|

زيرساخت‌هاي لازم براي اجراي طرح‌هاي همگام با طبيعت

مظفر شيرواني . مشاور بين‌المللي جنگل

پس از تصويب طرح تنفس جنگل يکي از مهم‌ترين راهکارهايي که مي‌تواند به احياي جنگل‌هاي تخريب‌شده ضمانت ببخشد، تهيه و اجراي طرح‌هاي جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است. جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت (close to nature silvicultur) نوعي جنگل‌شناسي بدون قطع يکسره با تجديد حيات طبيعي است و هدف آن ايجاد جنگل‌هاي آميخته، ناهمسال و ساختاري است. برداشت درختان در اين روش معمولا به صورت تک‌گزيني انجام مي‌شود. اين روش از جنگل‌شناسي يکي از موفقيت‌آميزترين روش‌هاي جنگل‌شناسي است که مي‌تواند پايداري و اصل استمرار توليد را در جنگل ضمانت بخشد. در اين روش دخالت‌هاي انساني در جنگل اولا به حداقل ممکن تقليل داده مي‌شوند، ثانيا هرگونه دخالت در جنگل همگام با طبيعت و نه در جهت مخالف آن به اجرا در مي‌آيند. در اين نوع دخالت‌ها، ديناميک جنگل اعم از حفظ و ارتقاي ميکروکليماي جنگل، استقرار زادآوري طبيعي، جايگزيني تدريجي گونه‌هاي تنوع زيستي و... در هم ريخته نمي‌شوند. شرط لازم براي رسيدن به اهداف جنگل‌هاي نزديک به طبيعت نخست ازميان‌برداشتن يا به حد تعادل رساندن عواملي هستند که مانع زادآوري طبيعي مي‌شوند. مهم‌ترين اين عوامل در کنار فعاليت‌هاي تخريبي انساني، حضور گسترده دام و در برخي از موارد حيات‌وحش است. بذرهاي ريخته‌شده از درختان قبل و ‌‌بعد از جوانه‌زدن توسط دام و ساير حيوانات گياه‌خوار خورده مي‌شود و به طريق انتخابي سرچر يا اينکه به‌طور کامل چريده مي‌شوند. سرچرشدن نهال‌هاي زادآوري‌شده باعث عدم رشد نهال‌ها و کج‌ومعوج و چنگالي‌شدن آنها مي‌شود. چريده‌شدن گونه‌هاي خوش‌خوراک باعث نقصان و حتي ازبين‌رفتن تنوع گونه‌اي مي‌شود. عدم رشد و زادآوري طبيعي به تدريج جنگل را به سوي تک‌گونه‌اي و يک‌آشکوبه‌اي ناپايدار که فاقد هرم ساختاري است، سوق مي‌دهد. جنگل‌هايي که درختان و درختچه‌هاي آن از ساختار هرمي‌شکل برخوردار هستند، در زمره جنگل‌هاي پايدار به حساب مي‌آيند. تعادل بوم‌شناسي مانع از توفان‌انداختگي در سطوح گسترده و طغيان آفات و بيماري‌ در آنها مي‌شود. ساختار هرمي‌شکل جنگل به صورت آشکوب‌هاي بالايي، مياني و پاييني توأم با پراکنش قطري درختان باعث مي‌شود که چنانچه به دلايلي يکي از اين آشکوب‌ها در هم ريخته شود، آشکوب‌هاي ديگر بلافاصله جاي آن را پر كنند و پايداري جنگل را ضمانت بخشند. اين ساختار يکي ديگر از نکات مهم و زيربنايي در جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است که از طريق برداشت تک‌گزيني به اجرا در مي‌آيد. همان‌طور ‌که در جنگل‌هاي طبيعي بر اثر افتادن درختي قطور، حفره مناسبي براي زادآوري طبيعي به‌وجود مي‌آيد، در جنگل‌هاي نزديک به طبيعت نيز با برداشتن درخت قطوري که به سن ديرزيستي رسيده است، بستر مناسب براي استقرار زادآوري طبيعي فراهم مي‌شود. حفره ايجادشده بر اثر گسترش تاج درختان به‌تدريج کوچک مي‌شود. با اين عمل تعداد نهال‌هاي زادآوري‌شده نيز به تدريج تقليل پيدا مي‌كند. نکته‌اي که در اينجا از اهميت ويژه برخوردار است، اندازه دهانه حفره ايجادشده است.

جنگل را مي‌توان در هر زمان با يک دخالت نابجا باز و روشن کرد اما بستن و تاريک‌كردن آن کاري بسيار دشوار و زمان‌بر است. در جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت از برداشتن درختان با قطر کم ممانعت مي‌شود و برداشت، بيشتر از درختان قطوري است که به سن ديرزيستي رسيده‌اند. گرده‌بينه‌هاي قطور پهن‌برگ که محصول 100 تا 150 سال رويش يک درخت در جنگل هستند، از کميت و کيفيت باارزشي برخوردارند که مي‌توان با برداشت تعداد اندکي از آنها، بيشترين هزينه‌هاي طرح را جبران كرد. هزينه قطع، برداشت و خارج‌كردن اين درختان از عرصه در قياس با گرده‌بينه‌هاي کم‌قطر بسيار پايين‌تر است. حمل گرده‌بينه‌هاي قطور با ارزش اقتصادي نياز به توسعه جاده‌سازي در جنگل دارد. جاده‌هاي جنگلي شاهرگ حياتي جنگل هستند. در اروپا به‌طور متوسط مقدار اين جاده‌هاي کاميون‌رو حدود ۳۵ متر در هکتار تخمين زده مي‌شود. درحالي‌که طول اين جاده‌ها در ايران بين پنج تا شش متر در هکتار تخمين زده مي‌شود. تبديل‌کردن گرده‌بينه‌هاي قطور با اره موتوري به الوار و حمل آن توسط اسب و قاطر که معمولا به علت فقدان جاده صورت مي‌گيرد، عملي است سنتي که ضايعات چوبي و زيان زيادي را به همراه خواهد داشت. يکي ديگر از شروط لازم به‌منظور موفقيت اجراي طرح‌هاي جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت، داشتن دستورالعمل کاملا واضح و مشخص به‌منظور نشانه‌گذاري و حد مجاز بهره‌برداري است. برداشته‌شدن هر درختي از جنگل ملزم به فراهم‌كردن زمينه مناسب براي ارتقاي کمي و کيفي جنگل است. اجراي اين امر نيازمند دانش و تجربه کافي از علم جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است. تهيه طرح بهره‌برداري درباره نحوه خارج‌کردن گرده‌بينه از عرصه جنگلي، نحوه استفاده از ماشين‌آلات زميني و هوايي و چگونگي برخورد با فضاي گسترده ‌باز در جنگل از نکات مهم ديگري هستند که بايد در نظر گرفته شوند. بدون فراهم‌كردن اين موارد زيربنايي، اجراي طرح جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت در سطح توهم و سرخوردگي مطلق از اين روش جنگل‌شناسي باقي خواهد ماند.

پس از تصويب طرح تنفس جنگل يکي از مهم‌ترين راهکارهايي که مي‌تواند به احياي جنگل‌هاي تخريب‌شده ضمانت ببخشد، تهيه و اجراي طرح‌هاي جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است. جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت (close to nature silvicultur) نوعي جنگل‌شناسي بدون قطع يکسره با تجديد حيات طبيعي است و هدف آن ايجاد جنگل‌هاي آميخته، ناهمسال و ساختاري است. برداشت درختان در اين روش معمولا به صورت تک‌گزيني انجام مي‌شود. اين روش از جنگل‌شناسي يکي از موفقيت‌آميزترين روش‌هاي جنگل‌شناسي است که مي‌تواند پايداري و اصل استمرار توليد را در جنگل ضمانت بخشد. در اين روش دخالت‌هاي انساني در جنگل اولا به حداقل ممکن تقليل داده مي‌شوند، ثانيا هرگونه دخالت در جنگل همگام با طبيعت و نه در جهت مخالف آن به اجرا در مي‌آيند. در اين نوع دخالت‌ها، ديناميک جنگل اعم از حفظ و ارتقاي ميکروکليماي جنگل، استقرار زادآوري طبيعي، جايگزيني تدريجي گونه‌هاي تنوع زيستي و... در هم ريخته نمي‌شوند. شرط لازم براي رسيدن به اهداف جنگل‌هاي نزديک به طبيعت نخست ازميان‌برداشتن يا به حد تعادل رساندن عواملي هستند که مانع زادآوري طبيعي مي‌شوند. مهم‌ترين اين عوامل در کنار فعاليت‌هاي تخريبي انساني، حضور گسترده دام و در برخي از موارد حيات‌وحش است. بذرهاي ريخته‌شده از درختان قبل و ‌‌بعد از جوانه‌زدن توسط دام و ساير حيوانات گياه‌خوار خورده مي‌شود و به طريق انتخابي سرچر يا اينکه به‌طور کامل چريده مي‌شوند. سرچرشدن نهال‌هاي زادآوري‌شده باعث عدم رشد نهال‌ها و کج‌ومعوج و چنگالي‌شدن آنها مي‌شود. چريده‌شدن گونه‌هاي خوش‌خوراک باعث نقصان و حتي ازبين‌رفتن تنوع گونه‌اي مي‌شود. عدم رشد و زادآوري طبيعي به تدريج جنگل را به سوي تک‌گونه‌اي و يک‌آشکوبه‌اي ناپايدار که فاقد هرم ساختاري است، سوق مي‌دهد. جنگل‌هايي که درختان و درختچه‌هاي آن از ساختار هرمي‌شکل برخوردار هستند، در زمره جنگل‌هاي پايدار به حساب مي‌آيند. تعادل بوم‌شناسي مانع از توفان‌انداختگي در سطوح گسترده و طغيان آفات و بيماري‌ در آنها مي‌شود. ساختار هرمي‌شکل جنگل به صورت آشکوب‌هاي بالايي، مياني و پاييني توأم با پراکنش قطري درختان باعث مي‌شود که چنانچه به دلايلي يکي از اين آشکوب‌ها در هم ريخته شود، آشکوب‌هاي ديگر بلافاصله جاي آن را پر كنند و پايداري جنگل را ضمانت بخشند. اين ساختار يکي ديگر از نکات مهم و زيربنايي در جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است که از طريق برداشت تک‌گزيني به اجرا در مي‌آيد. همان‌طور ‌که در جنگل‌هاي طبيعي بر اثر افتادن درختي قطور، حفره مناسبي براي زادآوري طبيعي به‌وجود مي‌آيد، در جنگل‌هاي نزديک به طبيعت نيز با برداشتن درخت قطوري که به سن ديرزيستي رسيده است، بستر مناسب براي استقرار زادآوري طبيعي فراهم مي‌شود. حفره ايجادشده بر اثر گسترش تاج درختان به‌تدريج کوچک مي‌شود. با اين عمل تعداد نهال‌هاي زادآوري‌شده نيز به تدريج تقليل پيدا مي‌كند. نکته‌اي که در اينجا از اهميت ويژه برخوردار است، اندازه دهانه حفره ايجادشده است.

جنگل را مي‌توان در هر زمان با يک دخالت نابجا باز و روشن کرد اما بستن و تاريک‌كردن آن کاري بسيار دشوار و زمان‌بر است. در جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت از برداشتن درختان با قطر کم ممانعت مي‌شود و برداشت، بيشتر از درختان قطوري است که به سن ديرزيستي رسيده‌اند. گرده‌بينه‌هاي قطور پهن‌برگ که محصول 100 تا 150 سال رويش يک درخت در جنگل هستند، از کميت و کيفيت باارزشي برخوردارند که مي‌توان با برداشت تعداد اندکي از آنها، بيشترين هزينه‌هاي طرح را جبران كرد. هزينه قطع، برداشت و خارج‌كردن اين درختان از عرصه در قياس با گرده‌بينه‌هاي کم‌قطر بسيار پايين‌تر است. حمل گرده‌بينه‌هاي قطور با ارزش اقتصادي نياز به توسعه جاده‌سازي در جنگل دارد. جاده‌هاي جنگلي شاهرگ حياتي جنگل هستند. در اروپا به‌طور متوسط مقدار اين جاده‌هاي کاميون‌رو حدود ۳۵ متر در هکتار تخمين زده مي‌شود. درحالي‌که طول اين جاده‌ها در ايران بين پنج تا شش متر در هکتار تخمين زده مي‌شود. تبديل‌کردن گرده‌بينه‌هاي قطور با اره موتوري به الوار و حمل آن توسط اسب و قاطر که معمولا به علت فقدان جاده صورت مي‌گيرد، عملي است سنتي که ضايعات چوبي و زيان زيادي را به همراه خواهد داشت. يکي ديگر از شروط لازم به‌منظور موفقيت اجراي طرح‌هاي جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت، داشتن دستورالعمل کاملا واضح و مشخص به‌منظور نشانه‌گذاري و حد مجاز بهره‌برداري است. برداشته‌شدن هر درختي از جنگل ملزم به فراهم‌كردن زمينه مناسب براي ارتقاي کمي و کيفي جنگل است. اجراي اين امر نيازمند دانش و تجربه کافي از علم جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت است. تهيه طرح بهره‌برداري درباره نحوه خارج‌کردن گرده‌بينه از عرصه جنگلي، نحوه استفاده از ماشين‌آلات زميني و هوايي و چگونگي برخورد با فضاي گسترده ‌باز در جنگل از نکات مهم ديگري هستند که بايد در نظر گرفته شوند. بدون فراهم‌كردن اين موارد زيربنايي، اجراي طرح جنگل‌شناسي نزديک به طبيعت در سطح توهم و سرخوردگي مطلق از اين روش جنگل‌شناسي باقي خواهد ماند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها