|

زنگ هشدار افول اوپک*

عليرضا سلطاني . کارشناس اقتصاد انرژي

اعلام خروج قطر از سازمان کشورهاي توليدکننده نفت (اوپک) بحث‌ها و تحليل‌هاي زيادي را در محافل سياسي و اقتصادي بين‌المللي درباره دلايل و پيامدهاي اين خروج برانگيخت. برخي از تحليل‌ها، اين خروج را بنا بر ملاحظات سياسي دولت قطر ارزيابي مي‌کنند. اين تحليل‌ها که خود مبنايي عمدتا سياسي دارند، بر دو قسم هستند؛ قسم اول معتقدند دولت قطر با هدف خارج‌شدن از دايره قدرت و تأثيرگذاري عربستان سعودي که از مدت‌ها قبل با آن دچار مشکل شده، تصمیم به خروج از اوپک گرفته است. با اين خروج، عربستان سعودي يکي از متحدان سنتي خود را از دست خواهد داد و وزنه سياسي آن در اوپک کاهش پيدا مي‌کند. دسته دوم تحليل‌هاي سياسي بر اين اعتقاد هستند که خروج قطر از اوپک، در نتيجه انزواي اين کشور بين کشورهاي عربي منطقه بوده و اين به معناي عقب‌نشيني بيشتر قطر در مقابل عربستان و امارات متحده است. نگارنده با تأکيد بر اينکه در تصميم به خروج قطر از اوپک مجموعه‌اي از عوامل مختلف، اعم از سياسي دخالت دارند، بر اين اعتقاد است که اين تصميم فراتر از مسائل و عوامل سياسي است. تجربه رفتاري قطر در سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد دولت اين کشور در اتخاذ سياست‌هاي بزرگ و تأثيرگذار در سطوح منطقه‌اي و بين‌المللي، برخلاف ديگر کشورهاي منطقه، هوشمندانه و با لحاظ شرايط آينده اقدام مي‌کند. از اين لحاظ، تصميم خروج از اوپک را با وجود عضويتي بيش از 55 سال در آن و قرارداشتن در مصادر بالاي مديريت اين سازمان، بايد اقدامي برنامه‌ريزي‌شده و هدفمند در راستاي شرايط و الزامات بين‌المللي، به‌خصوص بازار جهاني انرژي و جايگاه مؤثر اين کشور در اين بازار جست‌وجو کرد. چنين به نظر مي‌رسد که قطري‌ها ديگر آينده‌اي روشن و تأثيرگذار براي اوپک قائل نيستند و معتقدند اوپک از مسير اصلي خود تحت تأثير بروز برخي تغييرات در ساختار توليد و تجارت جهاني نفت از يک سو و شکل‌گيري تدريجي برخي ترتيبات سياسي در مديريت توليد و تجارت جهاني نفت از سوی دیگر، خارج شده و در شرايط انزوا و حاشيه‌اي قرار گرفته است. بر اين مبنا، ورود متغيرهايي مانند ايجاد تنوع در جغرافياي توزيع منابع نفت، کاهش انحصار منابع نفت متعارف در بازار جهاني انرژي با فعال‌شدن صنعت نفت غيرمتعارف و رويش و تکامل انرژي‌هاي تجديدپذير و همچنين فرايند جهاني‌شدن تجارت آزاد، اوپک را به لحاظ ساختاري دچار چالش کرده است.‌
اما آنچه بيش از همه عوامل براي اوپک دردسرساز شده است، تلاش هدفمند سياسي براي منفعل‌كردن آن است که در سال‌هاي اخير از سوي برخي قدرت‌ها که الزاما اهداف سياسي مشترکی نيز ندارند، دنبال مي‌شود. اين تلاش امروزه مبتني بر سه ضلع روسيه، آمريکا و کشوري از درون اوپک يعني عربستان سعودي است که ظاهرا به توافق نانوشته‌اي هم براي اين منظور منجر شده است. روسيه به‌عنوان دومين کشور توليدکننده نفت جهان، در قالب نقشه راهبردي احياي روسيه بزرگ پوتين، دنبال ايفاي نقش برتري در بازار جهاني نفت است. کرملين اين هدف را در نزديکي با اوپک در ابتدا و سپس به‌حاشيه‌راندن يا حذف اوپک از طريق جايگزيني آن با سازماني جديد با محوريت روسيه دنبال مي‌کند. آغاز همکاري‌هاي کم‌سابقه روسيه با اوپک از سال 2016 در قالب توافق کاهش توليد نفت و حضور مستمر این کشور در نشست‌هاي فصلي اوپک در شکل مذاکرات کشورهاي اوپک و غيراوپک را می‌توان در اين راستا تحليل کرد. در ديگر سو، دولت آمريکا به رهبري ترامپ، سياست تضعيف اوپک و منفعل‌‌کردن آن را در راستاي سياست‌هاي بلندمدت نفتي آمريکا دنبال مي‌کند. این سياست به‌طور مشخص از طريق اعمال نفوذ در اين سازمان و تحت فشار قراردادن اعضاي آن براي پيروي‌کردن از سياست‌هاي دولت آمريکا در معادلات بازار جهاني نفت است که اين روزها آثار و نشانه‌هاي آن در حال نمايان‌شدن است. ضلع سوم، عربستان سعودي است که به صورت اعلام‌نشده‌ای سياست تضعيف و حتي شايد حذف اوپک را دنبال مي‌کند. حاکمان جديد عربستان به نظر مي‌رسد ديگر نمي‌خواهند نقشه سياسي و اقتصادي آينده اين کشور را بر ترتيباتی سنتي مانند اوپک استوار کنند. از سوي ديگر، بروز برخي شرايط و تنگناهاي سياسي، دولت عربستان را مجبور به اعطاي امتيازاتي در حوزه نفت و اوپک به دو ضلع ذي‌نفع ديگر اين مثلث يعني آمريکا و روسيه کرده است. اين سياست عربستان بالطبع برخلاف منافع اوپک و اعضاي آن است که امروزه آثار آن در کاهش شديد قيمت نفت مشاهده می‌شود. به نظر مي‌رسد قطر با پيش‌بيني تحولات آينده اوپک و در اقدامي هوشمندانه و پيش‌دستانه و قبل از اينکه مجبور به واکنش به شرايطي که باني آن کشوري مانند عربستان باشد، تصميم به خروج از اوپک گرفته است. عصباني‌ترين کشورها از اقدام قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي خواهند بود که به گونه‌اي در انفعال قرار مي‌گيرند. طبيعتا از اين پس قطري‌ها بدون توجه به محدوديت‌هاي اوپک، اقدام به توليد نفت و بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي نفتي خود در راستاي توسعه صنعت گاز خواهند کرد. خروج قطر از اوپک، زنگ هشدار افول اوپک را به صدا درآورده است و اين مي‌تواند سرآغاز تحولات جديد در ژئوپلیتیک بازار جهاني نفت باشد.
* یادداشت فوق تکرار سرمقاله شماره گذشته «شرق» است که سهوا به‌صورت ناقص منتشر شده بوده است
اعلام خروج قطر از سازمان کشورهاي توليدکننده نفت (اوپک) بحث‌ها و تحليل‌هاي زيادي را در محافل سياسي و اقتصادي بين‌المللي درباره دلايل و پيامدهاي اين خروج برانگيخت. برخي از تحليل‌ها، اين خروج را بنا بر ملاحظات سياسي دولت قطر ارزيابي مي‌کنند. اين تحليل‌ها که خود مبنايي عمدتا سياسي دارند، بر دو قسم هستند؛ قسم اول معتقدند دولت قطر با هدف خارج‌شدن از دايره قدرت و تأثيرگذاري عربستان سعودي که از مدت‌ها قبل با آن دچار مشکل شده، تصمیم به خروج از اوپک گرفته است. با اين خروج، عربستان سعودي يکي از متحدان سنتي خود را از دست خواهد داد و وزنه سياسي آن در اوپک کاهش پيدا مي‌کند. دسته دوم تحليل‌هاي سياسي بر اين اعتقاد هستند که خروج قطر از اوپک، در نتيجه انزواي اين کشور بين کشورهاي عربي منطقه بوده و اين به معناي عقب‌نشيني بيشتر قطر در مقابل عربستان و امارات متحده است. نگارنده با تأکيد بر اينکه در تصميم به خروج قطر از اوپک مجموعه‌اي از عوامل مختلف، اعم از سياسي دخالت دارند، بر اين اعتقاد است که اين تصميم فراتر از مسائل و عوامل سياسي است. تجربه رفتاري قطر در سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد دولت اين کشور در اتخاذ سياست‌هاي بزرگ و تأثيرگذار در سطوح منطقه‌اي و بين‌المللي، برخلاف ديگر کشورهاي منطقه، هوشمندانه و با لحاظ شرايط آينده اقدام مي‌کند. از اين لحاظ، تصميم خروج از اوپک را با وجود عضويتي بيش از 55 سال در آن و قرارداشتن در مصادر بالاي مديريت اين سازمان، بايد اقدامي برنامه‌ريزي‌شده و هدفمند در راستاي شرايط و الزامات بين‌المللي، به‌خصوص بازار جهاني انرژي و جايگاه مؤثر اين کشور در اين بازار جست‌وجو کرد. چنين به نظر مي‌رسد که قطري‌ها ديگر آينده‌اي روشن و تأثيرگذار براي اوپک قائل نيستند و معتقدند اوپک از مسير اصلي خود تحت تأثير بروز برخي تغييرات در ساختار توليد و تجارت جهاني نفت از يک سو و شکل‌گيري تدريجي برخي ترتيبات سياسي در مديريت توليد و تجارت جهاني نفت از سوی دیگر، خارج شده و در شرايط انزوا و حاشيه‌اي قرار گرفته است. بر اين مبنا، ورود متغيرهايي مانند ايجاد تنوع در جغرافياي توزيع منابع نفت، کاهش انحصار منابع نفت متعارف در بازار جهاني انرژي با فعال‌شدن صنعت نفت غيرمتعارف و رويش و تکامل انرژي‌هاي تجديدپذير و همچنين فرايند جهاني‌شدن تجارت آزاد، اوپک را به لحاظ ساختاري دچار چالش کرده است.‌
اما آنچه بيش از همه عوامل براي اوپک دردسرساز شده است، تلاش هدفمند سياسي براي منفعل‌كردن آن است که در سال‌هاي اخير از سوي برخي قدرت‌ها که الزاما اهداف سياسي مشترکی نيز ندارند، دنبال مي‌شود. اين تلاش امروزه مبتني بر سه ضلع روسيه، آمريکا و کشوري از درون اوپک يعني عربستان سعودي است که ظاهرا به توافق نانوشته‌اي هم براي اين منظور منجر شده است. روسيه به‌عنوان دومين کشور توليدکننده نفت جهان، در قالب نقشه راهبردي احياي روسيه بزرگ پوتين، دنبال ايفاي نقش برتري در بازار جهاني نفت است. کرملين اين هدف را در نزديکي با اوپک در ابتدا و سپس به‌حاشيه‌راندن يا حذف اوپک از طريق جايگزيني آن با سازماني جديد با محوريت روسيه دنبال مي‌کند. آغاز همکاري‌هاي کم‌سابقه روسيه با اوپک از سال 2016 در قالب توافق کاهش توليد نفت و حضور مستمر این کشور در نشست‌هاي فصلي اوپک در شکل مذاکرات کشورهاي اوپک و غيراوپک را می‌توان در اين راستا تحليل کرد. در ديگر سو، دولت آمريکا به رهبري ترامپ، سياست تضعيف اوپک و منفعل‌‌کردن آن را در راستاي سياست‌هاي بلندمدت نفتي آمريکا دنبال مي‌کند. این سياست به‌طور مشخص از طريق اعمال نفوذ در اين سازمان و تحت فشار قراردادن اعضاي آن براي پيروي‌کردن از سياست‌هاي دولت آمريکا در معادلات بازار جهاني نفت است که اين روزها آثار و نشانه‌هاي آن در حال نمايان‌شدن است. ضلع سوم، عربستان سعودي است که به صورت اعلام‌نشده‌ای سياست تضعيف و حتي شايد حذف اوپک را دنبال مي‌کند. حاکمان جديد عربستان به نظر مي‌رسد ديگر نمي‌خواهند نقشه سياسي و اقتصادي آينده اين کشور را بر ترتيباتی سنتي مانند اوپک استوار کنند. از سوي ديگر، بروز برخي شرايط و تنگناهاي سياسي، دولت عربستان را مجبور به اعطاي امتيازاتي در حوزه نفت و اوپک به دو ضلع ذي‌نفع ديگر اين مثلث يعني آمريکا و روسيه کرده است. اين سياست عربستان بالطبع برخلاف منافع اوپک و اعضاي آن است که امروزه آثار آن در کاهش شديد قيمت نفت مشاهده می‌شود. به نظر مي‌رسد قطر با پيش‌بيني تحولات آينده اوپک و در اقدامي هوشمندانه و پيش‌دستانه و قبل از اينکه مجبور به واکنش به شرايطي که باني آن کشوري مانند عربستان باشد، تصميم به خروج از اوپک گرفته است. عصباني‌ترين کشورها از اقدام قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي خواهند بود که به گونه‌اي در انفعال قرار مي‌گيرند. طبيعتا از اين پس قطري‌ها بدون توجه به محدوديت‌هاي اوپک، اقدام به توليد نفت و بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي نفتي خود در راستاي توسعه صنعت گاز خواهند کرد. خروج قطر از اوپک، زنگ هشدار افول اوپک را به صدا درآورده است و اين مي‌تواند سرآغاز تحولات جديد در ژئوپلیتیک بازار جهاني نفت باشد.
* یادداشت فوق تکرار سرمقاله شماره گذشته «شرق» است که سهوا به‌صورت ناقص منتشر شده بوده است
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها