نقد و نظري بر نمايش «لانه خرگوش»
يك الگوي روانشناسانه
گروه هنر: در نشست نقد و بررسی نمایش «لانه خرگوش»، نوشته دیوید لیندزی ابر، نویسنده آمریکایی و کار مهدی صباغی، دو منتقد كانون ملي تأكيد كردند كه اين نمايش ميتواند يك الگوي اجرائي براي گروههاي ايراني باشد كه هم حالت درماني دارد و هم به لحاظ بازيگري و بروز احساسات همهچيز بهدرستي مهار و هدايت شده است. مهدی صباغی، کارگردان نمایش لانه خرگوش، فعالیتهای تئاتری خود را از سال 80 در دانشگاه آغاز کرد. او اولین کارگردانی خود را به نام «دارا انار ندارد» در جشنواره طنز اصفهان 82 میداند و در سال 85 نمایش «اگر باران ببارد» را در سالن سنگلج و سپس نمایش محیطی به نویسندگی رویا افشار و در سال 92 نمایش «زمینلرزه» را در تالار حافظ به اجرا برده است. او علاقه خود را به کارهای رئالیسم (واقعگرا) میداند و این عمدهترین دلیل انتخاب و کارگردانی نمایش «لانه خرگوش» است و دراینباره میگوید: لانه خرگوش را به این دلیل انتخاب کردم که ضمن آنکه از متن خیلی خوشم آمد، حس کردم در آن میشود بازیگری را خیلی بهتر تجربه کرد. البته این کارگردان با ایجاد تغییراتی در متن آن را به اجرا برده، او ضعف کار خود را بازیگری در اثری به کارگردانی خودش
میداند، زیرا معتقد است از تمرکز کارگردانی و همچنین بازیگری میکاهد، اما از نتیجه راضی است.
شهرام خرازیها، منتقد، درباره اين نمايش گفت: تم نمايش لانه خرگوش سوگ است؛ سوگی که والدین برای ازدستدادن فرزندشان متحمل میشوند و به کشمکشی تبدیل میشود که در ابتدا یک دعوای عادی جلوه میکند، اما در طول نمایش به یک کشمکش و ستیز بزرگ تبدیل میشود؛ ستیزی که روی روابط آدمها تأثیر میگذارد و سوگ در مسیر نمایش پررنگتر میشود. مرد در مقابل زن میایستد، برای جلوگیری از اعمالش، گرچه شاید زن مسیری را میپیماید که نادرست نیست.
واکنش شخصیتها به یکدیگر بسته به روانشناسی آنها مهم است. همچنین متن نمایشنامه روانشناختی است؛ مسئلهای که سالها در بُعد روانشناسی پرداخته شده و پرداخته میشود، زیرا همیشه با آن مواجه هستیم؛ ازدستدادن فردی که بسیار دوست میداریم و دیگر نیست و نبودش دشوار است و آن را مانند زخم همراه خود میدانیم. همچنین شخصیتهای نمایش و دنیای بازیگری در اجرای لانه خرگوش پربهاست. بازیگرانی که قدرت مانور و فرصت دیدهشدن مییابند. احساسات مربوط به شخصیتهای نمایش برای بازیگران سخت و حساس است. تماشاگر انتظار گریه برای مادر مانند صحنهها و نقشهای کلیشهشده دارد، اما او بسیار با نوسان احساسات کنترلشده شخصیت نمایش را مسلط و متمرکز بازی میکند و البته هدایت کارگردان بیتأثیر نیست و مانند دوربینی شاهد لحظهبهلحظه تمرین و بازی آنها بوده و کموزیاد و اصلاح لازم را انجام داده است. بازیگران روی صحنه راحت و به دور از هیجانهای مازاد به بازی پرداختهاند. با اشاره به کلیدیبودن صحنه گفتوگوی مادر و دختر که هر دو فرزند از دست دادهاند؛ دختری که کودکش را در یک تصادف از دست داده و مادرش که یک جوان 31 ساله را به دلیل مصرف مواد مخدر از
دست داده است، بايد گفت: زمانی که دختر از مادر سؤال میپرسد: تمام میشود؟ که درواقع این نبودن و این داغ برجامانده هرگز تمام نمیشود و فقط با گذشت زمان، سوگ تسکین پیدا میکند.
رضا آشفته، منتقد و پژوهشگر، ارائه نمونههایی مانند لانه خرگوش را که از ابعاد مختلف و چندلایگی برخوردارند، امری ضروری برای تئاتر ایران دانست که بشود مخاطب را با مسائل و دغدغههایش رودررو کرد. خیلیها در این کشور به دلیل بلایای طبیعی، جنگ، بیماری و تصادف و خیلی اتفاقات دیگر فرزندان خود را از دست دادهاند، بنابراین دیدن لانه خرگوش یک نمونه از اجراهایی است که حالت تراپی دارد، برای اینکه مادران و پدراني که عزیز و فرزندی را از دست دادهاند طبق روال به زندگی عادی برگردند و با آنکه یاد و خاطره آن عزیز هرگز پاک نمیشود، اما در این مواجهه با فایلبندیکردن خاطرات در ذهن و آلبومکردن عکسها و نگهداری برخی از یادگاریها مسیر برای عادیشدن زندگی هموار خواهد شد. چنانچه در لانه خرگوش مرد با حضور در کلاسهای روانشناسانه والدین فرزند ازدستداده زودتر به زندگی عادی دارد پا میگذارد، اما زن هم به مرور و بهویژه در پایان این آمادگی را برای تغییر در این حالت اندوه مییابد. او در جمعبندی تأکید کرد که اگر مهدی صباغی همانطور که خودش معترف است در لانه خرگوش بازی نمیکرد، بهتر به جزئیات کارش میپرداخت که البته دلیل این بازی هم
نیافتن بازیگری برای این نقش بوده است و درعینحال اگر به طراحی صحنه گروهها بیشتر توجه نشان دهند برای ارائه متون جامعهشناسانه و بهویژه روانشناسانه که علاوهبر بیرون و اتفاقات، ملاحظاتی هم به جنبههای درونی اشخاص دارند بهتر میتوانند مخاطبان را در جریان تحلیلهای ناشی از متن قرار دهند که البته باز هم صباغی تأکید کرد که به دلیل دواجرائیبودن باید که به طراحی پرتابل فکر میکرده است. «لانه خرگوش» با دراماتورژی و کارگردانی مهدی صباغی، از ۱۹ اردیبهشت، در سالن سایه، ساعت ۲۰:۴۵ اجرا ميشود و معصومه رحمانی، شیرین اسماعیلی، مهدی صباغی و مانی رحمانی در آن بازی میکنند.
گروه هنر: در نشست نقد و بررسی نمایش «لانه خرگوش»، نوشته دیوید لیندزی ابر، نویسنده آمریکایی و کار مهدی صباغی، دو منتقد كانون ملي تأكيد كردند كه اين نمايش ميتواند يك الگوي اجرائي براي گروههاي ايراني باشد كه هم حالت درماني دارد و هم به لحاظ بازيگري و بروز احساسات همهچيز بهدرستي مهار و هدايت شده است. مهدی صباغی، کارگردان نمایش لانه خرگوش، فعالیتهای تئاتری خود را از سال 80 در دانشگاه آغاز کرد. او اولین کارگردانی خود را به نام «دارا انار ندارد» در جشنواره طنز اصفهان 82 میداند و در سال 85 نمایش «اگر باران ببارد» را در سالن سنگلج و سپس نمایش محیطی به نویسندگی رویا افشار و در سال 92 نمایش «زمینلرزه» را در تالار حافظ به اجرا برده است. او علاقه خود را به کارهای رئالیسم (واقعگرا) میداند و این عمدهترین دلیل انتخاب و کارگردانی نمایش «لانه خرگوش» است و دراینباره میگوید: لانه خرگوش را به این دلیل انتخاب کردم که ضمن آنکه از متن خیلی خوشم آمد، حس کردم در آن میشود بازیگری را خیلی بهتر تجربه کرد. البته این کارگردان با ایجاد تغییراتی در متن آن را به اجرا برده، او ضعف کار خود را بازیگری در اثری به کارگردانی خودش
میداند، زیرا معتقد است از تمرکز کارگردانی و همچنین بازیگری میکاهد، اما از نتیجه راضی است.
شهرام خرازیها، منتقد، درباره اين نمايش گفت: تم نمايش لانه خرگوش سوگ است؛ سوگی که والدین برای ازدستدادن فرزندشان متحمل میشوند و به کشمکشی تبدیل میشود که در ابتدا یک دعوای عادی جلوه میکند، اما در طول نمایش به یک کشمکش و ستیز بزرگ تبدیل میشود؛ ستیزی که روی روابط آدمها تأثیر میگذارد و سوگ در مسیر نمایش پررنگتر میشود. مرد در مقابل زن میایستد، برای جلوگیری از اعمالش، گرچه شاید زن مسیری را میپیماید که نادرست نیست.
واکنش شخصیتها به یکدیگر بسته به روانشناسی آنها مهم است. همچنین متن نمایشنامه روانشناختی است؛ مسئلهای که سالها در بُعد روانشناسی پرداخته شده و پرداخته میشود، زیرا همیشه با آن مواجه هستیم؛ ازدستدادن فردی که بسیار دوست میداریم و دیگر نیست و نبودش دشوار است و آن را مانند زخم همراه خود میدانیم. همچنین شخصیتهای نمایش و دنیای بازیگری در اجرای لانه خرگوش پربهاست. بازیگرانی که قدرت مانور و فرصت دیدهشدن مییابند. احساسات مربوط به شخصیتهای نمایش برای بازیگران سخت و حساس است. تماشاگر انتظار گریه برای مادر مانند صحنهها و نقشهای کلیشهشده دارد، اما او بسیار با نوسان احساسات کنترلشده شخصیت نمایش را مسلط و متمرکز بازی میکند و البته هدایت کارگردان بیتأثیر نیست و مانند دوربینی شاهد لحظهبهلحظه تمرین و بازی آنها بوده و کموزیاد و اصلاح لازم را انجام داده است. بازیگران روی صحنه راحت و به دور از هیجانهای مازاد به بازی پرداختهاند. با اشاره به کلیدیبودن صحنه گفتوگوی مادر و دختر که هر دو فرزند از دست دادهاند؛ دختری که کودکش را در یک تصادف از دست داده و مادرش که یک جوان 31 ساله را به دلیل مصرف مواد مخدر از
دست داده است، بايد گفت: زمانی که دختر از مادر سؤال میپرسد: تمام میشود؟ که درواقع این نبودن و این داغ برجامانده هرگز تمام نمیشود و فقط با گذشت زمان، سوگ تسکین پیدا میکند.
رضا آشفته، منتقد و پژوهشگر، ارائه نمونههایی مانند لانه خرگوش را که از ابعاد مختلف و چندلایگی برخوردارند، امری ضروری برای تئاتر ایران دانست که بشود مخاطب را با مسائل و دغدغههایش رودررو کرد. خیلیها در این کشور به دلیل بلایای طبیعی، جنگ، بیماری و تصادف و خیلی اتفاقات دیگر فرزندان خود را از دست دادهاند، بنابراین دیدن لانه خرگوش یک نمونه از اجراهایی است که حالت تراپی دارد، برای اینکه مادران و پدراني که عزیز و فرزندی را از دست دادهاند طبق روال به زندگی عادی برگردند و با آنکه یاد و خاطره آن عزیز هرگز پاک نمیشود، اما در این مواجهه با فایلبندیکردن خاطرات در ذهن و آلبومکردن عکسها و نگهداری برخی از یادگاریها مسیر برای عادیشدن زندگی هموار خواهد شد. چنانچه در لانه خرگوش مرد با حضور در کلاسهای روانشناسانه والدین فرزند ازدستداده زودتر به زندگی عادی دارد پا میگذارد، اما زن هم به مرور و بهویژه در پایان این آمادگی را برای تغییر در این حالت اندوه مییابد. او در جمعبندی تأکید کرد که اگر مهدی صباغی همانطور که خودش معترف است در لانه خرگوش بازی نمیکرد، بهتر به جزئیات کارش میپرداخت که البته دلیل این بازی هم
نیافتن بازیگری برای این نقش بوده است و درعینحال اگر به طراحی صحنه گروهها بیشتر توجه نشان دهند برای ارائه متون جامعهشناسانه و بهویژه روانشناسانه که علاوهبر بیرون و اتفاقات، ملاحظاتی هم به جنبههای درونی اشخاص دارند بهتر میتوانند مخاطبان را در جریان تحلیلهای ناشی از متن قرار دهند که البته باز هم صباغی تأکید کرد که به دلیل دواجرائیبودن باید که به طراحی پرتابل فکر میکرده است. «لانه خرگوش» با دراماتورژی و کارگردانی مهدی صباغی، از ۱۹ اردیبهشت، در سالن سایه، ساعت ۲۰:۴۵ اجرا ميشود و معصومه رحمانی، شیرین اسماعیلی، مهدی صباغی و مانی رحمانی در آن بازی میکنند.