بازخوانی پرونده اعترافات کیانوری
اعترافات تلويزيوني نورالدين كيانوري و ديگر سران حزب توده موضوعي است كه بعد از گذشت سالها همچنان داراي ابهامات زيادي است؛ اينكه كيانوري كه بود و چرا اعتراف كرد، مسئلهاي است كه نه در آن زمان و نه اكنون براي اذهان عمومي حل نشده يا آنكه چرا او برخلاف ديگر اعضاي حزب توده اعدام نشد و توانست به حيات خود - هرچند در زندان و سپس در حصر- ادامه بدهد، مشخص نيست. فارغ از قضاوت اعدامهاي نيروهاي چپ در ابتداي انقلاب، مسئله نامعلوم اين است كه آيا كيانوري براي ادامه حيات خود نيروهاي ديگر حزب توده را معرفي كرد يا خير؟
اعتراف «بهآذين»
روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ طبق بیانیه دادستانی کل انقلاب اسلامی، تمام اعضا و هواداران حزب توده موظف شدند ظرف یک هفته خود را به اطلاعات دادسرای انقلاب اسلامی مرکز، واقع در «لونا پارک» معرفی کنند. دادستانی کل انقلاب اسلامی روز ۱۳ اردیبهشت با صدور اطلاعیهای حزب توده ایران را منحل و به تمام اعضا و هواداران این حزب اخطار کرده بود که خود را به مراکز دادستانیهای انقلاب در تهران و شهرستانها معرفی کنند. اطلاعیه دادستانی کل انقلاب یک هفته پس از آن صادر شد که نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده و محمود اعتمادزاده (م.الف بهآذین) که از اعضای ردهبالای حزب توده به شمار میآمد در یک برنامه تلویزیونی ضمن اعتراف به خیانت، از جرائم، قانونشکنیها، فریب مردم و تخلفات خود از آغاز پیدایش حزب توده تا آن روز، بهویژه از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران سخن گفتند. در این برنامه «بهآذین» با بیان اینکه سران حزب توده در این برنامه میخواهند سخنانی را درباره عملکرد نیروهای چپ با شنوندگان و بینندگان در میان بگذارند، گفت: «بهطورکلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار حاکمیت بلامعارض اسلامی، مارکسیسم در ایران به بنبست رسید و
هیچگونه جایی در زندگی سیاسی ایران ندارد و نمیتواند داشته باشد. حرف از بنبست مارکسیسم در ایران است، چرا؟ علتش قبل از همه وجود خود اسلام، اسلام انقلابی است که مارکسیسم در برابر تئوری منسجم و پذیرفتهشده از طرف تودههای میلیونی ایران چیزی برای ارائه ندارد. این اسلام به صورتهای مختلف نفوذ و رسوخ خودش را در وجدان تودههای میلیونی ایران بهخصوص مستضعفان ایران نشان داده است».
وی با بیان اینکه بعد از انقلاب حزب توده که توانسته بود مرکزی در ایران داشته باشد سعی کرد با مطالب نشریاتی که منتشر میکرد، خیانتهای خود را توجیه کند، اما این تلاشها تأثیری بر تودههای مردم نگذاشت، افزود: «من از اینکه پس از ۲۳ سال قطع رابطه کامل، بار دیگر به حزب پیوستم اقرار میکنم که اشتباه بسیار بزرگی، هم نسبت به خودم و هم گناه بسیار بزرگی نسبت به مردم مستضعف ایران، کسانی که انقلاب اسلامی ایران را با ایثار و خون خود به ثمر رساندند و تا به امروز آن را نگهداری و از آن محافظت کردند و قدمبهقدم آن را به جلو بردند و به پیروزیهای بیشتر و بیشتر رساندند، من در مقابل این مردم و امام بزرگوار، خمینی بزرگ رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و در برابر همه کسانی که در راه این انقلاب امروز میکوشند و در راه حفظ تمامیت خاک مقدس اسلامی ایران فداکاری و جانبازی میکنند و در برابر همه اینها خودم را مسئول میدانم و در حقیقت خود را به نوعی در خیانت حزب توده شریک میدانم. بدون هیچگونه تعارف یا مسامحه عرض میکنم که سزاوار کیفر شایسته از این لحاظ هستم».
اعترافات كيانوري
بعد از سخنان بهآذین، نورالدین کیانوری، دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده در سخنانی گفت: «من امروز میخواهم در حضور امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، کوشش کنم تا با پوزش و شرمندگی در مقابل ایشان، تخلفاتی را که حزب ما در عرض چهار سال فعالیت در جمهوری اسلامی ایران انجام داده، آنطور که هست بیان کنم و این تخلفات درسی برای نسل جوان ما باشد که راه درست خودشان را از راه گمراهی که ما رفتیم، جدا بکنند و بتوانند در چارچوب کشور خودشان با قوانین موجود در کشور خودشان، خدمت به مردم کشورشان بکنند». وی بعد از معرفی کامل خود و بیان سوابق سیاسیاش، با اشاره به اینکه میخواهد تخلفاتی را که حزب توده در سالهای اخیر انجام دادهاند بیان کند، گفت: «این به این معنا نیست که ما غیر از اینهایی که میگویم، تخلف دیگری نداشتیم. تخلفات دیگری هم داشتیم اما به نظر من اینها که خواهم گفت عمدهترین و تعیینکنندهترین محورهای تخلفات ما است». کیانوری نیز در سخنان خود به اقداماتی مانند جاسوسی برای شوروی، جمعآوری اطلاعات و فروش به غیر، دریافت کمکهای مالی از بیگانگان، برخوردهای منافقانه با نظام در مقاطع مختلف سیاسی از جمله
دفاع ظاهری از خط امام و شایعهپراکنی علیه مسئولان کشور در باطن، ارائه اطلاعات دروغ به وزارت کشور درباره نامها و تعداد رهبران حزب، سکوت در برابر اعمال منافقین به خواست فرستاده شوروی و ... که در سالهای پس از انقلاب از سوی حزب توده انجام شده بود، اقرار کرد.
ديدار موسويتبريزي با كيانوري
سیدحسین موسویتبریزی، دادستان کل انقلاب، از دیدار با زندانیان از جمله کیانوری به هفتهنامه «آسمان» چنين گفته بود: «یکبار در جریان بازدید از زندان، کیانوری خواسته بود که با من صحبت کند. با هم صحبت کردیم و به من گفت كه اینها از من میخواهند که اعلام کنم مسلمان شدهام. این برای من کاری ندارد که بگویم مسلمان شدهام. اما برای شما زشت است. ميخندند كه باور كردهايد کیانوری بعد از ۷۰ سال کمونیستبودن، مسلمان شده است. خلاصه اینکه میگفت من امام را یک شخصیت انقلابی و ضدامپریالیسم میدانم و او را قبول دارم و از انقلاب هم حمایت میکنم، اما اینکه بگویم مسلمان شدهام برای شما خوب نیست. من هم تذکر دادم که این کارها را نکنند، البته بعدها دیدم که احسان طبری هم اعتراف کرده و گفته که من مسلمان شدهام».
مهمترين اتهام اعضاي حزب توده، جاسوسي براي شوروي بود. موسویتبریزی، دادستان انقلاب وقت، اتهامات اعضاي حزب توده را چنين برشمرده بود: «در پی دستگیری سردمداران حزب منفور توده و اقاریر صریح آنان مبنیبر توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و براندازی به شرح ذیل: ۱- جاسوسی به نفع بیگانگان ۲- سرقت و نگهداری اسلحه و مهمات جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران ۳-رابطه با گروهکهای محارب ۴-اخلال در کارخانجات و مراکز تولیدی و صنعتی کشور ۵-نفوذ در سازمانها، ادارات، نهادهای انقلابی و مراکز نظامی و انتظامی».
بعد از اين اعترافات در اواخر سال ۱۳۶۲، 101نفر از متهمان در یک دادگاه ویژه نظامی به قضاوت محمد ریشهری محاكمه شدند. در میان متهمان افرادي مانند بهرام افضلی، هوشنگ عطاریان، بیژن کبیری، حسن آذرفر، رحیم شمس، سیفالله غیاثوند و ابوالقاسم افرایی حضور داشتند. اين اتهامات در حالي مطرح شد كه هاشميرفسنجاني بعدها در گفتوگويي با روزنامه همشهری عنوان كرد که برخورد با حزب توده و اعدام اعضای حزب توده بهتر بود انجام نمیشد. وی در این گفتوگو تصريح كرد: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم».
اعترافات تلويزيوني نورالدين كيانوري و ديگر سران حزب توده موضوعي است كه بعد از گذشت سالها همچنان داراي ابهامات زيادي است؛ اينكه كيانوري كه بود و چرا اعتراف كرد، مسئلهاي است كه نه در آن زمان و نه اكنون براي اذهان عمومي حل نشده يا آنكه چرا او برخلاف ديگر اعضاي حزب توده اعدام نشد و توانست به حيات خود - هرچند در زندان و سپس در حصر- ادامه بدهد، مشخص نيست. فارغ از قضاوت اعدامهاي نيروهاي چپ در ابتداي انقلاب، مسئله نامعلوم اين است كه آيا كيانوري براي ادامه حيات خود نيروهاي ديگر حزب توده را معرفي كرد يا خير؟
اعتراف «بهآذين»
روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ طبق بیانیه دادستانی کل انقلاب اسلامی، تمام اعضا و هواداران حزب توده موظف شدند ظرف یک هفته خود را به اطلاعات دادسرای انقلاب اسلامی مرکز، واقع در «لونا پارک» معرفی کنند. دادستانی کل انقلاب اسلامی روز ۱۳ اردیبهشت با صدور اطلاعیهای حزب توده ایران را منحل و به تمام اعضا و هواداران این حزب اخطار کرده بود که خود را به مراکز دادستانیهای انقلاب در تهران و شهرستانها معرفی کنند. اطلاعیه دادستانی کل انقلاب یک هفته پس از آن صادر شد که نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده و محمود اعتمادزاده (م.الف بهآذین) که از اعضای ردهبالای حزب توده به شمار میآمد در یک برنامه تلویزیونی ضمن اعتراف به خیانت، از جرائم، قانونشکنیها، فریب مردم و تخلفات خود از آغاز پیدایش حزب توده تا آن روز، بهویژه از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران سخن گفتند. در این برنامه «بهآذین» با بیان اینکه سران حزب توده در این برنامه میخواهند سخنانی را درباره عملکرد نیروهای چپ با شنوندگان و بینندگان در میان بگذارند، گفت: «بهطورکلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار حاکمیت بلامعارض اسلامی، مارکسیسم در ایران به بنبست رسید و
هیچگونه جایی در زندگی سیاسی ایران ندارد و نمیتواند داشته باشد. حرف از بنبست مارکسیسم در ایران است، چرا؟ علتش قبل از همه وجود خود اسلام، اسلام انقلابی است که مارکسیسم در برابر تئوری منسجم و پذیرفتهشده از طرف تودههای میلیونی ایران چیزی برای ارائه ندارد. این اسلام به صورتهای مختلف نفوذ و رسوخ خودش را در وجدان تودههای میلیونی ایران بهخصوص مستضعفان ایران نشان داده است».
وی با بیان اینکه بعد از انقلاب حزب توده که توانسته بود مرکزی در ایران داشته باشد سعی کرد با مطالب نشریاتی که منتشر میکرد، خیانتهای خود را توجیه کند، اما این تلاشها تأثیری بر تودههای مردم نگذاشت، افزود: «من از اینکه پس از ۲۳ سال قطع رابطه کامل، بار دیگر به حزب پیوستم اقرار میکنم که اشتباه بسیار بزرگی، هم نسبت به خودم و هم گناه بسیار بزرگی نسبت به مردم مستضعف ایران، کسانی که انقلاب اسلامی ایران را با ایثار و خون خود به ثمر رساندند و تا به امروز آن را نگهداری و از آن محافظت کردند و قدمبهقدم آن را به جلو بردند و به پیروزیهای بیشتر و بیشتر رساندند، من در مقابل این مردم و امام بزرگوار، خمینی بزرگ رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و در برابر همه کسانی که در راه این انقلاب امروز میکوشند و در راه حفظ تمامیت خاک مقدس اسلامی ایران فداکاری و جانبازی میکنند و در برابر همه اینها خودم را مسئول میدانم و در حقیقت خود را به نوعی در خیانت حزب توده شریک میدانم. بدون هیچگونه تعارف یا مسامحه عرض میکنم که سزاوار کیفر شایسته از این لحاظ هستم».
اعترافات كيانوري
بعد از سخنان بهآذین، نورالدین کیانوری، دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده در سخنانی گفت: «من امروز میخواهم در حضور امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، کوشش کنم تا با پوزش و شرمندگی در مقابل ایشان، تخلفاتی را که حزب ما در عرض چهار سال فعالیت در جمهوری اسلامی ایران انجام داده، آنطور که هست بیان کنم و این تخلفات درسی برای نسل جوان ما باشد که راه درست خودشان را از راه گمراهی که ما رفتیم، جدا بکنند و بتوانند در چارچوب کشور خودشان با قوانین موجود در کشور خودشان، خدمت به مردم کشورشان بکنند». وی بعد از معرفی کامل خود و بیان سوابق سیاسیاش، با اشاره به اینکه میخواهد تخلفاتی را که حزب توده در سالهای اخیر انجام دادهاند بیان کند، گفت: «این به این معنا نیست که ما غیر از اینهایی که میگویم، تخلف دیگری نداشتیم. تخلفات دیگری هم داشتیم اما به نظر من اینها که خواهم گفت عمدهترین و تعیینکنندهترین محورهای تخلفات ما است». کیانوری نیز در سخنان خود به اقداماتی مانند جاسوسی برای شوروی، جمعآوری اطلاعات و فروش به غیر، دریافت کمکهای مالی از بیگانگان، برخوردهای منافقانه با نظام در مقاطع مختلف سیاسی از جمله
دفاع ظاهری از خط امام و شایعهپراکنی علیه مسئولان کشور در باطن، ارائه اطلاعات دروغ به وزارت کشور درباره نامها و تعداد رهبران حزب، سکوت در برابر اعمال منافقین به خواست فرستاده شوروی و ... که در سالهای پس از انقلاب از سوی حزب توده انجام شده بود، اقرار کرد.
ديدار موسويتبريزي با كيانوري
سیدحسین موسویتبریزی، دادستان کل انقلاب، از دیدار با زندانیان از جمله کیانوری به هفتهنامه «آسمان» چنين گفته بود: «یکبار در جریان بازدید از زندان، کیانوری خواسته بود که با من صحبت کند. با هم صحبت کردیم و به من گفت كه اینها از من میخواهند که اعلام کنم مسلمان شدهام. این برای من کاری ندارد که بگویم مسلمان شدهام. اما برای شما زشت است. ميخندند كه باور كردهايد کیانوری بعد از ۷۰ سال کمونیستبودن، مسلمان شده است. خلاصه اینکه میگفت من امام را یک شخصیت انقلابی و ضدامپریالیسم میدانم و او را قبول دارم و از انقلاب هم حمایت میکنم، اما اینکه بگویم مسلمان شدهام برای شما خوب نیست. من هم تذکر دادم که این کارها را نکنند، البته بعدها دیدم که احسان طبری هم اعتراف کرده و گفته که من مسلمان شدهام».
مهمترين اتهام اعضاي حزب توده، جاسوسي براي شوروي بود. موسویتبریزی، دادستان انقلاب وقت، اتهامات اعضاي حزب توده را چنين برشمرده بود: «در پی دستگیری سردمداران حزب منفور توده و اقاریر صریح آنان مبنیبر توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و براندازی به شرح ذیل: ۱- جاسوسی به نفع بیگانگان ۲- سرقت و نگهداری اسلحه و مهمات جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران ۳-رابطه با گروهکهای محارب ۴-اخلال در کارخانجات و مراکز تولیدی و صنعتی کشور ۵-نفوذ در سازمانها، ادارات، نهادهای انقلابی و مراکز نظامی و انتظامی».
بعد از اين اعترافات در اواخر سال ۱۳۶۲، 101نفر از متهمان در یک دادگاه ویژه نظامی به قضاوت محمد ریشهری محاكمه شدند. در میان متهمان افرادي مانند بهرام افضلی، هوشنگ عطاریان، بیژن کبیری، حسن آذرفر، رحیم شمس، سیفالله غیاثوند و ابوالقاسم افرایی حضور داشتند. اين اتهامات در حالي مطرح شد كه هاشميرفسنجاني بعدها در گفتوگويي با روزنامه همشهری عنوان كرد که برخورد با حزب توده و اعدام اعضای حزب توده بهتر بود انجام نمیشد. وی در این گفتوگو تصريح كرد: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم».