خيانت يا امنيت؟
نشنالجئوگرافي گزارشي به قلم سوزان گلدبرگ منتشر كرده كه داستان زندگي برخي از مهاجران به ايالات متحده است كه زندگيشان با تغيير قوانين مهاجرتي ترامپ دچار مشكل شده. اين گزارش مفصل قرار است در شماره 29 مارس اين نشريه منتشر شود. سسيليا مارتينز، يكي از اين افراد است كه زندگياش در اين مجموعه گزارشها روايت شده. او زماني كه 15 سال داشت، از السالوادور وارد ايالت آريزونا شد. حالا و بعد از 20 سال زندگي و تولد دختر و پسرش در اين خاك نگران راندهشدن از آمريكاست. او بهعنوان يك دختر نوجوان هيچ خانوادهاي نداشت، هيچكس سرپرستي او را نپذيرفت و او به خودش متكي بود. او خودش وارد خيابانها شد و توانست در يك فروشگاه به بستهبندي مشغول شود؛ كاري سخت، اما همه به او ميگفتند: «تو كار پيدا كردي! حالا ميتواني زندگي بهتري داشته باشي، ميتواني زندگي بهتري را در اينجا بسازي». اين اتفاق افتاد. او حالا زندگي بهتري دارد. سه سال پس از آنکه مارتينز به رسميت شناخته شد، اوضاعش بهتر شد. مارتينز وضعيت موقت حفاظتشده (TPS) را دريافت کرد؛ يک طبقهبندي مهاجرتي كه به افرادي از کشورهاي داراي شرايط بحراني نظير، جنگ، حملات مسلحانه يا فجايع طبيعي.
السالوادور واجد اين شرايط بود: در سال 2001، دو زلزله فاجعهبار رخ داد و از آن زمان جنگ ميان باندها و بين پليس و ارتش، اين کشور را به يکي از کشندهترين و ناامنترين مناطق جهان در خارج از مناطق جنگي تبديل كرده است. السالوادور كشوري است كه بدون جنگ داخلي يا خارجي دچار ناامني گسترده هستند.
مارتينز يکي از 200200 هزار فردي است كه اين وضعيت را دارد و قرار بود بتوانند به صورت قانوني در ايالات متحده زندگي كنند، بهاينترتيب توانسته بود خانهاي تهيه كند و با دو فرزند 17 و 12 سالهاش شهروند آمريكا شود.
اما حالا او باز هم احساس ناامني ميکند درست مثل وقتي که براي اولينبار وارد اين خاك شد. در اوايل سال 2018، دولت ترامپ اعلام کرد که السالوادوريها TPS را از دست ميدهند و بايد تا سپتامبر 2019 اين کشور را ترک کنند. دادگاه موقتا جلوي اين قانون را گرفته است. براي مارتينز و بسياري از السالوادوريها که مدتهاست ايالات متحده را خانه خود ميدانند روزگار به سختي ميگذرد. او تبديل به يک فعال اجتماعي شده و سفرهاي متعددي را به واشنگتن و كنگره داشته است تا با نمايندگان سخن بگويد و تشريح كند در صورت بازگشت به السالوادور چه اتفاقي برايشان رخ ميدهد: «هنگامي که سالهاي بسياري در ايالات متحده زندگي ميکنيد، مردم السالوادور، صاحبان باندها و خلافكاران فکر ميکنند که شما ثروتمند هستيد و بهعنوان طعمه آنان شناسايي ميشويد. آنها از شما درخواست «اجاره» ميکنند - اين چيزي است که آنها نام اين باجگیري را بر آن نهادهاند - پس از آن نوبت به آزار پسر 17 سالهام ميرسد. اگر او با آنها همكاري نكند، به او و ما آسيب ميزنند و ما بايد هرآنچه که آنها ميخواهند به آنها بدهيم. درحاليكه پسر من قرار است سال ديگر به كالج برود. درحالحاضر زندگي
ما متوقف شده است. ما نميخواهيم به آن شرايط بازگرديم».
نشنالجئوگرافي از جيسون موتلاگ، از گزارشگران و دو نفر از عكاسان درخواست كرده است، روايتي از زندگي السالوادوريها در كشور و در آمريكا را تهیه كنند. آنچه در السالوادور رخ ميدهد، فقر، خشونت و کمبود فرصتهاست كه در كشورهاي ديگري نظير گواتمالا و هندوراس وجود دارد و مارتينز به اين پرسش كه او با ترك كشورش به آن خيانت كرده است، چنين جواب ميدهد: «من تلاش ميكنم زندگي ايمن و شايستهای براي خانوادهام فراهم كنم».
نشنالجئوگرافي گزارشي به قلم سوزان گلدبرگ منتشر كرده كه داستان زندگي برخي از مهاجران به ايالات متحده است كه زندگيشان با تغيير قوانين مهاجرتي ترامپ دچار مشكل شده. اين گزارش مفصل قرار است در شماره 29 مارس اين نشريه منتشر شود. سسيليا مارتينز، يكي از اين افراد است كه زندگياش در اين مجموعه گزارشها روايت شده. او زماني كه 15 سال داشت، از السالوادور وارد ايالت آريزونا شد. حالا و بعد از 20 سال زندگي و تولد دختر و پسرش در اين خاك نگران راندهشدن از آمريكاست. او بهعنوان يك دختر نوجوان هيچ خانوادهاي نداشت، هيچكس سرپرستي او را نپذيرفت و او به خودش متكي بود. او خودش وارد خيابانها شد و توانست در يك فروشگاه به بستهبندي مشغول شود؛ كاري سخت، اما همه به او ميگفتند: «تو كار پيدا كردي! حالا ميتواني زندگي بهتري داشته باشي، ميتواني زندگي بهتري را در اينجا بسازي». اين اتفاق افتاد. او حالا زندگي بهتري دارد. سه سال پس از آنکه مارتينز به رسميت شناخته شد، اوضاعش بهتر شد. مارتينز وضعيت موقت حفاظتشده (TPS) را دريافت کرد؛ يک طبقهبندي مهاجرتي كه به افرادي از کشورهاي داراي شرايط بحراني نظير، جنگ، حملات مسلحانه يا فجايع طبيعي.
السالوادور واجد اين شرايط بود: در سال 2001، دو زلزله فاجعهبار رخ داد و از آن زمان جنگ ميان باندها و بين پليس و ارتش، اين کشور را به يکي از کشندهترين و ناامنترين مناطق جهان در خارج از مناطق جنگي تبديل كرده است. السالوادور كشوري است كه بدون جنگ داخلي يا خارجي دچار ناامني گسترده هستند.
مارتينز يکي از 200200 هزار فردي است كه اين وضعيت را دارد و قرار بود بتوانند به صورت قانوني در ايالات متحده زندگي كنند، بهاينترتيب توانسته بود خانهاي تهيه كند و با دو فرزند 17 و 12 سالهاش شهروند آمريكا شود.
اما حالا او باز هم احساس ناامني ميکند درست مثل وقتي که براي اولينبار وارد اين خاك شد. در اوايل سال 2018، دولت ترامپ اعلام کرد که السالوادوريها TPS را از دست ميدهند و بايد تا سپتامبر 2019 اين کشور را ترک کنند. دادگاه موقتا جلوي اين قانون را گرفته است. براي مارتينز و بسياري از السالوادوريها که مدتهاست ايالات متحده را خانه خود ميدانند روزگار به سختي ميگذرد. او تبديل به يک فعال اجتماعي شده و سفرهاي متعددي را به واشنگتن و كنگره داشته است تا با نمايندگان سخن بگويد و تشريح كند در صورت بازگشت به السالوادور چه اتفاقي برايشان رخ ميدهد: «هنگامي که سالهاي بسياري در ايالات متحده زندگي ميکنيد، مردم السالوادور، صاحبان باندها و خلافكاران فکر ميکنند که شما ثروتمند هستيد و بهعنوان طعمه آنان شناسايي ميشويد. آنها از شما درخواست «اجاره» ميکنند - اين چيزي است که آنها نام اين باجگیري را بر آن نهادهاند - پس از آن نوبت به آزار پسر 17 سالهام ميرسد. اگر او با آنها همكاري نكند، به او و ما آسيب ميزنند و ما بايد هرآنچه که آنها ميخواهند به آنها بدهيم. درحاليكه پسر من قرار است سال ديگر به كالج برود. درحالحاضر زندگي
ما متوقف شده است. ما نميخواهيم به آن شرايط بازگرديم».
نشنالجئوگرافي از جيسون موتلاگ، از گزارشگران و دو نفر از عكاسان درخواست كرده است، روايتي از زندگي السالوادوريها در كشور و در آمريكا را تهیه كنند. آنچه در السالوادور رخ ميدهد، فقر، خشونت و کمبود فرصتهاست كه در كشورهاي ديگري نظير گواتمالا و هندوراس وجود دارد و مارتينز به اين پرسش كه او با ترك كشورش به آن خيانت كرده است، چنين جواب ميدهد: «من تلاش ميكنم زندگي ايمن و شايستهای براي خانوادهام فراهم كنم».