|

فرداي 40سالگي

علي ربيعي . استاد دانشگاه

انقلاب اسلامي ايران، فارغ از همه فرازونشيب‌ها، 40ساله شد. ديروز حضور مردم در سراسر کشور نشان داد چرا اين انقلاب از بسياري جنبه‌ها خصوصا دلبستگي و علاقه مردم به نقش‌آفريني و همچنين علايق بين‌نسلي با ديگر انقلاب‌هاي کلاسيک جهان از نوع خود همچون انگليس، آمريکا، فرانسه، روسيه و... متفاوت است. معمولا سالگرد انقلاب‌ها، حالت مناسکي به خود مي‌گيرد؛ درحالي‌که آرمان‌هاي انقلاب ايران از جمله استقلال، آزادي و جمهوري‌اسلامی هنوز تازه هستند.کلارنس کرين برينتون در «کالبدشکافي چهار انقلاب» به دوران ترميدوري انقلاب‌ها مي‌پردازد، دوراني که در آن ساخت سياسي باقي مانده و تمام مناسبات گذشته بازسازي مي‌شود و از همين رو است که ما بايد به‌طور مداوم مراقب باشيم تا به چنين عارضه‌اي مبتلا نشويم. انسداد سياسي و عدم جابه‌جايي طبقاتي از رنج‌هاي نسل‌هاي دهه‌هاي 30 و 40 شمسي بود. ما اکنون نيز بايد از حضور آنها که فقط پيوندخوردگان قومي و فاميلي هستند و هيچ شايستگي ديگري ندارند، در تمام عرصه‌ها از شرکت‌ها گرفته تا مناسبات اداري پيشگيري کنيم. شايسته‌گزيني از آرمان‌هاي انقلاب بود که بايد پاس داشته شود و از مهجورشدنش جلوگيري کنيم و نگذاريم به نام انقلاب و به کام غيرشايستگان امور پيش برود.

فقر و نابرابري در سال‌هاي پيش از انقلاب، بيداد مي‌کرد. تأملي بر اين شعر عمران صلاحي - بچه‌محل قديمي من (در جواديه) - حال‌و‌هواي آن روزها را به‌خوبي تصوير مي‌کند:
كشتارگاه
در آخر جواديه
این‌سوی «نازي‌آباد» است
و مردم محله من هر صبح
با بوي خون
بيدار مي‌‌شوند
در بوي تند پهن
اينجا بهار بيني خود را بالا مي‌گيرد
سگ‌هاي نازي‌آباد
در بوي لاشه‌هاي كهن عشق مي‌كنند
ميعادگاه‌شان
كشتارگاه
انبوه گوسفندان
تصوير كوره‌هاي آدم‌سوزي را
در ذهنم
بيدار مي‌كنند
و توصيف عيني فروغ فرخزاد از بيداد فقر در محله‌هاي پايين شهر گواه اين مدعاست:
«و مردم کشتارگاه که خاک باغچه‌هاشان هم خوني است و آب حوض‌هاشان هم خوني است و تخت کفش‌هاشان هم خوني است چرا کاري نمي‌کنند».انقلاب اگرچه از شدت نابرابري‌ها کاست اما اگر به هوش نباشيم، نابرابري بازمي‌گردد و تکرار مي‌شود. با نگاهي واقع‌بينانه، امروز هم حاشيه‌نشيني رو به گسترش است. حاشيه‌نشینان شهري در دو انتخابات قبل نسبت به گذشته مشارکت کمتري داشته‌اند که زنگ خطري جدي است. فشار اقتصادي بر زندگي مردم، نااميدي از دستگاه‌هاي اجرائي، از ادارات دولتي گرفته تا پيچ‌و‌خم دادگاه‌ها و حتي رفتار نمايندگان-که خود ديروز انتخاب کرده و امروز تغييرات رفتاري آنها را به چشم مي‌بينند - هشداري تأمل‌برانگیز است.بايد حضور مردم را در صحنه‌هاي اجتماعي پاس داشت.

حضور امروز مردم در جشن انقلاب باوجود دشواري‌هاي اقتصادي، کاهش شديد قدرت خريد، زندگي همراه با نگراني، فشارهاي رواني عظيم بين‌المللي - برنامه‌هاي پخش‌شده از شبکه‌هاي فارسي‌زبان در اين چند روز درباره 40سالگي انقلاب که روايتي پر از ابهام و نااميدي دارد، قابل تأمل است- بسيار پراهميت است. در فضايي که برخي به‌دنبال پروژه خواندن انقلاب هستند و دسته‌اي قصد دارند روشنفکري و دغدغه‌هاي پنج دهه را با مقايسه‌هاي غيرعلمي امري بيهوده جلوه دهند -گويي انقلاب، ضرورت اجتماعي دوره تاريخي خود نبوده است- بايد مشارکت و حضور مردم را مغتنم دانست. مهم اين است که بدانيم مردم تضمين نداده‌اند که همواره يکسان و حامي مسئولان نظام عمل کنند. صندوق‌هاي رأيمان را پاس بداريم و به ملزومات اثرگذاري صندوق رأي پايبند باشيم. مگر مي‌شود فراموش کرد شاه مغرورانه به غربي‌ها مي‌تاخت که «مشکل شما براي توسعه داشتن، دموکراسي است». صندوق‌ها آسيب‌پذيرند. سبد گزينش مردم را تنگ و کوچک نکنيم. نتيجه اين تنگ‌شدن در برخي از انتخابات‌ها، چگونه منجر به بيرون‌آمدن افرادي از صندوق مي‌شود که رفتار امروزشان تناسبي با فضيلت جامعه ندارد. امروز که وارد دهه پنجم حيات انقلاب شده‌ايم، ضروري است بيش از گذاشته، الزامات پيش و پساصندوق را نهادينه کنيم. از رأي مردم استقبال کنيم و به ‌خاطر داشته باشيم که وجدان جمعي جامعه در شرايط پايبندي به ملزومات پيش و پساصندوق، تصميم نادرست نمي‌گيرد. از ديگرسو، به خاطر داشته باشيم قانون اساسي انقلاب سرشار از ظرفيت‌هاي بنيادين است، ظرفيت‌هايي که هنوز برخي از آنها محقق نشده‌اند. تمامي بندهاي قانون اساسي را پاس داشته و پياده‌سازي کنيم. با تفاسير خاص و قرائت‌هاي تنگ‌نظرانه، دايره اسلام عزيزمان را محدود نکنيم. وجه رحماني اسلام و آموزه‌هاي اخلاقي آن از ابتداي شکل‌گيري تا هميشه تاريخ براي مردم جذاب بوده و خواهد بود. اسلام دين معنويت، تکريم انسان، شادي و اخلاق‌مداري است. با اسلام تنگ‌نظرانه، تحرک اجتماعي و مناسبات پرنشاط را از مردم نگيريم. شادي نياز امروز جامعه ما است.
و کلام آخر: امسال هم حضور پرشور و سرشار از دلبستگي مردم را مغتنم مي‌دارم. چه شيرين است در متن جامعه براي تحقق آرمان‌هايي که هنوز بوي تازگي دارند، حرکت‌کردن. 40سالگي انقلاب مبارک

انقلاب اسلامي ايران، فارغ از همه فرازونشيب‌ها، 40ساله شد. ديروز حضور مردم در سراسر کشور نشان داد چرا اين انقلاب از بسياري جنبه‌ها خصوصا دلبستگي و علاقه مردم به نقش‌آفريني و همچنين علايق بين‌نسلي با ديگر انقلاب‌هاي کلاسيک جهان از نوع خود همچون انگليس، آمريکا، فرانسه، روسيه و... متفاوت است. معمولا سالگرد انقلاب‌ها، حالت مناسکي به خود مي‌گيرد؛ درحالي‌که آرمان‌هاي انقلاب ايران از جمله استقلال، آزادي و جمهوري‌اسلامی هنوز تازه هستند.کلارنس کرين برينتون در «کالبدشکافي چهار انقلاب» به دوران ترميدوري انقلاب‌ها مي‌پردازد، دوراني که در آن ساخت سياسي باقي مانده و تمام مناسبات گذشته بازسازي مي‌شود و از همين رو است که ما بايد به‌طور مداوم مراقب باشيم تا به چنين عارضه‌اي مبتلا نشويم. انسداد سياسي و عدم جابه‌جايي طبقاتي از رنج‌هاي نسل‌هاي دهه‌هاي 30 و 40 شمسي بود. ما اکنون نيز بايد از حضور آنها که فقط پيوندخوردگان قومي و فاميلي هستند و هيچ شايستگي ديگري ندارند، در تمام عرصه‌ها از شرکت‌ها گرفته تا مناسبات اداري پيشگيري کنيم. شايسته‌گزيني از آرمان‌هاي انقلاب بود که بايد پاس داشته شود و از مهجورشدنش جلوگيري کنيم و نگذاريم به نام انقلاب و به کام غيرشايستگان امور پيش برود.

فقر و نابرابري در سال‌هاي پيش از انقلاب، بيداد مي‌کرد. تأملي بر اين شعر عمران صلاحي - بچه‌محل قديمي من (در جواديه) - حال‌و‌هواي آن روزها را به‌خوبي تصوير مي‌کند:
كشتارگاه
در آخر جواديه
این‌سوی «نازي‌آباد» است
و مردم محله من هر صبح
با بوي خون
بيدار مي‌‌شوند
در بوي تند پهن
اينجا بهار بيني خود را بالا مي‌گيرد
سگ‌هاي نازي‌آباد
در بوي لاشه‌هاي كهن عشق مي‌كنند
ميعادگاه‌شان
كشتارگاه
انبوه گوسفندان
تصوير كوره‌هاي آدم‌سوزي را
در ذهنم
بيدار مي‌كنند
و توصيف عيني فروغ فرخزاد از بيداد فقر در محله‌هاي پايين شهر گواه اين مدعاست:
«و مردم کشتارگاه که خاک باغچه‌هاشان هم خوني است و آب حوض‌هاشان هم خوني است و تخت کفش‌هاشان هم خوني است چرا کاري نمي‌کنند».انقلاب اگرچه از شدت نابرابري‌ها کاست اما اگر به هوش نباشيم، نابرابري بازمي‌گردد و تکرار مي‌شود. با نگاهي واقع‌بينانه، امروز هم حاشيه‌نشيني رو به گسترش است. حاشيه‌نشینان شهري در دو انتخابات قبل نسبت به گذشته مشارکت کمتري داشته‌اند که زنگ خطري جدي است. فشار اقتصادي بر زندگي مردم، نااميدي از دستگاه‌هاي اجرائي، از ادارات دولتي گرفته تا پيچ‌و‌خم دادگاه‌ها و حتي رفتار نمايندگان-که خود ديروز انتخاب کرده و امروز تغييرات رفتاري آنها را به چشم مي‌بينند - هشداري تأمل‌برانگیز است.بايد حضور مردم را در صحنه‌هاي اجتماعي پاس داشت.

حضور امروز مردم در جشن انقلاب باوجود دشواري‌هاي اقتصادي، کاهش شديد قدرت خريد، زندگي همراه با نگراني، فشارهاي رواني عظيم بين‌المللي - برنامه‌هاي پخش‌شده از شبکه‌هاي فارسي‌زبان در اين چند روز درباره 40سالگي انقلاب که روايتي پر از ابهام و نااميدي دارد، قابل تأمل است- بسيار پراهميت است. در فضايي که برخي به‌دنبال پروژه خواندن انقلاب هستند و دسته‌اي قصد دارند روشنفکري و دغدغه‌هاي پنج دهه را با مقايسه‌هاي غيرعلمي امري بيهوده جلوه دهند -گويي انقلاب، ضرورت اجتماعي دوره تاريخي خود نبوده است- بايد مشارکت و حضور مردم را مغتنم دانست. مهم اين است که بدانيم مردم تضمين نداده‌اند که همواره يکسان و حامي مسئولان نظام عمل کنند. صندوق‌هاي رأيمان را پاس بداريم و به ملزومات اثرگذاري صندوق رأي پايبند باشيم. مگر مي‌شود فراموش کرد شاه مغرورانه به غربي‌ها مي‌تاخت که «مشکل شما براي توسعه داشتن، دموکراسي است». صندوق‌ها آسيب‌پذيرند. سبد گزينش مردم را تنگ و کوچک نکنيم. نتيجه اين تنگ‌شدن در برخي از انتخابات‌ها، چگونه منجر به بيرون‌آمدن افرادي از صندوق مي‌شود که رفتار امروزشان تناسبي با فضيلت جامعه ندارد. امروز که وارد دهه پنجم حيات انقلاب شده‌ايم، ضروري است بيش از گذاشته، الزامات پيش و پساصندوق را نهادينه کنيم. از رأي مردم استقبال کنيم و به ‌خاطر داشته باشيم که وجدان جمعي جامعه در شرايط پايبندي به ملزومات پيش و پساصندوق، تصميم نادرست نمي‌گيرد. از ديگرسو، به خاطر داشته باشيم قانون اساسي انقلاب سرشار از ظرفيت‌هاي بنيادين است، ظرفيت‌هايي که هنوز برخي از آنها محقق نشده‌اند. تمامي بندهاي قانون اساسي را پاس داشته و پياده‌سازي کنيم. با تفاسير خاص و قرائت‌هاي تنگ‌نظرانه، دايره اسلام عزيزمان را محدود نکنيم. وجه رحماني اسلام و آموزه‌هاي اخلاقي آن از ابتداي شکل‌گيري تا هميشه تاريخ براي مردم جذاب بوده و خواهد بود. اسلام دين معنويت، تکريم انسان، شادي و اخلاق‌مداري است. با اسلام تنگ‌نظرانه، تحرک اجتماعي و مناسبات پرنشاط را از مردم نگيريم. شادي نياز امروز جامعه ما است.
و کلام آخر: امسال هم حضور پرشور و سرشار از دلبستگي مردم را مغتنم مي‌دارم. چه شيرين است در متن جامعه براي تحقق آرمان‌هايي که هنوز بوي تازگي دارند، حرکت‌کردن. 40سالگي انقلاب مبارک

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها