بشکه نفت خام و گاز از سرزمین‌های سوزان نفت‌خیز جنوب به نقاط سردسیر شمال فراهم شد. بیشتر این خط لوله‌ها ویژه انتقال گاز بودند؛ زیرا انتقال گاز با کشتی سخت و دشوار است. گسترش ساخت این خط لوله‌ها به‌ تدریج انتقال حجم بالایی از گاز و نفت را در دهه 1970 به این سو رقم زد و با خود مناطق استراتژیک جدیدی را خلق کرد؛ اما دولت ایالات متحده آمریکا هرگز اجازه احداث هیچ خط لوله‌ای را که سلطه بی‌رقیب این کشور را بر جریان انرژی جهان تهدید کند، نداده است.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه از دهه 1970 میلادی نفت به‌جای طلا پشتوانه دلار شد، به اعتباری، دلار تنها مرجع تسویه خریدوفروش نفت در جهان شد و از آنجا که هرگونه معامله با دلار باید از درگاه‌های خزانه‌داری آمریکا بگذرد، دولت آمریکا به ‌تدریج سلطه و سیادت خود بر نفت را به‌جای چاه‌های نفت یا پالایشگاه‌ها و اسکله‌هایی که در تسخیر کارگران و رهبران خشمگین اتحادیه‌های کارگری بودند، بر نفت کاغذی در بورس‌ها اعمال کرد. این حربه به دولت آمریکا قدرتی داده که با ساده‌ترین شکل ممکن به صورتی مکانیکی بر هرگونه مبادله نفت و گاز در جهان چیرگی یابد. اگر در دوره نهضت ملی‌شدن نفت ایران، کشتی‌های جنگی بریتانیا با محاصره اسکله آبادان و بندرهای ایرانی از حرکت نفت‌کش‌ها از ایران جلوگیری کرده و با این حرکت خشن نفت بر آتش خشم مردم ایران علیه انگلیس پاشیدند، اینک ترامپ مانند خلبان دیوانه فیلم استرنج‌لاو کلاه کابوی بر سر، سوار بر بمب دلار هزاران فرسنگ دورتر تاخت‌وتاز کرده و جهان را تهدید می‌کند.
بورس نفت تهران، بن‌بست یا فرصتی برای دورزدن دلار
دولت ایران در اثنای برقراری دوباره تحریم‌های ترامپ علیه ایران، احتمالا قصد دارد تحریم‌های آمریکا را با راه‌اندازی بورس نفت دور بزند؛ اما ناگفته پیداست چنین راهبردی به دلیل محرومیت ایران در استفاده از دلار در معاملات بین‌المللی از آغاز محکوم به شکست است.
به موازات این اقدام بی‌خاصیت دولت برای دورزدن تحریم‌ها، راهکارهای دیگری برای صدور نفت و واردات کالاهای مورد نیاز از سوی صاحب‌نظران طرح شده که یکی از آنها معامله پایاپای با خریداران نفت ایران است. این شیوه که از سوی اتحاد شوروی برای معامله با سایر کشورها به کار بسته می‌شد، اگرچه شدنی است؛ اما با مشکل نبود زیرساخت‌های بوروکراسی دولتی رو‌در‌روست. دولت‌ها به‌ویژه از دوره دولت نهم و دهم، با فراموش‌کردن بسیاری از وظایف خود یا واگذاری آنها به بخش خصوصی، مثلا در شرکت بازرگانی دولتی، ساختار و توانایی مدیریت تأمین واردات کالاهای مورد نیاز کشور را از دست داده‌‌اند؛ ساختاری که در دوران جنگ هشت‌ساله عراق علیه ایران، توانایی‌های خود را بروز داد و مانع به‌گل‌نشستن کشتی اقتصاد ایران شد. درعین‌حال گسترش جهانی‌سازی و درآمیختگی اقتصاد کشورها در یکدیگر، با وجود آسیب‌هایی که به ساختار اقتصادی و بوروکراتیک ایران وارد کرده است، راهکارهای تازه‌ای را نیز در اختیار دولت‌ها قرار داده که یکی از آنها، سهولت مبادله‌های اقتصادی در جهان است. در این زمینه دولت ایران می‌تواند با به‌کارگیری هوشمندانه این راهکارها، مانند معامله پایاپای بلندمدت با صنایع، بانک‌های خارجی و پالایشگاه‌های مشتری نفت ایران، نیازهای مردم، صنایع بخش دولتی و خصوصی را مدیریت کند. به این صورت که دولت نفت خام را بدون انتقال دلار در اختیار آنها قرار داده و محصول به‌دست‌آمده را پس از لحاظ هزینه‌ها و سایر موارد فنی، به ایران منتقل کند و در اختیار مصرف‌کنندگان اعم از بخش دولتی یا خصوصی قرار دهد. این اتفاق با تغییر ساختاری و نرم‌افزاری در بورس انرژی تهران (البته با کمک نهادهای بین‌المللی) می‌تواند در همین بورس نیز انجام شود؛ زیرا بزرگ‌ترین مانع کارکرد بورس انرژی تهران، لزوم معامله با دلار است که به این شکل دولت با دورزدن دلار، مشکل تحریم ترامپ را برطرف کرده و حتی می‌تواند مازاد درآمدهای نفتی را به دلار یا سایر ارزهای معتبر به صورت ذخیره ارزی یا اوراق نزد بانک‌های خارجی نگهداری کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها