فرصت کار داوطلبانه
ابراهيم صادقيفر-معاون فرهنگي اجتماعي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي
فعاليت داوطلبانه، فعاليتي آگاهانه، مسئولانه و انساندوستانه است. روز پنجم دسامبر به موجب قطعنامه ۴۰/۲۱۲ مورخ 17 دسامبر 1985 مجمع عمومي سازمان ملل متحد روز جهاني داوطلبي براي توسعه اقتصادي و اجتماعي يا به اختصار «روز جهاني داوطلب» ناميده شده است. در اين قطعنامه مجمع عمومي از دولتها خواسته است تا آگاهي درباره اهميت خدمات داوطلبانه را افزايش دهند و بهاینترتيب افراد بيشتري را براي ارائه خدمات داوطلبانه هم در کشور خود و هم خارج از آن جذب کنند. همچنين از آنها خواسته شده با اتخاذ اقدامات آگاهسازانه، نقش مهم خدمات داوطلبانه را شدت بخشيده که موجب تحريک و تشويق افراد بيشتري براي انجام خدمات داوطلبانه در تمام جنبههاي زندگي در خانه و خارج از آن شود. در سال ۱۹۹۷ مجمع عمومي با صدور قطعنامه ۵۲/۱۷، سال ۲۰۰۱ را «سال جهاني داوطلبان» اعلام کرد که هدف آن شناساندن بيشتر داوطلبان، تسهيل کار آنان از طريق ايجاد شبکهاي از ارتباطات و همچنين افزايش مزاياي خدمات داوطلبانه بود. در سال ۲۰۰۱ مجمع عمومي مجموعهاي از توصيهها را در قالب قطعنامه ۵۶/۳۸ مورد پذيرش قرار داد که راههايي را براي حمايت از فعاليت داوطلبانه به
دولتها و سيستم سازمان ملل متحد ارائه ميداد و بالاخره شعار سال 2017 روز جهاني داوطلب، «داوطلبان اول اقدام ميکنند؛ اينجا و همهجا» بوده است و به اين نکته اشاره كرده که در مواقع بحران، داوطلبان نخستين کساني هستند که واکنش نشان ميدهند. روز بينالمللي داوطلب (IVD, International Volunteer Day) فرصتي مطلوب براي سازمانها و افراد داوطلب براي ترقي و ترويج سهم آنها در توسعه در سطوح محلي، ملي و بينالمللي است. اين روز فرصت مناسبي براي داوطلبان و سازمانها است تا اقدامات خود را جشن بگيرند، ارزشهاي خود را به اشتراک بگذارند و کار خود را در جوامعشان، سازمانهاي غيردولتي، آژانسهاي ملل متحد، مقامات دولتي و بخش خصوصي ترويج دهند.بهاينترتيب مشارکت گستردهاي در سطح بينالمللي شکل ميگيرد که نوع بشر از آن بهرهمند ميشوند و چه بسا ابعاد منافع آن به دايره جمادات و نباتات و حيوانات و محيط زيست طبيعي گسترده شود. نمونه فعاليتهاي داوطلبانه در راستاي کمک به توسعه اقتصادي و اجتماعي مواردي نظير حفاظت از جنگلها، گسترش کشاورزي علمي، فرهنگسازي براي استفاده بيشتر از دوچرخه و خودروهاي پاک، توليد غذاي ارگانيک، تلاش برای
توسعه انرژيهاي جايگزينشونده، هماهنگي و تسهيلگري، نوشتن مطالب براي نفع عموم مردم، انجام پژوهشهاي رايگان، مشاوره و آموزش مهارتهاي سودمند به ديگران، تعليم و تربيت کودکان و نوجوانان، اشتغالزايي و کارآفريني، کمک به حل بحرانهاي بزرگ و بلاياي طبيعي، توسعه بنيانهاي فرهنگي و نظامهاي شهروندي، کمک به تقويت امر بهداشت و درمان و توسعه پيشگيري است که با توجه به چالشهاي ملي کشور و زيستبوم فرهنگي-اجتماعي و اقتصادي ايران جالب توجه به نظر ميرسند. البته در فعاليتهاي خودانگيخته و داوطلبانه بيشتر موارد به صورت سازمانيافته، مشارکتي و نهادي با اهداف خيرخواهانه و به صورت غيرسياسي و غيرانتفاعي انجام ميگيرد که دراينباره ميتوان به سمنها يا سازمانهاي مردمنهاد اشاره کرد که فعاليتهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي را نه به صورت انفرادي، بلکه در قالب تشکلهاي گروهي تخصصي پيگيري ميکنند. سمنها در کنار نظاممندکردن مشارکت اجتماعي شهروندان در تدبير امور مربوط به جامعه، زمينه فعالشدن و اثربخشي بيشتر مشارکت را نيز فراهم ميکنند.خوشبختانه رويکرد دولت تدبير و اميد توانمندسازي تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد بوده است؛
بهطوريکه در پنج سال گذشته به لحاظ کمي شمار تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد رشد صددرصدي داشته است. آمارها نشان ميدهد بيشترين حوزههاي فعاليت تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد به خيريه، اجتماعي و فرهنگي، بهداشت و درمان و محيط زيست اختصاص دارد که حاکي از آن است که زمينه فعاليت آنها بيش از گذشته فراهم شده است. اين در حالي است که طبق مطالعهاي که بهتازگي از سوی دانشگاه تهران با همکاري وزارت کشور از پنجهزارو 17 تشکل مجوزدار در کشور انجام گرفته، حضور زنان بيش از 30 تا 35 درصد بوده است. درهرصورت با توجه به جايگاه مشارکتهاي مردمي و داوطلبانه در توسعه فرهنگي- اجتماعي، اقتصادي و سياسي در کشور و در راستاي اهداف و وظايف کلان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي، تقويت و گسترش فرهنگ کار داوطلبانه ميتواند در توسعه فراگير محلي، منطقهاي، ملي و جهاني ايران اسلامي و تثبيت و توسعه سرمايه اجتماعي، نقش برجستهاي ايفا کند. به همين دليل است که اين بخش همواره از اهداف مهم سياستگذاريهاي بخش عمومي به شمار ميرود.
با توجه به ماهيت مأموريتهاي وزارت رفاه در قوه مجريه، تلاشهاي صورتگرفته در زمينه سهجانبهگرايي ميان دولت، بخشهاي کارگري و کارفرمايي، اصالتدادن به اصل گفتوگوهاي اجتماعي و مشارکتدادن به همه ذينفعان از طرح مسائل گرفته تا سطوح تصميمسازي، خير جمعي، مسئوليتپذيري اجتماعي، بهزيستي جامعهمحور، کرامت انساني، اعتماد و اميد اجتماعي، دولت فروتن، اهميت اين بخش را نشان ميدهد. بپذیریم که تقويت سرمايه اجتماعي بهعنوان يک ضرورت براي همراهيکردن مردم در تصميمات مهم و سرنوشتسازي که دولت اتخاذ ميكند، امري حياتي و اجتنابناپذير است و يكي از شاخصهاي سرمايه اجتماعي نيز ميزان انجام كارها به وسیله افراد جامعه، بدون انگيزه نفع شخصي و با انگيزه توليد خير يا منفعت جمعي است. پيشنهاد نگارنده اين است که روي قوانين تسهيلكننده مشاركت مردم بهويژه خيرين در نهادهاي مدرني نظير شهركهاي علم و فناوري، كارآفريني، عرصههاي بهداشت و سلامت، فقرزدايي و... به صورت جديتر كار شود. ظرفيتهاي موجود در ساختار و فرهنگ ديني و سنتي جامعه ايران مانند منبعي گرانبها ميتواند در راستای رفع انواع چالشها (کنترل و کاهش آسيبهاي متعدد
اجتماعي- چه سنتي و چه نوپديد- کاهش بيکاري، فقرزدايي اعم از فقر آموزشي، فقر تغذيهاي، بهداشت و سلامتي و...) و کمک به بهبود کيفيت زندگي مردم بهويژه اقشار کمدرآمد و گروههاي محرومتر جامعه مانند کارگران، نقشآفريني کند. لازمه کار البته بهرهگيري از اصحاب خرد و تجربه و درانداختن طرح و برنامهاي نوين به این منظور است. دولتها بهتنهايي قادر نيستند از پسِ مشکلات برآيند. جوامع جديد پيچيدهاند و آنقدر مشکلات دارند که جز از طريق فرهنگسازي و بسيج ظرفيتهاي مردمي و نيز ترغيب و تشويق مردم به مشارکت و انجام فعاليتهاي داوطلبانهاي که مردم براي خير جمعي جامعهشان انجام ميدهند، نميتوان بر مشکلات پيروز شد. روز جهاني داوطلبي فرصتي است که از زحمات افراد مشارکتجو و مشارکتپذير و همه سازمانهاي مردمنهاد و نيز فعالان و کنشگران عرصه خير جمعي جامعه در بخشهاي عمومي و غيرعمومي تقدير شود.
فعاليت داوطلبانه، فعاليتي آگاهانه، مسئولانه و انساندوستانه است. روز پنجم دسامبر به موجب قطعنامه ۴۰/۲۱۲ مورخ 17 دسامبر 1985 مجمع عمومي سازمان ملل متحد روز جهاني داوطلبي براي توسعه اقتصادي و اجتماعي يا به اختصار «روز جهاني داوطلب» ناميده شده است. در اين قطعنامه مجمع عمومي از دولتها خواسته است تا آگاهي درباره اهميت خدمات داوطلبانه را افزايش دهند و بهاینترتيب افراد بيشتري را براي ارائه خدمات داوطلبانه هم در کشور خود و هم خارج از آن جذب کنند. همچنين از آنها خواسته شده با اتخاذ اقدامات آگاهسازانه، نقش مهم خدمات داوطلبانه را شدت بخشيده که موجب تحريک و تشويق افراد بيشتري براي انجام خدمات داوطلبانه در تمام جنبههاي زندگي در خانه و خارج از آن شود. در سال ۱۹۹۷ مجمع عمومي با صدور قطعنامه ۵۲/۱۷، سال ۲۰۰۱ را «سال جهاني داوطلبان» اعلام کرد که هدف آن شناساندن بيشتر داوطلبان، تسهيل کار آنان از طريق ايجاد شبکهاي از ارتباطات و همچنين افزايش مزاياي خدمات داوطلبانه بود. در سال ۲۰۰۱ مجمع عمومي مجموعهاي از توصيهها را در قالب قطعنامه ۵۶/۳۸ مورد پذيرش قرار داد که راههايي را براي حمايت از فعاليت داوطلبانه به
دولتها و سيستم سازمان ملل متحد ارائه ميداد و بالاخره شعار سال 2017 روز جهاني داوطلب، «داوطلبان اول اقدام ميکنند؛ اينجا و همهجا» بوده است و به اين نکته اشاره كرده که در مواقع بحران، داوطلبان نخستين کساني هستند که واکنش نشان ميدهند. روز بينالمللي داوطلب (IVD, International Volunteer Day) فرصتي مطلوب براي سازمانها و افراد داوطلب براي ترقي و ترويج سهم آنها در توسعه در سطوح محلي، ملي و بينالمللي است. اين روز فرصت مناسبي براي داوطلبان و سازمانها است تا اقدامات خود را جشن بگيرند، ارزشهاي خود را به اشتراک بگذارند و کار خود را در جوامعشان، سازمانهاي غيردولتي، آژانسهاي ملل متحد، مقامات دولتي و بخش خصوصي ترويج دهند.بهاينترتيب مشارکت گستردهاي در سطح بينالمللي شکل ميگيرد که نوع بشر از آن بهرهمند ميشوند و چه بسا ابعاد منافع آن به دايره جمادات و نباتات و حيوانات و محيط زيست طبيعي گسترده شود. نمونه فعاليتهاي داوطلبانه در راستاي کمک به توسعه اقتصادي و اجتماعي مواردي نظير حفاظت از جنگلها، گسترش کشاورزي علمي، فرهنگسازي براي استفاده بيشتر از دوچرخه و خودروهاي پاک، توليد غذاي ارگانيک، تلاش برای
توسعه انرژيهاي جايگزينشونده، هماهنگي و تسهيلگري، نوشتن مطالب براي نفع عموم مردم، انجام پژوهشهاي رايگان، مشاوره و آموزش مهارتهاي سودمند به ديگران، تعليم و تربيت کودکان و نوجوانان، اشتغالزايي و کارآفريني، کمک به حل بحرانهاي بزرگ و بلاياي طبيعي، توسعه بنيانهاي فرهنگي و نظامهاي شهروندي، کمک به تقويت امر بهداشت و درمان و توسعه پيشگيري است که با توجه به چالشهاي ملي کشور و زيستبوم فرهنگي-اجتماعي و اقتصادي ايران جالب توجه به نظر ميرسند. البته در فعاليتهاي خودانگيخته و داوطلبانه بيشتر موارد به صورت سازمانيافته، مشارکتي و نهادي با اهداف خيرخواهانه و به صورت غيرسياسي و غيرانتفاعي انجام ميگيرد که دراينباره ميتوان به سمنها يا سازمانهاي مردمنهاد اشاره کرد که فعاليتهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي را نه به صورت انفرادي، بلکه در قالب تشکلهاي گروهي تخصصي پيگيري ميکنند. سمنها در کنار نظاممندکردن مشارکت اجتماعي شهروندان در تدبير امور مربوط به جامعه، زمينه فعالشدن و اثربخشي بيشتر مشارکت را نيز فراهم ميکنند.خوشبختانه رويکرد دولت تدبير و اميد توانمندسازي تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد بوده است؛
بهطوريکه در پنج سال گذشته به لحاظ کمي شمار تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد رشد صددرصدي داشته است. آمارها نشان ميدهد بيشترين حوزههاي فعاليت تشکلها و سازمانهاي مردمنهاد به خيريه، اجتماعي و فرهنگي، بهداشت و درمان و محيط زيست اختصاص دارد که حاکي از آن است که زمينه فعاليت آنها بيش از گذشته فراهم شده است. اين در حالي است که طبق مطالعهاي که بهتازگي از سوی دانشگاه تهران با همکاري وزارت کشور از پنجهزارو 17 تشکل مجوزدار در کشور انجام گرفته، حضور زنان بيش از 30 تا 35 درصد بوده است. درهرصورت با توجه به جايگاه مشارکتهاي مردمي و داوطلبانه در توسعه فرهنگي- اجتماعي، اقتصادي و سياسي در کشور و در راستاي اهداف و وظايف کلان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي، تقويت و گسترش فرهنگ کار داوطلبانه ميتواند در توسعه فراگير محلي، منطقهاي، ملي و جهاني ايران اسلامي و تثبيت و توسعه سرمايه اجتماعي، نقش برجستهاي ايفا کند. به همين دليل است که اين بخش همواره از اهداف مهم سياستگذاريهاي بخش عمومي به شمار ميرود.
با توجه به ماهيت مأموريتهاي وزارت رفاه در قوه مجريه، تلاشهاي صورتگرفته در زمينه سهجانبهگرايي ميان دولت، بخشهاي کارگري و کارفرمايي، اصالتدادن به اصل گفتوگوهاي اجتماعي و مشارکتدادن به همه ذينفعان از طرح مسائل گرفته تا سطوح تصميمسازي، خير جمعي، مسئوليتپذيري اجتماعي، بهزيستي جامعهمحور، کرامت انساني، اعتماد و اميد اجتماعي، دولت فروتن، اهميت اين بخش را نشان ميدهد. بپذیریم که تقويت سرمايه اجتماعي بهعنوان يک ضرورت براي همراهيکردن مردم در تصميمات مهم و سرنوشتسازي که دولت اتخاذ ميكند، امري حياتي و اجتنابناپذير است و يكي از شاخصهاي سرمايه اجتماعي نيز ميزان انجام كارها به وسیله افراد جامعه، بدون انگيزه نفع شخصي و با انگيزه توليد خير يا منفعت جمعي است. پيشنهاد نگارنده اين است که روي قوانين تسهيلكننده مشاركت مردم بهويژه خيرين در نهادهاي مدرني نظير شهركهاي علم و فناوري، كارآفريني، عرصههاي بهداشت و سلامت، فقرزدايي و... به صورت جديتر كار شود. ظرفيتهاي موجود در ساختار و فرهنگ ديني و سنتي جامعه ايران مانند منبعي گرانبها ميتواند در راستای رفع انواع چالشها (کنترل و کاهش آسيبهاي متعدد
اجتماعي- چه سنتي و چه نوپديد- کاهش بيکاري، فقرزدايي اعم از فقر آموزشي، فقر تغذيهاي، بهداشت و سلامتي و...) و کمک به بهبود کيفيت زندگي مردم بهويژه اقشار کمدرآمد و گروههاي محرومتر جامعه مانند کارگران، نقشآفريني کند. لازمه کار البته بهرهگيري از اصحاب خرد و تجربه و درانداختن طرح و برنامهاي نوين به این منظور است. دولتها بهتنهايي قادر نيستند از پسِ مشکلات برآيند. جوامع جديد پيچيدهاند و آنقدر مشکلات دارند که جز از طريق فرهنگسازي و بسيج ظرفيتهاي مردمي و نيز ترغيب و تشويق مردم به مشارکت و انجام فعاليتهاي داوطلبانهاي که مردم براي خير جمعي جامعهشان انجام ميدهند، نميتوان بر مشکلات پيروز شد. روز جهاني داوطلبي فرصتي است که از زحمات افراد مشارکتجو و مشارکتپذير و همه سازمانهاي مردمنهاد و نيز فعالان و کنشگران عرصه خير جمعي جامعه در بخشهاي عمومي و غيرعمومي تقدير شود.