پردهبرداري از فسادی اخلاقی که 3 سال مسکوت ماند!
شرق: طرح مسئله فساد در فوتبال ايران اصلا موضوع جديدي نيست و تقريبا تمامي اهالي اين رشته نسبت به وقوع «فساد» در فوتبال ايران مواردي را دستکم شنيدهاند که آن را از حالت غيرعادي بيرون ميآورد. عبدالرحمان شاهحسيني، رئيس پيشين کميته انضباطي فدراسيون فوتبال، اما دوشنبه با حضور در برنامه تلويزيوني «فرمول يک» مسائلي را در آنتن زنده تلويزيون مطرح کرد که نشان ميدهد پشتپرده چه اتفاقات عجيبي رخ داده که ظاهرا بررسي شده، اما به صورت رسمي نتايج آن تا اين لحظه اعلام نشده است. شاهحسيني به صورت علني اعلام کرد که در فوتبال ايران پروندههاي مختلفي، اعم از دوپينگ، شرطبندي، جعل و استفاده از سند مجهول، تصديقنامههاي خلافواقع، فرار مالياتي، مصرف الکل، مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، تحصيل مال از طريق نامشروع و... وجود دارد. موضوع مهمي که او درباره آن به صورت سربسته صحبت کرد، مسئله «همجنسگرايي در فوتبال ايران» بود که تقريبا باب جديدتري را در ميان ديگر موضوعات گشوده است. شاهحسيني در بخشي از صحبتهايش که مربوط به همجنسگرايي در فوتبال بود، گفت: «پيشتر درباره وجود همجنسگرايي سؤالي از من پرسيده شد و من به اين شکل پاسخ دادم
که گزارشي از يکي از نهادهاي امنيتي حدود 30 صفحه درباره قضيه همجنسگرايي و خواستههاي نامشروع رسيده است. اين گزارش خام و مستلزم رسيدگي است. اکنون هم خدمت شما ميگويم که اين بايد بررسي شود و اشخاصي در اين حوزه اظهاراتي داشتهاند و زير اظهاراتشان را امضا کردهاند. اين جزء مواردي بود که نيمهکاره باقي ماند».
چرا پرونده همجنسگرايي نيمهکاره ماند؟
پيش از پرداختن به مصداقهاي ممکن در اين پرونده، ابتدا بايد به اين بحث ورود شود که چرا رسيدگي به اين پرونده که به قول شاهحسيني 30 صفحه داشته، نيمهکاره باقي مانده است؟ ماجرا از اين قرار است که پرونده همجنسگرايي يکي از بندهاي پرونده مشهور «فساد در فوتبال» بوده که سال 95 قرار بود در کميسيون اصل 90 بررسي شود؛ پروندهاي که دستآخر با وجود اينکه گفته ميشد پروندهاي حجيم است و خيليها را دربر ميگيرد، ولي هرگز به نتيجه نرسيد تا همچنان بعد از سه سال يکي از علامتسؤالهاي موجود باشد. شاهحسيني در اين مورد ميگويد: «آقاي جعفريدولتآبادي، دادستان محترم انقلاب، به مجلس نامه زد و پرسيد سرانجام اين پرونده فساد در فوتبال چه شد؟ ايکاش رسانه ملي اين موضوع را رصد کند. بهجرئت ميگويم دستهاي زيادي در کار بودند. ما افرادي را احضار ميکرديم، اما ميفهميديم وارد مجلس شدهاند تا رايزني کنند. فشارهاي زيادي بود و من نگرانم آن فشارها باعث شده اين پرونده دفع شده باشد. آخرين ردي که از اين پرونده دارم، زنده و در مجلس بوده است. نکند آن را در مجلس کشته باشند. اظهارات افراد شفاهي نبوده و همه اينها مکتوب شده و با تعدادی از افراد
امضا کردهايم و اين پرونده غيرطبيعي در مجلس پيگيري نشده است». رئيس پيشين کميته انضباطي فدراسيون فوتبال اما تأکيد ميکند که پرونده مربوط به همجنسگرايي در دل همين پرونده فساد در فوتبال بوده است. او در گفتوگوي کوتاهي که با خبر ورزشي در اين مورد داشته، ميگويد: «درحالحاضر نميدانم پرونده فساد در فوتبال چه سرنوشتي پيدا کرده، اما اين گزارش ۳۰ صفحهاي از همجنسگرايي بخشي از همين پرونده بود؛ پروندهاي که اگر مورد بررسي قضائي قرار بگيرد، خيلي چيزها روشن خواهد شد و دست مسئلهدارهايي که حالا سردمدار پاکي شدهاند، رو ميشود».
کميسيون 90 در دسترس نيست
براي روشنشدن بخشي ديگر از جزئيات اين پرونده نياز بود تا دوباره پاي اعضاي کميسيون 90 مجلس به ميان کشيده شود؛ ديروز اما با وجود تماسهاي مکرر و طولاني، هيچکدام از اعضاي اين کميسيون تلفن «شرق» را پاسخ ندادند؛ حتي بهرام پارسايي، سخنگوي کميسيون اصل 90 هم هيچکدام از پيغامها را پاسخ نداد. در نهايت اما اين فرهاد تجري، يکي از اعضاي کميسيون بود که شب گذشته چنددقيقهاي درباره اين موضوع صحبت کرد، ولي به طور کامل از مطرحشدن چنين موضوعي در کميسيون اظهار بياطلاعي کرد و گفت که اتفاقات مربوط به گذشته را چندان به خاطر نميآورد.اظهار بياطلاعي او در شرايطي رخ داده که شاهحسيني، تأکيد زيادي دارد که پرونده همجنسگرايي به مجلس برده شده و در کميسيون اصل 90 هم مورد بررسي قرار گرفته است.
همجنسگرايي، تجاوز يا تعرض جنسي؟
موضوعي که عبدالرحمن شاهحسيني به تازگي به آن اشاره کرده در عين آنکه موضوع چندان جديدي در فوتبال ايران نيست، موضوع جديدي هم هست! مطرحشدن همجنسگرايي در ورزش و به صورت جزئيتر در فوتبال ايران همواره مطرح شده ولي هيچگاه به طور جدي به آن پرداخته نشده يا اينکه قابل اثبات نبوده است؛ وقتي پاي پروندههاي همجنسگرايي به ميان ميآيد، بيش از آنکه مخاطب فوتباليستهاي مرد باشند، موضوع به سمت فوتباليستهاي زن برميگردد؛ خيلي از فوتباليستهاي زن ايران با بحث همجنسگرايي در طول سالهاي اندکي که بازي کردهاند روبهرو شدهاند؛ نه اينکه خودشان نقشي در اين داستان داشته باشند بلکه بيشتر به اين خاطر که آنها هم بيشتر چنين موردي را «شنيدهاند». کافي است براي روشنشدن بيشتر موضوع به يکي، دو مثال رجوع شود؛ روزنامه قانون 3 خرداد 1395 در گفتوگو با يکي از بازيکنان تيم ملي فوتبال زنان ايران (که نخواست نامش فاش شود) درباره مسئله همجنسگرايي از زبان او نوشت: «من نميگويم همجنسگرايي در بين برخي ورزشکاران زن وجود ندارد، بله وجود دارد ولي واقعا همهچيز در حد شنيدههاست، من چيزي دراينباره نديدهام. چند وقت پيش اين ماجرا سروصداي زيادي به
راه انداخته بود و حتي کار به جايي رسيد که در فدراسيون اخطارهايي به برخي بازيکنان دادند؛ به عنوان مثال گفتند حق نداريد موهاي سرتان را پسرانه بزنيد يا به نوع پوششمان ايراد گرفتند. به هر حال برخي ورزشکاران اقداماتي انجام ميدهند که چون دور از رسانهها هستند، ديده نميشود. البته اين را هم بگويم که موضوع همجنسگرايي يا دوجنسهبودن به صورت خيلي معدود ديده ميشود ولي وجود دارد؛ به عنوان مثال برخي از بانوان ما دوست دارند عمل کنند و پسر شوند چون دوجنسه هستند ولي خانوادههايشان اين اجازه را به آنها نميدهند». چنديپيش هم اتهامي مشابه به تيم فوتبال زنان ملوان زده شد و کلا تيم فوتبال زنان اين باشگاه منحل شد. ماجرا مربوط به مرداد 1395 ميشود که باشگاه فوتبال ملوان با انتشار بيانيهاي پرحرفوحديث خبر داد که «بزرگترين دليل آن (عدم تيمداري ملوان در بخش زنان) را بايد در مواردي جستوجو کرد که نميتوان در يک جامعه اسلامي آنها را مطرح کرد. شايد همان دلايلي که تمام تيمهاي ليگبرتري را بر آن داشت که يا تيم فوتبال بانوان خود را منحل کنند يا تصميم به واگذاري آن بگيرند...».
بخشي که ميتواند موضوع را کمي تازهتر کند، اين است که آيا پرونده همجنسگرايي در فوتبال ايران مربوط به مردان هم ميشود يا خير؟ براي پاسخ به اين سؤال فقط ميشود به سراغ خود شاهحسيني، رئيس سابق کميته انضباطي رفت و از او پرسيد. سؤالي که البته قبل از مطرحشدن، از سوي خود شاهحسيني رد ميشود. او به «شرق» ميگويد: «الان در جاده مشغول رانندگي هستم و هوا هم برفي است. اگر قرار باشد با تلفن صحبت کنم ممکن است تصادف کنم. فعلا نميتوانم چيزي به شما بگويم». فسادهاي اخلاقي در فوتبال البته فقط مربوط به همجنسگرايي نميشود و بيشتر بحثها مربوط به تعرض و تجاوز جنسي ميشود؛ بهويژه در بخش پايهها. موضوعاتي که البته پيشتر در رسانههاي مختلف به آن رسيدگي شده است؛ به عنوان مثال در برنامه نود، حدود سه سال پيش، آيتمي پخش شد که يکي از مربيان در مدارس فوتبال به بازيکنان نوجوان آبپرتقال مسموم ميدهد و پس از بيهوشي آنها به آزار و اذيت اين بچهها ميپردازد. بعد از بههوشآمدن کودکان، اين مربي آنها را تهديد ميکند که اگر گوش به فرمان او درخصوص قراردادشان نباشند فيلمها را منتشر خواهد کرد! پايگاه خبري مشرق در اسفند 1392، با بررسي اين
پرونده در بخشي از گزارش خود نوشت: «اگر فکر ميکنيد که اين ماجرا تنها در باشگاههاي گمنام در جريان است هم اشتباه ميکنيد. همين چند سال پيش بود که «ش.ل» از کارکنان يکي از باشگاههاي بزرگ پايتخت، سه کودک را در مدرسه فوتبال اين باشگاه مورد تجاوز قرار داد. «ع.م» که اکنون رياست يکي از کميتههاي مبارزه با فساد و ناهنجاري فدراسيون فوتبال را برعهده دارد، در آن زمان مسئول کميته انضباطي اين تيم بود که در آن ماجرا سکومت کرد و کاري نکرد، تا جايي که فرد متجاوز هنوز هم در کنار مسئولان بلندپايه اين باشگاه پرطرفدار ديده ميشود.
در تاريخ 21 مرداد 1394 هم، خبري در رسانهها منتشر شد که پس از شکايتهاي صورتگرفته از يک مربي تيمهاي پايه، به خاطر سوءاستفاده جنسي از يک بازيکن و ارتکاب مسائل غيراخلاقي، اين مربي تحت پيگرد قرار گرفت و سپس بعد از اثبات اتهامش، روانه زندان شد. در همين باره حبيبالله شيرازي، رئيس هيئت فوتبال استان تهران چنين مسئلهاي را تأييد کرد که اتفاق تجاوز در يکي از مدارس فوتبال رخ داده اما اين مدرسه فوتبال مجوز رسمي از هيئت فوتبال استان نداشته است!
شرق: طرح مسئله فساد در فوتبال ايران اصلا موضوع جديدي نيست و تقريبا تمامي اهالي اين رشته نسبت به وقوع «فساد» در فوتبال ايران مواردي را دستکم شنيدهاند که آن را از حالت غيرعادي بيرون ميآورد. عبدالرحمان شاهحسيني، رئيس پيشين کميته انضباطي فدراسيون فوتبال، اما دوشنبه با حضور در برنامه تلويزيوني «فرمول يک» مسائلي را در آنتن زنده تلويزيون مطرح کرد که نشان ميدهد پشتپرده چه اتفاقات عجيبي رخ داده که ظاهرا بررسي شده، اما به صورت رسمي نتايج آن تا اين لحظه اعلام نشده است. شاهحسيني به صورت علني اعلام کرد که در فوتبال ايران پروندههاي مختلفي، اعم از دوپينگ، شرطبندي، جعل و استفاده از سند مجهول، تصديقنامههاي خلافواقع، فرار مالياتي، مصرف الکل، مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، تحصيل مال از طريق نامشروع و... وجود دارد. موضوع مهمي که او درباره آن به صورت سربسته صحبت کرد، مسئله «همجنسگرايي در فوتبال ايران» بود که تقريبا باب جديدتري را در ميان ديگر موضوعات گشوده است. شاهحسيني در بخشي از صحبتهايش که مربوط به همجنسگرايي در فوتبال بود، گفت: «پيشتر درباره وجود همجنسگرايي سؤالي از من پرسيده شد و من به اين شکل پاسخ دادم
که گزارشي از يکي از نهادهاي امنيتي حدود 30 صفحه درباره قضيه همجنسگرايي و خواستههاي نامشروع رسيده است. اين گزارش خام و مستلزم رسيدگي است. اکنون هم خدمت شما ميگويم که اين بايد بررسي شود و اشخاصي در اين حوزه اظهاراتي داشتهاند و زير اظهاراتشان را امضا کردهاند. اين جزء مواردي بود که نيمهکاره باقي ماند».
چرا پرونده همجنسگرايي نيمهکاره ماند؟
پيش از پرداختن به مصداقهاي ممکن در اين پرونده، ابتدا بايد به اين بحث ورود شود که چرا رسيدگي به اين پرونده که به قول شاهحسيني 30 صفحه داشته، نيمهکاره باقي مانده است؟ ماجرا از اين قرار است که پرونده همجنسگرايي يکي از بندهاي پرونده مشهور «فساد در فوتبال» بوده که سال 95 قرار بود در کميسيون اصل 90 بررسي شود؛ پروندهاي که دستآخر با وجود اينکه گفته ميشد پروندهاي حجيم است و خيليها را دربر ميگيرد، ولي هرگز به نتيجه نرسيد تا همچنان بعد از سه سال يکي از علامتسؤالهاي موجود باشد. شاهحسيني در اين مورد ميگويد: «آقاي جعفريدولتآبادي، دادستان محترم انقلاب، به مجلس نامه زد و پرسيد سرانجام اين پرونده فساد در فوتبال چه شد؟ ايکاش رسانه ملي اين موضوع را رصد کند. بهجرئت ميگويم دستهاي زيادي در کار بودند. ما افرادي را احضار ميکرديم، اما ميفهميديم وارد مجلس شدهاند تا رايزني کنند. فشارهاي زيادي بود و من نگرانم آن فشارها باعث شده اين پرونده دفع شده باشد. آخرين ردي که از اين پرونده دارم، زنده و در مجلس بوده است. نکند آن را در مجلس کشته باشند. اظهارات افراد شفاهي نبوده و همه اينها مکتوب شده و با تعدادی از افراد
امضا کردهايم و اين پرونده غيرطبيعي در مجلس پيگيري نشده است». رئيس پيشين کميته انضباطي فدراسيون فوتبال اما تأکيد ميکند که پرونده مربوط به همجنسگرايي در دل همين پرونده فساد در فوتبال بوده است. او در گفتوگوي کوتاهي که با خبر ورزشي در اين مورد داشته، ميگويد: «درحالحاضر نميدانم پرونده فساد در فوتبال چه سرنوشتي پيدا کرده، اما اين گزارش ۳۰ صفحهاي از همجنسگرايي بخشي از همين پرونده بود؛ پروندهاي که اگر مورد بررسي قضائي قرار بگيرد، خيلي چيزها روشن خواهد شد و دست مسئلهدارهايي که حالا سردمدار پاکي شدهاند، رو ميشود».
کميسيون 90 در دسترس نيست
براي روشنشدن بخشي ديگر از جزئيات اين پرونده نياز بود تا دوباره پاي اعضاي کميسيون 90 مجلس به ميان کشيده شود؛ ديروز اما با وجود تماسهاي مکرر و طولاني، هيچکدام از اعضاي اين کميسيون تلفن «شرق» را پاسخ ندادند؛ حتي بهرام پارسايي، سخنگوي کميسيون اصل 90 هم هيچکدام از پيغامها را پاسخ نداد. در نهايت اما اين فرهاد تجري، يکي از اعضاي کميسيون بود که شب گذشته چنددقيقهاي درباره اين موضوع صحبت کرد، ولي به طور کامل از مطرحشدن چنين موضوعي در کميسيون اظهار بياطلاعي کرد و گفت که اتفاقات مربوط به گذشته را چندان به خاطر نميآورد.اظهار بياطلاعي او در شرايطي رخ داده که شاهحسيني، تأکيد زيادي دارد که پرونده همجنسگرايي به مجلس برده شده و در کميسيون اصل 90 هم مورد بررسي قرار گرفته است.
همجنسگرايي، تجاوز يا تعرض جنسي؟
موضوعي که عبدالرحمن شاهحسيني به تازگي به آن اشاره کرده در عين آنکه موضوع چندان جديدي در فوتبال ايران نيست، موضوع جديدي هم هست! مطرحشدن همجنسگرايي در ورزش و به صورت جزئيتر در فوتبال ايران همواره مطرح شده ولي هيچگاه به طور جدي به آن پرداخته نشده يا اينکه قابل اثبات نبوده است؛ وقتي پاي پروندههاي همجنسگرايي به ميان ميآيد، بيش از آنکه مخاطب فوتباليستهاي مرد باشند، موضوع به سمت فوتباليستهاي زن برميگردد؛ خيلي از فوتباليستهاي زن ايران با بحث همجنسگرايي در طول سالهاي اندکي که بازي کردهاند روبهرو شدهاند؛ نه اينکه خودشان نقشي در اين داستان داشته باشند بلکه بيشتر به اين خاطر که آنها هم بيشتر چنين موردي را «شنيدهاند». کافي است براي روشنشدن بيشتر موضوع به يکي، دو مثال رجوع شود؛ روزنامه قانون 3 خرداد 1395 در گفتوگو با يکي از بازيکنان تيم ملي فوتبال زنان ايران (که نخواست نامش فاش شود) درباره مسئله همجنسگرايي از زبان او نوشت: «من نميگويم همجنسگرايي در بين برخي ورزشکاران زن وجود ندارد، بله وجود دارد ولي واقعا همهچيز در حد شنيدههاست، من چيزي دراينباره نديدهام. چند وقت پيش اين ماجرا سروصداي زيادي به
راه انداخته بود و حتي کار به جايي رسيد که در فدراسيون اخطارهايي به برخي بازيکنان دادند؛ به عنوان مثال گفتند حق نداريد موهاي سرتان را پسرانه بزنيد يا به نوع پوششمان ايراد گرفتند. به هر حال برخي ورزشکاران اقداماتي انجام ميدهند که چون دور از رسانهها هستند، ديده نميشود. البته اين را هم بگويم که موضوع همجنسگرايي يا دوجنسهبودن به صورت خيلي معدود ديده ميشود ولي وجود دارد؛ به عنوان مثال برخي از بانوان ما دوست دارند عمل کنند و پسر شوند چون دوجنسه هستند ولي خانوادههايشان اين اجازه را به آنها نميدهند». چنديپيش هم اتهامي مشابه به تيم فوتبال زنان ملوان زده شد و کلا تيم فوتبال زنان اين باشگاه منحل شد. ماجرا مربوط به مرداد 1395 ميشود که باشگاه فوتبال ملوان با انتشار بيانيهاي پرحرفوحديث خبر داد که «بزرگترين دليل آن (عدم تيمداري ملوان در بخش زنان) را بايد در مواردي جستوجو کرد که نميتوان در يک جامعه اسلامي آنها را مطرح کرد. شايد همان دلايلي که تمام تيمهاي ليگبرتري را بر آن داشت که يا تيم فوتبال بانوان خود را منحل کنند يا تصميم به واگذاري آن بگيرند...».
بخشي که ميتواند موضوع را کمي تازهتر کند، اين است که آيا پرونده همجنسگرايي در فوتبال ايران مربوط به مردان هم ميشود يا خير؟ براي پاسخ به اين سؤال فقط ميشود به سراغ خود شاهحسيني، رئيس سابق کميته انضباطي رفت و از او پرسيد. سؤالي که البته قبل از مطرحشدن، از سوي خود شاهحسيني رد ميشود. او به «شرق» ميگويد: «الان در جاده مشغول رانندگي هستم و هوا هم برفي است. اگر قرار باشد با تلفن صحبت کنم ممکن است تصادف کنم. فعلا نميتوانم چيزي به شما بگويم». فسادهاي اخلاقي در فوتبال البته فقط مربوط به همجنسگرايي نميشود و بيشتر بحثها مربوط به تعرض و تجاوز جنسي ميشود؛ بهويژه در بخش پايهها. موضوعاتي که البته پيشتر در رسانههاي مختلف به آن رسيدگي شده است؛ به عنوان مثال در برنامه نود، حدود سه سال پيش، آيتمي پخش شد که يکي از مربيان در مدارس فوتبال به بازيکنان نوجوان آبپرتقال مسموم ميدهد و پس از بيهوشي آنها به آزار و اذيت اين بچهها ميپردازد. بعد از بههوشآمدن کودکان، اين مربي آنها را تهديد ميکند که اگر گوش به فرمان او درخصوص قراردادشان نباشند فيلمها را منتشر خواهد کرد! پايگاه خبري مشرق در اسفند 1392، با بررسي اين
پرونده در بخشي از گزارش خود نوشت: «اگر فکر ميکنيد که اين ماجرا تنها در باشگاههاي گمنام در جريان است هم اشتباه ميکنيد. همين چند سال پيش بود که «ش.ل» از کارکنان يکي از باشگاههاي بزرگ پايتخت، سه کودک را در مدرسه فوتبال اين باشگاه مورد تجاوز قرار داد. «ع.م» که اکنون رياست يکي از کميتههاي مبارزه با فساد و ناهنجاري فدراسيون فوتبال را برعهده دارد، در آن زمان مسئول کميته انضباطي اين تيم بود که در آن ماجرا سکومت کرد و کاري نکرد، تا جايي که فرد متجاوز هنوز هم در کنار مسئولان بلندپايه اين باشگاه پرطرفدار ديده ميشود.
در تاريخ 21 مرداد 1394 هم، خبري در رسانهها منتشر شد که پس از شکايتهاي صورتگرفته از يک مربي تيمهاي پايه، به خاطر سوءاستفاده جنسي از يک بازيکن و ارتکاب مسائل غيراخلاقي، اين مربي تحت پيگرد قرار گرفت و سپس بعد از اثبات اتهامش، روانه زندان شد. در همين باره حبيبالله شيرازي، رئيس هيئت فوتبال استان تهران چنين مسئلهاي را تأييد کرد که اتفاق تجاوز در يکي از مدارس فوتبال رخ داده اما اين مدرسه فوتبال مجوز رسمي از هيئت فوتبال استان نداشته است!