|

محمود صادقي خطاب به مخالفان قوه مجريه:

دولت آمريکا را به‌جاي دولت روحاني تقبيح کنيد

اين روزها با وجود بحران سيل، جنگ رواني و مشکلات اقتصادي، نياز روزافزوني به وحدت داريم. برخي از اهالي سياست به دنبال اين هستند که از آب گل‌آلود سيل، ماهي مقصود خويش را بگيرند! با توجه به بودجه محدود امسال کشور در اثر تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا، ضرورت دارد که همه دستگاه‌هاي دولتي، گروه‌هاي داوطلب مردمي، سازمان‌هاي مردم‌نهاد، نيروهاي نظامي و بخش خصوصي فارغ از نگاه سياسي و جناحي، براي کمک و همراهي آسيب‌ديدگان از اين سيل ويرانگر وارد ميدان شوند. با اين تفاسير، برخي از اهالي سياست آدرس غلط به مردم مي‌دهند و صريحا جاي دوست و دشمن را عوض مي‌کنند! افزون بر انواع انتقادها و حمله‌ها به دولت، خصوصا از سوي برخي از چهره‌هاي اصولگرا، توييت رئيس اسبق رسانه ملي جالب است که چشم‌بسته مي‌نويسد: «بخاطر بتن‌هايي که در راکتور ريختيد از مردم عذرخواهي کنيد». درباره سيل ويرانگر در برخي از استان‌هاي کشور و متعاقب آن هجمه‌هاي رسانه‌اي به دولت، با محمود صادقي، از اعضاي هيئت‌رئيسه فراکسيون اميد در مجلس شوراي اسلامي، مصاحبه‌اي انجام داده‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد.
به نظر شما در ماجراي سيل اخير آيا مديريت رسانه‌اي بحران که باید به انسجام و هماهنگي و جلوگيري از شايعات و تخريب اذهان عمومي بينجامد، انجام شد؟ اگر نه، مشکل از کجا بود و چرا از اين ناحيه مشکلات فراواني ايجاد شد؟ براي نمونه هنوز کاملا مشخص نيست که آيا کشورهاي ديگر کمک مالي به ايران کرده‌اند يا نه؟ و اگر کمکي صورت نگرفته، مشکل از جانب تحريم‌ها بوده است يا کشورهاي ديگر کمک نکرده‌اند؟ (يعني در اين زمينه اطلاعات جامعي از سوي دولت ايراد نشده است).
والله اين موضوع يک بُعدش به رسانه‌هاي رسمي و ملي برمي‌گردد. اين رسانه‌ها ضعف‌هايي دارند و نتوانستند اعتماد عمومي را جلب کنند. صداوسيما در مقايسه با اتفاقات گذشته فعال‌تر بود؛ بااين‌حال، با توجه به امکانات گسترده اين سازمان، خوب عمل نکرده است.
جدا از رسانه ملي، رسانه‌هاي ديگر هم به‌گونه‌اي که اعتمادبرانگيز باشند، عمل نکردند. شبکه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي و بعضا رسانه‌هاي خارجي بيشتر اخبار را اطلاع‌رساني کردند! اين وضعيت توأم با شايعات و اخبار کذب هم بود. اين اتفاق اختلال هم براي مديريت بحران ايجاد کرده است.
بحث تحريم‌هاي آمريکا باعث شده است که از سوي کشورهاي خارجي و نهادهاي بين‌المللي پولي به هلال‌احمر داده نشود. آمريکايي‌ها گفتند که جلوي ارسال کمک‌هاي بشردوستانه را نمي‌گيريم، ولي متأسفانه اين مسير را هم به طور کامل بسته‌اند. تنها کالاها و تجهيزات به صورت محدود از سوي برخي کشورها به ايران ارسال شد. متأسفانه مشخص است که اقدامات ضدبشري آمريکا مانع کمک‌ها به مردم ايران شده است. جدا از اقدامات آمريکا، به نظر مي‌رسد که از نظر رسانه‌اي در سطح جهاني هم خوب کار نکرده‌ايم. برخلاف برخي از وقايع گذشته که سيل کمک‌هاي بين‌المللي به کشور سرازير مي‌شد و مبلغ قابل‌توجهي هم پرداخت مي‌شد، اين‌بار شاهد هستيم که فضاي رسانه‌اي خوبي براي تشويق مردم و دولت‌هاي ديگر در جهت دريافت کمک‌ها براي سيل‌زدگان ايراني ايجاد نشده است.
درباره وحدت ملي در زمان بحران هم پرسشي ايجاد شده است. آقاي عزت‌الله ضرغامي گفته است: «رئيس دولتي هلال‌احمر مي‌گويد به علت بسته‌بودن سوييفت حتي يک دلار به حساب آنها واريز نشده! نفت هم که نمي‌خرند، سپاه هم که تروريست شد، موشک هم که بايد تعطيل شود. لااقل صادقانه، به‌خاطر بتن‌هايي که در راکتور ريختيد از مردم عذرخواهي کنيد». آيا واقعا مشکل دریافت کمک مربوط به دولت و وجود برجام است يا مشکل مذکور (اگر وجود داشته باشد) ناشي از عملکرد ديگران است؟
والله مشکلات اخير به‌خاطر برجام نيست، بلکه به دليل نقض برجام است! برجام گشايش‌هايي ايجاد کرده بود. قسمتي از مشکلات هم به‌خاطر محدوديت‌ها در تبادل مالي، FATF، گردش پولي و سيستم بانکي است. امثال آقاي ضرغامي به‌جاي اينکه دولت روحاني را محکوم کنند بايد دولت عهدشکن آمريکا را تقبيح کنند!
اساسا حمله‌هاي روزافزون سياسي به عملکرد دولت در جريان سيل اخير که بعضا از طريق صداوسيما به آن دامن زده مي‌شود با چه هدفي انجام مي‌شود؟ و به نظر شما آيا امکان يک مديريت کامل و بي‌نقص در برابر بحراني به بزرگي وقوع سيل بي‌سابقه وجود داشت؟
ما مشکلات متعددي داريم. دولت در زمينه مديریت بحران ضعف جدي دارد. هلال‌احمر و وزارت کشور وظايف خود را به خوبي انجام ندادند. بودجه‌هاي لازم را تخصيص ندادند و زيرساخت‌ها مهيا نشده است. بحث ديگر هم اين است که تجربه‌اي در زلزله کرمانشاه اتفاق افتاد. در آن حادثه شاهد بوديم که مردم خيلي همت کردند. بااين‌حال، اتفاقاتي رخ داد و دستگاه قضائي هم دريافت کمک‌ها از سوي مردم را محدود کرد. اين موضوع در زمينه کاهش مشارکت مردمي تأثير گذاشت. الان بوروکراسي پيچيده‌اي براي بازکردن حساب‌ها در نظر گرفته شده است. خود من هم از طريق تشکلي که دبيرکل آن هستم، به دنبال مجوز افتتاح حساب هستم. بايد اين بوروکراسي پيچيده برداشته شود تا مردم راحت‌تر کمک کنند. البته برخي هم روي مشکلات مردم موج‌سواري مي‌کنند. گروهي بر اساس سيلي که خانه و کاشانه مردم را تخريب کرده است، مي‌خواهند سيلي هم براي تخريب دولت ايجاد کنند. اين حرکت بسيار ناجوانمردانه است. بااين‌حال بايد به دولت انتقاد کرد. انصافا به دستگاه دولت انتقاداتي هم وارد است. با اين حساب نبايد از انتقادات براي تخريب استفاده کرد. اين کارها با موازين اخلاقي سازگار نيست. ضمن اينکه اقشار مختلف و مخصوصا دستگاه‌هاي نظامي، اعم از سپاه، بسيج، ارتش و روحانيت خيلي کمک کردند. اين اقدامات را بايد قدر دانست. دولت بايد به نوعي در قبال انتقادها و تخريب‌ها، شرح صدر داشته باشد. به نظرم دولت بايد خيلي انعطاف‌پذير باشد تا بتواند بحران‌ها را مديريت کند. بخشي از مشکلات مديريت بحران به دولت بازمي‌گردد؛ ولي بخش اساسي آن وابسته به ميراث گذشته است. ما در تخريب محيط زيست، تغيير کاربري‌هاي غيرقانوني، بستن مسيل‌ها و عدم رعايت حريم‌ها در طول 40 سال گذشته کوتاهي کرديم. دولت فعلي وارث نابساماني‌هاي اين‌چنيني است.
به نظر شما آيا دولت بايد شبکه‌هاي تلويزيوني و راديويي داير کند تا بتواند به خوبي اطلاع‌رساني کند؟ چرا صداوسيما دست يک جريان خاص سياسي افتاده است و گروه‌هاي ديگر راهي به آن ندارند؟ اين جريان هر کسي را بخواهد «نقد منفي» و هر کس ديگري را بخواهد «تبليغ مثبت» مي‌کند!
داشتن شبکه تلويزيوني جاي بحث دارد. صداوسيما هم بالاي صدتا شبکه دارد و مي‌تواند وقت بيشتري را به مسائل دولت اختصاص دهد. متأسفانه انحصار صداوسيما مشکل ايجاد کرده است. دولت از حاکميت جدا نيست. به‌هرحال، متأسفانه، صداوسيما با تفسيري که شده است، بيشتر سياسي و جناحي عمل مي‌کند. آنها، هم در ايجاد شبکه و هم در کنداکتور، جناحي هستند. من اين نقد را به دولت هم دارم. دولت از ظرفيت‌هاي رسانه‌اي موجود، اعم از حقيقي و مجازي آن‌طور که بايد استفاده نمي‌کند. تصور من اين است که دولت سياست رسانه‌اي هوشمندانه و منسجمي در تمام امور- از جمله سيل اخير- ندارد.

اين روزها با وجود بحران سيل، جنگ رواني و مشکلات اقتصادي، نياز روزافزوني به وحدت داريم. برخي از اهالي سياست به دنبال اين هستند که از آب گل‌آلود سيل، ماهي مقصود خويش را بگيرند! با توجه به بودجه محدود امسال کشور در اثر تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا، ضرورت دارد که همه دستگاه‌هاي دولتي، گروه‌هاي داوطلب مردمي، سازمان‌هاي مردم‌نهاد، نيروهاي نظامي و بخش خصوصي فارغ از نگاه سياسي و جناحي، براي کمک و همراهي آسيب‌ديدگان از اين سيل ويرانگر وارد ميدان شوند. با اين تفاسير، برخي از اهالي سياست آدرس غلط به مردم مي‌دهند و صريحا جاي دوست و دشمن را عوض مي‌کنند! افزون بر انواع انتقادها و حمله‌ها به دولت، خصوصا از سوي برخي از چهره‌هاي اصولگرا، توييت رئيس اسبق رسانه ملي جالب است که چشم‌بسته مي‌نويسد: «بخاطر بتن‌هايي که در راکتور ريختيد از مردم عذرخواهي کنيد». درباره سيل ويرانگر در برخي از استان‌هاي کشور و متعاقب آن هجمه‌هاي رسانه‌اي به دولت، با محمود صادقي، از اعضاي هيئت‌رئيسه فراکسيون اميد در مجلس شوراي اسلامي، مصاحبه‌اي انجام داده‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد.
به نظر شما در ماجراي سيل اخير آيا مديريت رسانه‌اي بحران که باید به انسجام و هماهنگي و جلوگيري از شايعات و تخريب اذهان عمومي بينجامد، انجام شد؟ اگر نه، مشکل از کجا بود و چرا از اين ناحيه مشکلات فراواني ايجاد شد؟ براي نمونه هنوز کاملا مشخص نيست که آيا کشورهاي ديگر کمک مالي به ايران کرده‌اند يا نه؟ و اگر کمکي صورت نگرفته، مشکل از جانب تحريم‌ها بوده است يا کشورهاي ديگر کمک نکرده‌اند؟ (يعني در اين زمينه اطلاعات جامعي از سوي دولت ايراد نشده است).
والله اين موضوع يک بُعدش به رسانه‌هاي رسمي و ملي برمي‌گردد. اين رسانه‌ها ضعف‌هايي دارند و نتوانستند اعتماد عمومي را جلب کنند. صداوسيما در مقايسه با اتفاقات گذشته فعال‌تر بود؛ بااين‌حال، با توجه به امکانات گسترده اين سازمان، خوب عمل نکرده است.
جدا از رسانه ملي، رسانه‌هاي ديگر هم به‌گونه‌اي که اعتمادبرانگيز باشند، عمل نکردند. شبکه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي و بعضا رسانه‌هاي خارجي بيشتر اخبار را اطلاع‌رساني کردند! اين وضعيت توأم با شايعات و اخبار کذب هم بود. اين اتفاق اختلال هم براي مديريت بحران ايجاد کرده است.
بحث تحريم‌هاي آمريکا باعث شده است که از سوي کشورهاي خارجي و نهادهاي بين‌المللي پولي به هلال‌احمر داده نشود. آمريکايي‌ها گفتند که جلوي ارسال کمک‌هاي بشردوستانه را نمي‌گيريم، ولي متأسفانه اين مسير را هم به طور کامل بسته‌اند. تنها کالاها و تجهيزات به صورت محدود از سوي برخي کشورها به ايران ارسال شد. متأسفانه مشخص است که اقدامات ضدبشري آمريکا مانع کمک‌ها به مردم ايران شده است. جدا از اقدامات آمريکا، به نظر مي‌رسد که از نظر رسانه‌اي در سطح جهاني هم خوب کار نکرده‌ايم. برخلاف برخي از وقايع گذشته که سيل کمک‌هاي بين‌المللي به کشور سرازير مي‌شد و مبلغ قابل‌توجهي هم پرداخت مي‌شد، اين‌بار شاهد هستيم که فضاي رسانه‌اي خوبي براي تشويق مردم و دولت‌هاي ديگر در جهت دريافت کمک‌ها براي سيل‌زدگان ايراني ايجاد نشده است.
درباره وحدت ملي در زمان بحران هم پرسشي ايجاد شده است. آقاي عزت‌الله ضرغامي گفته است: «رئيس دولتي هلال‌احمر مي‌گويد به علت بسته‌بودن سوييفت حتي يک دلار به حساب آنها واريز نشده! نفت هم که نمي‌خرند، سپاه هم که تروريست شد، موشک هم که بايد تعطيل شود. لااقل صادقانه، به‌خاطر بتن‌هايي که در راکتور ريختيد از مردم عذرخواهي کنيد». آيا واقعا مشکل دریافت کمک مربوط به دولت و وجود برجام است يا مشکل مذکور (اگر وجود داشته باشد) ناشي از عملکرد ديگران است؟
والله مشکلات اخير به‌خاطر برجام نيست، بلکه به دليل نقض برجام است! برجام گشايش‌هايي ايجاد کرده بود. قسمتي از مشکلات هم به‌خاطر محدوديت‌ها در تبادل مالي، FATF، گردش پولي و سيستم بانکي است. امثال آقاي ضرغامي به‌جاي اينکه دولت روحاني را محکوم کنند بايد دولت عهدشکن آمريکا را تقبيح کنند!
اساسا حمله‌هاي روزافزون سياسي به عملکرد دولت در جريان سيل اخير که بعضا از طريق صداوسيما به آن دامن زده مي‌شود با چه هدفي انجام مي‌شود؟ و به نظر شما آيا امکان يک مديريت کامل و بي‌نقص در برابر بحراني به بزرگي وقوع سيل بي‌سابقه وجود داشت؟
ما مشکلات متعددي داريم. دولت در زمينه مديریت بحران ضعف جدي دارد. هلال‌احمر و وزارت کشور وظايف خود را به خوبي انجام ندادند. بودجه‌هاي لازم را تخصيص ندادند و زيرساخت‌ها مهيا نشده است. بحث ديگر هم اين است که تجربه‌اي در زلزله کرمانشاه اتفاق افتاد. در آن حادثه شاهد بوديم که مردم خيلي همت کردند. بااين‌حال، اتفاقاتي رخ داد و دستگاه قضائي هم دريافت کمک‌ها از سوي مردم را محدود کرد. اين موضوع در زمينه کاهش مشارکت مردمي تأثير گذاشت. الان بوروکراسي پيچيده‌اي براي بازکردن حساب‌ها در نظر گرفته شده است. خود من هم از طريق تشکلي که دبيرکل آن هستم، به دنبال مجوز افتتاح حساب هستم. بايد اين بوروکراسي پيچيده برداشته شود تا مردم راحت‌تر کمک کنند. البته برخي هم روي مشکلات مردم موج‌سواري مي‌کنند. گروهي بر اساس سيلي که خانه و کاشانه مردم را تخريب کرده است، مي‌خواهند سيلي هم براي تخريب دولت ايجاد کنند. اين حرکت بسيار ناجوانمردانه است. بااين‌حال بايد به دولت انتقاد کرد. انصافا به دستگاه دولت انتقاداتي هم وارد است. با اين حساب نبايد از انتقادات براي تخريب استفاده کرد. اين کارها با موازين اخلاقي سازگار نيست. ضمن اينکه اقشار مختلف و مخصوصا دستگاه‌هاي نظامي، اعم از سپاه، بسيج، ارتش و روحانيت خيلي کمک کردند. اين اقدامات را بايد قدر دانست. دولت بايد به نوعي در قبال انتقادها و تخريب‌ها، شرح صدر داشته باشد. به نظرم دولت بايد خيلي انعطاف‌پذير باشد تا بتواند بحران‌ها را مديريت کند. بخشي از مشکلات مديريت بحران به دولت بازمي‌گردد؛ ولي بخش اساسي آن وابسته به ميراث گذشته است. ما در تخريب محيط زيست، تغيير کاربري‌هاي غيرقانوني، بستن مسيل‌ها و عدم رعايت حريم‌ها در طول 40 سال گذشته کوتاهي کرديم. دولت فعلي وارث نابساماني‌هاي اين‌چنيني است.
به نظر شما آيا دولت بايد شبکه‌هاي تلويزيوني و راديويي داير کند تا بتواند به خوبي اطلاع‌رساني کند؟ چرا صداوسيما دست يک جريان خاص سياسي افتاده است و گروه‌هاي ديگر راهي به آن ندارند؟ اين جريان هر کسي را بخواهد «نقد منفي» و هر کس ديگري را بخواهد «تبليغ مثبت» مي‌کند!
داشتن شبکه تلويزيوني جاي بحث دارد. صداوسيما هم بالاي صدتا شبکه دارد و مي‌تواند وقت بيشتري را به مسائل دولت اختصاص دهد. متأسفانه انحصار صداوسيما مشکل ايجاد کرده است. دولت از حاکميت جدا نيست. به‌هرحال، متأسفانه، صداوسيما با تفسيري که شده است، بيشتر سياسي و جناحي عمل مي‌کند. آنها، هم در ايجاد شبکه و هم در کنداکتور، جناحي هستند. من اين نقد را به دولت هم دارم. دولت از ظرفيت‌هاي رسانه‌اي موجود، اعم از حقيقي و مجازي آن‌طور که بايد استفاده نمي‌کند. تصور من اين است که دولت سياست رسانه‌اي هوشمندانه و منسجمي در تمام امور- از جمله سيل اخير- ندارد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها