|

در گفت‌وگو با دبير ستاد اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي معاونت علمي رياست‌جمهوري مطرح شد

توسعه اقتصاد استارت‌آپ‌ها با کمک رسانه‌ها ميسر است

نزديک به 10 سال پيش وقتي موبايل‌هاي هوشمند وارد بازار شد، اقتصاد ديجيتال معناي جديدتري به خود گرفت و اين گوشي‌ها سبب شدند تا همه مردم بتوانند به صورت روزانه و آنلاين با دنياي اقتصاد ديجيتال در ارتباط باشند. همان زمان بود که در کشور ما نيز معاونت علمي و فناوري رياست‌جمهوري به دنبال آن شد تا با راه‌اندازي ستادهايي ويژه، حوزه فناوري‌هاي نوظهور را در سطح کلان مديريت کند.
دو سال پيش بود که به درخواست دکتر مهدي محمدي، دبير حال حاضر ستاد اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي معاونت و هوشمندسازي علمي رياست‌جمهوري، پيشنهاد ترکيب دو ستاد ميکروالکترونيک و ستاد فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) با موافقت مواجه شد تا ستاد توسعه فناوري‌هاي حوزه اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي که امروزه از محورهاي اصلي توسعه اقتصادهاي بزرگ جهاني شناخته مي‌شود، شکل بگيرد. به گفته مهدي محمدي در اين ستاد تلاش شده تا اکوسيستم اقتصاد ديجيتال ايران گسترش يافته و هماهنگي‌هاي لازم بين‌بخشي و بين‌دستگاهي ميان نهادهاي متولي از طريق اين ستاد امکان‌پذير باشد.
عضو هيئت علمي دانشکده مديريت دانشگاه تهران معتقد است مردم و دولتمردان بايد با تکنولوژي‌هاي روز دنيا آشنايي داشته باشند تا بتوانند نياز اقتصاد را به درستي پاسخ گويند. آنچه در ادامه مي‌خوانيد مشروح گفت‌وگوي ما با مهدي محمدي دبير ستاد توسعه فناوري‌هاي حوزه اقتصاد و ديجيتال و هوشمندسازي معاونت علمي رياست‌جمهوري، درخصوص استارت‌آپ‌ها و نقش آنها در توسعه اقتصادي کشور است.
با توجه به رشد مفهوم اقتصاد ديجيتال، براي توسعه آن در کشور چه برنامه‌اي داريد؟
امروزه معناي اقتصاد ديجيتال براي بسياري از مردم مشخص نيست اما اگر بگوييم اسنپ يا دي‌جي‌کالا، همان اقتصاد ديجيتال را براي مردم معنا مي‌دهد و با آن ارتباط برقرار مي‌کنند.
در ستاد اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي با تغيير رويكرد از پروژه‌محوري به مسئله‌محوري، به اين موضوع نگاه كرديم كه براي توسعه اقتصاد ديجيتال چه اتفاق‌هايي در بستر جامعه بايد روي دهد كه در نهايت منجر به توسعه اين اقتصاد نوپا شود؟ سپس تلاش کرديم که آن بسترها را محقق کنيم. مثلا ديديم مردم بايد توانمند شوند و حالا چه اتفاقاتي بايد شکل بگيرد تا مردم توانمند شوند؟ براي آن برنامه‌ريزي کرديم. يا مثلا فضاهايي براي شکل‌گيري ايده‌ها به وجود آيد تا اين ايده‌ها به مرحله اجرا وارد شوند و نظام تأمين مالي و مكانيسم‌هاي رشد بازار براي ايده‌هاي جديد معنا يابد. استارت‌آپ‌ها هم در همين چارچوب اقتصاد ديجيتال فعاليت دارند.
فضاي استارت‌آپي ايران در قياس با کشورهاي توسعه‌يافته چه وضعيتي دارد؟
نسبت به پيشروترين کشورهاي جهان تأخير ما براي ورود به حوزه اکوسيستم استارت‌آپي زياد نبوده و کمتر از 10 سال است. از زواياي مختلف كه نگاه كنيم، آغاز فعاليت اين اكوسيستم را مي‌توانيم به سال‌هاي مختلفي نسبت دهيم؛ مثلا مي‌توانيم تاريخچه اصلي کسب‌وکارهاي اينترنتي در جهان را به زمان ورود مايکروسافت نسبت دهيم. اما بعدا در حوالي سال 2004 با ظهور شبکه‌هاي اجتماعي همچون فيس‌بوک، تحولي در مدل‌هاي کسب‌وکار اينترنتي ايجاد شد. ولي در هر صورت اين ورود گوشي‌هاي هوشمند در زندگي مردم بود که موجب جهش يك‌دفعه‌ اقتصاد ديجيتال شد. يعني از سال 2007 و با ورود گوشي‌هاي هوشمند، کسب‌وکارهاي اينترنتي جهش خوبي در جهان پيدا کرد و با توجه به اينکه کسب‌وکارهاي بزرگ اينترنتي حال حاضر ايران نيز کار خود را از سال 2010 شروع کردند ما از نقطه جهش جهاني چندان عقب نيستيم.
و نسبت به کشورهاي همسايه چه وضعيتي داريم؟
نسبت به همسايه‌هاي شرقي، غربي و شمالي وضعيت ما كاملا بهتر است و کسب‌وکارهاي اينترنتي خدمات‌محور ما جلوتر هستند. در مقايسه با کشورهاي حاشيه خليج فارس آنها از زيرساخت‌هاي اقتصاد ديجيتال همچون ضريب نفوذ، دسترسي به اينترنت، گوشي هوشمند و سرعت اينترنت و پهناي باند فيبر نوري از ما جلوتر هستند با اين حال تعداد و اندازه کسب‌وکارهاي اينترنتي که در ايران شکل گرفته نسبت به آن کشورها بيشتر بوده و خروجي و عملکرد اقتصاد ديجيتال ما بالاتر است. يعني ما با امكانات و زيرساخت‌هاي كمتر،‌ نتيجه‌اي بهتر از آنها گرفته‌ايم که يک علت آن مي‌تواند تعداد بالاي نيروي انساني فارغ‌التحصيل دانشگاهي در ايران باشد.
دي‌جي‌کالا استارت‌آپ ايران است، يعني کشورهاي حوزه خليج فارس از نظر مقياس بزرگ‌تر از دي‌جي‌کالا ندارند؟
بله. مثلا «کريم» يکي از بزرگ‌ترين استارت‌آپ‌هاي شناخته‌شده در برخي از کشورهاي حوزه خليج فارس است و فعاليتي همچون اسنپ دارد. تعداد سفرهايي که در کريم صورت مي‌گيرد از سفرهاي اسنپ کمتر است و به همين دليل ما در گسترش کسب‌وکارهاي اينترنتي وضعيت بهتري داريم.
اکوسيستم استارت‌آپي ايران براي توسعه نيازمند چه چيزي است؟
به اعتقاد من آينده اکوسيستم استارت‌آپي ايران خوب است. براي توسعه لازم است متنوع‌سازي را در دستور کار خود قرار دهيم. اين اکوسيستم وقتي رشد مي‌کند که از زمين خاکي بيرون آمده و وارد زمين اصلي اقتصاد شود. بازي فوتبال را در نظر بگيريد. وقتي در زمين خاکي باشد، فقط بچه‌هاي محل با يکديگر بازي مي‌کنند و مسابقات محلي و کوچک برگزار مي‌شود. کسي هم خيلي آنها را جدي نمي‌گيرد. اما بازي در زمين اصلي يعني بازي در ابعاد بزرگ‌تر با قواعد بزرگ‌تر که سبب رشد بيشتر، هم براي خود اکوسيستم و هم پيشرفت کشور مي‌شود.
براي اينکه کمک کنيم اکوسيستم استارت‌آپي وارد زمين اصلي اقتصاد شود، بايد مردم را در جريان اين اکوسيستم قرار دهيم و آنها هم از نزديک اين اکوسيستم را لمس کنند و خودشان عضوي از بازي باشند. يکي از راهکارهايي که مي‌توان مردم را وارد بازي استارت‌آپي کرد، بهره‌گيري از ظرفيت رسانه‌ها براي معرفي اين اکوسيستم است.
اکوسيستم استارت‌آپي هم‌اکنون حرف اول را در اقتصاد جهاني مي‌زند و در ايران نيز بايد حرف نخست را بزند؛ بازي اکوسيستم استارت‌آپي بازي بزرگان است و امروزه از 10 ثروتمند برتر جهان، پنج نفر در زمين استارت‌آپي بازي مي‌کنند.
رسانه چطور مي‌تواند زمين خاکي اين اکوسيستم را به زمين اصلي تبديل کند؟
در فوتبال وقتي در زمين خاکي بازي مي‌کنيم، فقط خودمان و دوستانمان بازي ما را مي‌بينند اما وقتي در زمين اصلي بازي مي‌کنيم، مردم نيز بيننده بازي ما مي‌شوند. رسانه با انعکاس اخبار حوزه استارت‌آپي کشور سبب مي‌شود مردم هم وارد بازي استارت‌آپي شوند و اقتصاد ديجيتال رشد کند. مردم خواهند دانست مي‌توانند پول خود را در حوزه‌هاي ديگر نيز سرمايه‌گذاري کنند و مسکن و سکه و طلا تنها گزينه‌هاي موجود نيستند.
اينکه مردم بدانند دي‌جي‌کالا در پنج سال چه رشدي داشته و ارزش حال حاضر بازار سهامش چقدر است سبب مي‌شود به آن علاقه‌مند شوند. اتفاقي که براي گوگل، فيس‌بوک و ساير شرکت‌هاي بزرگ افتاد و وارد بورس شدند. وقتي شرکتي وارد بورس مي‌شود همه آن را مي‌بينند و سهامش را مي‌خرند و کم کم آن را لمس مي‌کنند و ما در ايران به اين موضوع نيازمنديم و رسانه مي‌تواند به اين مهم کمک کند.
معتقديد عمومي‌کردن مفهوم استارت‌آپي در ميان مردم تأثيرگذار است؟
بله بايد جايي وجود داشته باشد که مردم از آن طريق با جريان‌هاي جديد سرمايه‌گذاري آشنايي پيدا کنند. بايد بدانند که امروز بسياري از استارت‌آپ‌ها در اتاق‌هاي بازرگاني حضور پيدا کرده‌اند و آينده روشني پيش‌روي آنهاست و سرمايه‌گذاري روي آنها اقدام ارزشمندي است. بيان اين موضوعات در رسانه‌هاي عمومي سبب شفاف‌سازي نقاط ضعف و قوت اين اکوسيستم شده و کمک مي‌کند به راحتي در زمين اصلي اقتصاد بازي کند.
بزرگ‌ترين کمک رسانه به جريان‌هاي استارت‌آپي کشور را در چه مي‌دانيد؟
رسانه‌ها مکانيسم يک‌جانبه نيستند که تنها اخبار را انعکاس دهند بلکه مكانيسم بازخورد دارند و مي‌توان از اين طريق نظر مردم را درخصوص استارت‌آپ‌ها دريافت کرد. رسانه سبب مي‌شود اثرات اين اکوسيستم را در جامعه شاهد باشيم و ببينيم که در يک شهر کوچک در يک استان محروم کشور، يک نفر با خواندن اين مفاهيم به دنبال ايجاد کسب‌و‌کار خودش برآمده و به عنوان مثال به دنبال آن است صنايع‌دستي شهر خود را از طريق اپليکيشن به فروش برساند. مردم باهوش هستند و وقتي يک تجربه استارت‌آپي را در حوزه‌هاي نوآورانه اجتماعي فرا مي‌گيرند، آن را به شيوه خود بومي‌سازي مي‌کنند و اين بزرگ‌ترين کمک رسانه‌ها به اکوسيستم استارت‌آپي است. کافي است رسانه‌ها شش ماه از جريان‌هاي استارت‌آپي حمايت کنند تا شاهد رشد چشمگير اين اکوسيستم در اقتصاد کشور باشيم.
البته نبايد از اين موضوع هم غافل شد که منابع طبيعي و نفت و پتروشيمي پاسخ‌گوي نيازهاي 10 سال آينده اقتصاد ايران نيستند و دولتمردان وقتي با جريان‌هاي استارت‌آپي آشنايي بيشتري پيدا کنند به آن علاقه‌مند شده و آن را حمايت مي‌کنند تا اتکاي کشور به سرمايه‌هاي نفتي و گازي انتها يابد. بازار محصولات نفتي اشباع شده و وقتي بخواهيم آن را در مقياس بالا عرضه کنيم، قيمت پايين‌تري دريافت مي‌کنيم و در چنين شرايطي مدبرانه است به جايگزين‌هاي بهتر براي نفت فکر کرد؛ در حال حاضر بايد توسعه اکوسيستم استارت‌آپي کشور را راهکار نجات‌بخش اقتصاد دانست.

نزديک به 10 سال پيش وقتي موبايل‌هاي هوشمند وارد بازار شد، اقتصاد ديجيتال معناي جديدتري به خود گرفت و اين گوشي‌ها سبب شدند تا همه مردم بتوانند به صورت روزانه و آنلاين با دنياي اقتصاد ديجيتال در ارتباط باشند. همان زمان بود که در کشور ما نيز معاونت علمي و فناوري رياست‌جمهوري به دنبال آن شد تا با راه‌اندازي ستادهايي ويژه، حوزه فناوري‌هاي نوظهور را در سطح کلان مديريت کند.
دو سال پيش بود که به درخواست دکتر مهدي محمدي، دبير حال حاضر ستاد اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي معاونت و هوشمندسازي علمي رياست‌جمهوري، پيشنهاد ترکيب دو ستاد ميکروالکترونيک و ستاد فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) با موافقت مواجه شد تا ستاد توسعه فناوري‌هاي حوزه اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي که امروزه از محورهاي اصلي توسعه اقتصادهاي بزرگ جهاني شناخته مي‌شود، شکل بگيرد. به گفته مهدي محمدي در اين ستاد تلاش شده تا اکوسيستم اقتصاد ديجيتال ايران گسترش يافته و هماهنگي‌هاي لازم بين‌بخشي و بين‌دستگاهي ميان نهادهاي متولي از طريق اين ستاد امکان‌پذير باشد.
عضو هيئت علمي دانشکده مديريت دانشگاه تهران معتقد است مردم و دولتمردان بايد با تکنولوژي‌هاي روز دنيا آشنايي داشته باشند تا بتوانند نياز اقتصاد را به درستي پاسخ گويند. آنچه در ادامه مي‌خوانيد مشروح گفت‌وگوي ما با مهدي محمدي دبير ستاد توسعه فناوري‌هاي حوزه اقتصاد و ديجيتال و هوشمندسازي معاونت علمي رياست‌جمهوري، درخصوص استارت‌آپ‌ها و نقش آنها در توسعه اقتصادي کشور است.
با توجه به رشد مفهوم اقتصاد ديجيتال، براي توسعه آن در کشور چه برنامه‌اي داريد؟
امروزه معناي اقتصاد ديجيتال براي بسياري از مردم مشخص نيست اما اگر بگوييم اسنپ يا دي‌جي‌کالا، همان اقتصاد ديجيتال را براي مردم معنا مي‌دهد و با آن ارتباط برقرار مي‌کنند.
در ستاد اقتصاد ديجيتال و هوشمندسازي با تغيير رويكرد از پروژه‌محوري به مسئله‌محوري، به اين موضوع نگاه كرديم كه براي توسعه اقتصاد ديجيتال چه اتفاق‌هايي در بستر جامعه بايد روي دهد كه در نهايت منجر به توسعه اين اقتصاد نوپا شود؟ سپس تلاش کرديم که آن بسترها را محقق کنيم. مثلا ديديم مردم بايد توانمند شوند و حالا چه اتفاقاتي بايد شکل بگيرد تا مردم توانمند شوند؟ براي آن برنامه‌ريزي کرديم. يا مثلا فضاهايي براي شکل‌گيري ايده‌ها به وجود آيد تا اين ايده‌ها به مرحله اجرا وارد شوند و نظام تأمين مالي و مكانيسم‌هاي رشد بازار براي ايده‌هاي جديد معنا يابد. استارت‌آپ‌ها هم در همين چارچوب اقتصاد ديجيتال فعاليت دارند.
فضاي استارت‌آپي ايران در قياس با کشورهاي توسعه‌يافته چه وضعيتي دارد؟
نسبت به پيشروترين کشورهاي جهان تأخير ما براي ورود به حوزه اکوسيستم استارت‌آپي زياد نبوده و کمتر از 10 سال است. از زواياي مختلف كه نگاه كنيم، آغاز فعاليت اين اكوسيستم را مي‌توانيم به سال‌هاي مختلفي نسبت دهيم؛ مثلا مي‌توانيم تاريخچه اصلي کسب‌وکارهاي اينترنتي در جهان را به زمان ورود مايکروسافت نسبت دهيم. اما بعدا در حوالي سال 2004 با ظهور شبکه‌هاي اجتماعي همچون فيس‌بوک، تحولي در مدل‌هاي کسب‌وکار اينترنتي ايجاد شد. ولي در هر صورت اين ورود گوشي‌هاي هوشمند در زندگي مردم بود که موجب جهش يك‌دفعه‌ اقتصاد ديجيتال شد. يعني از سال 2007 و با ورود گوشي‌هاي هوشمند، کسب‌وکارهاي اينترنتي جهش خوبي در جهان پيدا کرد و با توجه به اينکه کسب‌وکارهاي بزرگ اينترنتي حال حاضر ايران نيز کار خود را از سال 2010 شروع کردند ما از نقطه جهش جهاني چندان عقب نيستيم.
و نسبت به کشورهاي همسايه چه وضعيتي داريم؟
نسبت به همسايه‌هاي شرقي، غربي و شمالي وضعيت ما كاملا بهتر است و کسب‌وکارهاي اينترنتي خدمات‌محور ما جلوتر هستند. در مقايسه با کشورهاي حاشيه خليج فارس آنها از زيرساخت‌هاي اقتصاد ديجيتال همچون ضريب نفوذ، دسترسي به اينترنت، گوشي هوشمند و سرعت اينترنت و پهناي باند فيبر نوري از ما جلوتر هستند با اين حال تعداد و اندازه کسب‌وکارهاي اينترنتي که در ايران شکل گرفته نسبت به آن کشورها بيشتر بوده و خروجي و عملکرد اقتصاد ديجيتال ما بالاتر است. يعني ما با امكانات و زيرساخت‌هاي كمتر،‌ نتيجه‌اي بهتر از آنها گرفته‌ايم که يک علت آن مي‌تواند تعداد بالاي نيروي انساني فارغ‌التحصيل دانشگاهي در ايران باشد.
دي‌جي‌کالا استارت‌آپ ايران است، يعني کشورهاي حوزه خليج فارس از نظر مقياس بزرگ‌تر از دي‌جي‌کالا ندارند؟
بله. مثلا «کريم» يکي از بزرگ‌ترين استارت‌آپ‌هاي شناخته‌شده در برخي از کشورهاي حوزه خليج فارس است و فعاليتي همچون اسنپ دارد. تعداد سفرهايي که در کريم صورت مي‌گيرد از سفرهاي اسنپ کمتر است و به همين دليل ما در گسترش کسب‌وکارهاي اينترنتي وضعيت بهتري داريم.
اکوسيستم استارت‌آپي ايران براي توسعه نيازمند چه چيزي است؟
به اعتقاد من آينده اکوسيستم استارت‌آپي ايران خوب است. براي توسعه لازم است متنوع‌سازي را در دستور کار خود قرار دهيم. اين اکوسيستم وقتي رشد مي‌کند که از زمين خاکي بيرون آمده و وارد زمين اصلي اقتصاد شود. بازي فوتبال را در نظر بگيريد. وقتي در زمين خاکي باشد، فقط بچه‌هاي محل با يکديگر بازي مي‌کنند و مسابقات محلي و کوچک برگزار مي‌شود. کسي هم خيلي آنها را جدي نمي‌گيرد. اما بازي در زمين اصلي يعني بازي در ابعاد بزرگ‌تر با قواعد بزرگ‌تر که سبب رشد بيشتر، هم براي خود اکوسيستم و هم پيشرفت کشور مي‌شود.
براي اينکه کمک کنيم اکوسيستم استارت‌آپي وارد زمين اصلي اقتصاد شود، بايد مردم را در جريان اين اکوسيستم قرار دهيم و آنها هم از نزديک اين اکوسيستم را لمس کنند و خودشان عضوي از بازي باشند. يکي از راهکارهايي که مي‌توان مردم را وارد بازي استارت‌آپي کرد، بهره‌گيري از ظرفيت رسانه‌ها براي معرفي اين اکوسيستم است.
اکوسيستم استارت‌آپي هم‌اکنون حرف اول را در اقتصاد جهاني مي‌زند و در ايران نيز بايد حرف نخست را بزند؛ بازي اکوسيستم استارت‌آپي بازي بزرگان است و امروزه از 10 ثروتمند برتر جهان، پنج نفر در زمين استارت‌آپي بازي مي‌کنند.
رسانه چطور مي‌تواند زمين خاکي اين اکوسيستم را به زمين اصلي تبديل کند؟
در فوتبال وقتي در زمين خاکي بازي مي‌کنيم، فقط خودمان و دوستانمان بازي ما را مي‌بينند اما وقتي در زمين اصلي بازي مي‌کنيم، مردم نيز بيننده بازي ما مي‌شوند. رسانه با انعکاس اخبار حوزه استارت‌آپي کشور سبب مي‌شود مردم هم وارد بازي استارت‌آپي شوند و اقتصاد ديجيتال رشد کند. مردم خواهند دانست مي‌توانند پول خود را در حوزه‌هاي ديگر نيز سرمايه‌گذاري کنند و مسکن و سکه و طلا تنها گزينه‌هاي موجود نيستند.
اينکه مردم بدانند دي‌جي‌کالا در پنج سال چه رشدي داشته و ارزش حال حاضر بازار سهامش چقدر است سبب مي‌شود به آن علاقه‌مند شوند. اتفاقي که براي گوگل، فيس‌بوک و ساير شرکت‌هاي بزرگ افتاد و وارد بورس شدند. وقتي شرکتي وارد بورس مي‌شود همه آن را مي‌بينند و سهامش را مي‌خرند و کم کم آن را لمس مي‌کنند و ما در ايران به اين موضوع نيازمنديم و رسانه مي‌تواند به اين مهم کمک کند.
معتقديد عمومي‌کردن مفهوم استارت‌آپي در ميان مردم تأثيرگذار است؟
بله بايد جايي وجود داشته باشد که مردم از آن طريق با جريان‌هاي جديد سرمايه‌گذاري آشنايي پيدا کنند. بايد بدانند که امروز بسياري از استارت‌آپ‌ها در اتاق‌هاي بازرگاني حضور پيدا کرده‌اند و آينده روشني پيش‌روي آنهاست و سرمايه‌گذاري روي آنها اقدام ارزشمندي است. بيان اين موضوعات در رسانه‌هاي عمومي سبب شفاف‌سازي نقاط ضعف و قوت اين اکوسيستم شده و کمک مي‌کند به راحتي در زمين اصلي اقتصاد بازي کند.
بزرگ‌ترين کمک رسانه به جريان‌هاي استارت‌آپي کشور را در چه مي‌دانيد؟
رسانه‌ها مکانيسم يک‌جانبه نيستند که تنها اخبار را انعکاس دهند بلکه مكانيسم بازخورد دارند و مي‌توان از اين طريق نظر مردم را درخصوص استارت‌آپ‌ها دريافت کرد. رسانه سبب مي‌شود اثرات اين اکوسيستم را در جامعه شاهد باشيم و ببينيم که در يک شهر کوچک در يک استان محروم کشور، يک نفر با خواندن اين مفاهيم به دنبال ايجاد کسب‌و‌کار خودش برآمده و به عنوان مثال به دنبال آن است صنايع‌دستي شهر خود را از طريق اپليکيشن به فروش برساند. مردم باهوش هستند و وقتي يک تجربه استارت‌آپي را در حوزه‌هاي نوآورانه اجتماعي فرا مي‌گيرند، آن را به شيوه خود بومي‌سازي مي‌کنند و اين بزرگ‌ترين کمک رسانه‌ها به اکوسيستم استارت‌آپي است. کافي است رسانه‌ها شش ماه از جريان‌هاي استارت‌آپي حمايت کنند تا شاهد رشد چشمگير اين اکوسيستم در اقتصاد کشور باشيم.
البته نبايد از اين موضوع هم غافل شد که منابع طبيعي و نفت و پتروشيمي پاسخ‌گوي نيازهاي 10 سال آينده اقتصاد ايران نيستند و دولتمردان وقتي با جريان‌هاي استارت‌آپي آشنايي بيشتري پيدا کنند به آن علاقه‌مند شده و آن را حمايت مي‌کنند تا اتکاي کشور به سرمايه‌هاي نفتي و گازي انتها يابد. بازار محصولات نفتي اشباع شده و وقتي بخواهيم آن را در مقياس بالا عرضه کنيم، قيمت پايين‌تري دريافت مي‌کنيم و در چنين شرايطي مدبرانه است به جايگزين‌هاي بهتر براي نفت فکر کرد؛ در حال حاضر بايد توسعه اکوسيستم استارت‌آپي کشور را راهکار نجات‌بخش اقتصاد دانست.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها