آئینه
همشهری
رأی به مصلحت
در گفتوگو با مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: {درباره لوایح مربوط به FATF} ما گاهی در مقام انتخاب خوب و بد نیستیم، بلکه باید میان بد و بدتر یکی را برگزینیم... ما میدانیم که اینگونه لوایح برای کشور ما منافعی دارد و همزمان مشکلاتی را هم به ارمغان میآورد... من هنوز درباره این لوایح به علم نرسیدهام... این رأی و این نگاه من حتما بر اساس مستندات و به دور از احساسات، فضاسازیها و جنجالهایی است که به راه افتاده است.
دنیای اقتصاد
مسئله ایران در کانون سیاست و عمل
عباس آخوندی: نخستین روزها در وزارتخانهای که فرهنگ سازمانی آن بر مبنای پروژهمحوری و توسعه فیزیکی استوار شده زمانی که از ارتقای کیفیت زیستپذیری و قابلیت حرکت ذهنی و عینی در فضای تمدن ایرانشهری صحبت کرده و از آزادی و حق انتخاب شهروندان بهعنوان حقوق اساسی شهروندی سخن میگفتم شاید برای بسیاری از همکاران و مخاطبان حرفهای و مردم این واژهها ناآشنا و دستکم بیارتباط با حوزه مسئولیت وزارتخانه جلوه میکرد. عدهای هم این سخنان را حمل بر نگاه ذهنی و غیراجرائی گوینده تلقی میکردند... پرواضح بود، که آنان با رگهای گردن برآمده هتکحرمت گوینده را مباح اعلام کنند. صومعهداران به پیروی از سلفهای ناصالح خود البته که دین را دستاویز قرار میدادند و در این ۶۲ ماه حتی یک روز هم از برافروختن جنگ روانی علیه گوینده دریغ نکردند. برای من چون آفتاب روشن بود که جریان جایگزینی فضیلتهای فردی بهجای اخلاق عمومی نتیجهای جز خلق حریم قدسی؛ چون هاله نور برای اشخاص جهت فرار از پاسخگویی نداشت و ندارد. بر این باورم که فضیلتهای فردی که در جای خود بسیار پسندیدهاند، نمیتوانند جایگزین حاکمیت قانون و پایبندی به حقوق اساسی شوند.
همچنین، اجرای سیاست مهرورزی از رهگذر حاتمبخشی از بیتالمال، جز برقراری نظام ارباب مهربان- رعیت سربهزیر و ایجاد رفاه فوری برای معدودی از افراد و البته ناپایدار، گران و ناکارآمد نتیجهای ندارد... اقدام بدون نظریه و مبتنیبر عملزدگی و بدتر از آن عوامفریبانه تنها به گسترش بیقانونی، اتلاف منابع ملی و زیستی، فرسایش طبیعت، تخریب محیط زیست و توسعه فساد منجر میشود، همچنانکه شد. چنین میاندیشیدم که بسیاری از ارزشهایی که بهنام ارزشهای دینی، عدالت اجتماعی و حمایت از بیبضاعتان تبلیغ میشد درواقع پیروی چشموگوشبسته از مادیگری تاریخی مارکسیستی است... از نظر من، ریشه تمامی این گرفتاریها ضعف نظریه در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کمتوانی در سطح تصمیمسازی و تصمیمگیری در ایران؛ بهویژه تبیین مسئله ایران شامل چیستی و چگونگی کارکرد وجودی مفهومی بهنام ایران در سطح ملی، منطقهای و جهانی بود و هست... من تغییر انگاره را در تغییر در زاویه دید به ایران و فهم مسئله ایران میبینم.
کیهان
خودتان را به آن راه نزنید!
حسین شریعتمداری: دیروز شورای نگهبان در اقدامی هوشمندانه و با استناد به متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، لایحه الحاق کشورمان به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم-CFT- را رد کرد و روز تاریخی ۱۳ آبان را ... به عزای آمریکا و متحدان بیرونی و دنبالههای داخلی آن تبدیل کرد... نزدیک به دو سال است که دولت با زیرپاگذاشتن اصل ۷۷ قانون اساسی و بدون اطلاع مجلس، کشورمان را در مقابل FATF متعهد کرده است! و بیش از ۳۷ بند از ۴۱ بندِ تعهداتی FATF را اجرا میکند! و تنها ۴ بند که نیاز به تصویب قانون دارد را- اجبارا- در قالب لایحه به مجلس ارائه کرده است!... لایحه (CFT) زیر تابلوی فریبنده مقابله با تأمین مالی تروریسم تدوین شده است ولی نکته مهم آن است که تعریف ما و غرب از تروریسم و گروههای تروریستی، متفاوت و حتی متضاد است... گروه اقدام مالی FATF در آخرین بیانیه خود شروط ۹گانهای را برای ایران اعلام کرده است و در اولین شرط تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران باید تعریف FATF از تروریسم و مصادیق آن را بپذیرد... در سایت وزارت خزانهداری آمریکا از سازمان صداوسیما، وزارت اطلاعات، سپاه و وزارت دفاع و در قطعنامههای شورای
امنیت ملی از فریدون عباسی، محمدرضا نقدی و قاسم سلیمانی بهعنوان حامیان تروریسم نام برده شده و بر اساس قرارداد FATF اموال این افراد باید توقیف و مصادره شود... با پذیرش این کنوانسیون، ایران باید بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... را قطع کرده و تمامی حسابهای بانکی آنها را مسدود کند. باید از موافقان لایحه یادشده (CFT) پرسید اگر این لایحه را قابلدفاع میدانید چرا حاضر نیستید با یکی از منتقدان جدی آن به مناظره بنشینید و از آن با ارائه سند و استدلال
دفاع کنید؟!
همشهری
رأی به مصلحت
در گفتوگو با مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: {درباره لوایح مربوط به FATF} ما گاهی در مقام انتخاب خوب و بد نیستیم، بلکه باید میان بد و بدتر یکی را برگزینیم... ما میدانیم که اینگونه لوایح برای کشور ما منافعی دارد و همزمان مشکلاتی را هم به ارمغان میآورد... من هنوز درباره این لوایح به علم نرسیدهام... این رأی و این نگاه من حتما بر اساس مستندات و به دور از احساسات، فضاسازیها و جنجالهایی است که به راه افتاده است.
دنیای اقتصاد
مسئله ایران در کانون سیاست و عمل
عباس آخوندی: نخستین روزها در وزارتخانهای که فرهنگ سازمانی آن بر مبنای پروژهمحوری و توسعه فیزیکی استوار شده زمانی که از ارتقای کیفیت زیستپذیری و قابلیت حرکت ذهنی و عینی در فضای تمدن ایرانشهری صحبت کرده و از آزادی و حق انتخاب شهروندان بهعنوان حقوق اساسی شهروندی سخن میگفتم شاید برای بسیاری از همکاران و مخاطبان حرفهای و مردم این واژهها ناآشنا و دستکم بیارتباط با حوزه مسئولیت وزارتخانه جلوه میکرد. عدهای هم این سخنان را حمل بر نگاه ذهنی و غیراجرائی گوینده تلقی میکردند... پرواضح بود، که آنان با رگهای گردن برآمده هتکحرمت گوینده را مباح اعلام کنند. صومعهداران به پیروی از سلفهای ناصالح خود البته که دین را دستاویز قرار میدادند و در این ۶۲ ماه حتی یک روز هم از برافروختن جنگ روانی علیه گوینده دریغ نکردند. برای من چون آفتاب روشن بود که جریان جایگزینی فضیلتهای فردی بهجای اخلاق عمومی نتیجهای جز خلق حریم قدسی؛ چون هاله نور برای اشخاص جهت فرار از پاسخگویی نداشت و ندارد. بر این باورم که فضیلتهای فردی که در جای خود بسیار پسندیدهاند، نمیتوانند جایگزین حاکمیت قانون و پایبندی به حقوق اساسی شوند.
همچنین، اجرای سیاست مهرورزی از رهگذر حاتمبخشی از بیتالمال، جز برقراری نظام ارباب مهربان- رعیت سربهزیر و ایجاد رفاه فوری برای معدودی از افراد و البته ناپایدار، گران و ناکارآمد نتیجهای ندارد... اقدام بدون نظریه و مبتنیبر عملزدگی و بدتر از آن عوامفریبانه تنها به گسترش بیقانونی، اتلاف منابع ملی و زیستی، فرسایش طبیعت، تخریب محیط زیست و توسعه فساد منجر میشود، همچنانکه شد. چنین میاندیشیدم که بسیاری از ارزشهایی که بهنام ارزشهای دینی، عدالت اجتماعی و حمایت از بیبضاعتان تبلیغ میشد درواقع پیروی چشموگوشبسته از مادیگری تاریخی مارکسیستی است... از نظر من، ریشه تمامی این گرفتاریها ضعف نظریه در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کمتوانی در سطح تصمیمسازی و تصمیمگیری در ایران؛ بهویژه تبیین مسئله ایران شامل چیستی و چگونگی کارکرد وجودی مفهومی بهنام ایران در سطح ملی، منطقهای و جهانی بود و هست... من تغییر انگاره را در تغییر در زاویه دید به ایران و فهم مسئله ایران میبینم.
کیهان
خودتان را به آن راه نزنید!
حسین شریعتمداری: دیروز شورای نگهبان در اقدامی هوشمندانه و با استناد به متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، لایحه الحاق کشورمان به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم-CFT- را رد کرد و روز تاریخی ۱۳ آبان را ... به عزای آمریکا و متحدان بیرونی و دنبالههای داخلی آن تبدیل کرد... نزدیک به دو سال است که دولت با زیرپاگذاشتن اصل ۷۷ قانون اساسی و بدون اطلاع مجلس، کشورمان را در مقابل FATF متعهد کرده است! و بیش از ۳۷ بند از ۴۱ بندِ تعهداتی FATF را اجرا میکند! و تنها ۴ بند که نیاز به تصویب قانون دارد را- اجبارا- در قالب لایحه به مجلس ارائه کرده است!... لایحه (CFT) زیر تابلوی فریبنده مقابله با تأمین مالی تروریسم تدوین شده است ولی نکته مهم آن است که تعریف ما و غرب از تروریسم و گروههای تروریستی، متفاوت و حتی متضاد است... گروه اقدام مالی FATF در آخرین بیانیه خود شروط ۹گانهای را برای ایران اعلام کرده است و در اولین شرط تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران باید تعریف FATF از تروریسم و مصادیق آن را بپذیرد... در سایت وزارت خزانهداری آمریکا از سازمان صداوسیما، وزارت اطلاعات، سپاه و وزارت دفاع و در قطعنامههای شورای
امنیت ملی از فریدون عباسی، محمدرضا نقدی و قاسم سلیمانی بهعنوان حامیان تروریسم نام برده شده و بر اساس قرارداد FATF اموال این افراد باید توقیف و مصادره شود... با پذیرش این کنوانسیون، ایران باید بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... را قطع کرده و تمامی حسابهای بانکی آنها را مسدود کند. باید از موافقان لایحه یادشده (CFT) پرسید اگر این لایحه را قابلدفاع میدانید چرا حاضر نیستید با یکی از منتقدان جدی آن به مناظره بنشینید و از آن با ارائه سند و استدلال
دفاع کنید؟!