|

غفلت خطرناک از اصل مدیریت واحد شهری

علی نوذرپور . شهردار منطقه 22

در مقیاس محلی، فقط شهرداری تهران سازمان مدیریت بحران دارد. در سایر شهرها مدیریت بحران را مدیرکل بحران استانداری بر عهده دارد. مقایسه عملکرد شهرداری تهران با سایر کلان‌شهرها در مدیریت سیل اخیر حکایت از موفقیت شهرداری تهران دارد. جدای از سایر علل، می‌توان ادعا کرد استقلال شهرداری در مدیریت بحران یکی از علل موفقیت در این زمینه بوده است. در مقیاس ملی، سازمان مدیریت بحران وزارت کشور، چنین نقشی را می‌توانست ایفا کند، ولی چرا به‌خوبی نتوانست سیل را مدیریت کند؟ به نظر می‌رسد بی‌اعتنایی سایر دستگاه‌های اجرائی و سازمان‌های عمومی غیردولتی به مدیریت عالیه بحران، ناهماهنگی‌ها در ارائه خدمت به مردم را در پی داشت که تبعیت‌‌نکردن از فرماندهی واحد را هم که در مقیاس کلان‌کشوری بر عهده ریاست‌جمهوری است و به جانشینی ریاست‌جمهوری بر عهده وزیر کشور است، باید به آن افزود. همین ناهماهنگی موجب شد رئیس‌جمهور به گلایه لب به سخن بگشاید که البته حواشی‌ای را در پی داشت و باعث برخی سوء‌تفاهم‌ها با سایر دستگاه‌ها و ارگان‌ها شد. فرمان اخیر رئیس‌جمهور مبنی بر مسئولیت وزارت کشور در تهیه طرح جامع سیل، تأییدی بر این مدعاست. اگر مدیریت عالیه کشور همین تجربه سیل را تجزیه و تحلیل کند، به‌خوبی خواهد توانست ضرورت شکل‌گیری مدیریت واحد شهری در شهرها را دریافت کند. پرواضح است که وجود قوانین پیشرفته و جامع، یک نیاز و گام محوری برای رسیدن به وضعیت مطلوب در این حوزه است. بااین‌حال سرنوشت لایحه مدیریت شهری که از ابتدای دولت یازدهم مورد توجه وزارت کشور قرار گرفت و اکنون ضرورت آن بیشتر خود را نشان داده، همچنان در هاله‌ای از ابهام است. با وجود اهتمام وزارت کشور، سایر وزارتخانه‌ها اساسا رغبتی به بررسی و تصویب آن در هیئت دولت ندارند. نمایندگان مجلس هم با وجود اینکه به مدیریت واحد شهری گرایش دارند و این را هم در موضع‌گیری‌های رسانه‌ای خود عنوان کرده‌اند و پیگیری‌هایی هم داشته‌اند، به نتیجه‌ای نرسیده و عملا حرکت موازی اهالی بهارستان تاکنون برای بررسی لایحه دولت در قالب طرح به سرانجامی نرسیده است. اینکه از برنامه پنج‌ساله دوم کشور تاکنون مکرر و مستمر بر انتزاع وظایف محلی از وزارتخانه‌ها و واگذاری به شهرداری‌ها تأکید شده است و بارها وزارت کشور آن را پیگیری کرده اما به فرجامی نرسیده، از مشکل ساختاری و رویه‌ای در نظام اداری - سیاسی کشور حکایت دارد. هرچند قانون اساسی جمهوری اسلامی بر این مهم صحه گذاشته است و تمرکززدایی را تا مرز تمرکززدایی سیاسی پذیرفته و امکان واگذاری وظایفی مانند برق، آب، فاضلاب، فراورده‌های نفتی، زمین شهری، طرح‌های جامع و تفصیلی، امور فرهنگی و اجتماعی و زیست‌محیطی به مدیریت‌های محلی وجود دارد، اما دولت‌های تمرکز‌گرا هنوز به این باور نرسیده‌اند که راهی جز این برای سبک‌کردن بار دستگاه‌های متولی و کارآمدی آنان وجود ندارد. حال که عواقب دردناک ناهماهنگی در مدیریت سیل بر همگان و به‌ویژه بر دولتیان روشن شده است، انتظار می‌رود از این تجربه دردناک برای تصویب لایحه مدیریت شهری در دولت و مجلس شورای اسلامی استفاده شده و مدیریت واحد یکپارچه و هماهنگ در شهرهای کشور برقرار شود.

در مقیاس محلی، فقط شهرداری تهران سازمان مدیریت بحران دارد. در سایر شهرها مدیریت بحران را مدیرکل بحران استانداری بر عهده دارد. مقایسه عملکرد شهرداری تهران با سایر کلان‌شهرها در مدیریت سیل اخیر حکایت از موفقیت شهرداری تهران دارد. جدای از سایر علل، می‌توان ادعا کرد استقلال شهرداری در مدیریت بحران یکی از علل موفقیت در این زمینه بوده است. در مقیاس ملی، سازمان مدیریت بحران وزارت کشور، چنین نقشی را می‌توانست ایفا کند، ولی چرا به‌خوبی نتوانست سیل را مدیریت کند؟ به نظر می‌رسد بی‌اعتنایی سایر دستگاه‌های اجرائی و سازمان‌های عمومی غیردولتی به مدیریت عالیه بحران، ناهماهنگی‌ها در ارائه خدمت به مردم را در پی داشت که تبعیت‌‌نکردن از فرماندهی واحد را هم که در مقیاس کلان‌کشوری بر عهده ریاست‌جمهوری است و به جانشینی ریاست‌جمهوری بر عهده وزیر کشور است، باید به آن افزود. همین ناهماهنگی موجب شد رئیس‌جمهور به گلایه لب به سخن بگشاید که البته حواشی‌ای را در پی داشت و باعث برخی سوء‌تفاهم‌ها با سایر دستگاه‌ها و ارگان‌ها شد. فرمان اخیر رئیس‌جمهور مبنی بر مسئولیت وزارت کشور در تهیه طرح جامع سیل، تأییدی بر این مدعاست. اگر مدیریت عالیه کشور همین تجربه سیل را تجزیه و تحلیل کند، به‌خوبی خواهد توانست ضرورت شکل‌گیری مدیریت واحد شهری در شهرها را دریافت کند. پرواضح است که وجود قوانین پیشرفته و جامع، یک نیاز و گام محوری برای رسیدن به وضعیت مطلوب در این حوزه است. بااین‌حال سرنوشت لایحه مدیریت شهری که از ابتدای دولت یازدهم مورد توجه وزارت کشور قرار گرفت و اکنون ضرورت آن بیشتر خود را نشان داده، همچنان در هاله‌ای از ابهام است. با وجود اهتمام وزارت کشور، سایر وزارتخانه‌ها اساسا رغبتی به بررسی و تصویب آن در هیئت دولت ندارند. نمایندگان مجلس هم با وجود اینکه به مدیریت واحد شهری گرایش دارند و این را هم در موضع‌گیری‌های رسانه‌ای خود عنوان کرده‌اند و پیگیری‌هایی هم داشته‌اند، به نتیجه‌ای نرسیده و عملا حرکت موازی اهالی بهارستان تاکنون برای بررسی لایحه دولت در قالب طرح به سرانجامی نرسیده است. اینکه از برنامه پنج‌ساله دوم کشور تاکنون مکرر و مستمر بر انتزاع وظایف محلی از وزارتخانه‌ها و واگذاری به شهرداری‌ها تأکید شده است و بارها وزارت کشور آن را پیگیری کرده اما به فرجامی نرسیده، از مشکل ساختاری و رویه‌ای در نظام اداری - سیاسی کشور حکایت دارد. هرچند قانون اساسی جمهوری اسلامی بر این مهم صحه گذاشته است و تمرکززدایی را تا مرز تمرکززدایی سیاسی پذیرفته و امکان واگذاری وظایفی مانند برق، آب، فاضلاب، فراورده‌های نفتی، زمین شهری، طرح‌های جامع و تفصیلی، امور فرهنگی و اجتماعی و زیست‌محیطی به مدیریت‌های محلی وجود دارد، اما دولت‌های تمرکز‌گرا هنوز به این باور نرسیده‌اند که راهی جز این برای سبک‌کردن بار دستگاه‌های متولی و کارآمدی آنان وجود ندارد. حال که عواقب دردناک ناهماهنگی در مدیریت سیل بر همگان و به‌ویژه بر دولتیان روشن شده است، انتظار می‌رود از این تجربه دردناک برای تصویب لایحه مدیریت شهری در دولت و مجلس شورای اسلامی استفاده شده و مدیریت واحد یکپارچه و هماهنگ در شهرهای کشور برقرار شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها