|

رادمنشي، منش ايراني

مريم حسيني: همه ما از ديدن تصاويري كه نشانه كار خير و كمك به ديگران يا داراي خلاقيت و تفكر است، شادمان مي‌شويم. همه ما فكر مي‌كنيم چقدر خوب كه چنين آدم‌هايي را مي‌بينيم که هستند و در حال تلاش‌اند و بي‌منت و بدون هرگونه اطلاع‌‌رساني به ديگري مي‌انديشند. از اينكه هر آنچه دارند، در طبق اخلاص و بي‌هيچ انتظاري در اختيار ديگران قرار مي‌دهند. اكنون پويش «رادمنشي» برگزار شده است. يك خانواده يك وكيل- فائزه طباطبایی- و يك پزشك -بيژن عابدين- به اين نتيجه رسيدند كه چه خوب مي‌شد اگر از اين آدم‌ها قدرداني شود. خودشان ديگر منتظر نشدند تا يكي از مسئولان يا نهادي به دنبال اين كار برود و با داشته‌هاي‌شان پيش‌قدم شدند. يك صفحه اينستاگرام امكان ارتباط‌شان را با دنياي آدم‌هاي خوب برقرار كرد. يك فيلم كوتاه يك‌دقيقه‌اي منتشر كردند و از همه خواستند هر فرد نيكوكاري را كه مي‌شناسند، معرفي كنند. دي‌ماه اين ايده را مطرح كردند و درخواست كردند تا آخر بهمن افراد مختلف معرفي شوند. به خواسته ایشان پاسخ مثبت داده شد. اين‌گونه 110 نفر معرفي شدند؛ 110 نفر از گوشه و كنار ايران. برخي از اين آدم‌ها را ما در شبكه‌هاي اجتماعي ديده‌ايم و ويدئوي فعاليت مهربانانه‌شان را منتشر يا لايك كرده‌ايم. حالا در مراسمي كه برگزار شده بود و 10 نفر از آنها از ديشموك، بندر انزلي، تبريز، گنبد و... به تهران آمدند و دور هم جمع شدند و لوح تقدير «رادمنشي» و جايزه نقدي را دريافت كردند. هيئت داوراني كه نه سلبريتي در آن بود و نه آدم مشهور؛ بلکه مردم عادي كه خودشان ابراز علاقه كرده بودند؛ از نوجوان 13‌ساله تا بانوي 65‌ساله. به گفته برگزاركنندگان «تمام فرايند اين انتخاب‌ها بدون ایجاد رقابت و مسابقه بود. تلاش شد تا اخلاقی‌ترین رفتار انتخاب شود، آن هم از كساني كه ناشناخته بودند، كارهاي اخلاقي كه جنبه ملي‌تر و مردمي‌تر داشتند؛ تا هم جامعه با اين رفتارها آشناتر شود و هم اين‌جور رفتارها گسترش يابد». درنهايت ضرغام خوبانی و شروین وفا و فاطمه عبدالعلی نفرات اول تا سوم در پویش رادمنشی شدند. خوباني چوپاني بود از ياسوج كه در هنگام چرانيدن گله‌اش، زباله‌های پلاستیکی رهاشده شهرنشینان را جمع‌آوری مي‌كرد، شروین وفا معلم مدرسه كودكان استثنائي و مؤسس خیریه شروین بود كه خودش كم‌تحرك بود و هدفش توانمندسازی خانواده‌های بی‌سرپرست، بدسرپرست و... بود، فاطمه عبدالعلي اولين مدرسه بيمارستاني را با عنوان مهرآئين تأسيس كرده است؛ اما برگزيدگان ديگري هم بودند. صیاد تقی‌پور همان معلم روستایی بود که دانش‌آموزان را برای رساندن به مدرسه از عرض رودخانه عبور می‌داد، صفورا غله‌زاری همان معلم بازنشسته در بندر انزلي كه با جمع‌آوری کاغذهای باطله در شهر و فروش آنها کتابخانه می‌سازد، هاتف اسداللهی همان مرد جواني بود كه بعد از آتش‌سوزي جان خود را به خطر انداخت تا سگ‌ها را نجات دهد، سعید یاری با پرايدش در روزهاي جمعه سرویس رایگان برای مراکز خیریه-سالمندان و... مي‌شد و اکبر فتحی یک روز کامل در کنار دست‌فروش نشست و خطاطی کرد تا دست‌فروش اجناسش را بفروشد. او پويشي با عنوان شش ميليون خطاط هم راه انداخته است، جلیلوند سه‌تارسازی بود که سه عدد از سازهای دست‌ساز خود را به جوانی که در شرف ازدواج بود به‌عنوان کمک هدیه داد. اين آدم‌ها از فضاي مجازي به فضاي واقعي رسيدند تا در كنار شعار رادمنشي منش ايرانيان است، الگويي براي ديگران باشند و رفتار اخلاقی و جوانمردانه بيشتر و بيشتر شود.

مريم حسيني: همه ما از ديدن تصاويري كه نشانه كار خير و كمك به ديگران يا داراي خلاقيت و تفكر است، شادمان مي‌شويم. همه ما فكر مي‌كنيم چقدر خوب كه چنين آدم‌هايي را مي‌بينيم که هستند و در حال تلاش‌اند و بي‌منت و بدون هرگونه اطلاع‌‌رساني به ديگري مي‌انديشند. از اينكه هر آنچه دارند، در طبق اخلاص و بي‌هيچ انتظاري در اختيار ديگران قرار مي‌دهند. اكنون پويش «رادمنشي» برگزار شده است. يك خانواده يك وكيل- فائزه طباطبایی- و يك پزشك -بيژن عابدين- به اين نتيجه رسيدند كه چه خوب مي‌شد اگر از اين آدم‌ها قدرداني شود. خودشان ديگر منتظر نشدند تا يكي از مسئولان يا نهادي به دنبال اين كار برود و با داشته‌هاي‌شان پيش‌قدم شدند. يك صفحه اينستاگرام امكان ارتباط‌شان را با دنياي آدم‌هاي خوب برقرار كرد. يك فيلم كوتاه يك‌دقيقه‌اي منتشر كردند و از همه خواستند هر فرد نيكوكاري را كه مي‌شناسند، معرفي كنند. دي‌ماه اين ايده را مطرح كردند و درخواست كردند تا آخر بهمن افراد مختلف معرفي شوند. به خواسته ایشان پاسخ مثبت داده شد. اين‌گونه 110 نفر معرفي شدند؛ 110 نفر از گوشه و كنار ايران. برخي از اين آدم‌ها را ما در شبكه‌هاي اجتماعي ديده‌ايم و ويدئوي فعاليت مهربانانه‌شان را منتشر يا لايك كرده‌ايم. حالا در مراسمي كه برگزار شده بود و 10 نفر از آنها از ديشموك، بندر انزلي، تبريز، گنبد و... به تهران آمدند و دور هم جمع شدند و لوح تقدير «رادمنشي» و جايزه نقدي را دريافت كردند. هيئت داوراني كه نه سلبريتي در آن بود و نه آدم مشهور؛ بلکه مردم عادي كه خودشان ابراز علاقه كرده بودند؛ از نوجوان 13‌ساله تا بانوي 65‌ساله. به گفته برگزاركنندگان «تمام فرايند اين انتخاب‌ها بدون ایجاد رقابت و مسابقه بود. تلاش شد تا اخلاقی‌ترین رفتار انتخاب شود، آن هم از كساني كه ناشناخته بودند، كارهاي اخلاقي كه جنبه ملي‌تر و مردمي‌تر داشتند؛ تا هم جامعه با اين رفتارها آشناتر شود و هم اين‌جور رفتارها گسترش يابد». درنهايت ضرغام خوبانی و شروین وفا و فاطمه عبدالعلی نفرات اول تا سوم در پویش رادمنشی شدند. خوباني چوپاني بود از ياسوج كه در هنگام چرانيدن گله‌اش، زباله‌های پلاستیکی رهاشده شهرنشینان را جمع‌آوری مي‌كرد، شروین وفا معلم مدرسه كودكان استثنائي و مؤسس خیریه شروین بود كه خودش كم‌تحرك بود و هدفش توانمندسازی خانواده‌های بی‌سرپرست، بدسرپرست و... بود، فاطمه عبدالعلي اولين مدرسه بيمارستاني را با عنوان مهرآئين تأسيس كرده است؛ اما برگزيدگان ديگري هم بودند. صیاد تقی‌پور همان معلم روستایی بود که دانش‌آموزان را برای رساندن به مدرسه از عرض رودخانه عبور می‌داد، صفورا غله‌زاری همان معلم بازنشسته در بندر انزلي كه با جمع‌آوری کاغذهای باطله در شهر و فروش آنها کتابخانه می‌سازد، هاتف اسداللهی همان مرد جواني بود كه بعد از آتش‌سوزي جان خود را به خطر انداخت تا سگ‌ها را نجات دهد، سعید یاری با پرايدش در روزهاي جمعه سرویس رایگان برای مراکز خیریه-سالمندان و... مي‌شد و اکبر فتحی یک روز کامل در کنار دست‌فروش نشست و خطاطی کرد تا دست‌فروش اجناسش را بفروشد. او پويشي با عنوان شش ميليون خطاط هم راه انداخته است، جلیلوند سه‌تارسازی بود که سه عدد از سازهای دست‌ساز خود را به جوانی که در شرف ازدواج بود به‌عنوان کمک هدیه داد. اين آدم‌ها از فضاي مجازي به فضاي واقعي رسيدند تا در كنار شعار رادمنشي منش ايرانيان است، الگويي براي ديگران باشند و رفتار اخلاقی و جوانمردانه بيشتر و بيشتر شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها