چه بايد کرد؟
سيدمصطفي هاشميطبا
بالاخره چشممان به منشور «به سوي بهار» روشن شد. بيهيچ معطلي و مقدمه بايد گفت يک مشت کلمات زيبا و دلفريب از کساني که هشت سال همهگونه ناروايي به کشور تحميل کردهاند، در اين منشور ديده ميشود و صد البته کلمات قويتر، زيباتر و با پشتوانه قانوني در قانون اساسي ما وجود دارد که اين انشای دلفريبانه در مقابل آنها به قول شيخ شيراز شبه در جوهريان است. ظاهرا عوامفريبي پاياني ندارد؛ نه در عمق و نه در وسعت و صد البته اين نوع اظهارنظرها در ديگران هم کموبيش ديده ميشود و هريک هم از يک رنگولعاب خاص برخوردار است؛ اما هيچکدام از اين اظهارنظرها نميگويد چه کنيم تا بار مشکل اين کشور به مقصد برسد. ظاهرا مسائل کشور مثل گوشت قربانياي است که هرکس از يک طرف آن را ميکشد. گروهي که مشتاق اقتصاد آزاد هستند و ظاهرا مارک نئوليبرالي دارند، در اشتياق خود به اين مباني صحبت ميکنند و گروه ديگري که ظاهرا دولتگرا هستند، به منش و عقايد آنان حمله ميکنند. گروهي قسمخورده سياسي ضددولت هستند و از هر وسيلهاي براي حمله به دولت استفاده ميکنند و به قيمت ازدياد مشکلات کشور درصدد ساقطکردن دولت هستند.
اين گروه درصدد قطع ارتباطات کامل بانکي و مالي و ديپلماتيک ايران و ديگر کشورها هستند، به اميد آنکه دولت روحاني اظهار عجز کند. دولت هم در عين آنکه آمريکا برجام را نفي کرده و نوعا شرکتهاي اروپايي، کرهاي و ژاپني و ديگران از ترس آمريکا تصريحا و تلويحا به اقدام آمريکا لبيک گفتهاند و به عين ميبينند که صادرات نفت 40 درصد سابق شده، باز هم بودجهاي عادي و البته با پيشخوري آينده مينويسد و مجلس هم اگر پيشخوري را زياد نکند، کم نميکند. در همین حال در تريبونها دائما ميگويند دولت معيشت مردم را بهبود بخشد و از همه اينها برجستهتر عالمي ديني اظهارنظر ميکند که وظيفه و هدف اصلي انقلاب مبارزه با فقر و محروميت نبوده است. جدا از سخنان امام خميني (س)، سخن پيامبر روشن است که هرگاه فقر وارد شود، کفر همراه آن ميآيد.همه داد سخن سر ميدهند؛ اما هيچکس نميگويد در شرايط فعلي چه بايد کرد که کشور از اين گردنه صعب به سلامت عبور کند.
هيچکدام از حضرات روشنفکر، فيلسوف، سياستمدار، عالمان، سخنوران و اقتصاددانان به صراحت نميگويند که آنچه ميخواهند و بيان ميکنند، چه تبعاتي در بر دارد. با اين اوصاف نگارنده تمايلي ندارد در زمره واعظان غيرمتعظ باشد. بايد با واقعيات روبهرو شد و براي چه بايد کرد، به نتيجه رسيد. البته قبل از آن لازم است برخي مفروضات را که نوعا از سوی رهبر فرزانه انقلاب به آنها صراحتا اشاره داشتهاند، بهعنوان فرضيات مطرح کرده و پذيرفت. سپس راه را بيان کرد.درباره ويژگيهاي سياسي کشور، نظام و مردممان انقلابياند، آمريکا و اسرائيل با ايران دشمني کردهاند، ظرفيتهاي کشور و جوانان کشور بسيار است و اتکا به منابع داخلي باید سرلوحه کار قرار گيرد. ايران از نهضتهاي انقلابي و مردم مظلوم فلسطين دفاع ميکند (البته رهنمودهاي مقام معظم رهبري به اين چند مورد خلاصه نميشود؛ ولي آنچه به نظر ميرسد در سياستهاي کشور تعيينکننده باشد؛ تا حدودي اين مطالب هستند).وضعيت موجود کشور و اقتصاد آن چنين است:دولت هزينههاي سنگين را تحمل ميکند و درآمد آن کفاف نميدهد و محاصره اقتصادي کشور به صورت جدي در جريان است. دولتهاي اروپايي در اجراي مقررات وعده
دادهشده مشکل دارند، ارتباطات بانکي با دنيا دچار مشکل است و اگر لوايح مربوط به FATF تصويب نشود، دچار مشکل کلي خواهد شد. وضع صادرات نفت از جنبههای مختلف مطلوب نيست، اوضاع توليد کارخانجات رضايتبخش نيست و از همه مهمتر موضوع آب و بهويژه آب کشاورزي تهديدي براي جامعه، چه از لحاظ توليد کشاورزي و چه از لحاظ بروز مسائل اجتماعي خواهد بود.دراينباره چه بايد کرد؟ بايد دولت، مجلس و مردم واقعبين باشند و در شرايط فعلي برعکس آنچه آمريکا ميگويد که ميخواهد ايران را از پا درآورد، مصرّ به حفظ و بقاي ايران و مردم ايران بوده؛ گرچه داروي تلخ براي همه ما تجويز شود.
1- مقامات مسئول کشور با صراحت و صداقت مسائل را براي مردم بازگو کنند و همگان را به صرفهجويي، مصرف کمتر و قناعت بخوانند.
2- بودجه کل کشور را به صورت رياضتي تدوين کنند و پرداختهاي سال آينده دولت را کاملا انقباضي در نظر بگيرند و از هر نوع افزايش در هزينهها و حتي حقوق و دستمزد جلوگيري کنند. پرداختهايي مانند يارانه نقدي را قطع و تنها به محرومان واقعي کمکهاي لازم را انجام دهند.
3- آنچه مهم است، تأمين مسائل عمومي کشور است. تأمين برق، گاز، سوخت، بيمارستانها، آموزشوپرورش و دانشگاهها و البته بنيه دفاعي بايد در اولويت قرار گيرد.
4- بدهيهاي برعهده دولت به مشاوران و پيمانکاران پرداخت و ايشان تشويق به اجراي طرحهاي نيمهتمام تحت شرايط سهل شوند تا رونق به کارخانجات توليدي مصالح ساختماني برگردد و اشتغال در کشور صورت گيرد.
5- کالاي اساسي به صورتي توزیع شود تا مناصفه به همه برسد و قيمتها کنترل شود.
6- به مسئله آب کشاورزي و سيستمهاي نوين آبياري به صورت بسيار ضربتي و فوقالعاده رسيدگي شود تا مسائل اجتماعي ناشي از بيآبي و کمآبي سر برنياورد.
7- وعدهدادن به مردم ممنوع شود و همگان براي حفظ و اعتلاي کشور آماده باشند.
1- مقامات مسئول کشور با صراحت و صداقت مسائل را براي مردم بازگو کنند و همگان را به صرفهجويي، مصرف کمتر و قناعت بخوانند.
2- بودجه کل کشور را به صورت رياضتي تدوين کنند و پرداختهاي سال آينده دولت را کاملا انقباضي در نظر بگيرند و از هر نوع افزايش در هزينهها و حتي حقوق و دستمزد جلوگيري کنند. پرداختهايي مانند يارانه نقدي را قطع و تنها به محرومان واقعي کمکهاي لازم را انجام دهند.
3- آنچه مهم است، تأمين مسائل عمومي کشور است. تأمين برق، گاز، سوخت، بيمارستانها، آموزشوپرورش و دانشگاهها و البته بنيه دفاعي بايد در اولويت قرار گيرد.
4- بدهيهاي برعهده دولت به مشاوران و پيمانکاران پرداخت و ايشان تشويق به اجراي طرحهاي نيمهتمام تحت شرايط سهل شوند تا رونق به کارخانجات توليدي مصالح ساختماني برگردد و اشتغال در کشور صورت گيرد.
5- کالاي اساسي به صورتي توزیع شود تا مناصفه به همه برسد و قيمتها کنترل شود.
6- به مسئله آب کشاورزي و سيستمهاي نوين آبياري به صورت بسيار ضربتي و فوقالعاده رسيدگي شود تا مسائل اجتماعي ناشي از بيآبي و کمآبي سر برنياورد.
7- وعدهدادن به مردم ممنوع شود و همگان براي حفظ و اعتلاي کشور آماده باشند.
بالاخره چشممان به منشور «به سوي بهار» روشن شد. بيهيچ معطلي و مقدمه بايد گفت يک مشت کلمات زيبا و دلفريب از کساني که هشت سال همهگونه ناروايي به کشور تحميل کردهاند، در اين منشور ديده ميشود و صد البته کلمات قويتر، زيباتر و با پشتوانه قانوني در قانون اساسي ما وجود دارد که اين انشای دلفريبانه در مقابل آنها به قول شيخ شيراز شبه در جوهريان است. ظاهرا عوامفريبي پاياني ندارد؛ نه در عمق و نه در وسعت و صد البته اين نوع اظهارنظرها در ديگران هم کموبيش ديده ميشود و هريک هم از يک رنگولعاب خاص برخوردار است؛ اما هيچکدام از اين اظهارنظرها نميگويد چه کنيم تا بار مشکل اين کشور به مقصد برسد. ظاهرا مسائل کشور مثل گوشت قربانياي است که هرکس از يک طرف آن را ميکشد. گروهي که مشتاق اقتصاد آزاد هستند و ظاهرا مارک نئوليبرالي دارند، در اشتياق خود به اين مباني صحبت ميکنند و گروه ديگري که ظاهرا دولتگرا هستند، به منش و عقايد آنان حمله ميکنند. گروهي قسمخورده سياسي ضددولت هستند و از هر وسيلهاي براي حمله به دولت استفاده ميکنند و به قيمت ازدياد مشکلات کشور درصدد ساقطکردن دولت هستند.
اين گروه درصدد قطع ارتباطات کامل بانکي و مالي و ديپلماتيک ايران و ديگر کشورها هستند، به اميد آنکه دولت روحاني اظهار عجز کند. دولت هم در عين آنکه آمريکا برجام را نفي کرده و نوعا شرکتهاي اروپايي، کرهاي و ژاپني و ديگران از ترس آمريکا تصريحا و تلويحا به اقدام آمريکا لبيک گفتهاند و به عين ميبينند که صادرات نفت 40 درصد سابق شده، باز هم بودجهاي عادي و البته با پيشخوري آينده مينويسد و مجلس هم اگر پيشخوري را زياد نکند، کم نميکند. در همین حال در تريبونها دائما ميگويند دولت معيشت مردم را بهبود بخشد و از همه اينها برجستهتر عالمي ديني اظهارنظر ميکند که وظيفه و هدف اصلي انقلاب مبارزه با فقر و محروميت نبوده است. جدا از سخنان امام خميني (س)، سخن پيامبر روشن است که هرگاه فقر وارد شود، کفر همراه آن ميآيد.همه داد سخن سر ميدهند؛ اما هيچکس نميگويد در شرايط فعلي چه بايد کرد که کشور از اين گردنه صعب به سلامت عبور کند.
هيچکدام از حضرات روشنفکر، فيلسوف، سياستمدار، عالمان، سخنوران و اقتصاددانان به صراحت نميگويند که آنچه ميخواهند و بيان ميکنند، چه تبعاتي در بر دارد. با اين اوصاف نگارنده تمايلي ندارد در زمره واعظان غيرمتعظ باشد. بايد با واقعيات روبهرو شد و براي چه بايد کرد، به نتيجه رسيد. البته قبل از آن لازم است برخي مفروضات را که نوعا از سوی رهبر فرزانه انقلاب به آنها صراحتا اشاره داشتهاند، بهعنوان فرضيات مطرح کرده و پذيرفت. سپس راه را بيان کرد.درباره ويژگيهاي سياسي کشور، نظام و مردممان انقلابياند، آمريکا و اسرائيل با ايران دشمني کردهاند، ظرفيتهاي کشور و جوانان کشور بسيار است و اتکا به منابع داخلي باید سرلوحه کار قرار گيرد. ايران از نهضتهاي انقلابي و مردم مظلوم فلسطين دفاع ميکند (البته رهنمودهاي مقام معظم رهبري به اين چند مورد خلاصه نميشود؛ ولي آنچه به نظر ميرسد در سياستهاي کشور تعيينکننده باشد؛ تا حدودي اين مطالب هستند).وضعيت موجود کشور و اقتصاد آن چنين است:دولت هزينههاي سنگين را تحمل ميکند و درآمد آن کفاف نميدهد و محاصره اقتصادي کشور به صورت جدي در جريان است. دولتهاي اروپايي در اجراي مقررات وعده
دادهشده مشکل دارند، ارتباطات بانکي با دنيا دچار مشکل است و اگر لوايح مربوط به FATF تصويب نشود، دچار مشکل کلي خواهد شد. وضع صادرات نفت از جنبههای مختلف مطلوب نيست، اوضاع توليد کارخانجات رضايتبخش نيست و از همه مهمتر موضوع آب و بهويژه آب کشاورزي تهديدي براي جامعه، چه از لحاظ توليد کشاورزي و چه از لحاظ بروز مسائل اجتماعي خواهد بود.دراينباره چه بايد کرد؟ بايد دولت، مجلس و مردم واقعبين باشند و در شرايط فعلي برعکس آنچه آمريکا ميگويد که ميخواهد ايران را از پا درآورد، مصرّ به حفظ و بقاي ايران و مردم ايران بوده؛ گرچه داروي تلخ براي همه ما تجويز شود.
1- مقامات مسئول کشور با صراحت و صداقت مسائل را براي مردم بازگو کنند و همگان را به صرفهجويي، مصرف کمتر و قناعت بخوانند.
2- بودجه کل کشور را به صورت رياضتي تدوين کنند و پرداختهاي سال آينده دولت را کاملا انقباضي در نظر بگيرند و از هر نوع افزايش در هزينهها و حتي حقوق و دستمزد جلوگيري کنند. پرداختهايي مانند يارانه نقدي را قطع و تنها به محرومان واقعي کمکهاي لازم را انجام دهند.
3- آنچه مهم است، تأمين مسائل عمومي کشور است. تأمين برق، گاز، سوخت، بيمارستانها، آموزشوپرورش و دانشگاهها و البته بنيه دفاعي بايد در اولويت قرار گيرد.
4- بدهيهاي برعهده دولت به مشاوران و پيمانکاران پرداخت و ايشان تشويق به اجراي طرحهاي نيمهتمام تحت شرايط سهل شوند تا رونق به کارخانجات توليدي مصالح ساختماني برگردد و اشتغال در کشور صورت گيرد.
5- کالاي اساسي به صورتي توزیع شود تا مناصفه به همه برسد و قيمتها کنترل شود.
6- به مسئله آب کشاورزي و سيستمهاي نوين آبياري به صورت بسيار ضربتي و فوقالعاده رسيدگي شود تا مسائل اجتماعي ناشي از بيآبي و کمآبي سر برنياورد.
7- وعدهدادن به مردم ممنوع شود و همگان براي حفظ و اعتلاي کشور آماده باشند.
1- مقامات مسئول کشور با صراحت و صداقت مسائل را براي مردم بازگو کنند و همگان را به صرفهجويي، مصرف کمتر و قناعت بخوانند.
2- بودجه کل کشور را به صورت رياضتي تدوين کنند و پرداختهاي سال آينده دولت را کاملا انقباضي در نظر بگيرند و از هر نوع افزايش در هزينهها و حتي حقوق و دستمزد جلوگيري کنند. پرداختهايي مانند يارانه نقدي را قطع و تنها به محرومان واقعي کمکهاي لازم را انجام دهند.
3- آنچه مهم است، تأمين مسائل عمومي کشور است. تأمين برق، گاز، سوخت، بيمارستانها، آموزشوپرورش و دانشگاهها و البته بنيه دفاعي بايد در اولويت قرار گيرد.
4- بدهيهاي برعهده دولت به مشاوران و پيمانکاران پرداخت و ايشان تشويق به اجراي طرحهاي نيمهتمام تحت شرايط سهل شوند تا رونق به کارخانجات توليدي مصالح ساختماني برگردد و اشتغال در کشور صورت گيرد.
5- کالاي اساسي به صورتي توزیع شود تا مناصفه به همه برسد و قيمتها کنترل شود.
6- به مسئله آب کشاورزي و سيستمهاي نوين آبياري به صورت بسيار ضربتي و فوقالعاده رسيدگي شود تا مسائل اجتماعي ناشي از بيآبي و کمآبي سر برنياورد.
7- وعدهدادن به مردم ممنوع شود و همگان براي حفظ و اعتلاي کشور آماده باشند.