برشی از خاطرات علیاکبر صالحی(بخش اول)
انتقال سوخت به خارج از کشور
تدوین: حسن علی بخشی.رئیس اداره تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه
وقتی ترکها و برزیلیها در مسائل هستهای وساطت و میانجیگری کردند، بر اساس توصیه آمریکاییها از ما خواستند بخشی از سوخت پنجدرصدی را به بیرون از کشور انتقال دهیم. آن موقع نیاز ما به سوخت 20درصدی بود؛ چون هنوز خودمان تولید نمیکردیم. البته مشغول آمادهسازی کارها بودیم؛ چون حدس میزدیم غربیها 20 درصد را به ما ندهند. بنابراین تمام کارها به صورت نرمافزاری، مطالعات فنی و طراحی مفهومی و امکانسنجی در حال انجام بود تا اگر روزی به ما 20 درصد را ندادند، غافلگیر نشویم و بتوانیم خواسته خودمان را پیش برده و دستوبالمان هم بسته نباشد. به همین خاطر، کارها را در چارچوب مقررات بینالمللی دنبال میکردیم و خارج از عرف هم کاری انجام نمیدادیم.
در آن زمان، نظر برخی از دوستان در داخل کشور بر این بود که ما هیچ سوختی را به بیرون از کشور نفرستیم؛ درصورتیکه آمریکاییها خواستار خروج سوخت پنجدرصدی غنیسازیشده از ایران بودند تا معادلش سوخت 20 درصد به ما تحویل دهند.
بعد از بررسی و مطالعه جوانب موضوع، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم با کمک ترکها و برزیلیها، این مسئله را حلوفصل کنیم. انتقال سوخت پنج درصد به ترکیه بهجز استفاده در روانسازی کار برای ادامه فعالیتهای هستهای، فرصت خوبی هم از بُعد بینالمللی در اختیار ما قرار میداد؛ چون ترکیه و برزیل را که آن زمان عضو غیردائم شورای امنیت بودند، با ما همراه میکرد؛ ضمن اینکه در دنیا نیز بهطور عملی نشان میدادیم ایران اهل مذاکره، منطق و انعطاف لازم است.
در جلسهای خدمت مقام معظم رهبری با حضور سران سه قوه، جناب آقای متکی، وزیر امور خارجه وقت، جناب آقای گلپایگانی، جناب آقای حجازی و جناب آقای جلیلی موضوع تبادل سوخت مطرح شد و نظرات مختلفی ارائه شد. نماز مغرب شد، اما به جمعبندی نرسیده بودیم؛ درحالیکه قرار بود بهسرعت به ترکیه و برزیل پاسخ بدهیم. البته اگر به این دو کشور اعتماد نمیکردیم، ممکن بود اتفاق بدی بیفتد و ترکها و برزیلیها هم علیه ما موضع میگرفتند.
من در آن جلسه جسارت کردم و گفتم: حضرت آقا! با اینکه در آستانه اذان مغرب هستیم، ولی موضوع خیلی حساس و مهم است، اجازه میخواهم کمی موضوع را از نظر فنی تشریح کنم. سپس به بیان دیدگاه خود پرداختم و از رهبر انقلاب درخواست کردم اجازه بفرمایند موضوع را بهگونهای پیش ببریم که هم منافع ملی کشور مدنظر باشد و هم بهانه به دست دشمنان انقلاب نیفتد. طرح تبادل سوخت را به اختصار شرح دادم و در نهایت ایشان فرمودند بروید بر منوال گفتهشده کار را دنبال کنید. از جلسه بیرون آمدیم، وقتی به در ریاستجمهوری رسیدیم، من برداشت خودم را از فرمایشات حضرت آقا با دو نفر از دوستانی که در جلسه حضور داشتند و از مسئولان مهمی هم بودند، بیان کردم و آنها در پاسخ گفتند: نه اینطور نیست. گفتم: ببینید! پس این همه احادیث و روایات که از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به ما رسیده واقعا شاهکار است. آنموقع نه ضبطصوت بوده، نه دوربین فیلمبرداری و نه هیچیک از امکانات پیشرفته فعلی. ما همین الان از پیش رهبر معظم انقلاب آمدهایم، یک دقیقه هم نمیشود، ولی اختلافنظر داریم. بااینحال آن شب با وزرای خارجه ترکیه و برزیل تا نیمهشب 10 بند را بهعنوان قرارداد با
مجوزی که حضرت آقا دادند، نوشتیم.
هدفم از بیان این خاطره، آن است که حضرت آقا همیشه به نظرات تخصصی و فنی بهای زیادی میدهند. ایشان در جلسات به مطالب خوب گوش میدهند و سپس اظهارنظر میکنند. حتی اگر جلسه چند ساعت هم طول بکشد و احساس کنند یک کلمه برایشان مفهوم نیست، مجددا از طرف مقابل میپرسند تا برداشتی دقیق داشته باشند.
پس از اینکه تفاهم تهران بین ایران، برزیل و ترکیه حاصل شد، متأسفانه آمریکاییها دستبهکار شدند. آن زمان خانم کلینتون وزیر خارجه بود و در شورای امنیت سازمان ملل فعالیت گستردهای را علیه ما آغاز کرده بودند و یکی، دو روز بعد از آن، قطعنامه 1929 را به تصویب رساندند که بدترین قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران بود؛ یعنی علیرغم اینکه ایران پا پیش گذاشت و از خودش نرمش نشان داد و در این قضیه با ترکیه و برزیل همراه شد، آمریکاییها بازهم بدعهدی کردند و زیر قول خود زدند.
ترکیه و برزیل هم که بر اساس توصیه آمریکاییها به ایران آمده بودند، از این اقدام ناراحت شده و نامهای را که باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، خطاب به سران ترکیه و برزیل نوشته بود، فاش کردند. در آن نامه، اوباما از داسیلوا لولا (رئیسجمهور وقت برزیل) و طیب اردوغان خواسته بود در این موضوع پادرمیانی کنند. این نشان داد آمریکاییها چقدر بدقول، بدعهد و غیرقابلاعتماد هستند؛ حتی به نزدیکترین دوستان خود که به توصیه آنها وارد این موضوع شده بودند نیز نارو زدند و قطعنامه 1929 را علیه ایران صادر کردند.
منبع: گذری در تاریخ، خاطرات دکتر علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی
وقتی ترکها و برزیلیها در مسائل هستهای وساطت و میانجیگری کردند، بر اساس توصیه آمریکاییها از ما خواستند بخشی از سوخت پنجدرصدی را به بیرون از کشور انتقال دهیم. آن موقع نیاز ما به سوخت 20درصدی بود؛ چون هنوز خودمان تولید نمیکردیم. البته مشغول آمادهسازی کارها بودیم؛ چون حدس میزدیم غربیها 20 درصد را به ما ندهند. بنابراین تمام کارها به صورت نرمافزاری، مطالعات فنی و طراحی مفهومی و امکانسنجی در حال انجام بود تا اگر روزی به ما 20 درصد را ندادند، غافلگیر نشویم و بتوانیم خواسته خودمان را پیش برده و دستوبالمان هم بسته نباشد. به همین خاطر، کارها را در چارچوب مقررات بینالمللی دنبال میکردیم و خارج از عرف هم کاری انجام نمیدادیم.
در آن زمان، نظر برخی از دوستان در داخل کشور بر این بود که ما هیچ سوختی را به بیرون از کشور نفرستیم؛ درصورتیکه آمریکاییها خواستار خروج سوخت پنجدرصدی غنیسازیشده از ایران بودند تا معادلش سوخت 20 درصد به ما تحویل دهند.
بعد از بررسی و مطالعه جوانب موضوع، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم با کمک ترکها و برزیلیها، این مسئله را حلوفصل کنیم. انتقال سوخت پنج درصد به ترکیه بهجز استفاده در روانسازی کار برای ادامه فعالیتهای هستهای، فرصت خوبی هم از بُعد بینالمللی در اختیار ما قرار میداد؛ چون ترکیه و برزیل را که آن زمان عضو غیردائم شورای امنیت بودند، با ما همراه میکرد؛ ضمن اینکه در دنیا نیز بهطور عملی نشان میدادیم ایران اهل مذاکره، منطق و انعطاف لازم است.
در جلسهای خدمت مقام معظم رهبری با حضور سران سه قوه، جناب آقای متکی، وزیر امور خارجه وقت، جناب آقای گلپایگانی، جناب آقای حجازی و جناب آقای جلیلی موضوع تبادل سوخت مطرح شد و نظرات مختلفی ارائه شد. نماز مغرب شد، اما به جمعبندی نرسیده بودیم؛ درحالیکه قرار بود بهسرعت به ترکیه و برزیل پاسخ بدهیم. البته اگر به این دو کشور اعتماد نمیکردیم، ممکن بود اتفاق بدی بیفتد و ترکها و برزیلیها هم علیه ما موضع میگرفتند.
من در آن جلسه جسارت کردم و گفتم: حضرت آقا! با اینکه در آستانه اذان مغرب هستیم، ولی موضوع خیلی حساس و مهم است، اجازه میخواهم کمی موضوع را از نظر فنی تشریح کنم. سپس به بیان دیدگاه خود پرداختم و از رهبر انقلاب درخواست کردم اجازه بفرمایند موضوع را بهگونهای پیش ببریم که هم منافع ملی کشور مدنظر باشد و هم بهانه به دست دشمنان انقلاب نیفتد. طرح تبادل سوخت را به اختصار شرح دادم و در نهایت ایشان فرمودند بروید بر منوال گفتهشده کار را دنبال کنید. از جلسه بیرون آمدیم، وقتی به در ریاستجمهوری رسیدیم، من برداشت خودم را از فرمایشات حضرت آقا با دو نفر از دوستانی که در جلسه حضور داشتند و از مسئولان مهمی هم بودند، بیان کردم و آنها در پاسخ گفتند: نه اینطور نیست. گفتم: ببینید! پس این همه احادیث و روایات که از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به ما رسیده واقعا شاهکار است. آنموقع نه ضبطصوت بوده، نه دوربین فیلمبرداری و نه هیچیک از امکانات پیشرفته فعلی. ما همین الان از پیش رهبر معظم انقلاب آمدهایم، یک دقیقه هم نمیشود، ولی اختلافنظر داریم. بااینحال آن شب با وزرای خارجه ترکیه و برزیل تا نیمهشب 10 بند را بهعنوان قرارداد با
مجوزی که حضرت آقا دادند، نوشتیم.
هدفم از بیان این خاطره، آن است که حضرت آقا همیشه به نظرات تخصصی و فنی بهای زیادی میدهند. ایشان در جلسات به مطالب خوب گوش میدهند و سپس اظهارنظر میکنند. حتی اگر جلسه چند ساعت هم طول بکشد و احساس کنند یک کلمه برایشان مفهوم نیست، مجددا از طرف مقابل میپرسند تا برداشتی دقیق داشته باشند.
پس از اینکه تفاهم تهران بین ایران، برزیل و ترکیه حاصل شد، متأسفانه آمریکاییها دستبهکار شدند. آن زمان خانم کلینتون وزیر خارجه بود و در شورای امنیت سازمان ملل فعالیت گستردهای را علیه ما آغاز کرده بودند و یکی، دو روز بعد از آن، قطعنامه 1929 را به تصویب رساندند که بدترین قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران بود؛ یعنی علیرغم اینکه ایران پا پیش گذاشت و از خودش نرمش نشان داد و در این قضیه با ترکیه و برزیل همراه شد، آمریکاییها بازهم بدعهدی کردند و زیر قول خود زدند.
ترکیه و برزیل هم که بر اساس توصیه آمریکاییها به ایران آمده بودند، از این اقدام ناراحت شده و نامهای را که باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، خطاب به سران ترکیه و برزیل نوشته بود، فاش کردند. در آن نامه، اوباما از داسیلوا لولا (رئیسجمهور وقت برزیل) و طیب اردوغان خواسته بود در این موضوع پادرمیانی کنند. این نشان داد آمریکاییها چقدر بدقول، بدعهد و غیرقابلاعتماد هستند؛ حتی به نزدیکترین دوستان خود که به توصیه آنها وارد این موضوع شده بودند نیز نارو زدند و قطعنامه 1929 را علیه ایران صادر کردند.
منبع: گذری در تاریخ، خاطرات دکتر علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی