كدام شهردار؟
محمدعلي مشفق
به نظر ميرسد بعضي از اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران در انتخاب گزينههاي شهرداري تهران، کمتر به رويکردهاي مديريتي و اجرائي و برخورداري منتخبان از تخصصهاي مرتبط با مأموريتهاي شهرداري و اهليت اين جايگاه مهم عنايت دارند و بنابراين روشن نيست که چرا کساني در زمره گزينههاي شهرداري تهران در دستور کار شورا قرار ميگيرند که حسب اطلاعات ناقص بنده، ويژگيهاي موردنياز و کافي براي مديريت کلانشهري مانند تهران را ندارند و با فقدان تجربههاي مرتبط و برخوردار از اهليت کافي در مديريت شهري، در فهرست گزينههاي انتخابي شوراي محترم قرار گرفتهاند. مديريت شهري که بايد خود را براي پرداخت بدهي سالانه حداقل حدود هفت هزار ميليارد تومان آماده کند و از طرفي معضلات و اولويتها، چالشها، بيثباتيها و وقفههايي را که در مديريت شهري از سوي دستگاههاي بيرون شهرداري تاکنون ايجاد شده است، جبران کند و بر عملکرد شهرداران مناطق و مديران خود، نه فقط بر اساس گزارشات رسمي يا گزارشات نهادهاي مردمي، بلکه با حضور ميداني و... نظارت عاليه اعمال كند و با گيوههاي ورکشيده در ميدان مأموريتهاي شهرداري شب و روز و حتي با حضور فيزيکي، از نزديک بر اجراي امور، پروژهها و حوادثي مانند زلزله، آتشسوزيها، ترافيک، آلودگي هوا و... نظارت كرده و عملکرد مديريتها را از نگاه مردم هم ارزيابي كند و توانمنديهاي اجرائي و مديريتي خود را هم در معرض داوري مردم بگذارد و اعتماد آنان را جلب کند. مضاف بر بدهي 53 هزار ميليارد توماني شهرداري، پرداخت حقوق 68 هزار پرسنل و بيش از صد هزار فيش حقوقي و مبلغ 600 تا650 ميليارد تومان حقوق ماهانه را بدون کمک دولت و استقراض بانکي و... تأمين كند. بنابراين براي عبوردادن شهرداري از چنين شرايطي، اعضاي شورا بايد از لیست ملاحظات حزبي، گروهي، قومي و قبيلهاي بيرون آمده و براساس نيازها، ضرورتها، مطالبات شهروندان و اولويتهاي کلانشهر تهران به انتخاب شهرداري شجاع، اهل خطرکردن، بلندنظر، پاکدست و بيحاشيه و اهل تعامل با دولت، نهادها و... مبادرت كنند. بنابراين از عزيزان عضو شورا که بعضا از السابقون در امر مديريتهاي اجرائي در سطوح ملي و منطقهاي هستند، انتظار ميرود که فراتر از رويکردهاي حزبي و دوستيها و خويشاونديها، به مقوله مديريت کلانشهري مثل تهران اهتمام كنند و معيارها و شاخصهاي مصوب شورا با اتکا به اولويتها، ضرورتها و... ملاک انتخاب قرار گيرد و اينطور نباشد که شهردار تهران از ميان کساني انتخاب شود که بخواهد با آزمون و خطا مديريت شهري را تجربه کند.
بنابراين بهنظر راقم اين سطور شهر تهران به شهرداراني نياز دارد که بتوانند با توانمنديها و تجربههاي زيسته مديريتي، اجرائي و شناخت نسبي خود از شهرسازي و مبلمان شهري از پس معضلات پيشروي شهرداري و کلانشهر تهران از حيث بدهي 53 هزار ميليارد توماني، پرداخت ماهانه 600 تا 650 ميليارد تومان حقوق پرسنل و پرداخت بدهي سالانهاي حدود هفت هزار ميليارد تومان و کسب درآمدي معادل 20 هزار ميليارد تومان بدون شهرفروشي و تراکمفروشي برآيند. بنابراين چنانچه شورا نتواند مديريتي در تراز کلانشهري مثل تهران انتخاب کند و مثل گذشته انتخاب کند، بدون شک شورا و مديريت شهر تهران قرين توفيق نخواهند بود و جريان اصلاحات هم اعتبار مردمي خود را در تهران بهمثابه پيشاني کشور از دست خواهد داد و بيش از پيش آسيب خواهد ديد و چيزي از اين سرمايه اجتماعي و مردمي براي نسلهاي بعدي به جا نخواهد ماند و جريان اصلاحات با شکست بيسابقهاي مواجه خواهد شد. اميد که بعضي از اعضاي شورا (انشاءالله که اينطور نباشد) بهدنبال پيادهکردن منويات حزبي خود يا دخالت در عزلونصبهاي مديريتهاي اجرائي شهرداري مثل دخالت نمايندگان مجلس در تعيين مديران وزارتخانهها اعم از استانداران، فرمانداران و ديگر مديران نباشند که کشور را به چنين شرايطي کشاندهاند. بنابراين شهردار منتخب بايد با آزادي تمام بتواند با شاخص و ملاکهاي مصوب شورا، تيم اجرائي و مديريتي خود را انتخاب کند و در عوض تمامقد ملزم به پاسخگويي به شورا و مردم شود. چراکه اگر چنين نکنيد، بدون شک به رأي مردم تهران پشت کردهايد و بدانيد که مردم تهران رأي به احزاب ندادهاند بلکه به جريان اصلاحات رأي دادهاند. بنابراين هيچ يک از عزيزان شورا نبايد نقش نماينده حزب متبوعش را در شورا يا در انتخاب مديريت کلانشهر تهران بازي کند. نکته ديگر اينکه شوراي عالي سياستگذاري هم بايد در انتخاب مديريت شهرداري تهران نقش هدايتي خود را فراموش نکند چراکه تبعات منفي و مثبت انتخاب شهردار تهران، به حساب آن شورا هم گذاشته خواهد شد و در اين خصوص علاوهبر شوراي شهر تهران، شوراي عالي سياستگذاري هم بايد در قبال عملکرد شوراي شهر و شهرداري، به رأيدهندگان تهراني و کليت مردم شهر تهران پاسخگو باشد.
به نظر ميرسد بعضي از اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران در انتخاب گزينههاي شهرداري تهران، کمتر به رويکردهاي مديريتي و اجرائي و برخورداري منتخبان از تخصصهاي مرتبط با مأموريتهاي شهرداري و اهليت اين جايگاه مهم عنايت دارند و بنابراين روشن نيست که چرا کساني در زمره گزينههاي شهرداري تهران در دستور کار شورا قرار ميگيرند که حسب اطلاعات ناقص بنده، ويژگيهاي موردنياز و کافي براي مديريت کلانشهري مانند تهران را ندارند و با فقدان تجربههاي مرتبط و برخوردار از اهليت کافي در مديريت شهري، در فهرست گزينههاي انتخابي شوراي محترم قرار گرفتهاند. مديريت شهري که بايد خود را براي پرداخت بدهي سالانه حداقل حدود هفت هزار ميليارد تومان آماده کند و از طرفي معضلات و اولويتها، چالشها، بيثباتيها و وقفههايي را که در مديريت شهري از سوي دستگاههاي بيرون شهرداري تاکنون ايجاد شده است، جبران کند و بر عملکرد شهرداران مناطق و مديران خود، نه فقط بر اساس گزارشات رسمي يا گزارشات نهادهاي مردمي، بلکه با حضور ميداني و... نظارت عاليه اعمال كند و با گيوههاي ورکشيده در ميدان مأموريتهاي شهرداري شب و روز و حتي با حضور فيزيکي، از نزديک بر اجراي امور، پروژهها و حوادثي مانند زلزله، آتشسوزيها، ترافيک، آلودگي هوا و... نظارت كرده و عملکرد مديريتها را از نگاه مردم هم ارزيابي كند و توانمنديهاي اجرائي و مديريتي خود را هم در معرض داوري مردم بگذارد و اعتماد آنان را جلب کند. مضاف بر بدهي 53 هزار ميليارد توماني شهرداري، پرداخت حقوق 68 هزار پرسنل و بيش از صد هزار فيش حقوقي و مبلغ 600 تا650 ميليارد تومان حقوق ماهانه را بدون کمک دولت و استقراض بانکي و... تأمين كند. بنابراين براي عبوردادن شهرداري از چنين شرايطي، اعضاي شورا بايد از لیست ملاحظات حزبي، گروهي، قومي و قبيلهاي بيرون آمده و براساس نيازها، ضرورتها، مطالبات شهروندان و اولويتهاي کلانشهر تهران به انتخاب شهرداري شجاع، اهل خطرکردن، بلندنظر، پاکدست و بيحاشيه و اهل تعامل با دولت، نهادها و... مبادرت كنند. بنابراين از عزيزان عضو شورا که بعضا از السابقون در امر مديريتهاي اجرائي در سطوح ملي و منطقهاي هستند، انتظار ميرود که فراتر از رويکردهاي حزبي و دوستيها و خويشاونديها، به مقوله مديريت کلانشهري مثل تهران اهتمام كنند و معيارها و شاخصهاي مصوب شورا با اتکا به اولويتها، ضرورتها و... ملاک انتخاب قرار گيرد و اينطور نباشد که شهردار تهران از ميان کساني انتخاب شود که بخواهد با آزمون و خطا مديريت شهري را تجربه کند.
بنابراين بهنظر راقم اين سطور شهر تهران به شهرداراني نياز دارد که بتوانند با توانمنديها و تجربههاي زيسته مديريتي، اجرائي و شناخت نسبي خود از شهرسازي و مبلمان شهري از پس معضلات پيشروي شهرداري و کلانشهر تهران از حيث بدهي 53 هزار ميليارد توماني، پرداخت ماهانه 600 تا 650 ميليارد تومان حقوق پرسنل و پرداخت بدهي سالانهاي حدود هفت هزار ميليارد تومان و کسب درآمدي معادل 20 هزار ميليارد تومان بدون شهرفروشي و تراکمفروشي برآيند. بنابراين چنانچه شورا نتواند مديريتي در تراز کلانشهري مثل تهران انتخاب کند و مثل گذشته انتخاب کند، بدون شک شورا و مديريت شهر تهران قرين توفيق نخواهند بود و جريان اصلاحات هم اعتبار مردمي خود را در تهران بهمثابه پيشاني کشور از دست خواهد داد و بيش از پيش آسيب خواهد ديد و چيزي از اين سرمايه اجتماعي و مردمي براي نسلهاي بعدي به جا نخواهد ماند و جريان اصلاحات با شکست بيسابقهاي مواجه خواهد شد. اميد که بعضي از اعضاي شورا (انشاءالله که اينطور نباشد) بهدنبال پيادهکردن منويات حزبي خود يا دخالت در عزلونصبهاي مديريتهاي اجرائي شهرداري مثل دخالت نمايندگان مجلس در تعيين مديران وزارتخانهها اعم از استانداران، فرمانداران و ديگر مديران نباشند که کشور را به چنين شرايطي کشاندهاند. بنابراين شهردار منتخب بايد با آزادي تمام بتواند با شاخص و ملاکهاي مصوب شورا، تيم اجرائي و مديريتي خود را انتخاب کند و در عوض تمامقد ملزم به پاسخگويي به شورا و مردم شود. چراکه اگر چنين نکنيد، بدون شک به رأي مردم تهران پشت کردهايد و بدانيد که مردم تهران رأي به احزاب ندادهاند بلکه به جريان اصلاحات رأي دادهاند. بنابراين هيچ يک از عزيزان شورا نبايد نقش نماينده حزب متبوعش را در شورا يا در انتخاب مديريت کلانشهر تهران بازي کند. نکته ديگر اينکه شوراي عالي سياستگذاري هم بايد در انتخاب مديريت شهرداري تهران نقش هدايتي خود را فراموش نکند چراکه تبعات منفي و مثبت انتخاب شهردار تهران، به حساب آن شورا هم گذاشته خواهد شد و در اين خصوص علاوهبر شوراي شهر تهران، شوراي عالي سياستگذاري هم بايد در قبال عملکرد شوراي شهر و شهرداري، به رأيدهندگان تهراني و کليت مردم شهر تهران پاسخگو باشد.